فوگ: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌نشده][نسخهٔ بررسی‌نشده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
بازخوانی و اصلاح
خط ۷:
 
== تاریخچه ==
اصطلاح فوگ به [[موسیقی قرون وسطی]] برمی‌گردد. فوگ ابتدا به نوعی [[کنترپوان]] [[تقلید (موسیقی)|تقلیدی]] از جمله [[کانن (موسیقی)|کانن‌ها]] که امروزه به‌عنوان [[فرم (موسیقی)|فرمی]] جدا شناخته می‌شود، نامیده می‌شد.{{sfn|Walker|2000|p=7}} از فوگ به‌عنوان یک اصطلاح در موسیقی برای اولین بار در سال ۱۳۳۰م، اتفاقاستفاده افتادشد. زمانی که یک تئوریسین موسیقی به نام «ژاکوب لیژ»{{یاد|dir=ltr|Jacobus of Liege}}، یک اثر خود را به‌نام «موسیقی آینه‌ای» نوشت.{{sfn|Mann|1960|p=9}} فوگ از روش [[تقلید (موسیقی)|تقلید]] ظهور کرد، هنگامی که تکرار موسیقی، از نت متفاوت دیگری شروع می‌شود.<ref>{{پک|زندباف|۱۳۶۴|ک=فرم در موسیقی|ص=۵۹}}</ref> قبل از [[سده ۱۶ (میلادی)|قرن شانزدهم]]، فوگ در اصل یک سبک بود،{{sfn|Walker|2000|pp=9–10}} تا این تاریخ آثاری با تکنیک‌هایی شبیه فوگ‌نویسی در قطعات [[موسیقی سازی|سازی]] و [[موسیقی آوازی|آوازی]] و فرم‌هایی چون [[فانتازیا (موسیقی)|فانتزیا]]، [[کاپریس (موسیقی)|کاپریس]]، کانزونا{{یاد|dir=ltr|Canzona}}{{یاد|قطعات آوازی که شبیه قطعات سازی هستند و [[پاساژ (موسیقی)|پاساژهایی]] شبیه فوگ دارند.<ref>{{پک|وجدانی|۱۳۷۱|ک=فرهنگ تفسیری موسیقی|ص=۹۶}}</ref>}} و «ریچرکار»{{یاد|dir=ltr|Ricercare}}{{یاد|«ریچرکار» به معنی جستجوکردن، نوعی فرم پیشرو برای شروع فوگ‌نویسی بود.<ref>{{پک|وجدانی|۱۳۷۱|ک=فرهنگ تفسیری موسیقی|ص=۵۱۵}}</ref><ref>{{پک|زندباف|۱۳۶۴|ک=فرم در موسیقی|ص=۸۰}}</ref>}} یافت می‌شود که در [[قرن هجدهم]]، فوگ با ترکیبی از این فرم‌های متضاد تکامل یافت.{{sfn|Walker.|2001}}
{{تصویر چندگانه|caption_align=center=center
| align = right
خط ۲۱:
| caption2 = [[پالسترینا]]
}}
[[جوزفو زارلینو]] آهنگساز، نویسنده و نظریه‌پرداز در [[موسیقی دوره رنسانس|دورهٔ رنسانس]]، یکی از اولین کسانی بود که تفاوت بین دو نوع کنترپوان‌نویسی در فوگ و کانن (که به نامبه‌نام تقلید خوانده می‌شد) را تشخیص داد.{{sfn|Walker|2000|pp=9–10}} در ابتدا، این امر برای کمک به [[بداهه‌نوازی]] بود ولی در دههٔ ۱۵۵۰م، این شیوه ترکیبی شد. سپس روش [[پالسترینا]] آهنگساز ایتالیایی است که آثارش بر اساس کنترپوان [[مد (موسیقی)|مدال]] و موسیقی تقلیدی، و نوشتار «فوگ مانند» وی مبنای «موتِت»ها{{یاد|dir=ltr|Motet}}{{یاد|نوعی موسیقی آوازی مذهبی.<ref>{{پک|وجدانی|۱۳۷۱|ک=فرهنگ تفسیری موسیقی|ص=۳۸۴}}</ref>}} بود.{{sfn|Perkins|1999|pp=880–81}} سبک «پالسترینا» در روش‌های تقلیدی و «موتِت»ها از فوگ امروزی متفاوت بوداست و هر متن و موضوعی به‌طور جداگانه معرفی می‌شد، در حالی که سوژهٔ فوگ در فرم جدید، سراسری است. با این حال سبک پولیفونیکِ پالسترینا مورد تایید کشیشان بود و در کلیسای امروزی نیز اعتبار آن همچنان به قوت خود باقیست.{{یاد|اعتبار و محبوبیت پالسترینا به حدی بود که برخی او را «شاهزادۀ موسیقی» و برخی دیگر وی را «پدر موسیقی» می‌خواندند.<ref>{{پک|ل-وینک|۱۳۶۶|ک=چگونه خوب بشنویم|ص=۲۵۵}}</ref>}}<ref>{{پک|ل-وینک|۱۳۶۶|ک=چگونه خوب بشنویم|ص=۲۵۶-۲۵۷}}</ref>
 
