هویت مازندرانی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰:
 
 
'''هویت طبری''' یا '''هویت مازندرانی'''<ref>http://journals.sabz.ac.ir/scds/article-1-321-fa.html</ref> حسی جمعی از سوی مردمان مازندرانی و مازندرانی زبان‌های ساکن در ایران است.[http://journals.sabz.ac.ir/scds/article-1-321-fa.pdf] این حس هویت، که هم از نظر جغرافیایی و هم از نظر تاریخی و هم از نظر زبانی تعریف می‌شود، از یک تجربهٔ تاریخی و سنت فرهنگی و زبان مشترک بین مردمی که در مازندران زیسته‌اند تکامل یافته و در فرهنگ و عقاید و نیز تاریخ آن مشترک است. این هویت با کشیدن مرز مازندرانی ها و دیگران یعنی غیر مازندرانی ها تعریف و متمایز شد. هویت مازندرانی بخشی از هویت ایرانی را تشکیل می دهد بگونه ای هر مازندرانی علاوه بر داشتن هویت طبری برای خود یک هویت ایرانی قائل است.<ref>سید قاسم حسنی، ''مطالعات جامعه شناختی درک و تصور دانشجویان از هویت بومی در مازندران''، تهرانمازندران: دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، 1395، ص 11-13</ref>
 
هویت قومی و نسبت آن با هویت ملی یکی از مسائل اساسی در کشورهای چندقومیتی به شمار می آید. چگونگی رابطه و مناسبات میان این دو نوع هویت اجتماعی می تواند بر روی همبستگی و انسجام ملی در این کشورها تاثیر بگذارد.
[http://javm.iribu.ac.ir/article_88735_0aedf21c2bb7b59020a2bfc4ff244366.pdf]
 
بین نسل جوان و نسل بزرگسال در [[استان مازندران|مازندران]] از حیث هویت بومی و میزان تعلق خاطر به فرهنگ و آداب بومی مازندران تفاوت معنی داری وجود دارد. داده های تحقیق در رگرسیون لجستیک نشان داد که بین هویت مازندرانی و سن افراد رابطه معنی داری وجود دارد. هر چه قدر به سن افراد در هر دو نسل افزوده می شود احساس تعلق خاطر آنها به فرهنگ و هویت مازندرانی نیز بیشتر می گردد. بین تحصیلات ، جنسیت و هویت مازندرانی در هر دو نسل تفاوت معنی داری یافت نشده است. داده های تحقیق نشان می دهد کسانی که محل تولد آنها شهر بوده است هویت مازندرانی آنها کمتر از کسانی است که در روستا تولد یافته اند و این رابطه در هر دو نسل معنی دار است.<ref>https://vista.ir/w/a/21/omlj7/تاملی-درتفاوت-نسلی-و-هویت-بومی-مازندرانی</ref>
 
به اعتقاد برخی با حفظ گویش مازندرانی، می توان هویت مازندرانی را حفظ کرد؛ به اعتقاد این این دسته از افراد برای این کار باید کتاب‌هایی به گویش مازندرانی برای علاقه‌مندان به‌ویژه کودکان و نوجوانان تألیف کرد؛ به‌گونه‌ای که داستان و شعر و تاریخ مازندران را به این گویش بیان کند. <ref>https://www.iranpl.ir/news/6634/حفظ-هویت-مازندران-با-تألیف-کتاب-هایی-به-گویش-مازنی</ref>
 
به گزارش ایرنا، در سالهای اخیر تكاپوهای جست و گریخته ای برای پرداختن به زبان، فرهنگ و هویت مازندرانی انجام شد.<ref>https://www.irna.ir/news/83297995/زبان-و-فرهنگ-بومی-دغدغه-ای-برای-گردهمایی-فرهنگ-دوستان-مازنی</ref>
 
حوزه گستردگی زبان مازندرانی از شمال به دریا خزر، از شرق تا گرگان، از جنوب تا منطقه شهمیرزاد ، سنگسر، فیروزکوه، دماوند،لواسانات، کوه های امامزاده داوود و طالقان و از غرب تا تنکابن است.[http://javm.iribu.ac.ir/article_88735_0aedf21c2bb7b59020a2bfc4ff244366.pdf]
 
== بعد شناختی ==
امروزه مردم براساس سه مولفه خود را مرتبط با هویت طبری می دانند و طبق سه مولفه زبان مشترک، مکان مشترک و تبار مشترک خود را به عنوان یک مازندرانی یا طبری به دیگران می شناسانند:<ref>سید قاسم حسنی، ''مطالعات جامعه شناختی درک و تصور دانشجویان از هویت بومی در مازندران''، مازندران: دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، 1395، ص 22</ref>
# '''زبان مازندرانی''': این مولفه از سایر مولفه های گستردگی بیشتری دارد و شامل مردمی که در استان های هم مرز با مازندران می شود که دارای زبان مشترک با مازندران هستند و باعث می شود هویت خود را با اهالی مازندران یکی بدانند این موضوع بیشتر در نواحی شمالی و شرقی استان تهران و نواحی شمالی البرز و نواحی شمالی و غربی سمنان و نواحی غربی استان گلستان دیده می شود. حوزه گستردگی زبان مازندرانی از شمال به دریا خزر، از شرق تا گرگان، از جنوب تا منطقه شهمیرزاد ، سنگسر، فیروزکوه، دماوند،لواسانات، کوه های امامزاده داوود و طالقان و از غرب تا تنکابن است.[http://javm.iribu.ac.ir/article_88735_0aedf21c2bb7b59020a2bfc4ff244366.pdf]
# '''تولد در مازندران''': این مولفه تنها به تولد در استان مازندران تعریف می شود و هویت طبری در به دنیا آمدن در استان مازندران تعریف می شود.
# '''اصالت مازندرانی''': این مولفه به داشتن تبار مازندرانی اشاره می کند و شامل اشخاصی که قرن ها در نواحی دیگر زندگی کرده اند ولیکن اصالت طبری خود را حفظ نموده اند همچون الیکایی های استان سمنان می شود.
سطر ۳۰ ⟵ ۴۲:
# منفعل : این گروه شامل اهالی تنکابن و رامسر می شود که کمتر به فعالیت های بومی می پردازند و بیشتر تحت تاثیر زبان و فرهنگ فارسی هستند.
== هویت زبانی ==
اگر از مازندرانی ها سؤال شود به چه زبانی صحبت می کنید، نام های مختلفی را بر زبان می آورند؛ مانند: طبری، مازندرانی، گلکی(گیلکی) و تاتی . وجه تسمیه نامهای طبری و مازندرانی، واضح و روشن است و نامگذاری آنها، طبیعی و عادی تلقی می شود، اما کاربرد دو نام دیگر یعنی گلکی(گیلکی) و تاتی برای زبان مازندرانی، مجیب و غیر طبیعی است.<ref>https://www.academia.edu/43710462/چرا_مازندرانی_ها_زبان_خود_را_گیلکی_می_نامند</ref> بسیاری از پژوهشگران، با تعجب می پرسند: چرا مازندرانی ها که در طول تاریخ طبری یا مازندرانی نامیده اند، زبان خود را گلکی(گیلکی) یا تاتی می نامند؟ در حالی که این زبان، در منابع مختلف، به نامهای طبری و مازندرانی معروف است. نگارنده معتقد است کاربرد عنوان گیلکی برای زبان مردم مازندران، یکی از مصادیق «گسترش معنایی» است. براین اساس، واژه گیلک از معنای اولیه آن یعنی «گیلانی»، به مرور زمان به معنای عام «کشاورز» و «روستایی» تغییر معنای پیدا کرده است و بنابراین، وقتی مردم مازندران می گویند: زبان ما گیلکی است، منظورشان این است که به زبان محلی خود صحبت می کنند و کاربرد این عنوان برای زبان مازندرانی، ارتباطی به زبان گیلکی گیلان ندارد.<ref>محمد صالح ذاکری، ''پژوهش‌های زبانی-ادبی قفقاز و کاسپین، چرا مازندرانی‌ها زبان خود را گیلکی می‌نامند''، تهران:مرکز پژوهش ایرانی و اسلامی، 1398، ص 33</ref>
 
در طول تاریخ معمولاً بسیاری از مردم بدون اینکه نام زبان خود را بدانند از آن استفاده می کرده اند. آنها حتی تا هنگامی که با دیگران در ارتباط قرار نگرفته بودند، برای زبان های دیگر نیز نامی نداشتند؛ ولی از زمانی که در کنار «خود»، قوم «دیگری» را مشاهده کردند، لازم دیدند بر زبان خود و دیگران نامی کند تا بتوانند درباره آن صحبت کنند. شاید در دوران کهن، یونالیها نخستین گروهی بودند که به نامگذاری زبان اقوام بیگانه پرداختند. آنها هرکس را که به زبان یونانی سخن نمی گفت، بربر یعنی «الکن» می نامیدند. عربها نیز مانند یونانیان، به هرکس که همزبان آنها نبود، عنوان عجم یعنی «گنگ» اطلاق می کردند. همچنین ایرانیان از دیرباز به بیگانگان، اَن‌ائیریه یا انیرانی یعنی «غیرایرانی»؛ و ترکها هم به غیر خود به ویژه فارسی زبان ها، تات یعنی «غیرترک» می گفتند.