زبیر بن عوام: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
پیوندها
خط ۱۸:
}}
 
'''زبیر بن عوام ''' یکی از مهمترین صحابه‌های [[محمد]] بود و از سوی او ملقب به حواری وی گردید و به روایت [[عشره مبشره]] که در میان اهل سنت شایع است، جزو ۱۰ تنی است که [[محمد]] به آن‌ها [[بهشت]] را وعده داد. وی همچنین جزو شورایی است که [[عمر]] بن خطاب در هنگامی که در بستر مرگ بود تشکیل داد. ریشه نام زبیر از کلمه زبر، طی البئر بالحجاره گرفته شده که به معنای چاه سنگ یا مرد قوی است.<ref name = "EI">{{پک|Hasson|۲۰۰۲|ف=al-Zubayr b. al-ʿAwwām|ج=۱۱|ص=۵۴۹–۵۱|زبان=en}}</ref>
 
== روابط خویشاوندی ==
مادرش صفیه دختر [[عبدالمطلب]] عمه محمد و علی بود. یعنی زبیر پسرعمه محمد و علی بوده‌است. چون عوام پدر زبیر برادر [[خدیجه|خدیجه بنت خویلد]] همسر پیامبر بود، زبیر ابن عوام پسردایی [[فاطمه زهرا|فاطمه]] دختر محمد است. (از جهت همسری خدیجه، محمد شوهر عمهٔ او نیز بوده‌است) مادرش او را به کنیه برادرش زبیر بن عبدالمطلب (اباطاهر) صدا می‌کرد.
 
== دوران رسالت محمد ==
زبیر از نخستین [[اسلام]] آورندگان و به قولی چهارمین یا پنجمین مردی بود که مسلمان شد. منابع بر روی سنش هنگام مسلمان شدن متفق‌القول نیستند ولی مشهورترین سن وی را می‌توان ۱۶ سال به حساب آورد. بنا به روایت [[ابن اسحاق]]، [[ابوبکر|خلیفه اوّل]]، وی و چهار نفر دیگری که بعدها عضو شورا شدند را ترغیب به مسلمان شدن نمود. روایاتی وجود دارند که به وسیله [[آل زبیر]] نقل شده‌اند و حاکی از آن است که وی در ۸ سالگی مسلمان شده و در ۱۲ سالگی برای حفظ جان محمد شمشیر کشید و وی را اولین کسی نام می‌برند که در راه خدا شمشیر کشید. [[دانشنامه اسلام]] بر این باور است که برای اینکه جایگاه زبیر در برخی روایات بالا برده شود، مسلمان شدن وی را هم‌زمان با [[علی بن ابی‌طالب|علی]] می‌دانند در صورتیکه چنین نبوده و همچنین معتقد است که تناقض‌ها در روایات ناشی از بحث‌ها و مناقشاتی است که بین مسلمانان در مورد این موضوع به منظور برتری جستن از این جایگاه صورت گرفته‌است.<ref name="EI"/>
 
زبیر جزو کسانی بود که به [[حبشه]] مهاجرت کرد و در هنگامی که شایعاتی مبنی بر مصالحه [[قریش]] با محمد به دلیل به رسمیت شناختن [[بت‌پرستی|بت]]‌های [[لات (بت)|لات]] و [[هبل]] و [[عزی]] توسط وی شنید، با اولین کاروان به مکه بازگشت. در هجرت به مدینه نیز، زبیر به همراه مادرش به این شهر مهاجرت نمود.<ref name="EI"/>
خط ۳۸:
زبیر پسر عمه علی بود و رابطه وی با علی دارای فراز و نشیب‌های زیادی است. وی از مدافعان علی در سقیفه بود، همچنین او از شهود وصیت فاطمه بوده‌است<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۲۴۴}}</ref>و در هنگام دفن فاطمه نیز حضور داشت<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=فتال النیشابوری، روضة الواعظین، ١٤٢٣ق، ج١، ص٣٤٩.}}</ref> و در شورای شش نفره به علی رای داد.
 