در [[موسیقی قرون وسطی]]، این اصطلاح به‌طور گسترده‌ای برای نشان‌دادن هر گونه اثر در سبک [[کانن (موسیقی)|کانن]] بود، در [[موسیقی دوره رنسانس|دورهٔ رنسانس]] به نوعی سبک «موسیقی تقلیدی» یا [[تقلید (موسیقی)|ایمیتاسیون]] شناخته می‌شد. در [[سده ۱۸ (میلادی)|قرن هجدهم]] به نام «فوگ» خوانده شد که به‌عنوان فرایندی کامل‌تر از پدیدهٔ «موسیقی تقلیدی» به حساب می‌آمد.{{sfn|Ratner|1980|p=263}} در [[موسیقی دوره باروک|دوره باروک]] نام فوگ به نوعی از آهنگسازی منظم و گسترده نسبت داده شد و آن را عالی‌ترین شیوهٔ نگارش در دانشِ کنترپوان می‌دانستند.<ref>{{پک|کروبینی|۱۳۶۸|ک=کنترپوان و فوگ|ص=۶۹}}</ref> پس از [[موسیقی دوره باروک|دورهٔ باروک]] و تکامل این سبک توسط آهنگسازانی چون [[یوهان سباستیان باخ|باخ]]، پیچیدگی در سبک‌ها رو به افول نهاد و نقش فوگ در آثار کمرنگ شده و به جای آن [[فرم (موسیقی)|فرم]] [[سونات]] در [[سمفونی]]‌ها رواج یافت. اما با این حال آهنگسازانی نظیر [[موتزارت]]، [[بتهوون]] و حتی آهنگسازان [[موسیقی مدرن|مدرنی]] چون [[شوستاکوویچ]] آثاری در این زمینه خلق کردند.{{sfn|Walker|2001}}
خط ۲۷:
=== تعریف ===
[[پرونده:Johann Sebastian Bach.jpg|ایستاده|بندانگشتی|[[یوهان سباستیان باخ]]، شایسته‌ترین آهنگساز فوگ در تاریخ موسیقی.<ref>{{پک|ل-وینک|۱۳۶۶|ک=چگونه خوب بشنویم|ص=۳۷۱}}</ref>]]
'''فوگ''' یا '''فوگا'''{{یاد|dir=ltr|Fuga}} از ریشه‌ای لاتین و کلمه‌ای قدیمی است و درلغت به معنی فرار، ناپایداری و پرواز (از شاخه‌ای به شاخه‌ای پریدن) است. این کلمه در آثار مصنّفان کهن نیز یافت می‌شود ولی با مفهومی که [[موسیقیدان|موسیقیدانان]] جدیدتر به‌کار برده‌اند متفاوت است.<ref>{{پک|کروبینی|۱۳۶۸|ک=کنترپوان و فوگ|ص=۶۹}}</ref><ref>{{پک|کودکا|۱۳۶۲|ک=فرهنگ اصطلاحات موسیقی|ص=۶۸–۶۹}}</ref> فوگ اوجاوجِ موسیقی کنترپوانتیک به‌خصوص در دورهٔ باروک بهبه‌ شمار می‌آید و بیشتر در این دوره بود که برای [[موسیقی سازی]] رواج یافت و برای سازهایی مانند [[ارگ (ساز)|ارگ]] و [[هارپسیکورد|هاپسیکورد]] مناسب بود، زیرا این سازها بر خلاف [[پیانو]]، با [[شدت (موسیقی)|شدت]] یکسانی به صدا درمی‌آیند و به خوبی تعادل بین بخش‌های کنترپوانتیک و تقلیدی را حفظ می‌کنند.<ref>{{پک|ل-وینک|۱۳۶۶|ک=چگونه خوب بشنویم|ص=۳۷۰-۳۷۱}}</ref>
 
