دیوید هیوم: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Porshahmad (بحث | مشارکتها) حذف نام اضافه ی دوبار تکرار شده برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۶:
|کشور مرگ= [[اسکاتلند]]
|تأثیرگرفته از = [[ابن طفیل]]، [[ادموند برک]]، [[اپیکور]]، [[نیکولو ماکیاولی]]، [[گوتفرید لایبنیتز]]، [[فرانسیس بیکن]]، [[شارل دو مونتسکیو]]، [[نیکولا مالبرانش]]، [[پیر بل]]، [[بلیز پاسکال]]، [[سکستوس امپریکوس]]، [[جان لاک]]، [[جرج بارکلی]]، [[توماس هابز]]، [[آیزاک نیوتن]]، [[آدام اسمیت]]، [[ژان ژاک روسو]]، [[سیسرون]]
|تأثیرگذار بر = [[آدام اسمیت]]، [[ایمانوئل کانت]]، [[جیمز مدیسون]]، [[نیچه]]، [[آیزایا برلین]]، [[شوپنهاور]]، [[جان استوارت میل]]، [[ایزیدور ایزاک رابی]]، [[ویلیام جیمز]]، [[کارل پوپر]]، [[نوآم چامسکی]]، [[برتراند راسل]]
|استادان=
|شاگردان=
خط ۴۰:
وی تأثیر زیادی بر فلاسفه بعد از خود مانند [[کانت]] گذاشت.<ref>[http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=هیوم&SSOReturnPage=Check&Rand=0: هیوم<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref>
کانت در کتاب تمهیدات مینویسد: «اذعان میکنم که این هشدار دیوید هیوم بود که نخستین
در کتاب [[تاریخ تمدن]] اثر [[ویل دورانت]] دربارهٔ مرگ هیوم آمدهاست:
خط ۶۵:
اگر به تاریخ بشر بنگریم «قانون» چیزی متغیر بودهاست. هرچند ترمهای ثابت هم در آن وجود داشته که آن را کنترل کردهاست. اما اوضاع وخیم تجاری، جنگ یا مذاهب متغیر در کشورها، آب و هوا و مخصوصاً اخلاق حاکم بر اکثریت مردم، همه و همه باعث تغییر قوانین شدهاند.{{نیازمند منبع}}
هیوم در کتاب تاریخ طبیعی دین، منشأ
=== متافیزیک ===
خط ۹۴:
=== نقد برهان علیت ===
هیوم مدعی است که نسبت علت و معلول، مفهوم حاد و مبرم تمامی تفکر ما دربارهٔ امور واقع را تشکیل میدهد؛ پس باید پرسشهایی دربارهٔ آن به میان آوریم و به جای آن که تصور کنیم معنای آن را میدانیم، سعی کنیم آن را بفهمیم.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=از سقراط تا سارتر|نام خانوادگی=لاوین|نام=ت. ز|ناشر=انتشارات نگاه|سال=۱۳۸۶|شابک=|مکان=تهران|صفحات=
هیوم، کلیه ادراکات بشری را به دو گروه تقسیم کرد: ''انطباعات'' و ''تصورات''.
خط ۱۴۹:
== دربارهٔ ملاک ذوق ==
هیوم ایدهٔ «ذوق» را که برآمده از تفکرِ غالبِ قرنِ هجدهم در مورد هنر بود توسعه داد. متفکران این دوره با بحث در مورد ذوق، و نه در باب زیبایی یا تناسبِ اُبژه، تمرکزِ اندیشه در باب هنر را از کیفیت اثر به تجربهٔ بیننده، شنونده یا خواننده تغییر دادند و راه را برای بحث در مورد «تجربهٔ زیبایی شناختی»، و همچنین بعدها «خواص زیباییشناسی» گشودند. دیوید هیوم درمقالهٔ «دربارهٔ ملاک ذوق»، تلاشی را جهتِ آشتی دادنِ دو مفهومِ ظاهراً متناقض پی میگیرد. از یک سو، تفاوتِ ذوقها بدیهی به نظر میرسد. «آنچه که شما واقعاً فوقالعاده میپندارید ممکن است برای من وحشتناک یا حتی منزجرکننده باشد!» این موضوع برای هنر نیز صادق است اگرچه برای [چیزی مانندِ] بستنی نیز به همین گونه است. ذوق، مسئلهای ناشی از عواطف است، ناشی از این که من چگونه چیزها را حس میکنم.
