قاسم حاجیزاده: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسینشده] | [نسخهٔ بررسیشده] |
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Khayzaranes (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: برگرداندهشده ویرایش کاربر تازهوارد در مقالهٔ خوب یا برگزیده ویرایشگر دیداری |
۲ تغییر آخر متن رد شد (توسط Khayzaranes) و برگردانده شد به نسخهٔ 29968290 توسط InternetArchiveBot برچسب: واگردانی دستی |
||
خط ۹۲:
در کنار موضوعات دیگر، موضوع تازهای که در سالهای پس از انقلاب ۱۳۵۷ به آن پرداخت، نقاشی از عکسهای مربوط به [[جنبش جنگل]] و [[میرزا کوچکخان]] بود.<ref>{{پک|موریزینژاد|۱۳۸۵|ک=تندیس|ف=قاسم حاجیزاده|ص=۶}}</ref> او خود در اینباره میگوید:
{{نقل قول|همیشه زندگی میرزا برای من یک راز بود. اسم او را میشناختم ولی میدیدم که همه دربارهٔ او زیرگوشی و بهآهستگی حرف میزنند. گاه میشنیدم آواز زنان و مردانی که در هنگام کار در مزارع چای و شالیزارها راجع به چشمهای سبز میرزا و قهرمانیهای او و یارانش میخواندند. یادم است در کودکی، پدرم برای کوتاهکردن موهایم مرا نزد سلمانی (آرایشگر) پیری میبرد که گویا یکی از یاران میرزا بود و با او دربارهٔ میرزا حرف میزد. پدرم نیز عکسی از میرزا داشت که در قابی به دیوار اتاق زده بود؛ منتها پشت این قاب نیز عکسی از یک منظره بود تا در مواقعی که احساس خطر کرد، قاب را پشتورو کند؛ بنابراین میرزا و فداکاریها و قهرمانیهایش حضوری زنده اما گنگ در ضمیر من داشت؛ تا اینکه کتابی دربارهٔ میرزا توسط [[ابراهیم میرفخرایی]] که از یاران بسیار نزدیک او بود چاپ شد. به توصیهٔ دوستی (محمود
[[پرونده:Tehrafair55Hajizadeh.jpg|بندانگشتی| |قاسم حاجیزاده در کنار [[محمدرضا شاه پهلوی]]؛ نمایشگاه بینالمللی تهران؛ ۱۳۵۵]]
نخستین تابلوی حاجیزاده در زمینهٔ جنبش جنگل چهرهٔ بسیار بزرگی بود از [[دکتر حشمت]] به ابعاد ۳×۲ متر و به صورت آبستره و فیگوراتیو که در آن سر او دارزده به نظر میرسید. در سال ۱۳۵۵ این تابلو به همراه دو تابلوی دیگر، یکی از مهوش و دیگری از زنی قاجاری با بچهای بیسر در بغل در نمایشگاهی گروهی شرکت داده شد. در روز افتتاح، [[محمدرضا شاه پهلوی]] و شهبانو [[فرح پهلوی|فرح]] نیز از آن بازدید کردند. محمدرضا پهلوی هنگام رسیدن به تابلوی دکتر حشمت از او دربارهٔ صاحب عکس پرسید و وقتی نام را فهمید چهرهاش در هم رفت و سپس از زن قاجار و بچهٔ بیسرش پرسید و در آخر از تابلوی مهوش تعریف کرد. پس از رفتن وی [[امیرعباس هویدا]] نزد حاجیزاده رفت و با اشاره به نقاشیهای دکتر حشمت و زن قاجار به او گفت اینها را کنار بگذار و «مهوش» را ادامه بده.<ref>{{پک|موریزینژاد|۱۳۸۵|ک=تندیس|ف=قاسم حاجیزاده|ص=۶}}</ref>
|