حجت بن الحسن: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسیشده] | [نسخهٔ بررسینشده] |
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
آخرین تغییر متن رد شد (توسط LissanX) و برگردانده شد به نسخهٔ 27666068 توسط InternetArchiveBot |
Viera iran (بحث | مشارکتها) ویرایش بهوسیلهٔ ابرابزار: |
||
خط ۱۴:
| مدفن =
| محل زندگی =
| القاب = حُجَّت، مَهْدی، قائِم، بَقیَّةُالله، حُجَّةُالله،
| پدر = [[حسن عسکری]]
| مادر = [[نرجس خاتون]] یا صقیل
خط ۲۴:
{{پایان کوچک}}
}}
'''محمّد بن حسن عسکری''' معروف به '''حُجَّتِ بنِ الْحَسَن''' (به [[زبان عربی|عربی]]: محمّد بنِ الْحسنِ الْعَسکَری؛ زادهٔ ۱۵ [[شعبان]] ۲۵۵ یا ۲۵۶ هجری قمری
پس از مرگ حسن عسکری، امام یازدهم شیعیان، در سال ۲۶۰ ه.ق و سن ۲۸ سالگی،<ref>{{پک|Tabatabaee|1979|ک=Shi'ite Islam|ص=209|زبان=en}}</ref> از آنجا که حسن عسکری برخلاف سایر امامان شیعه — که در زمان حیاتشان جانشین بعدی را تعیین کرده بودند — بهطور علنی جانشینی برای خود برجای نگذاشته بود، بحرانِ فکری و اعتقادیِ بزرگی در میان پیروانِ امام شیعه بهوجود آمد.<ref>{{پک|Poonawala|2000–2001|ک=Crisis and Consolidation|ص=455|زبان=en}}</ref> در این دوران که به «سالهای حیرت» موسوم است، شیعیان به فرقههای متعددی منشعب شدند. عدهای از شیعیان اعتقاد داشتند که از حسن عسکری فرزندی باقی نماندهاست<ref>{{پک|Amir–Moezzi|2007|ف=Islam in Iran vii.|ک=Iranica|زبان=en}}</ref> یا این فرزند در گذشتهاست؛<ref>{{پک|Silverstein|2010|ک=Islamic history|ص=25|زبان=en}}</ref> بسیاری از شیعیان امامت [[جعفر بن علی|جعفر]] برادر حسن عسکری را پذیرفتند و گروههایی نیز متوجه فرزندان و نوادگان امامانِ [[محمد تقی|نهم]] و [[علی نقی|دهم]] شیعه شدند. اما اصحابی از حسن عسکری چنین گفتند که «وی پسری داشته که جانشینی مشروع برای امامت است». طبق گفتهٔ این اصحاب مانند [[عثمان بن سعید]]، [[نایب خاص|نایب]] و وصی حسن عسکری، این پسر مخفی نگاه داشته شده بود، چرا که ترس آن میرفت که توسط دولت دستگیر شود و به قتل برسد.<ref>{{پک|Modarressi|1993|ک=Crisis and Consolidation|ص=77|زبان=en}}</ref> دیدگاه این گروه که در ابتدا دیدگاهِ اقلیتِ شیعه بود، بهمرور به دیدگاه تمامیِ شیعیانِ امامی تبدیل شد که شیعیانِ دوازده امامیِ فعلی هستند.<ref>{{پک|Amir–Moezzi|2007|ف=Islam in Iran vii.|ک=Iranica|زبان=en}}</ref>
خط ۳۸:
در خلالِ دورهٔ سفارت موسوم به غیبت صُغریٰ (۲۶۰–۳۲۹ ه.ق/۸۷۴–۹۴۱ م) فُقَها و مُبلّغان، آثاری بر اساسِ اطلاعات کتبِ پیشین و فعالیتهای سازمان وکالت نوشتهاند که اطلاعاتشان در کُتُبِ تاریخیِ این دوره یافت نمیشود. ابراهیم بن اسحاق نَهاوندی (و. ۲۸۶ ه.ق/۸۹۹ م) که مدّعیِ نیابتِ امام دوازدهم بود کتابی در موضوع غیبت نوشت. عبدالله بن جعفر حِمْیَری (و. بعد از ۲۹۳ ه.ق/۹۰۵ م) که خود کارگزارِ امامان دهم و یازدهم و نُوّابِ اول و دوم بود کتاب ''اَلغیبةُ و الْحَیْرَة'' را نوشت. ابن بابِوَیْه — پدر شیخ صَدوق — (و. ۳۲۹ ه.ق/۹۴۰ م) کتاب ''اَلْاِمامَةُ و التَّبصِرَةُ مِنُ الْحَیرَة'' و کُلِیْنی (و. ۳۲۹ ه.ق/۹۴۰ م) بخش عمدهای از کتاب حُجَّتِ ''[[اصول کافی]]'' را به غیبت اختصاص داد.<ref>{{پک|حسین|۱۳۷۷|ک=تاریخ سیاسی غیبت|ص=۲۳–۲۴}}</ref>
از سال ۳۲۹ ه.ق/۹۴۱ م با پایانِ سفارت و آغاز دورهٔ موسوم به غیبت کُبریٰ چندین اثر برای تبیینِ غیبت و علتِ طولانی شدنِ آن نگاشته شد. بهگفتهٔ جاسم حسین پنج اثر در این زمان نگاشته شد که اساسِ عقایدِ بعدیِ امامیه دربارهٔ غیبت را تشکیل میدهد. نخستین کتاب، ''[[الغیبة (نعمانی)|الغیبة نُعمانی]]'' توسط [[ابوعبدالله محمد بن جعفر نعمانی]] (و. ۳۶۰ ه.ق) با استفاده از آثارِ یادشده بدون توجه به اعتقاداتِ نویسندگانِ آن آثار تدوین شدهاست. دومین اثر، ''[[کمالالدین و تمامالنعمة|
بهنوشتهٔ جاسم حسین منابع غیرشیعه بر کتاب ''اَلْمُسْتَرْشَد'' اثر [[ابوالقاسم بلخی]] [[معتزلی]] (و. حدود ۳۰۱ ه.ق/۹۱۳ م) اتکا دارد که معتقد است حسن عسکری بی وارث از دنیا رفت و ظاهراً اطلاعات خود در خصوص دستهبندیِ شیعه پس از سال ۲۶۰ ه.ق را از حسن بن موسی نوبَختی (و. حدود ۳۰۰ ه.ق) گرفتهاست. این کتاب مبنای اطلاعاتِ ''[[اَلْمُغْنی]]'' [[عبدالجبار معتزلی|عبدُالْجَبّار مُعْتَزِلی]] (و. ۴۱۵ ه.ق/۱۰۲۴ م) و [[ابوالحسن اشعری]] (و. ۳۲۴ ه.ق/۹۳۵ م) قرار گرفت و کتاب اشعری مرجعِ سایر کتابهای [[اهل سنت]] نظیر [[ابن حزم|ابن حَزْم]] (و. ۴۵۶ ه.ق/۱۰۳۷ م) و [[محمد بن عبدالکریم شهرستانی|شهرستانی]] (و. ۵۴۸ ه.ق/۱۱۵۳ م) دربارهٔ دستهبندیهای شیعه بودهاست.<ref>{{پک|حسین|۱۳۷۷|ک=تاریخ سیاسی غیبت|ص=۲۷–۲۸}}</ref>
