خدا مرده‌است: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خداوند بلند مرتبه است
برچسب‌ها: برگردانده‌شده افزودن تگ‌های خالی حذف حجم زیادی از مطالب منبع‌دار ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز ویرایش 5.126.157.255 (بحث) به آخرین تغییری که 107.189.31.96 انجام داده بود واگردانده شد
برچسب‌ها: واگردانی ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه ویرایش پیشرفتهٔ همراه
خط ۱:
«'''خدا مرده‌است'''» ([[زبان آلمانی|آلمانی]]: {{صدا|De-Gott_ist_tot.ogg|"Gott ist tot"}}؛ همچنین شناخته‌شده به '''مرگ خداوند''') جمله مشهور و به شدت نقل قول شده و گاهی بد تفسیر شده فیلسوف آلمانی، [[فریدریش نیچه]] است. این جمله اولین بار در کتاب ''[[دانش شادان]]'' وی در بخش ۱۰۸ (کشمکش‌های تازه) ٫ بخش ۱۲۵ (دیوانه) و برای بار سوم در بخش ۳۴۳ (مفهوم خوشیِ ما) نمایان شد. همچنین این جمله را می‌توان در اثر کلاسیک وی، ''[[چنین گفت زرتشت]]'' نیز پیدا کرد که بیشترین تأثیر را در شهرت این عبارت داشته‌است.
«'''خدا مرده‌است'''» ([[زبان آلمانی|آلمانی]]: {{صدا|De-Gott_ist_tot.ogg|"Gott ist tot"}}
 
این اندیشه در بخش «دیوانه» کتابِ ''دانش طربناک'' بدین‌گونه بیان می‌شود:
<blockquote></blockquote>
 
<blockquote>خدا مرده‌است. خدا مرده باقی می‌ماند و ما او را کشته‌ایم. چگونه خود را تسلی خواهیم داد، جنایتکاران تمامِ جنایتکاران را؟ آنچه مقدس‌ترین و مقتدرترین چیز بود که تاکنون جهان به خود دیده‌است، بر اثر خون‌ریزی بسیار حاصل از چاقوهای ما مرده‌است. چه کسی ما را از این خون پاک خواهد کرد؟ چه آبی برای ما موجود است تا خود را بشوییم؟ چه اعیادی بهر کفاره، چه مناسک مقدسی را از خود ابداع خواهیم کرد؟ آیا عظمت این عمل بیش از اندازه برای ما عظیم نیست؟ آیا نبایستی تنها خود خدایانی دیگر شویم تا شایسته این کار باشیم؟<ref name="ReferenceA">Trans. Walter Kaufman, The Gay science, sect.125</ref></blockquote>
 
 
گوه خورده هرکی گفته.
 
 
خداوند بلند مرتبه و همیشگی هست
 
 
لعنت خدا به کافران
 
== تفسیر ==
سطر ۲۵ ⟵ ۱۷:
هر چند نیچه عبارت «خدا مرده‌است» را در کتاب ''دانش طربناک'' از دهان یک «دیوانه» بیان می‌کند، اما از زبان خود نیز این عبارت را در بخش‌های ۱۰۸ و ۳۴۳ همان کتاب به کار می‌گیرد. در بخش دیوانه، مردی توصیف می‌شود که به سوی بازار می‌دود، در حالی که فریاد می‌زد: «من خدا را جستجو می‌کنم! من خدا را جستجو می‌کنم!» اما او تنها باعث خنده و سرگرمی دیگران می‌شود و کسی به او توجه نمی‌کند. دیگران به استهزاء پاسخ می‌دهند که شاید به سفرِ دریا رفته باشد، و راه خویش را همچون یک کودک گم کرده؟ شاید از ما (بی‌اعتقادها) می‌ترسد و خود را پنهان می‌کند؟ - خنده‌های بیشتر. دیوانه، عاجر و ناتوان، فانوس خود را بر زمین می‌زند و فریاد می‌کشد: «خدا مرده‌است، و ما او را کشته‌ایم، من و شما!» «اما من خیلی زود آمده‌ام» او فوراً متوجه می‌شود کسانی که تا یک دقیقه پیش به طعن و استهزاء او مشغول بودند، با شگفتی به او خیره شده‌اند: مردم هنوز نمی‌توانند بفهمند که خدا را کشته‌اند. او ادامه می‌دهد:
 
<blockquote>این واقعه بهت‌آور هنوز فرا نرسیده‌است، هنوز در حرکت است، هنور به گوش انسان‌ها نرسیده‌است. رعد و برق نیازمند زمان است، نور ستارگان نیازمند زمان است، اعمالی که گر چه انجام گرفته‌اند، اما هنوز نیازمند زمان‌اند تا دیده و شنیده شوند. این عمل هنوز از آنان دور از دورترین ستارگان است – اما با وجود این، آنان خود انجامش داده‌اند.<ref name="ReferenceA">Trans. Walter Kaufman, The Gay science, sect.125</ref></blockquote>
 
پیش از آن، در همان کتاب (بخش ۱۰۸)، نیچه می‌نویسد: