== آغاز کار فرانکها ==
بر پایه کهنترین نوشتهها فرانکها در آغاز در [[پانونیا]] در در نزدیکی رود [[دانوب]] میزیستند ولی سپستر به سوی کرانههای [[راین]] کوچیدند. همچنین دیگر نوشتههای کهن به ما میگوید که سرزمین نخستین فرانکها دهانه رود دانوب در کنار [[دریای سیاه]] بودهاست و اینان در زمانهای پیش از تاریخ به سوی رود راین کوچیدهاند. در همین هنگام نیز خود را بدین نام که اکنون ما آنها را میشناسیم؛ فرانک Franko؛ خواندهاند (نزدیک به [[۱۱ (پیش از میلاد)]])، فرانکها را پیش از آن ''سیکامبرها'' میخواندند. این نام و خاستگاهشان نشان دهنده این است که آنان شاخهای از [[سکاها]] یا [[کیمریها|کیمریان]] بودهاند. این داستان همریشه بودن با دو تیره نام برده با دیگر اسطورههای ملتهای اروپا نیز همخوانی دارد.
فرانکهای کوچنده به دستههای کوچک [[ژرمن]] در کنار رودخانه راین و سرزمینهای شرقی آن بخش شده و ساکن گردیدند. پس از آن با سود بردن از نبرد میان [[ماکرومانها]] و [[روم]] که در سال [[۱۶۶ (میلادی)]] آغاز شد و تا سدههای [[سده دوم (میلادی)|دوم]] و [[سده سوم (میلادی)|سوم میلادی]] به درازا انجامید از سرزمین [[هلند]] کنونی تا مرزهای شمال روم نیز پراکنده شدند.
نزدیک سال [[۲۵۰ (میلادی)]] گروهی از فرانکها از ناتوانی [[رومیان]] سود بردند و به درون [[اسپانیا]]ی کنونی رخنه کردند و سرانجام رومیان آنها را از مرزهای خویش بیرون راندند. پس از چهل سال فرانکها که بر [[اشلت]] چیرگی یافته بودند، به راههای آبی [[بریتانیا]] نفوذ میکردند. رومیان توانستند منطقه را آرام کنند ولی فرانکها را از آن جا بیرون نراندند.
== زبان ==
فرانکها به [[زبان فرانکی باستان]] سخن میگفتند، [[وامواژه]]های بسیاری از این زبان در زبانها [[زبان فرانسوی|فرانسوی]] و [[زبان لاتین|لاتین]] به جای ماندهاست. این زبان با گذشت زمان به زبان [[هلندی باستان]] تبدیل گشت که در [[سده هفتم (میلادی)]] در سرزمینهای دلتای رود راین و و اشلت بدان سخن گفته میشد و سرانجان فرانسوی باستان که از جنوب پیشروی کرده بود جایگزین این زبان گریدید.
== امپراتوری فرانکها ==
=== پیریزی ===
میان سالهای [[۳۵۵ (میلادی)|۳۵۵]] تا [[۳۵۸ (میلادی)]] گروهی از فرانکها بر یکی از آبراههای رود راین دست یافتند، امپراتور [[ژولین دوم]] آنها را آرام نمود ولی برای اینکه با آنها کنار بیاید سرزمین [[گل بلژیک]] را بدانها واگذار کرد و از این تاریخ فرانکها همپیمان رومیان بهشمار میآمدند. بر این پایه فرانکها نخستین ژرمنهایی بودند که برای همیشه در سرزمینهای رومیان جاگیر شدند. سرزمینی را که اینان در آنجا نشستند امروزه [[فلاندر]] و بخش جنوبی کشور [[هلند]] میباشد که مردمان [[زبانهای ژرمنی|ژرمنزبان]] آنها از تبار همان فرانکهای باستانند.
از همین سرزمین بود که رفتهرفته فرانکها بر دیگر بخشهای [[گل روم]] از شمال دره [[لووار]] تا شرق [[آکیتان]] [[ویزیگوت]] را زیر چیرگی خویش درآوردند. آنها همچنین به عنوان همپیمان رومیان از مرزها پدافند مینمودند، برای نمونه هنگامی که قبیلههای ژرمن شرقی در سال [[۴۰۶ (میلادی)|۴۰۶]] در راستای رود راین به مرزهای روم تاختند فرانکها با ایشان به نبرد پرداختند.
== مروونژیها ==
دربارهٔ پادشاهی نخستین سران فرانکها؛ [[فاراموند]]([[۴۱۹ (میلادی)|۴۱۹]]-[[۴۲۷ (میلادی)|۴۲۷]]۴۱۹–۴۲۷) و [[کلودیو]]([[۴۲۷ (میلادی)|۴۲۷]]-[[۴۴۷ (میلادی)|۴۴۷]]۴۲۷–۴۴۷)؛ گزارشها بسیار آمیخته با افسانه هستند تا راستینگی، از اینرو نمیتوان با یقین آنها را دارای پیوند با مروونژیها دانست.