بیان موضوع در منابعِ تاریخِ عمومیِ مسلمانان متفاوت است. [[محمد بن جریر طبری]] (و. ۳۱۰ ه.ق/۹۲۲ م) — که معاصرِ دوران غیبت بود — در ''[[تاریخ طبری]]'' اشارهای به موضوعِ امام دوازدهم و فعالیتهای شیعیان امامی نمیکند در حالی که به فعالیتهای سایر گروههای شیعه نظیر [[اسماعیلیه]] میپردازد و حتی کاربرد حدیثِ مهدیِ قائم توسط این گروهها در کسبِ قدرت را پی میگیرد. جاسم حسین علتِ ذکر نشدنِ فعالیتهای امامیه در این کتاب را مخفیانه بودنِ آن میداند. [[علی بن حسین مسعودی|مسعودی]] (حدود ۲۸۳–۳۴۶ ه.ق/۸۹۶–۹۵۷ م) در ''[[مروجالذهب|
بهنوشتهٔ ساشادینا بسیار مشکل است که مرزی میان مطالبِ تاریخی از یک طرف با تذکرهنویسی و مطالبِ اعتقادیِ شیعه از طرف دیگر در کتابهای نویسندگان شیعه تعیین کرد. زیرا زندگینامهٔ امامان در کتابهای نویسندگان شیعه، آکنده از داستانهایی بهسبکِ تذکرههایی است که عارفان برای مُرشِدان و قِدّیسانِ خود مینویسند. برای مطالعه دربارهٔ امام دوازدهمِ شیعیان باید به منابعی اتکا کرد که نه میتوان آنها را کاملاً تاریخی و نه میتوان کاملاً زندگینامههای مذهبی و تذکرهای دانست. به هر حال این منابع بیشترین کمک را به پژوهشگران در راه درکِ دورهای میکند که ایدهٔ مُنجیِ آخِرُالزّمان را به عقیدهٔ غالب در مذهب شیعه تبدیل کردهاست.<ref>{{پک|Sachedina|1981|ک=Islamic messianism|ص=70–71|زبان=en}}</ref>
خط ۵۷:
بهگفتهٔ ارجمند بیشترِ این کیسانیها، ایرانیان نومسلمان بودند و احتمالاً این ایرانیان با باورهای زردشتی در مورد منجی آشنا بودند؛ با قهرمانانی مانند [[گرشاسپ (پهلوان)|گَرشاسْب]] که پس از بیداری از یک خواب طولانی، اهریمنان را از زمین برمیچینند.<ref>{{پک|Amir Arjomand|2000|ف=Ḡayba|ک=Iranica|زبان=en}}</ref> بهنوشتهٔ محمدعلی امیرمعزی و تیموتی فرنیش،<ref group="یادداشت">Timothy Furnish</ref> بسیاری از اعتقادات مسلمانان در مورد منجی، ظهور منجی، غیبت و مؤلفههای آن، مدیونِ ادیان پیشین مانند مانویت، دین زردشت، یهودیت و مسیحیت است.<ref>{{پک|Amir–Moezzi|2007|ف=Islam in Iran vii.|ک=Iranica|زبان=en}}</ref><ref>{{پک|Furnish|Rubin|2005|ک=Holiest wars|ص=8–11|زبان=en}}</ref>
اما بهنوشتهٔ جاسم حسین منشأِ دیدگاهِ مهدی بهعنوان منجی در احادیث پیامبر بودهاست که توسط بیست و شش نفر از [[صحابه]] و در کتابهای حدیثِ اهل سنت، زیدیه و امامیه نقل شدهاست. وی [[علم حدیث|ضعیف]] بودن احادیث را رد میکند و میگوید این احادیث در زمان امویان نیز رواج داشته و در ''[[کتاب سلیم بن قیس]]'' منسوب به [[سلیم بن قیس هلالی|سُلَیْم بن قِیْسِ هلالی]] (و. حدود ۸۰–۹۰ ه.ق/۶۹۹–۷۰۸ م) هم آورده شدهاست.<ref>{{پک|حسین|۱۳۷۷|ک=تاریخ سیاسی غیبت|ص=۳۶–۴۶}}</ref> از سوی دیگر، مورخان و مُتِکَلِّمان شیعه نظیر [[سید مرتضی عسکری]] و [[محمدحسین طباطبایی]] با تأکید بر اشتراکِ ادیان مختلف در خصوص کلیتِ موضوعِ نوید به آمدن مهدی و برپایی دین و برقراری عدل در زمین، این موضوع را از مشترکاتِ ادیان الهی و ناشی از منشأ [[فطرت|فطریِ]] ادیان میدانند.<ref>{{یادکرد وب |url=http://lib.ahlolbait.com/parvan/resource/41915/
== شرایط سیاسی و اعتقادی سدههای سوم و چهارم ==
خط ۸۰:
==== سالهای امامت حسن عسکری ====
حسن عسکری طی سالهای امامتِ خود در [[سامرا]] تحت محدودیتهای اعمالشده از سوی خلیفهٔ عباسی میزیست. وی زیر نظر جاسوسانِ [[معتمد عباسی]] بود و لذا نمیتوانست با شیعیان ارتباطِ آزادانه داشته باشد و تنها خَواصِّ اصحابش با وی شخصاً ارتباط داشتند. وی در سال ۲۶۰ ه.ق بیمار شد. معتمد چند نفر مراقبْ بههمراه پزشک و قاضیالْقُضات را بر بالین وی فرستاد. نهایتاً وی در اثر این بیماری در ۸