تعریف جامعی از فنِ فوگ امکان‌پذیر نیست. فوگ‌ها از نظرِ سبکِ آهنگسازان و دوره‌های زمانی با یکدیگر تفاوت دارند و حتی فوگ‌های یک آهنگساز هم ممکن است از لحاظ [[سبک موسیقی|سبک]] و محتوا با هم فرق داشته باشد. اما یک الگوی اصلی و قابل تشخیص وجود دارد که تمام فوگ‌های بزرگ را با عالی‌ترین شکل، معنا و مفهوم می‌بخشد.<ref>{{پک|ورال|۱۳۷۰|ک=فوگ و انوانسیون|ص=۷}}</ref> فوگ‌ها از ابتدا تاکنون برای هر نوع از سبک‌های [[موسیقی سازی]]، [[موسیقی آوازی|آوازی]]، [[ارکسترال]]، [[سولو|ساز تنها]] و سایر [[ارکستر مجلسی|آنسامبل‌ها]] ساخته شده‌است. ساختار فوگ حداقل از دوصدا تا حتی هفت صدا را در بر می‌گیرد ولی اکثر فوگ‌ها برای سه یا چهار صدا ساخته شده‌اند؛ در آثار آهنگسازان مختلف فوگ‌های دوصدایی کمیاب و ساخت فوگ پنج‌صدایی، شش‌صدایی و هفت‌صدایی، به‌علت استفاده از کنترپوان سخت و پیچیده، امکان‌پذیر اما غیرمعمول است.{{sfn|DeVoto|2021}}
 
=== محتوای فوگ ===
محتوای فوگ یک [[فرم (موسیقی)|فرم]] با ساختاری [[کنترپوان|کنترپوانتیک]] است که در دو یا چند صدا و بر پایۀ یک [[زمینه موسیقایی|درونمایه]] یا ('''سوژه''') ساخته می‌شود.{{یاد|دیدگاه دیگری وجود دارد که فوگ یک فرم موسیقایی نیست بلکه یک تکنیک آهنگسازی است، چراکه علاوه بر چیدمان محتوایی، دارای ساختاری [[هارمونی|هارمونیک]] نیز هست.{{sfn|Tovey|1962|p=17}}{{sfn|Ratz|1951|loc=Chapter 3}}}} سوژه در ابتدا معرفی و تعریف شده، سپس مجدداً در تمامی قطعه بارها بازنوازی، [[تقلید (موسیقی)|تقلید]] و تکرار می‌شود. ساختار اصلی فوگ بر مبنای [[چندصدایی|پولیفونی]] (چند‌صدایی مستقل) می‌باشد و دارای سه بخش اصلیِ [[گشایش (موسیقی)|اکسپوزیسیون]]، [[بسط و گسترش موسیقی|بسط‌ و‌ گسترش]]، و «ورود نهایی» (یا قسمت پایانی[[بازگشایش]]) که حاوی بازگشت سوژه به [[پایه (موسیقی)|تونیک]] است.{{sfn|Benward|1985|p=45}}
 
==== اکسپوزیسیون ====
فوگ با اکسپوزیسیون ([[گشایش (موسیقی)|گشایش]]) یا «بیانِ سوژهٔ اصلی» که مهمترین بخش آن است، بر اساس قوانینی از پیش تعیین‌شده شروع می‌شود اما در ادامه و در بخش‌های بعدی، آهنگساز آزادی‌های بیشتری به‌دست می‌آورد.<ref>{{پک|زندباف|۱۳۶۴|ک=فرم در موسیقی|ص=۵۹}}</ref>{{sfn|Gedalge|1964|p=70}}
===== سوژه و جواب سوژه =====
شرحِ ساختمانِ شروع یک فوگ برای چهار صدا در بخش اکسپوزیسیون عبارتند از: [[پایه (موسیقی)|تونیک]]<sup>('''صدای اول''')</sup> ← [[نمایان (موسیقی)|نمایان]]<sup>('''صدای دوم''')</sup> ← تونیک<sup>('''صدای سوم''')</sup> ← نمایان<sup>('''صدای چهارم''').</sup>
 
