لیلی و مجنون: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌شده][نسخهٔ بررسی‌شده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
آخرین تغییر متن رد شد (توسط 46.245.124.238) و برگردانده شد به نسخهٔ 27489338 توسط InternetArchiveBot
جز ←‏بن‌مایه بابلی: افزودن پیوست‌ها و اصلاح املایی و نیم‌فاصله.
خط ۴۲:
=== بن‌مایه بابلی ===
[[پرونده:Layla and Majnun2.jpg|بندانگشتی|300px|چپ|دفاع جانوران وحشی از مجنون در برابر اجیرشدگان پدر لیلی]]
[[یان ریپکا]] اصل داستان لیلی و مجنون را افسانه‌ای [[بابل (تمدن)|بابلی]] دانسته‌است.<ref>{{پک|ذوالفقاری|۱۳۸۸|ک=مقایسه چهار روایت لیلی و مجنون|ص=۶۰و۶۱}}</ref> به گفته میرمحمد حجازی داستان بابلی کیس (قیس) و لیلاکس (لیلی) بر روی خشت‌نوشته‌های کتابخانه منسوب به [[بخت‌النصر]] حکاکی شده‌است. بر اساس این داستان، کیس و لیلاکس که در معبد خورشید و زیر نظر موبد بزرگ [[ایشتار]] تحصیل می‌کردند دلباخته یکدیگر شده و عشق زمینی راه را بر عشق به آفتاب بست. لیلاکس به جرم این گناه مجبور به اعتکاف در معبد شد و کیس دیوانه خوانده شد و سر به بیابان گذاشت. لیلاکس به دنبال معشوق از معبد فرار کرد، ولی دستگیر و به زندان معبد بازگردانده شد. سرانجام پس از وقایعی کیس و لیلاکس به هم می‌رسند، ولی کیس بی‌وفایی کرده و با زن چوپان می‌گریزد و لیلاکس را تنها می‌گذارد.<ref>{{پک|حجازی|۱۳۰۹|ک=کشف ادبی|ص=۱۴۳–۱۴۸}}</ref> [[کراچکوفسکی]] این داستان بابلی که به [[خط میخی]] یافت شده را یک سوءتفاهم قلمداد می‌کند. به گفته او با توجه به شرایط آن زمان، داستان لیلی و مجنون نمی‌توانسته در بابل قدیم به وجود آید.<ref>{{پک|کراچکوفسکی|۱۳۶۸|ک=تاریخ اولیه داستان|ص=۱۲۱}}</ref>
 
=== بن‌مایه عربی ===
قدیمی‌ترین نوشته‌ای که در آن یادی از لیلی و مجنون شده‌است، کتاب «الشعر و الشعرا» (قرن سوم هجری) است که هیچ جزئیاتی از داستان این دو ارائه نمی‌دهد. پس از آن در کتاب «[[الاغانی]]» [[ابوالفرج اصفهانی]] (قرن چهارم)، ''الزهره'' [[ابوبکر محمد بن داوود ظاهری|ابوبکر ابن داوود ظاهری]] (قرن سوم) و ''مصارع العشاق'' [[سراج قاری|ابن سراج]] (قرن پنجم) ابیاتی منسوب به مجنون یا داستان‌های خیلی کوتاهی از زندگی او گردآوری شده‌است.<ref>{{پک|ستودیان|۱۳۸۷|ک=ریشه‌یابی لیلی و مجنون|ص=۱۰۰}}</ref>
 
به گفته حشمت موید، مجنون لقب شاعری عرب به نام [[قیس بن ملوح|قیس بن ملوّح عامری]] از قبیله عامر از [[نجد]] بوده که در نیمه دوم قرن هفتم میلادی می‌زیسته‌است. بر این اساس مجنون عاشق لیلی، دختری از همان قبیله بوده و اشعاری برای وی می‌سروده‌است. این اشعار چنان در میان اعراب مؤثر افتاد که دست‌کم تا دو قرن بعد، هر شعری که نام لیلی در آن بود، به وی منسوب می‌شد. این اشعار و حکایات، طی دویست سال بعد جمع‌آوری شد و در این مدت دست‌کم ۵ کتاب به زبان عربی به حکایت مجنون اشاراتی کردند. به تدریج داستان مجنون دچار تحولات زیادی شده و شاخ و برگ زیادی بر آن افزوده شد.<ref>{{پک|موید|۱۳۷۱|ک=در مدار نظامی|ص=۵۲۸و۵۲۹}}</ref>
[[پرونده:Hasht-Bihisht Amir Khusro Walters.jpg|بندانگشتی|300px|راست|ملاقات لیلی با مجنون رنجور. نگارگری نسخه‌ای خطی به روایت [[امیرخسرو دهلوی]]]]
روایت دیگر آن است که جوانی از [[بنی‌امیه]] یا بنی‌مروان عاشق دخترعموی خویش شده و چون این راز فاش شد، اشعاری با نام مستعار مجنون سرود.<ref>{{پک|ذوالفقاری|۱۳۸۸|ک=مقایسه چهار روایت|ص=۶۰و۶۱}}</ref> کراچکوفسکی اعتقاد دارد که لیلی و مجنون هویت تاریخی داشته و در اواخر قرن اول هجری در عربستان می‌زیسته‌اند.<ref>{{پک|کراچکوفسکی|۱۳۶۸|ک=تاریخ اولیه داستان|ص=۱۲۱}}</ref> یک تحقیق دانشگاهی توسط مهدی ستودیان نیز این نظر را تأیید می‌کند.<ref>{{پک|ستودیان|۱۳۸۷|ک=ریشه‌یابی لیلی و مجنون|ص=۹۶}}</ref>
 