از سوی دیگر بهنوشتهٔ مدرّسی در زمان امامتِ حسن عسکری بر شیعیان، امامت وی توسط برادرش جعفر بهچالش کشیده شد و منجر به اوجگیری اختلاف، دشمنی، نفرت و خصومت بین دو برادر و یاران آنها گردید. دشمنیهایی که حتی به خشونت کشیده شد و شدیدترین تبلیغاتِ منفیِ دو طرف علیه همدیگر را بهدنبال داشت. فوت حسن عسکری بدون فرزند و بدونِ برادرِ دیگری جز جعفر، امامیه را دچار بزرگترین مشکلِ عقیدتی نمود که تا به حال تجربه کردهبود. واضح بود که یارانِ نزدیکِ حسن عسکری تمایلی به برگشت بهسوی جعفر پس از تمامِ ماجراها و دشمنیهای زمانِ حسن عسکری نداشتند.<ref>{{پک|Modarressi|1993|ک=Crisis and Consolidation|ص=70–76|زبان=en}}</ref> بهنوشتهٔ جاسم حسین عدهای از شیعیان با تفاسیرِ متعدد به امامت جعفر گرویدند. گروهی با رویکرد و اَدِلّهای مشابهِ [[افطحیه|اَفطَحیّه]] معتقد بودند امامت از حسن عسکری به برادرش جعفر رسیدهاست. این گروه بیشتر در میان متکلّمانْ بخصوص در [[کوفه]] رواج داشت. رهبرِ آنان علی بن الطَّلح یا الطَّلحی خَزّاز از متکلمانِ مشهورِ افطحیه بود. همچنین ممکن است خانوادهٔ علمیِ افطحیمذهب [[بنیفضال|بنیفَضّال]] بهویژه احمد بن حسن (و. ۲۶۰ ه.ق) و برادرش علی بن حسن (و. ۲۷۰ ه.ق) به این آیین گرویده باشند. گروه دیگر از اساسْ منکرِ امامت حسن عسکری بودند و پیش از مرگ وی هم معتقد بودند علیِ هادی، جعفر را به امامت برگزیده است و علی بن محمد بن بَشّار از رهبران آن بود و موفق شد برخی از معتقدان به امامتِ حسن عسکری را نیز پس از مرگِ وی جذب کند. اما جعفر خودْ مدعی بود که امامت از جانب برادرِ دیگرش [[محمد بن علی هادی]] به وی رسیدهاست.<ref>{{پک|حسین|۱۳۷۷|ک=تاریخ سیاسی غیبت|ص=۱۰۵–۱۰۷}}</ref>
خط ۱۱۰:
=== تاریخچه اعتقاد به امام دوازدهم و غیبت ===
یک دیدگاهِ رایج در میان پژوهندگانِ تاریخِ تشیّع آن است که باور به تعدادِ ائمه — دوازده امام — و اینکه امامِ دوازدهم همان مهدیِ موعود است، بهطور تدریجی در میان شیعیان تکامل یافتهاست.<ref name="Gleave 2004 274"
در خصوص روند شکلگیریِ اعتقاداتِ شیعهٔ دوازده امامی، بهگفتهٔ امیرمُعِزّی، منابع دورهٔ حیرت، بحران عمیقی را نشان میدهد. بررسیِ منابعِ این دوران شک و ابهامِ عمیقِ شیعیان در مورد تعدادِ امامهای شیعه و حتی موضوع غیبت را نشان میدهد.<ref>{{پک|Amir–Moezzi|2007|ف=Islam in Iran vii.|ک=Iranica|زبان=en}}</ref> [[احمد بن محمد برقی|ابوجعفر بَرْقی]] (و. ۲۸۰ ه.ق/۸۸۷ یا ۸۹۳ م)، در فصلِ اولِ کتابش، که اختصاص به تفسیرهای مختلف از اعداد دارد، به اعداد ۳ تا ۱۰ میپردازد، اما در موردِ عددِ ۱۲ چیزی نمیگوید. یا همعصر او [[صفار قمی|صَفّارِ قمی]] (و. ۲۹۰ ه.ق/۹۰۲ م). در کتابش ''[[بصائر الدرجات|بَصائِرُ الدَّرَجات]]'' تنها ۵ حدیث از میان دو هزار حدیثِ کتاب ''اَلْمَحاسِن''، در مورد تعدادِ امامان به امام دوازدهم اشاره میکند و هیچ اشارهای به غیبت نمیکند. چند دهه بعد ابنبابویه (۳۰۶ تا ۳۸۱ ه.ق/۹۲۳ تا ۹۹۱ م)، معروف به شیخ صدوق، احادیث زیادی در مورد عدد دوازده، و در میان آن در مورد دوازده امام نقل میکند.<ref>{{پک|Amir–Moezzi|2007|ف=Islam in Iran vii.|ک=Iranica|زبان=en}}</ref> [[ایتان کولبرگ]]<ref group="یادداشت">Etan Kohlberg</ref> نیز آثار نویسندگانِ امامیهٔ همعصرِ وفاتِ حسن عسکری (مانند ابن برقی و صفار قمی) را بررسی میکند و چنین بیان میکند که «نبودِ عقایدِ خاصِ شیعهٔ دوازده امامی در این آثار، احتمالاً به این معنا است که اعتقاد به دوازده امام تا آن زمان هنوز جزءِ اصولِ اعتقادیِ امامیه درنیامده بود».<ref>{{پک|Kohlberg|1976|ف=From Imāmiyya|ک=Bulletin of the School|ص=523|زبان=en}}</ref>
خط ۱۱۷:
در این زمان محدّثانِ شیعه سعی در اثبات وجودِ امام شیعه و برطرف کردنِ شکِّ موجود در میان شیعیان نمودند.<ref>{{پک|Sachedina|1981|ک=Islamic messianism|ص=79|زبان=en}}</ref><ref>{{پک|Modarressi|1993|ک=Crisis and Consolidation|ص=99–102|زبان=en}}</ref> بهنوشتهٔ [[سید حسین مدرسی طباطبایی|مدرّسی]] از راویان سنّیِ حدیث، گفتاری منسوب به پیامبر رسیدهاست که بر اساس آن دوازده خلیفه پس از او خواهند بود که همگی از قبیلهٔ قریش هستند (و اینکه پس از این دوازده خلیفه، هرج و مرج بر جامعه حکمفرما خواهد بود). این گفتار خیلی پیشتر از غیبتِ امام دوازدهمِ شیعیان در سال ۲۶۰ ه.ق رواج داشتهاست. بهطور قطع این حدیث هم در زمانِ امویان و در حمایت از مشروعیتِ ایشان و هم در زمان جنبشهای ضدِّ اموی بر سر زبانها بود (بهگفتهٔ سید حسین مدرسی، محدثان شیعه حتی حدیثِ دوازده خلیفه را حدیثی ضد شیعی میدانستند و آن را «بایکوت» کردهبودند). بنابرین هیچکس نمیتواند ادّعا کند که این گفتار بههیچ عنوان نوشتهٔ امامیه در دوران پس از غیبت بوده باشد. در واقع هیچ شاهدِ مکتوبی از دهههای آخرِ سدهٔ سوم هجری وجود ندارد که نشان دهد این گفتار هیچگاه توجهِ راویان شیعهٔ حدیث را جلب کرده بوده یا کسی در جامعهٔ شیعه فکر کرده باشد که این حدیث میتوانسته مربوط به آنها بوده باشد. تا حدود سال ۲۹۵ ه.