لودویگ فان بتهوون: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌نشده][نسخهٔ بررسی‌نشده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
۱ ویرایش 5.53.41.22 (بحث) برگردانی شد (توینکل)
برچسب: خنثی‌سازی
←‏سبک: تکمیل جمله
خط ۲۱۳:
بتهوون که متعلق به نسلی جوانتر از [[یوزف هایدن|هایدن]] و [[ولفگانگ آمادئوس موتسارت|موتسارت]]{{نشان|موتسارت}} بود، بسیار تحت تأثیر و نفوذ موسیقی آن دو قرار گرفت.{{نشان|سمفونی}} وی به خاطر افکارِ نوآورانه و [[رمانتیسم|رمانتیکی]] که داشت، شخصیتی اساسی و تأثیرگذار در عبور از [[موسیقی دوره کلاسیک|موسیقی دورهٔ کلاسیک]] قرن هجدهم به [[موسیقی دوره رمانتیک|دورهٔ رمانتیک]] قرن نوزدهم داشت و نفوذ او بر نسل‌های بعدیِ آهنگسازان عمیق بود. وی در ابتدا از فرم‌های معمول آن دوره مانند فرم سونات، [[واریاسیون|تم و واریاسیون]]، و [[روندو]] استفاده کرد و از همین رو، بزرگ‌ترین آثارش برای [[موسیقی سازی]] است و تنها دو اثر به نام‌های [[میسا سولمنیس|''میسا سولمنیس'']] و اپرای ''فیدلیو'' را برای [[موسیقی آوازی]] نوشته‌است. بتهوون نیز مانند دیگر افرادی که در دورهٔ انتقالی قرار می‌گیرند، به سختی در سبک کلاسیک می‌گنجید، چرا که شخصیتِ قهرمانانه، اندیشه و نبوغِ بتهوون، در آرمان‌های رمانتیک تحقق می‌یافت. این نبوغ با حس [[ازخودبیگانگی|بیگانگیِ]] توأم بود که ناشی از ناشنوایی و رنجی بود که در طول زندگی‌اش با آن درگیر بود.<ref>{{پک|ل-وینک|۱۳۶۶|ک=چگونه خوب بشنویم|ص=۴۱۵}}</ref>
 
بتهوون از حدود سال ۱۸۱۵ تا لحظهٔ مرگش در یک سیر تدریجی، آثاری به مراتب باشکوه‌تری ثبت کرد و سبک او به سمت خلق آثاری به‌شدت شخصی حرکت کرد. سونات پیانوهای آخرین وی در نهایت دقت نوشته شده‌اند و [[کوارتت‌های زهی پایانی (بتهوون)|آخرین کوارتت‌های زهی]] وی نیز دارای تکنیک پیچیده و از نظر اجرا بسیار مشکل هستند. دوران بتهوون را به عنوان اوج موسیقی کلاسیک و شروع رمانتیک توصیف می‌کنند؛ نوآوری‌هایی مانند [[مدولاسیون]]‌های زیاد، ناگهانی و خیلی دور از [[تنالیته|تنالیتهٔ]] اصلی، حذف سکوت و ایست در بین بعضی از [[موومان]]‌ها، حرکت دَوَرانی ([[چرخش|سیکلیک]]) بر روی یک [[تم موسیقایی|تم]]، طولانی‌کردن موومان‌ها از طریق [[بسط و گسترش موسیقی|گسترش]] و [[کدا (موسیقی)|کدا]]، جایگزینی [[اسکرتسو]] به جای [[منوئه]]، گنجاندن [[مارش|مارش عزا]] و موسیقی آوازی در سمفونی (که تا آن زمان معمول نبود)، استفادهٔ متفاوت از [[نوانس]] نسبت به موسیقی کلاسیک (که در آن زمان فقط به عنوان یک سایه‌روشن برجستگی داشت) به صورت [[کرشندو|کرشندوی شدید]] با حرکت مداومِ جملۀ موسیقی از یک نقطهٔ تاریک به روشنایی و [[شدت (موسیقی)|شدت صدای زیاد]] برای تغییر بیان و حالات دراماتیک جدید یا وسیله‌ای برای رسیدن به اوجاوجِ [[فیناله|فینال]]، که ناشی از تاثیرات [[مکتب مانهایم]] بود و در نهایت [[ارکستراسیون]] نوآورانه و رنگ‌آمیزی‌های جدید ارکسترال باعث می‌شود که بتوان بتهوون را نخستین آهنگساز رمانتیک به‌شمار آورد.<ref>{{پک|ل-وینک|۱۳۶۶|ک=چگونه خوب بشنویم|ص=۴۲۱–۴۲۲}}</ref><ref>{{پک|حسنی|۱۳۶۳|ک=تاریخ موسیقی|ص=۱۵۸–۱۵۹}}</ref>
 
فعالیت بتهوون به عنوان آهنگساز، معمولاً به دوره‌های اولیه، میانی و پایانی تقسیم می‌شود. «دورهٔ اولیه» به‌صورت تقریبی تا سال ۱۸۰۲ ادامه دارد، «دورهٔ میانی» از ۱۸۰۲ تا ۱۸۱۲ و «دورهٔ پایانی» پس از آن است. این تمایز برای اولین بار در سال ۱۸۲۸، فقط یک سال پس از مرگ وی به کار گرفته شد، و اگرچه اغلب مورد چالش و پالایش قرار می‌گیرد، اما به عنوان نقطهٔ شروع برای درک و پیشرفت کارِ بتهوون در نظر گرفته شده‌است.{{sfn|GroveOnline|loc=section 11}}