پس از قتل عثمان، جمعیت زیادی که [[طلحه]] و زبیر نیز در میان آنان بودند، به خانه علی هجوم برده و گفتند ما آمده‌ایم تا با شما به خلافت بیعت کنیم. پس از اصرار زیاد، علی پذیرفت.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مفید، الجمل، ١٤١٣ق، ص١٣٠.}}</ref> زبیر در این واقعه به همراهی طلحه، بیعت مهاجران را تضمین کرد<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=یعقوبی، تاریخ، دار صادر، ج٢، ص١٦٧.}}</ref> اما دیری نپایید که از نظر خود برگشت و به مخالفت با خلافت علی برخاست.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=یعقوبی، تاریخ، دار صادر، ج٢، ص١٦٩.}}</ref> زبیر به همراه طلحه وقتی شنید عایشه نیز در مکه نسبت به انتخاب علی به خلافت ناخشنود است، به بهانه عمره از مدینه بیرون آمدند.<sup>[''نیازمند منبع'']</sup>
 
علی هنگام خروج آنان گفت: ایشان برای زیارت خانه خدا نمی‌روند، بلکه به قصد مکر و حیله و خیانت مسافرت می‌کنند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ابن أبی الحدید، شرح نهج البلاغه، ١٤٠٤ق، ج١، ص٢٣٢}}</ref>
 
زبیر، [[عایشه]] را نیز با خود همراه کرد و به قصد خروج علیه علی با تشکیل سپاهی عظیمی عازم بصره شد. آنان پس از مصادره اموال یمنیان که توسط یعلی بن منبه برای علی فرستاده می‌شد، به‌طور رسمی و علنی مخالفت خود را اظهار نمودند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ابن قتیببه دینوری، الامانه و السیاسه، ١٤١٠ق، ج١، ص٦٣.}}</ref>
 
=== نقش زبیر در جنگ جمل ===
زبیر را می‌توان یکی از سه ضلع مثلث [[جنگ جمل]] دانست. وی در سال ۳۶ قمری با همکاری طلحه، عایشه را نیز با خود همراه کرده و به بصره کشاند. آنان وارد بصره شده و عثمان بن حنیف استاندار علی را مورد ضرب و شتم قرار دادند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ابن عبدالبر، الاستیعاب، ١٤١٢ق، ج١، ص٣٦٦-٣٦٩؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ١٤٠٩ق، ج١، ص٢٥١.}}</ref> علی با سپاه، خود را به حوالی بصره رساند و پس از کش و قوس‌هایی، جنگ به نفع علی تمام شد.<sup>[''نیازمند منبع'']</sup>
 
: '''ملاقات زبیر و علی در صف نبرد'''
خط ۶۴:
پس از هجرت، زبیر یکی از ثروتمندترین صحابه محمد گردید. وی املاک وسیعی مانند غابه در نزدیکی مدینه، سلیله در ربذه، دارالزبیر و مسجد الزبیر در سوق وردان فسطاط و املاکی در [[اسکندریه]] و [[کوفه]] داشت. برخی از املاک که در [[عربستان]] بود، را محمد و برخی از املاکی که در [[عراق]] بود را عثمان به وی بخشید. زبیر زمینهایی در محله بنی سلیم [[بصره]] داشت که پر محصول و بازار نیز داشت. وی یکی از اموالش را به قیمت ۶۰۰ هزار [[درهم]] فروخت.<ref name="EI"/>
 
او روابط نزدیکی با محمد و علی داشت اما در ادامه پس از مرگدرگذشت محمد به دلیل تأثیر پذیرفتن از دیدگاه‌های پسرش عبدالله، روابط او با علی تیره شده و در جنگ جمل شرکت کرد. او در همان جنگ کشته شد.
 
یکی از زنان وی، [[اسماء]] دختر [[ابوبکر]] و خواهر بزرگ ناتنی عایشه است که ملقب به ذات النطاقین (دارای دو کمربند) است.<ref name="EI"/>
 
== احادیث نقل شده از زبیر ==