ق که شیعیانِ دنبالهرو انتظار داشتند امامت تا آخرالزمان ادامه پیدا کند و تعدادِ امامان را بیش از این میدانستند، در ابتدا توجهی به این حدیث نمیکردند. شیعیان در این زمان متوجهِ «حدیث دوازده خلیفه» شدند. از این زمان بود که محدثان شیعه آنقدر حدیث در موردِ دوازده بودنِ تعدادِ امامان یافتند که خود مبنای کتابهای مستقلی در این باب شد.<ref>{{پک|Modarressi|1993|ک=Crisis and Consolidation|ص=99–102|زبان=en}}</ref> ایتان کولبرگ با ذکر این مطلب که تمایل به عددِ دوازده جایگاه ویژهای در تمدنهای باستانی داشتهاست مینویسد احتمالاً روایاتِ تورات و انجیل در مورد «دوازده قبیلهٔ بنیاسرائیل» و «دوازده حوارّیونِ عیسی»، ریشهٔ ترجیحِ اسلامی برای نسبت دادن عدد دوازده بر شمارِ رهبران بودهاست. بهعنوان مثال از واژه «نُقَبا» نه فقط برای ۱۲ قبیلهٔ بنیاسرائیل (اشارهشده در قرآن)، بلکه برای دوازده نمایندهٔ پیامبر در اهالی مدینه یا دوازده رهبری که قیامِ عباسیان علیهِ امویان را رهبری کردند نیز استفاده شدهاست. یا یکی از غُلاتِ شیعه بهنام ابومنصور عِجْلی (اعدام در سال ۱۲۱ه.ق/۷۳۸ م) خود را ششمین پیامبر از سلسله ۱۲ پیامبری معرفی کرد که آخرین آنها «قائم» خواهد بود.<ref>{{پک|Kohlberg|1976|ف=From Imāmiyya|ک=Bulletin of the School|ص=529|زبان=en}}</ref> به هر حال اشارات زیادی در تورات و انجیل در حمایت از اینکه عددِ دوازده، عددِ مربوط به تعدادِ «مؤمنان برگزیده» است وجود دارد (هر چند به همین میزان، اشارات زیادی در [[مکاشفه یوحنا|مکاشفهٔ یوحنا]] در حمایت اینکه عدد ۴ یا ۷ تعداد برگزیدگان است وجود دارد).<ref>{{پک|Amir–Moezzi|1994|ک=The divine guide in early Shiʻism|ص=107|زبان=en}}</ref>
بهنوشتهٔ ساشادینا دغدغهٔ اصلیِ بزرگانِ شیعه در این زمان اثبات وجودِ واقعیِ فرزندِ حسن عسکری و معرفیِ او بهعنوانِ امام غایب به شیعیان بود. با کوششهای شماری از متکلمان و محدثانِ شیعهٔ امامی مانند [[ابوسهل نوبختی]] (و. ۹۲۳ م)، ابوجعفر [[ابن قبه|ابن قِبَه]] (و. حدود ۳۱۹ ه.ق)، کلینی (و. ۳۲۹ ه.ق/۹۴۱ م). ، [[نعمانی]] و بخصوص [[شیخ صدوق|ابن بابویه]] (و. ۳۸۱ ه.ق/۹۹۱ یا ۹۹۲ م) اثر ارزندهٔ او ''[[کمال الدین و تمام النعمة|کمال الدّین]]'' که معمار و تبیینکنندهٔ نظریه امام غایب و دورانِ غیبت و ظهورِ منجیبخشِ امام غایب است، این هدف حاصل آمد.<ref>{{پک|Amir–Moezzi|2007|ف=Islam in Iran vii.|ک=Iranica|زبان=en}}</ref> در این زمان کلینی در احادیثِ بابِ غیبتِ کتابِ ''[[اصول کافی]]''، که در خلالِ این دوره گردآوردهبود، به موضوع غیبت و علت آن پرداختهاست.<ref>{{پک|Sachedina|1981|ک=Islamic messianism|ص=83–85|زبان=en}}</ref> بخصوص نعمانی در کتابِ ''[[الغیبه]]'' به تبیین نظریهٔ غیبت از طریقِ احادیث پرداخت و او برای نخستین بار اصطلاحاتِ «غیبتِ صغریٰ» و «غیبتِ کبریٰ» را به کار برد.<ref>{{پک|Sachedina|1981|ک=Islamic messianism|ص=83|زبان=en}}</ref> پس از وی [[شیخ صدوق|ابن بابویه]] (و. ۹۹۱–۹۹۲ ه.ق) در کتاب ''کمال الدّین'' در خصوص گردآوریِ احادیثِ مربوط به امام دوازدهم و غیبت وی کوشید.<ref>{{پک|Sachedina|1981|ک=Islamic messianism|ص=79|زبان=en}}</ref> بهگفتهٔ [[عبدالعزیز ساشادینا]]<ref group="یادداشت">Abdulaziz Sachedina</ref> در فاصلهٔ زمانیِ نوبختی و هنگامی که شیخ مفید (و. ۴۱۳ ه.ق/۱۰۲۲ م) مطالب خود را دربارهٔ امام دوازدهم ارائه داد، موضوعِ جانشینیِ حسن عسکری در بینِ شیعیان امامی جا افتاده بود.<ref>{{پک|Sachedina|1981|ک=Islamic messianism|ص=40–41|زبان=en}}</ref> به هر شکل، تا سالهای پایانی غیبت صغری، مصادف با دههٔ سی و چهل قرنِ دهم میلادی اکثریتِ شیعهٔ امامیه، امامتِ امام دوازدهم از نسلِ حسن عسکری را پذیرفته بودند.<ref>{{پک|Momen|1985|ک=An Introduction to Shi'i Islam|ص=164|زبان=en}}</ref>
