او در [[کلازومن]] واقع در آسیای کوچک به سال ۵۰۰ پیش از میلاد زاده شد.<ref name=o>{{یادکرد|فصل=فصل هشتم:فلسفه یونانی|کتاب=تاریخ فلسفه غرب|نویسنده=رجینالد هالینگ دیل|ترجمه=عبدالحسین آذرنگ|ناشر=انتشارات ققنوس|چاپ=|شهر=تهران|کوشش=|ویرایش=|صفحه=صفحهٔ ۱۰۱|سال=۱۳۸۷|شابک=}}</ref> کلازومن پس از سرکوبی شورش [[ایونی]] فتح شد و حتی گفتهاند که وی با سپاه ایران به آتن آمد.<ref name="ReferenceA"/> حدود سالهای ۴۵۰ قبل از میلاد متفکری معروف بود.<ref name=o/> وی در سال [[سالامیس]] ۴۷۹/۴۸۰ به [[آتن]] آمد و نخستین فیلسوفی بود که در این شهر اقامت گزید و مورد احترام بود. [[افلاطون]] میگوید که [[پریکلس]] شاگرد آناکساگوراس بود. رابطه ای که بعدها وی را به دردسر انداخت، زیرا پس از قریب سی سال در اقامت در آتن حدود (سالهای ۴۵۰ پیش از میلاد) توسط مخالفین سیاسی پریکلس به محاکمه فراخوانده شد. [[دیوگنس لائرتیوس]] با ارجاع به [[سوتیون]] میگوید که اتهامات مربوط به بدبینی و هواداری از [[ایرانیان]] بود. به نقل از افلاطون نخستین اتهام وی این بود که آناکساگراس تعلیم میکند که خورشید یک قطعه سنگ گداخته استگداختهاست و ماه از خاک ساخته شده استشدهاست. این اتهامات بدون تردید ساختگی و جعلی بودند و اصلاً منظور از آن ضربه زدن به پریکلس از طریق آناکساگراس بود. زیرا معلم دیگر پریکلس یعنی دامون را نیز تبعید کرده بودند. وی زندانی شد اما توسط پریکلس از [[آتن]] فرار کرد و به [[ایونیا]] رفت. در [[لامپساکوس]] یک مستعمره کوچنشین [[میلتوس]] اقامت گزید.<ref name="ReferenceA"/> مرگ آناکساگوراس را حدود سال ۴۲۸ پیش از میلاد میدانند. طبق وصیت او، سالگرد مرگش را برای کودکانی که در مکاتب درس میخواندند، تعطیل کردند.
== علم ==
خط ۳۷:
آناکساگوراس باور داشت که عناصر مختلف ریشهها و به وجود آورندههای گوناگون دارند؛ به طوری که هر ماده از تخمهٔ مخصوص به خودش به وجود آمده و مثلاً [[آب]] به وجود آورندهٔ آتش نیست.
او تعداد ریشهها را بهطور نامحدود بالا برد.<ref>{{یادکرد وب |url=http://www.cgie.org.ir/shavad.asp?id=130&avaid=523 |title=دانره المعارف بزرگ اسلامی - آنا کساگوراس<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات --> |accessdate=۳۰ دسامبر ۲۰۱۰ |archiveurl=https://web.archive.org/web/20121212220308/http://www.cgie.org.ir/shavad.asp?id=130&avaid=523 |archivedate=۱۲ دسامبر ۲۰۱۲ |dead-url=yes}}</ref> میگفت همهٔ مواد شامل همهٔ ریشهها و عناصر اولیّه هستند؛ امّا هر مادّهای را که در نظر بگیریم، آن عنصری جلوه میکند که آن مادّه از آن، بیش از سایر عناصر بهره بردهاست. مثلآ همهٔ اشیاء [[آتش]] دارند، امّا ما فقط آتش را در اشیائی تشخیص میدهیم که از آتش بیش از سایر عناصر بهره برده باشند.
مادّه تا بینهایت بخشپذیر است، اما حتّی کوچکترین ذرهٔ مادّه شامل همهٔ عنصرهاست.