'''۱.''' ابتدا [[زمینه موسیقایی|سوژه]] اصلی در '''صدای اول''' و در تونیک ([[پایه (موسیقی)|پایه]])، بدون [[همراهی (موسیقی)|همراهی]] معرفی می‌شود (سوژهٔ اصلی باید از نظر [[ریتم]] و [[ملودی]] جذاب، گیرا و قابل [[بسط و گسترش موسیقی|بسط و گسترش]] باشد).{{یاد|اصطلاحِ سوژه، «صدای پیشرو» یا «صدای راهنما» هم معنا می‌شود و در مقابل، جواب سوژه را «صدای دنباله‌رو» نیز می‌نامند.<ref>{{پک|کروبینی|۱۳۶۸|ک=کنترپوان و فوگ|ص=۷۰}}</ref>}}<ref>{{پک|کروبینی|۱۳۶۸|ک=کنترپوان و فوگ|ص=۷۰}}</ref>
 
'''۲.''' پس از آن '''صدای دوم''' همان ملودی را به‌عنوان '''جواب سوژه'''، در [[نمایان (موسیقی)|نمایان]] (دومینانت) یا [[زیرنمایان]] می‌دهد (در این مرحله صدای اول به صورت کنترپوان آزاد، صدای دوم را همراهی می‌کند). در شیوه‌ای دیگر صدای اول می‌تواند در یک قالب ثابت و متضاد ('''کنتر سوژه'''){{یاد|dir=ltr|Countersubject}}) با سوژه اصلی طرح‌ریزی شود و هر بار با سوژه اصلی تکرار شود.<ref>{{پک|کروبینی|۱۳۶۸|ک=کنترپوان و فوگ|ص=۷۰}}</ref>{{sfn|Morris|1958|p=47}}{{sfn|Gedalge|1964|p=12}}
 
دو نوع جواب به سوژه وجود دارد که با هم متفاوتند:
* '''جواب حقیقی''':{{یاد|dir=ltr|Real answer}}: به معنی [[انتقال (موسیقی)|انتقال]] دقیق هر یک از نت‌های سوژه به یک [[پنجم درست]] بالاتر یا یک [[چهارم درست]] پایین‌تر است (این نوع جواب زمانی استفاده می‌شود که نت پنجم گام در سوژه نباشد یا پس از [[درجه (موسیقی)|درجات]] دوم، چهارم یا ششم گام بیاید).<ref>{{پک|ورال|۱۳۷۰|ک=فوگ و انوانسیون|ص=۲۳}}</ref> در حقیقت سوژه از تونیک به طرفِ درجاتی غیر از دومینانت حرکت می‌کند و جواب از دومینانت شروع و کاملاً شبیه سوژه است.<ref>{{پک|کروبینی|۱۳۶۸|ک=کنترپوان و فوگ|ص=۷۶}}</ref>
[[پرونده:Bach - BWV 847, mm. 1-4.png|500px|بندانگشتی|وسط|مثال: «جواب رئال» یا حقیقی از فوگ شمارهٔ ۲ در [[دو مینور]] از [[کلاویه خوش‌آهنگ]] اثر باخ، در این مثال سوژه از پایهٔ گام شروع شده و جواب را در دومینانت داده‌است.]]
* '''جواب تنال''':{{یاد|dir=ltr|Tonal answer}}: سوژه از درجهٔ پنجم (نمایان) گام شروع شده و درجهٔ اول (تونیک) جواب سوژه را می‌دهد (یا بالعکس).<ref>{{پک|کروبینی|۱۳۶۸|ک=کنترپوان و فوگ|ص=۷۱}}</ref> ویژگی «جواب تنال» در این است که به‌طور کامل دارای شکلی ظاهری شبیه سوژه نیست، بدین‌صورت که اگر سوژه از تونیک شروع شود، حرکتی بالارونده یا پایین‌رونده به طرف دومینانت دارد و به‌همین ترتیب جوابِ سوژه، از دومینانت حرکتی بالارونده یا پایین‌رونده به سوی تونیک دارد.<ref>{{پک|کروبینی|۱۳۶۸|ک=کنترپوان و فوگ|ص=۷۴}}</ref>
[[پرونده:Respuesta tonal en la fuga.jpg|500px|بندانگشتی|وسط|مثال: «جواب تنال» از فوگ شماره ۱۶ در [[سل مینور]] اثر باخ، در این مثال سوژه از پنجم گام (نت قرمز) شروع می‌شود و صدای دوم، جواب را در تونیک (نت آبی) داده‌است.]]
* '''جواب تقلیدی''': در این جواب آهنگساز آزادی‌های بیشتری دارد و ممکن است جواب، دچار تغییراتی نسبت به سوژه شود یا حتی آن را کوتاه‌تر کند. امتیاز دیگر این نوع جواب آن است که آهنگساز در هر زمانی که بخواهد، می‌تواند جواب سوژه را وارد کند. یا جواب را غیر از فاصلۀ چهارم، پنجم و اکتاو بدهد. جواب تقلیدی به سوژه در فاصله‌های دوم، سوم، ششم و هفتم، تنوع و خوشایندی بیشتری در موسیقی ایجاد می‌کند. همچنین می‌توان هر نوع از فوگ رئال یا تنال را با استفاده از [[مدولاسیون]]، تبدیل به فوگ تقلیدی کرد.<ref>{{پک|کروبینی|۱۳۶۸|ک=کنترپوان و فوگ|ص=۷۴}}</ref> «فوگ تقلیدی» نوع سومی از جواب است که با استخراج از «فوگ رئال» و «فوگ تنال»، زمینه را برای خلق شکل‌های دیگری از فوگ فراهم می‌کند.<ref>{{پک|کروبینی|۱۳۶۸|ک=کنترپوان و فوگ|ص=۶۹}}</ref>
در اکثر فوگ‌ها قبل از ورود صدای سوم، قسمت کوتاهی به نام '''کُدِتا'''{{یاد|dir=ltr|Codetta}} آورده می‌شود که شامل چند [[ضرب (موسیقی)|ضرب]] یا [[میزان (موسیقی)|میزان]]، کنترپوان آزاد است، این قسمت به آهنگساز فرصت می‌دهد تا به «تونیک» مدولاسیون نماید و صدای سوم، با جذابیت بیشتری وارد شود.<ref>{{پک|ورال|۱۳۷۰|ک=فوگ و انوانسیون|ص=۳۴}}</ref>
 