بهگفتهٔ [[سعید امیر ارجمند]] اعتقاد به غیبت در نزدِ شیعیان، در میان مجموعه عقایدی بود که از کیسانیه وارد شیعه شد. با این حال وی تأثیر [[واقفیّه]] — که بر امامتِ موسی کاظم توقف کردند — را در پذیرش ایدهٔ غیبت توسط شیعهٔ امامیه مهمتر میداند. اولین نوشتههای کلامی در زمینهٔ غیبت را حدود سی سال پس از مرگ حسن عسکری و در آثار ابوسهل نوبختی و [[ابن قبه رازی]] میتوان یافت. این دو که تمایلاتِ [[معتزله]] داشتند بهجای اتکا به احادیث، راه حلی کلامی را برای نظریهٔ غیبت برگزیدند. ایدهای که در وضعیت بحران از نوواقفیان به عاریت گرفتهشدهبود.<ref>{{پک|Amir Arjomand|2000|ف=Ḡayba|ک=Iranica|زبان=en}}</ref> بهنوشتهٔ پوناوالا آثار بجامانده از آن زمانِ شیعه چنین مینمایاند که شیعیان در ابتدا پیشبینی نمیکردند که غیبتِ امامِ غایبشان مدت زیادی ادامه داشتهباشد. اما زمانی که غیبت امامِ شیعیان طولانی شد و حجّت بن حسن ظهور نکرد، شیعیان بهتدریج امامِ پنهان را همان مهدی موعود پنداشتند. از حدود سال ۲۹۵ ه.ق/۹۰۸ م بود که شیعیان متوجه شدند که اوضاع غیرعادیتر از چیزی است که در ابتدا میپنداشتند و امامِ حاضری در آیندهٔ نزدیک وجود نخواهد داشت و نیز پرسش در مورد تعدادِ قطعیِ امامان، مورد بحثِ شیعیان قرار گرفتهاست. از این زمان است که حدیثهایی مبنی بر اینکه «تعداد امامان دوازده نفر است» بر سر زبانها افتاد.<ref>{{پک|Poonawala|2000–2001|ک=Crisis and Consolidation|ص=457–458|زبان=en}}</ref> بهنوشتهٔ [[ورنا کلم]]<ref group="یادداشت">Verena Klemm</ref> مرگِ علی بن محمد سَمَری (۳۲۹ ه.ق)، آخرین نایبِ امام غایب، و آغاز دورهٔ غیبت کبری بار دیگر حیرت را در میان شیعیان برانگیخت. آنها نهایتاً در سدهٔ پنجم به تبیینی عقلی در کلامِ شیعه از غیبت امام دست یافتند.<ref>{{پک|Klemm|2007|ف=Islam in Iran ix.|ک=Iranica|زبان=en}}</ref> در این زمان علمای شیعه با رویکردِ [[کلام]]ی به تبیین نظریهٔ غیبت برخاستند.<ref>{{پک|Sachedina|1981|ک=Islamic messianism|ص=79|زبان=en}}</ref> بهنوشتهٔ حسن انصاری موضوع غیبت بر اساسِ یک طرحِ پیشینی طرح نشده و احادیثی پیشاپیش برای آن روایت نشدهاست، بلکه عالمانِ امامی نظیر ابوسهل نوبختی و ابن قبه رازی با حفظِ اصولِ اعتقادیِ خود در خصوص ضرورتِ وجودِ [[حجت]] و استمرارِ امامت، به این آگاهی رسیدند که امامت با امام دوازدهم خاتمه یافتهاست و عصر غیبت آغاز شدهاست.<ref>{{پک|پاکتچی|۱۳۸۰|ف=امامیه|ک=دائرةالمعارف بزرگ اسلامی|ص=۱۳۹}}</ref>
خط ۱۲۸:
|عنوان= بخشی از آخرین توقیعِ منسوب به حجّت بن حسن در دورهٔ وکلا در منابعِ شیعه که بیانگرِ دیدگاهِ شیعه در موضوعِ غیبت است.
|نقلقول= … تو از اکنون تا شش روزِ دیگر خواهی مُرد؛ پس امرِ حساب و کتابِ خود را جمعوجور کن و دربارهٔ نیابت و وکالت به هیچکس وصیّت مکن تا به جای تو بنشیند زیرا غیبتِ کامل فرا رسیدهاست؛ دیگر تا آن روزی که خدای تبارک و تعالی بخواهد، ظهوری نخواهد بود و آن پس از مدتِ درازی خواهد بود که دلها را سختی و قساوَت فراگیرد و زمین از ستم و بیداد پُر گردد. بهزودی از شیعیانِ من، ادعای مشاهده خواهند کرد؛ بدان هر کس که پیش از خروجِ سُفیانی و برآمدنِ صِیْحه و بانگی از آسمان، ادعای دیدنِ مرا نماید، دروغگو و تهمتزننده است. قدرت و توانایی از آنِ خداوندِ بلندپایهٔ بزرگ است و بس.<ref group="یادداشت">بِسْمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم، یا علیَّ بن محمّدٍ السِّمَّریّ أعظمَ اللهُ أجرَ إخوانِکَ فیکَ فإنّکَ مَیِّتٌ ما بَیْنکَ وبینَ سِتَّةِ أیّامٍ، فَاجْمَعْ أمرَکَ ولا تُوصِ إلیٰ أحَدٍ یَقومُ مقامَکَ بعدَ وفاتکَ، فَقَدْ وَقَعَتْ الْغَیْبَةُ الثّانیَّةُ فَلا ظهورَ إلّا بعدِ إذنِ الله تعالیٰ ذِکرهُ وذلک بعد طولِ الْأمدِ وقَسوَةِ الْقُلوبِ، وامْتِلاءِ الْأرض جوراً، وسَیأتی شیعَتِی مَنْ یَدَّعی الْمُشاهدةَ، ألا فَمَن ادَّعی الْمشاهدة قبل خروجِ السُّفیانیِّ والصَّیْحَة، فهُوَ کذَّابٌ مُفتَرٍّ، ولا حولَ ولا قوَّةَ إلّا باللهِ الْعَلیِّ الْعَظیمِ. بنگرید: الاحتجاج، ج ۲، ص. ۴۷۸ کمال الدین، ح ۲، ص ۵۱۶، حدیث. ۴۴ الغیبة، ص 395</ref>
|منبع=
|عرض= 220px
|اندازه خط= 12px
خط ۱۸۶:
بنابر اعتقادِ شیعهٔ دوازده امامی، پس از مرگ حسن عسکری [[جعفر بن علی]]، برادر حسن بن علی عسکری، اعلام کرد که امامِ شیعیان فرزندی نداشتهاست و وی جانشین برادر است؛ ولی بههنگامِ نماز گزاردن بر بدنِ حسن عسکری، حجت بن الحسن عمویش را کناری زد و بر او نماز گزارْد. جعفر به «جعفرِ کَذّاب» در بین شیعیان شهرت دارد و بهاعتقاد شیعه، او بهمانند کَنعان فرزندِ [[نوح]] و [[قابیل]] فرزند آدم، فرزند ناخَلَفِ امام دهمِ شیعه بودهاست.<ref>{{هارواردبپ|مرکز جهانی اهل البیت|ref=مجا}}</ref>{{منبع بهتر}} طبق روایت دیگرِ شیعه، کفن و دفنِ امام عسکری توسط سرپرستِ وکلای وی، [[عثمان بن سعید]]، انجام شد. عثمان بعداً بهعنوان سرپرستِ وکلا در دورهٔ غیبت نیز به فعالیت خود ادامه داد.<ref>{{پک|Sachedina|1981|ک=Islamic messianism|ص=89|زبان=en}}</ref>