کلودیو را نخستین شاه فرانکها دانستهاند که آغاز به گرفتن [[سرزمین گل]] نمود. او کارش را با گشودن شهر [[کامبره]] آغاز کرد و مرزهایش را از جنوب تا [[سوم]] گسترد. مینماید که نزدیک سال [[۴۳۱ (میلادی)|۴۳۱او]] از امپراتور روم [[آئتیوس]] شکست خورده باشد و عقبنشینی کرده باشد. در این دوران شمار فرانکها در سرزمین گل بسیار افزایش یافته بودهاست.
در [[۴۵۱ (میلادی)]] آئتیو از فرانکهای همپیمان خویش خواست تا به وی در نبرد با [[آتیلا]] سرکرده [[هونها]] یاری برسانند. فرانکهای سالی خواهش او را پذیرفتند و هونها را از مرزهای امپراتوری دور نمودند. تاریخنویسان سرکرده فرانکها در این نبرد را [[مرووش]] دانسته و از او به نام پسر کلودیو نام بردهاند. پس از مرووش پسرش [[شیلدریک یکم]] جانشین او شد.
== کارولنژیها ==
پادشاهی کارولنژیها از عزل واپسین شاه مروونژیها با همداستانی [[پاپ]] و موافقت با پادشاهی [[پیپن کوتاهقد]] پدر [[شارلمانی]] در سال [[۷۵۱ (میلادی)|۷۵۱آغاز]]آغاز شد. پپن به عنوان [[شهرداران کاخها|شهردار کاخها]] جانشین پدرش [[شارل مارتل]] شده بود و به عنوان یک پادشاه گزینشی بر تخت نشست. وی در سال [[۷۵۴ (میلادی)|۷۵۴]] با [[پاپ استفان سوم]] همپیمان شد و اینچنین جایگاه خویش را استوار نمود. پاپ در کلیسای [[سن دنی]] حاضر شد و جشنی به راه انداخت و پادشاه و خانوادهاش را غسل تعمید داد و آنها را پشتیبانان روم خواند. او در سال پس از آن به قولش وفا کرد و [[راونا]] را که به تازگی به دست [[لومباردها]] افتاده بود آزاد ساخته و به پاپ سپرد. این منطقه پیشتر به دست [[بیزانس]] گردانده میشد. وی همچنین سرزمینهای گرداگرد [[رم]] را نیز به پاپ پیشکش کرد و اینچنین [[دولت پاپی]] را پدیدآورد. اینچنین پاپ بر این چشمداشت بود که پادشاهی کارولنژی جهانی پدیدآورد که پاپ کانون آن باشد.
با مرگ پپن در سال [[۷۶۸ (میلادی)|۷۶۸]] پسرانش شارل و [[کارلمان]] سرزمین پدرشان را میان خویش بخش نمودند ولی به زودی کارلمان به [[صومعه]] رفت و به عبادت پرداخت و کوتاه زمانی پس از آن مرد و کشورش به برادرش که اکنون وی را با نام [[شارلمانی]] میشناسیم رسید. [[پرونده:Charlemagne.jpg|thumbnail|چپ|۲۹۰px|تندیس [[شارلمانی]] در شهر [[فرانکفورت]] در کشور [[آلمان]]]]
[[پرونده:Charlemagne.jpg|thumbnail|چپ|۲۹۰px|تندیس [[شارلمانی]] در شهر [[فرانکفورت]] در کشور [[آلمان]]]]
شارلمانی از [[۷۷۲ (میلادی)|۷۷۲]] [[ساکسونها]] را شکست داد و سرزمینشان را بر مرزهای خویش افزود. در [[۷۸۵ (میلادی)|۷۸۵]] [[ویدوکیند]] یکی از رهبران ساکسونها غسل تعمید را پذیرفت و اینگونه تن به آشتی داد ولی دیگر ساکسونها همچنان به جنگ ادامه دادند. در [[۷۸۷ (میلادی)|۷۸۷]] شارلمانی پس از پیروزی بر ساکسونها در [[وردون]] هزاران تن از اسیران ساکسون را که به کیش مسیحیت نگرویده بودند کشت. ▼
▲شارلمانی از [[۷۷۲ (میلادی )|۷۷۲]] [[ساکسونها]] را شکست داد و سرزمینشان را بر مرزهای خویش افزود. در [[۷۸۵ (میلادی )|۷۸۵]] [[ویدوکیند]] یکی از رهبران ساکسونها غسل تعمید را پذیرفت و اینگونه تن به آشتی داد ولی دیگر ساکسونها همچنان به جنگ ادامه دادند. در [[۷۸۷ (میلادی )|۷۸۷]] شارلمانی پس از پیروزی بر ساکسونها در [[وردون]] هزاران تن از اسیران ساکسون را که به کیش مسیحیت نگرویده بودند کشت.