هیوم بین دو موضعِ متفاوت با بیانِ اینکه در واقع، ملاکهایی برای ذوق وجود دارد آشتی برقرار میکند. این ملاکها یک توافق عامِ حاصل از تجربه را در موردِ «احساساتِ مشترک بشری» نشان میدهند. دلیلِ نفیِ ذوقِ هر شخص به تنهایی، از همین ملاکها پیروی میکند؛ به قول هیوم «این عواطفِ پالایندهٔ ذهن، از یک سرشتِ بسیار حساس و لطیف سرچشمه میگیرند، و نیاز به اجماعی از شرایطِ بسیار مساعد جهتِ طرحریزی بازی شان [منظور بهکارگیری تخیل است] توسط استعداد ذاتی، بر اساسِ اصول کلی و بنا نهادهشان دارند که همچون یک ماشین، کمترین ممانعت بیرونی برای فنرهای کوچکش، یا کمترین بی نظمیِ درونی، حرکت شان را از بین میبرد، و عملکردِ کل دستگاه را به هم میریزد». بنابراین اگر چه تا حدی درست مینماید که «زیبایی در چشم ناظر وجود دارد» اما علیرغم آن هیوم معتقد است که «طبیعت، یک زیباییِ جامع و مشترک را همچون پیوندی، میان فرم و احساسات برقرار کردهاست». هیوم دو آزمون را جهت تشخیص [[اثر هنری]] پیشنهاد میدهد. اولین آزمون، آزمون زمان است، که خیلی برای آثار جدید مناسب به نظر نمیرسد؛ این آزمون معتقد است آنچه که توسط نسلهای بسیاری از برآوردکنندگانِ هنر به عنوان اثر هنری فاخر شناخته شدهاست باید بزرگ دانسته شود، زیرا احساسات مشترک بشری آن را تأیید میکنند. آزمون دوم هیوم، در واقع یک آزمون نیست، بلکه بیشتر روشی توصیه شده برای منتقدان و برآوردکنندگانِ هنر است که در اینجا، به اجمال، این اصول را که وی برای درک و نقدِ هنر وضع کردهاست فهرست میکنیم:
سطر ۱۶۰ ⟵ ۱۵۹:
== در باب تراژدی ==
«هیوم با این پرسش مقاله را آغاز میکند که چگونه تراژدی با وجود انفعالات ناگوار و دردآوری که برمیانگیزد، همچنان لذتبخش است؟ این مسئله او را بر آن میدارد که بر موضوع تراژدی و رابطه آن با انفعالات تمرکز کند. تاکنون نظر هیوم دربارهٔ این رابطه به شکلهای متنوعی صورتبندی
▲«هیوم با این پرسش مقاله را آغاز میکند که چگونه تراژدی با وجود انفعالات ناگوار و دردآوری که برمیانگیزد، همچنان لذتبخش است؟ این مسئله او را بر آن میدارد که بر موضوع تراژدی و رابطه آن با انفعالات تمرکز کند. تاکنون نظر هیوم دربارهٔ این رابطه به شکلهای متنوعی صورتبندی شده است که یکی از مشهورترینِ آنها فرضیه تبدیل هیوم است. بر مبنای این فرضیه، انفعالات ناگوار به واسطه تمهیدات سبکی و بلاغی تراژدی به انفعالات لذتبخش تبدیل میشوند. این فرضیه در طول سالیان دستخوش تصدیقها، انکارها، اصلاحات و تغییرات متعددی شده است و موافقان و مخالفان خود را داشته است. اما در غالب موارد موافقان و مخالفان این فرضیه در این نکته اتفاق نظر دارند که تراژدی از طریق تمهیدات شاعرانه و بلاغی-سبکی دست به تولید لذت میزند.»<ref>روشنی پایان میلاد. بررسی تأثیرات تراژدی در داوری های اخلاقی و شناختی از منظر دیوید هیوم. کیمیای هنر. ۱۳۹۶; ۶ (۲۴) :۷۵-۸۶</ref>
== فلسفه اخلاق ==
سطر ۱۸۳ ⟵ ۱۸۱:
* ''[[تاریخ انگلستان (هیوم)|تاریخ انگلستان]]''
* ''[[رساله دربارهٔ طبیعت آدمی]]''، ترجمه [[جلال پیکانی]]، انتشارات ققنوس
* ''[[پژوهش دربارهٔ فهم آدمی|کاوشی در خصوص فهم بشری]]''، ترجمه [[کاوه لاجوردی|کاوه
* ''[[مکالماتی درباره دین طبیعی]]'' ترجمه [[حمید اسکندری]]
* ''استفسار''
* ''[[تاریخ طبیعی دین]]'' ترجمه [[حمید عنایت|حمید
* ''در باب معیار ذوق و تراژدی'' ترجمه از علی سلمانی، بابک محقق
* ''[[کاوشی در مبانی اخلاق]]''، ترجمه مرتضی مردیها،انتشارات مینوی خرد، ۱۳۹۲ (''[[جستاری در باب اصول اخلاق]]''، ترجمه مجید داودی)
سطر ۲۰۷ ⟵ ۲۰۵:
{{ویکیگفتاورد}}
* [http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1341659 فلسفه دین دیوید هیوم]
{{مستند کردن}}
|