دیدگاه امروزیِ شیعهٔ دوازده امامی این است که بحث [[مهدی]]، [[دوازده امام]]، [[قائم آل محمد]] و[[غیبت]] از زمان پیامبر مطرح بودهاست و چنانکه محمد حسین طباطبایی میگوید، طبق احادیث، پیامبر دقیقاً مشخص کرده که مهدی پسرِ امام یازدهم خواهد بود.<ref>{{پک|طباطبایی|۱۳۸۷|ک=شیعه|ص=۸۸–۸۹}}</ref> این دیدگاه، ظهور افراد و فِرَقی که در سدههای اول و دوم، خود را مدعیِ مهدویت دانسته و بهعنوانِ قائم آل محمد قیام کردهاند یا باور به غیبتِ یکی از پیشوایان داشتهاند را مؤیّدِ نظر خود
در روایات شیعه، صاحبالزّمان هر ساله در حج شرکت میکند. در طول تاریخِ شیعه افراد زیادی ادعا نمودهاند که مهدی را در هنگام حج ملاقات کردهاند. معدودی از روایات شیعه، محل زندگی مهدی را مکّه ذکر کردهاند. این روایات چنین نقل میکنند که امام شیعیان در خانهای بهنام بیتالْحَمد زندگی میکند. در این خانه چراغی است که از زمان تولد تا قیام صاحبالزّمان روشن است. روایتی دیگر محل زندگی مهدی را در کوههای بین مکه و [[طائف]] ذکر کردهاست. همچنین روایاتی دیگر از حضور مهدی در روز عاشورا حکایت میکنند. این روایات محل زندگیِ امام شیعه را کربلا یا کوفه میدانند.<ref>{{پک|Sachedina|1981|ک=Islamic messianism|ص=74–75|زبان=en}}</ref> در باورهای عامیانه چنین گفته میشد که مهدی در شهرهایی بهنام [[جابلقا|جابُلْقا]] و [[جابلسا|جابُلْسا]] زندگی میکند. در قرنهای گذشته سفرنامههای متعددی از شیعیانی موجود است که مدعی بودهاند به این شهرها سفر کردهاند و به دیدن امام خود نائل شدهاند. تنها دانشِ جغرافیِ مدرن بود که وجود نداشتن چنین شهرهایی را به مردم نشان داد.<ref>{{پک|Momen|1985|ک=An Introduction to Shi'i Islam|ص=165|زبان=en}}</ref>
خط ۲۲۱:
== پسآیند اعتقاد به امام دوازدهم در طول تاریخ و مسائل امروزی ==
[[پرونده:The declaration of Shi'ism as the state religion of Iran by Shah Ismail -Safavids dynasty.jpeg|بندانگشتی|{{جعبه نقل قول | نقلقول =در روز جمعه شاهِ والاجاه بجانب مسجدِ جمعهٔ تبریز رفته فرمودند تا خطیب آنجا که یکی از اکابرِ شیعه بود، بر سر منبر رفت و شاه خود بر فرازِ منبر برآمد. ''شمشیر حضرت
[[پرونده:Jamkaran Mosque-3855.jpg|بندانگشتی|[[مسجد جمکران]] محلی که بر طبق برخی روایاتِ متأخرِ شیعه بهخواست حجّت بن الحسن بنا شدهاست و مورد توجه وی است.<ref>{{پک|Calmard|2011|ف=Jamkarān|ک=Iranica|زبان=en}}</ref>]]
برای بیشتر از یک هزاره، ایدهٔ ظهور مهدی در آینده، روزنهٔ امیدی برای مذهب شیعه به ارمغان آوردهاست. امید به ظهور امام در آینده، بهعنوان نیرویی متعادلکننده در میانِ شیعیان عمل نموده تا هر فعالیتِ سیاسی را تا ظهور امامِ موردِ انتظار به تعویق بیندازند. موعودگراییِ دوازده امامی جنبشی آرامشطلب است که بهدنبال حضورِ صلحآمیز در جامعهٔ مسلمانان در عینِ نگاه داشتنِ ویژگیهای اختصاصیِ خود در زمینهٔ امامت و مخصوصاً امامتِ حجتِ غایب است.<ref>{{پک|Sachedina|1981|ک=Islamic messianism|ص=60|زبان=en}}</ref> [[محمد حسین طباطبایی]] در خصوص آثارِ باور به امام غایب از نظر شیعه مینویسد تصوّرِ ظهورِ مهدی در ردیف تصورِ [[قیامت]] است که مشابهِ اعتقاد به پاداش و جزای اعمال موجب حفاظتِ حیات معنویِ مسلمانان میشود. این باور مربوط به دو قرن و نیم پس از ظهور اسلام نیست بلکه پیامبر پیش از ولادتش بشارت داده که برای شیعیانِ معتقد از آغاز نقطهٔ امید بودهاست. باور به ظهور مهدی به انسان نوید میدهد که جهان بشری سرانجام روزی به کمالِ مطلوب که حیاتِ سراسرْ سعادت و خوشبختی و کامیابی است دست خواهد یافت. با وجود ایمان به چنین حقیقتی، تصورِ شکست خوردن و بیفایده بودنِ تلاش برای انسانِ مسلمانْ محال است. با چنین ایمانی، مسلمان پیوسته خود را کامیاب مییابد و هرگز در اثر انباشتِ مشکلات و گرفتاریها، امیدِ نجات و رستگاری را از دست نخواهد داد.<ref>{{پک|طباطبایی|۱۳۸۷|ک=شیعه|ص=۸۹–۹۲}}</ref>
خط ۲۴۵:
* در سال ۶۴۸ ه.ق/۱۲۵۰ م محدثِ سوریِ شافعیمذهب، محمد بن یوسف الْگَنجی الْقریشی، کتابی تألیف کرد با عنوان ''اَلْبیانُ فی اخبارِ صاحبِ الزَّمان'' که در آن با استناد به احادیثِ اهل تسنن اثبات نمود امام دوازدهم همانا مهدی است.