'''۳.''' '''صدای سوم''' دوباره سوژهٔ اصلی را در «تونیک» تکرار می‌کند. (در این مرحله نیز صدای اول و دوم، سوژه را به‌صورت کنترپوان، همراهی می‌کنند). در موارد نادری «صدای سوم» می‌تواند مجدداً در «دومینانت» باشد (<small>تونیک ← دومینانت ← دومینانت ← تونیک</small>).<ref>{{پک|ورال|۱۳۷۰|ک=فوگ و انوانسیون|ص=۳۳}}</ref> در هر قسمت از فوگ ممکن است «'''ورود نادرست'''» از سوژه وجود داشته باشد. ورودی‌های نادرست اغلب به‌صورت اختصاری از ابتدای سوژه استخراج می‌شوند، این کار به‌خاطر افزایش تأثیر برای «'''ورود درست'''» سوژه انجام می‌گیرد.{{sfn|Verrall|1966|p=12}}
[[پرونده:False entry.jpg|500px|بندانگشتی|وسط|مثال از «ورود نادرست» سوژه، فوگ شماره ۲ در [[دو مینور]] از [[کلاویه خوش‌آهنگ]] (کتاب اول)، اثر [[یوهان سباستیان باخ]]. در این قسمت [[میزان (موسیقی)|میزان]] ۷–۶، قبل از ورود صدای سوم در [[بیس (گونه صدا)|باس]]، ورودی نادرست (به رنگ قرمز) در بخش [[آلتو |آلتو]] اتفاق می‌افتد و سپس «ورودی درست» (به رنگ آبی) نمایان می‌شود.]]
'''۴.''' '''صدای چهارم''' جواب سوژه را در دومینانت می‌دهد و سه صدای دیگر بر اساس کنترپوان، سوژه را همراهی می‌کنند.<ref>{{پک|ورال|۱۳۷۰|ک=فوگ و انوانسیون|ص=۳۶}}</ref> پس از صدای چهارم، اکسپوزیسیون به‌عنوان مهمترین بخش، پایان می‌گیرد و سپس با یک قسمت کوتاه (یا اپیزود){{یاد|dir=ltr|Episode}}) که حالتی متضاد با سوژه دارد، فوگ وارد مرحلۀ «بسط و گسترش» سوژه و کنترسوژه می‌شود.<ref>{{پک|کروبینی|۱۳۶۸|ک=کنترپوان و فوگ|ص=۷۳–۷۴}}</ref><ref>{{پک|ورال|۱۳۷۰|ک=فوگ و انوانسیون|ص=۳۸}}</ref>[[پرونده:Beethoven Op 131.png|500px|بندانگشتی|وسط|«فوگ برای چهار صدا» از [[کوارتت زهی]] در [[دو دیز مینور]] [[اپوس]] ۱۳۱ اثر [[لودویگ فان بتهوون|بتهوون]]. در این مثال «صدای اول» ([[ویولن]] یک) سوژه را از دومینانت شروع می‌کند، «صدای دوم» (ویولن دو) جواب سوژه را در تونیک می‌دهد ، «صدای سوم» ([[ویولن آلتو]]) مجدداً سوژه را در دومینانت بیان می‌کند و «صدای چهارم» ([[ویلنسل]]) جواب را در تونیک می‌دهد.]]
 