[[طه حسین]] ادیب و محقق عرب، وجود واقعی مجنون و شخصی به نام قیس را مورد تردید قرار داده‌است. به گفته او گروهی از اعراب متعصب گمان می‌کنند که تردید در وجود مجنون، از مجد و عظمت اعراب می‌کاهد. از دید این افراد، «محقق ماهر» کسی است که با هر حیله و روشی تلاش کند تا وجود مجنون را اثبات کرده و به این ترتیب ثابت کند که ادبیات عربی، برترین و ممتازترین است.<ref>{{پک|حسین|۱۳۸۰|ص=۳۸}}</ref> به نظر طه حسین مجنون شخصی خیالی است و هیچ نقد و بررسی سنجیده و درست علمی نمی‌تواند وجود او را که حتی در مورد نام و نسب و حوادث زندگی او اتفاق نظر وجود ندارد، اثبات کند.<ref>{{پک|حسین|۱۳۸۰|ص=۳۹}}</ref> به گفته طه حسین اشعار و روایات عربی که به مجنون نسبت داده می‌شود آن اندازه تناقض دارند که بر اساس آن نمی‌توان یک شخصیت واحد انسانی برای مجنون یا لیلی تصویر نمود.<ref>{{پک|حسین|۱۳۸۰|ص=۴۱و۴۲}}</ref>
 
به گفته [[عبدالحسین زرینکوب]] صرفنظر از واقعی یا تخیلی بودن قهرمان داستان (مجنون)، نام او دست‌کم سه سده پیش از نظامی وجود داشته‌است.<ref>{{پک|رضایی اردانی|۱۳۸۷|ک=نقد تحلیلی-تطبیقی|ص=۹۷}}</ref> ولی آنچه از اخبار عرب به دوره نظامی رسیده، گزارش‌هایی سست و بی‌پیوند و گاه متناقض از زندگی مجنون بوده که از میان اشعار منسوب به قیس عامری و حکایات بومیان و شایعات و تعابیر درست و غلط گردآوری شده بود. این مادهماده‌ای خام عشقی بدوی، در اصل نه از عمق معنوی برخوردار بود و نه با تخیلات یک شاعر بزرگ آمیخته بود.<ref>{{پک|موید|۱۳۷۱|ک=در مدار نظامی|ص=۵۳۷}}</ref>
 
قدیمی‌ترین داستان فارسی مستقل نوشته‌شده منسوب به مجنون داستان آزادکردن [[آهو|آهوی]] اوست که در [[حدیقه الحقیقه]] اثر [[سنایی غزنوی]] ذکر شده‌است. در هر حال اصل داستان بسیار ساده بوده و نظامی از تلفیق تمامی روایات مکتوب و شفاهی و با کمک تخیل خود برای اولین بار داستانی نو با عنوان لیلی و مجنون آفریده‌است.<ref>{{پک|ذوالفقاری|۱۳۸۸|ک=مقایسه چهار روایت لیلی|ص=۶۱}}</ref> به عبارت دیگر شهرت لیلی و مجنون و مثل شدن آنان از دولتدولتِ سرسرِ شاعران ایرانی بودهبوده، این ایرانیان بودند که تکه‌پاره‌هایی را تبدیل به یک داستان منسجم و واحد و باارزش کردند؛ و حتی اگر ثابت شود که داستان لیلی و مجنون که فعلاً در اختیار ما است، ریشه‌ای عربی دارد، بازهم از تأثیر فرهنگ و ادب ایرانی در تبلور این داستان چیزی کم نمی‌کند. قدیمی‌ترین نوشته‌ای که در آن یادی از لیلی و مجنون شده‌است، کتاب «الشعر و الشعرا» (قرن سوم هجری) است.<ref>{{پک|ستودیان|۱۳۸۷|ک=ریشه‌یابی لیلی و مجنون|ص=۱۰۳و۱۰۴}}</ref>
 
=== ورود به زبان فارسی ===