* در سال ۶۵۰ ه.ق/۱۲۵۲ م [[محمد بن طلحه شافعی|کمالالدین محمد قرشی]]، دانشمند شافعی، کتاب ''[[مطالب السئول|مَطالبُ السَئول فی مَناقبِ آلِ الرَّسول]]''، را در شهر حَلَب تکمیل نمود. در این کتاب وی از امامتِ دوازده امام پشتیبانی نمود و به مخالفتهای اهل تسنن در زمینهٔ اعتقاد به اینکه امام دوازدهم همان مهدی است پاسخ داد. وی در کتابش چنین مینگارد:<ref>مطالب السئول، باب دوازدهم دربارهٔ حجت بن الحسن حضرت مهدی علیه السلام</ref>
{{نقل قول بزرگ}} «ابومحمد حسن عسکری (متولد در سال ۲۳۱ ه.ق) … منقبت و مزیّت بسیار بزرگی که خداوند به وی اختصاص داده… این است که مهدی (علیهالسلام) از نسل او و فرزند اوست»؛ «اَبُوالْقاسِم محمّدُ بنُ الْحسنِ الْخالِصِ بن علیِّ الْمُتِوَکِّلِ بنِ محمّدِ الْقانِعِ بنِ علیِّ الرِّضا بنِ موسَی الْکاظمِ بنِ جعفرِ الصّادقِ بنِ محمّدِ الْباقرِ بنِ علیِّ زَیْنِ الْعابِدینِ بنِ الْحُسَیْنِ الزَّکیِّ بنِ علیِّ الْمُرتَضیٰ أمیرِالْمُؤْمنینِ بنِ أبیطالب (
{{پایان نقل قول بزرگ}}
* سبط بن جوزی، کمی پیش از وفات خود در سال ۶۵۴ ه.ق در دمشق، کتاب ''تَذکَرَةُ الْخَواص'' را نوشت که در آن گزارشهای منابعِ اهل تسنن در بیان فضائل علی و فرزندانش بهخصوص دوازده امام را گردآوری نمود و در پایان تصریح نمود که امام دوازدهم همانا صاحب عصر و مهدی موعود است.
* در دایرهٔ صوفیان نیز منابعی در تأیید مهدی بودنِ امام دوازدهم وجود دارد. ابوبکر بیهقی (و. ۴۵۸ ه.ق/۱۰۶۶ م) بیان نمودهاست که برخی از مشایخِ صوفیه نظر امامیه در مورد هویتِ مهدی و غیبت او را قبول دارند. صوفی ایرانی، [[صدرالدین جوینی|صدرالدین ابراهیم حَمّویی]] (اواخر سدهٔ هفتم/سیزدهم) از نظر امامیه در کتابش، ''[[فرائد السمطین|فَرائِدُ السِّمْطَیْن]]'' پشتیبانی نمود. صوفی مصری، اَلشَّعرانی، با وجود اینکه عموماً هیچ موافقتی با شیعه نشان نمیداد، در کتاب ''اَلْیَواقیتُ و الْجَواهِر'' (نوشتهشده در سال ۹۵۸ ه.ق/۱۵۵۱ م) تصریح نمود که مهدی پسرِ امام حسن عسکری است که در سال ۲۵۵ ه.ق/۸۶۹ م بهدنیا
== سالشمار امامت امامان دوازدهگانه شیعه ==
خط ۲۷۰:
== منابع ==
* {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = الویری | نام = محسن | عنوان = نقد نظریهای در پیدایش شیعهٔ اثنیعشری | ژورنال = دین و ارتباطات | مکان = تهران | شماره = ۲ | تاریخ = زمستان ۱۳۷۴ | صفحه = ۵۱–۸۶ | پیوند = https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/22481}}
* {{یادکرد دانشنامه | نام خانوادگی = پاکتچی | نام = احمد | پیوند نویسنده = احمد پاکتچی | مقاله = امامیه | دانشنامه = [[دائرةالمعارف بزرگ اسلامی]] | جلد = ۱۰ | عنوان جلد = البیری–باباطاهر | سال = ۱۳۸۰ | ناشر = [[مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی]] | مکان = تهران | شابک = 964-7025-05-X
* {{یادکرد دانشنامه | نام خانوادگی = پاکتچی | نام = احمد | پیوند نویسنده = احمد پاکتچی | مقاله = حسن عسکری، امام | دانشنامه = [[دائرةالمعارف بزرگ اسلامی]] | جلد = ۲۰ | عنوان جلد = حافظ ابراهیم–حسین (ع)، امام | سال = ۱۳۹۲ | ناشر = [[مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی]] | مکان = تهران | شابک = 978-600-6326-19-1}}
* {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = جعفریان | نام = رسول | پیوند نویسنده = رسول جعفریان | عنوان = حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)| جلد = | سال = ۱۳۸۷| ناشر = انصاریان |مکان = تهران | شابک =978-964-438-001-3
* {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = حسینی | نام = سید علی | عنوان = مروری اجمالی بر آثار مهدی از غیبت کبری تا قرن هفتم هجری | ژورنال = پژوهشنامهٔ حکمت و فلسفهٔ اسلامی | مکان = قم | شماره = ۱۹ | تاریخ = پاییز ۱۳۸۵ | صفحه = ۱۷۵–۱۸۶ | پیوند = https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/317811/}}
* {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = سینا | نام = حسین | پیوند نویسنده = حسین سینا | عنوان = نگاهی به اندیشهٔ سیاسی شیعی در گذر زمان | کوشش = حسن یوسفی اشکوری | جلد = ۵ | سال = ۱۳۷۰ | ناشر = یادآوران | مکان = تهران | شابک =}}
خط ۲۹۵:
* {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = Halm | نام = Heinz | پیوند نویسنده = هاینز هالم | عنوان = Shi'ism | جلد = | سال = ۱۹۸۷ | ناشر = Columbia University Press |مکان = | شابک = 0231135874 | زبان = en}}
* {{یادکرد دانشنامه | نام خانوادگی = Hodgson | نام = M. G. S. | پیوند نویسنده = | مقاله = {{unicode|Ḥudjdja}} | دانشنامه = [[دانشنامه اسلام|Encyclopeadia of Islam]] | جلد = 3 | سال = ۱۹۸۶ | ناشر = Brill | مکان = Leiden | شابک = 90 04 08118 6 | صفحه = 544–545 | زبان = en}}
* {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = Hussain | نام = .Jassim M | پیوند نویسنده = | نام ویراستار۱ =Seyyed Hossein | نام خانوادگی ویراستار۱ = Nasr | نام ویراستار۲ =Hamid
