منوچهر دوم شروان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱:
{{منبع دقیق}}
{{ویکی‌سازی}}
'''ابومظفر منوچهر''' فرزند [[فریبرز نخست شروان]]، [[شروان‌شاهان|شاه شروان]] (۴۸۵-۴۷۵) از [[دودمان کسرانی]] بود. او به گمان در روزگار فرمان‌روایی پدر ش فرماندار [[گنجه]] بود. در روزگار پدر ش [[غزان]] [[سلجوقی]] به فرماندهی [[ملکشاه سلجوقی]] به [[اران]] و شروان تاخت آوردند. فریبرز که مردی سیاستمدار بود، در اران با ملک‌شاه دیدار کرد و متعهد شد، که سالانه هفتادهزار دینار خراج برای ملکشاه بفرستد. این مبلغ سپس‌تر کاستی گرفت.<ref>اران از دوران باستان تا آغاز عهد مغول، عنایت‌الله رضا، ص ۵۲۳</ref> پس از پدر، منوچهر نیز اگرچه خراج‌گزار سلجوقیان ماند، افزون بر شروان، گنجه را نیز به فرمان داشت. پس از مرگ ملک‌شاه، [[ترکان خاتون (همسر ملکشاه سلجوقی)|ترکان‌خاتون]]، همسر ملک‌شاه، [[محمود یکم سلجوقی|فرزند چهار ساله ش]] را در [[اصفهان]] بر تخت نشاند. این کار زمینه کش‌مکش درونی میان سلجوقیان را فراهم آورد و شروان و اران میان فرماندهان سلجوقی دست‌به‌دست می‌شد. هم‌زمان تلاش برای رهایی از دست سلجوقیان، گرجستان و شروان را به هم نزدیک می‌کرد. منوچهر دختر [[داویت چهارم|داوید چهارم گرجستان]] را به همسری گرفت. داوید از خراج پرداختن به سلجوقیان سرباز زد و [[تفلیس]] را از دست ایشان بیرون آورد. پس از آن بر [[شکی]] و [[گنجه]] و [[کبلک]] تاخت و آن‌ها را نیز متصرف شد. اما سرانجام [[محمود دوم سلجوقی|محمود دوم]] شروان را گشود و [[شماخی]] را متصرف شد. مردم [[دربند]] هم که از هجوم [[گرجیان]] آسیب دیده بودند، محمود را به شهر شان فراخواندند. گرجیان پس‌نشستند و شروانیان شکست خوردند و سلطان سلجوقی پس از آن که چندی در شروان ماند، راه به سوی همدان انداخت.<ref>اران از دوران باستان تا آغاز عهد مغول، عنایت‌الله رضا، ص ۵۲۶</ref> پس از منوچهر پسر ش [[اخستان نخست شروان|اخستان نخست]] بر جای او نشست.
 
== پانوشت ==
{{پانویس}}
 
== منابع ==