میان سالهای [[۷۷۳ (میلادی)|۷۷۳]] تا [[۷۷۴ (میلادی)|۷۷۴]] او لومباردها را شکست داد و مرزهایش را تا شمال ایتالیا گسترد و فرمانروایی پاپ را احیا نمود.
درمیان [[۷۷۸سالهای ۷۷۳ (میلادی)| تا ۷۷۴ میلادی او لومباردها را شکست داد و مرزهایش را تا شمال ایتالیا گسترد و فرمانروایی پاپ را احیا نمود.
در ۷۷۸]] تالاسیو [[دوک]] باواریا بر شارلمانی شورید ولی سرانجام از او شکست خورد و باواریا نیز به خاک شارلمانی پیوسته شد. تا سال [[۷۹۶ (میلادی)|۷۹۶]] شارلمانی بر خاک کشورش از سوی جنوب شرقی افزود تا اینکه مرزهایش را به [[اتریش]] و [[کرواسی]] کنونی رساند.
شارلمانی مرزهایش را از جنوب غربی تا [[پیرنه]] در شمال [[اسپانیا]]ی کنونی، همه فرانسه کنونی به جز [[بریتانی]] (که فرانکها هرگز بدان دست نیافتند)، از سوی شرقی تا آلمان کنونی و افزون بر آن شمال ایتالیا و اتریش کنونی گسترد. وی از کلیسا و آیین مسیح پشتیبانی نمود و جانشینانش نیز این پشتیبانی را پی گرفتند. وی بزرگترین پشتیبان مسیحیت در مغربزمین بود و از این روی در ادب و فرهنگ سبب پدیدار گشتن تحولی بود که [[رنسانس کارولنژی]] خوانده میشود.
در روز [[کریسمس]] سال [[۸۰۰ (میلادی)|۸۰۰]] [[پاپ لئو سوم]] بر سر شارلمانی تاج امپراتوری روم را گذارد؛گذارد ولی خود شارلمانی عنوان ''امپراتور، شاه فرانکها و لومباردها'' را ترجیح داد. بدین گونه او رقیب بیزانس بر سر جانشینی امپراتوری روم گشت چه که بیزانسیها خود را دنباله امپراتوری روم میدانستند. در [[۸۱۲ (میلادی)|۸۱۲]] [[میشل یکم]] امپراتور بیزانس حاضر نشد شارلمانی را به رسمیت بشناسد.
شارلمانی در [[۲۸ ژانویه]][[ ۸۱۴ (میلادی)|۸۱۴]] در [[آخن]] درگذشت و او را در کاخ خودش در همین شهر به خاک سپردند.
شارلمانی چندین پسر داشت که از میان آنها [[لوئی پارسا]] جانشین پدر شد. لوئی در [[۸۴۰ (میلادی)|۸۴۰]] مرددرگدشت. پس از او در [[۸۴۳ (میلادی)|۸۴۳]] امپراتوری کارولنژی به سه بخش [[فرانک غربی]]، [[فرانک شرقی]] و [[فرانک میانی]] تقسیم شد و هرکدام به یکی از پسران لوئی رسید.
در [[۱۲ دسامبر]][[ ۸۸۴ (میلادی)|۸۸۴]] [[شارل فربه]] بسیاری از بخشهای پیشین امپراتوری را به جز [[بورگوندی]] باز به هم پیوند زد. کمی پس از آن در [[۸۸۷ (میلادی)|۸۸۷]] خواهرزاده او آرنولف در فرانک غربی (آلمان کنونی) بر ضد او شورید و خود را پادشاه آن سرزمین خواند. شارل به زودی کناره گرفته و درگذشت([[۱۳ ژانویه]][[ ۸۸۸ (میلادی)|۸۸۸]]). [[اودوی یکم]] [[کنت (لقب)|کنت]] [[پاریس]] کنترل بخش غربی (فرانسه کنونی) را در دست گرفت و یک ماه پس از آن تاجگذاری نمود. کارولنژیها ده سال پس از آن دوباره در فرانسه قدرت را در دست گرفتند و توانستند تا سال [[۹۸۷ (میلادی)|۹۸۷]] به پادشاهی ادامه دهند. پادشاهی اینان نیز در همین سال با مرگ [[لوئی چهارم]] به پایان رسید.
{{پانویس}}
|