* {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = Hussain | نام = .Jassim M | پیوند نویسنده = | نام ویراستار = | نام خانوادگی ویراستار = | پیوند =https://www.al-islam.org/occultation-twelfth-imam-historical-background-jassim-m-hussain | فصل = | نشانی فصل = | نویسندگان سایر بخشها = | عنوان = The Occultation of the Twelfth Imam (A Historical Background) | کوشش = | ویرایش = | سال = 1982 | ماه = | سال اصلی = | ناشر = Muhammadi Trust of Great Britain and Northern Ireland | مکان = | شابک = 9780907794011| زبان = en}}
* {{یادکرد دانشنامه | نام خانوادگی = Klemm | نام = Verena | پیوند نویسنده = ورنا کلم| مقاله = Islam in Iran ix. The Deputies of Mahdi | دانشنامه = Encyclopædia Iranica | سال = ۲۰۰۷ | ناشر = | مکان = | شابک = | صفحه = | پیوند مقاله = http://www.iranicaonline.org/articles/islam-in-iran-ix-the-deputies-of-mahdi | پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/65TQCxlyF | تاریخ بایگانی = 15 February 2012 | تاریخ بازبینی = 1 March 2011 | زبان = en}}
خط ۳۰۱:
* {{یادکرد دانشنامه | نام خانوادگی = Kohlberg | نام = Etan | پیوند نویسنده = ایتان کولبرگ | دانشنامه = [[دانشنامه اسلام|Encyclopaedia of Islam]] | مقاله = Safīr | ویرایش = 2nd | سال = ۱۹۸۶ | ناشر = [[انتشارات بریل|E. J. Brill]] | مکان = Leiden | زبان = en | شابک = 90 04 09834 8 | جلد = 5}}
* {{یادکرد دانشنامه | نام خانوادگی = Madelung | نام = Wilferd | پیوند نویسنده = ویلفرد مادلونگ | دانشنامه = [[دانشنامه اسلام|Encyclopaedia of Islam]] | مقاله = al–Mahdī | ویرایش = 2nd | سال = ۱۹۸۶ | ناشر = [[انتشارات بریل|E. J. Brill]] | جلد = 5 | عنوان جلد = Khe-Mahi | مکان = Leiden | شابک =90-04-07819-3 | صفحه = 1231–1238 | زبان = en}}
* {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = Modarressi| نام = Hossein| پیوند نویسنده =حسین مدرسی | عنوان = Crisis and Consolidation in the Formative Period of Shi'Ite Islam: Abu Ja'Far Ibn Qiba Al-Razi and His Contribution to Imamite Shi'Ite Thought| جلد = | سال = ۱۹۹۳| ناشر =Princeton: Darwin Press |مکان = | شابک =0-878-50095-2
* {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = Momen| نام = Moojan| پیوند نویسنده =موژان مؤمن | عنوان = An Introduction to Shi'i Islam| جلد = | سال = ۱۹۸۵| ناشر = Yale University Press|مکان = | زبان = en | شابک = 0300035314}}
* {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = Robinson| نام =Chase F. | پیوند نویسنده =چیز رابینسون | عنوان = The New Cambridge History of Islam, Volume 1 | جلد = 1| سال = 2010| ناشر = Cambridge University Press|مکان = | شابک =9780521515368 |زبان = en}}
* {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = Sachedina | نام = Abdulaziz Abdulhussein | پیوند نویسنده = عبدالعزیز ساشادینا | عنوان = Islamic messianism: the idea of Mahdī in twelver Shīʻism | جلد = | سال = ۱۹۸۱ | ناشر = SUNY press |مکان = | زبان = en| شابک = 0-87395-442-4}}
* {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = Sachedina | نام = .Jassim MAbdulaziz Abdulhussein | پیوند نویسنده = | نام ویراستار۱ =Seyyed Hossein | نام خانوادگی ویراستار۱ = Nasr | نام ویراستار۲ =Hamid
* {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = Poonawala | نام = Ismail K | پیوند نویسنده =اسماعیل پوناوالا| عنوان = Crisis and Consolidation in the Formative Period of Shi'ite Islam: Abu Ja'far ibn Qiba al-Razi and His Contribution to Imamite Shi'ite Thought by Hossein Modarressi | ژورنال = Journal of Law and Religion | سری = | دوره = 15| شماره = 1/2 | مکان = | ناشر = Journal of Law and Religion, Inc. | تاریخ = | سال =۲۰۰۰–۲۰۰۱ | صفحه = 455–458 | زبان = en | تاریخ دسترسی =}}
* {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = Silverstein | نام = Adam | پیوند نویسنده = | عنوان = Islamic history: Avery short introduction | جلد = | سال = ۲۰۱۰ | ناشر = [[انتشارات دانشگاه آکسفورد|OUP]] |مکان = | شابک = 9780199545728 | زبان = en}}
* {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = Tabatabaee | نام = Sayyid Mohammad Hosayn | پیوند نویسنده = علامه طباطبایی | ترجمه = [[سید حسین نصر|Seyyed Hossein Nasr]] | کتاب = Shi'ite Islam | ناشر = Suny press| سال = 1979 | شابک =0-87395-272-3|زبان = en}}
* {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = Tabatabi | نام = Allamah | پیوند نویسنده = علامه طباطبایی | نام ویراستار۱ =Seyyed Hossein | نام خانوادگی ویراستار۱ = Nasr | نام ویراستار۲ =Hamid
{{پایان چپچین}}
|