===== کنترسوژه و کنترپوان آزاد =====
ملودی ثابتی که سوژه یا جواب را همراهی کند، «کنترسوژه»{{یاد|dir=ltr|Counter Subject}} می‌نامند. در فوگ دو‌بخشی می‌توان تنها یک کنترسوژه داشت. در سه‌بخشی دو کنترسوژه، در چهار‌بخشی سه کنترسوژه و … به نسبت افزایش بخش‌ها، می‌توان کنترسوژه داشت. اگر فقط یک بخش کنترسوژه داشته باشد، بقیه بخش‌ها با کنترپوان آزاد همراهی می‌شوند.<ref>{{پک|ورال|۱۳۷۰|ک=فوگ و انوانسیون|ص=۳۵}}</ref> به‌طور کلی «بسط و گسترش» سوژه و کنترسوژه است که به یک قطعۀ موسیقی در فرم فوگفوگ، وحدت می‌بخشد.<ref>{{پک|کروبینی|۱۳۶۸|ک=کنترپوان و فوگ|ص=۸۱}}</ref>
[[پرونده:کنترسوژه.png|800px|بندانگشتی|وسط|مثال از کاربرد «کنترسوژه» برای سه صدا]]
 
==== بسط و گسترش ====
در [[بسط و گسترش موسیقی|بسط و گسترش]] فوگ از انواع فنون از جمله [[کانن (موسیقی)|کانن]]، [[سکانس (موسیقی)|سکانس]]، تغییر در ریتم سوژه یا جواب، تزیین سوژه، ساده‌کردن سوژه، تغییر مکان اجزا سوژه، حذف اجزا سوژه، تکرار اجزا سوژه، انتقال سوژه از یک صوت به صوت دیگر، فشرده‌کردن سوژه، افزودن سوژه و…و غیره، استفاده می‌شود.<ref>{{پک|ورال|۱۳۷۰|ک=فوگ و انوانسیون|ص=۷۹}}</ref>
 
===== اپیزود =====
اپیزودها نقش مهمی در «بسط و گسترش» فوگ ایفا می‌کنند و از سوژه استخراج می‌شوند.{{یاد|[[آندره گدالژ]] می‌گوید: «اپیزود فوگ معمولاً مبتنی بر یک سری [[تقلید (موسیقی)|تقلید]] از سوژه است که تکه‌تکه شده‌اند».{{sfn|Gedalge|1964|p=}}}} اپیزودها در فواصل سوژهٔ فوگ، توجه شنونده را از سوژهٔ اصلی منحرف کرده تا ورودورودِ دوبارهٔ سوژه را جذاب، جلوه و کیفیت مخصوصی بدهد. اپیزودها نقش رابط را در تکرارهای فوگ دارند و از سوژه روان‌تر و ساده‌تر است.<ref>{{پک|ورال|۱۳۷۰|ک=فوگ و انوانسیون|ص=۴۶}}</ref>
 
===== کنتر-اکسپوزیسیون =====
پس از «بیان اصلی»،اکسپوزیسیون، فوگ وارد ورودی‌های دیگری می‌شود. قسمت‌هایی که سوژه و جواب به صورت‌های گوناگون و متعدد وارد می‌شوند، «کنتر-اکسپوزیسیون»{{یاد|dir=ltr|Counter-exposition}} یا «اکسپوزیسیون دوم» نامیده می‌شوند. یک فوگ دارای «کنتر-اکسپوزیسیون»هایاکسپوزیسیون‌های متعددی است که به وسیلهٔ «اپیزودها» از هم جدا می‌شوند و فقط دارای دو ورودیِ سوژه و جواب است که به ترتیب [[معکوس (موسیقی)|معکوس]] نیز می‌شوند. باخ در اکثر فوگ‌های خود در این مرحله، از تونیک، نمایان، [[گام نسبی]] و نمایان آن، و گاهی زیرنمایان استفاده کرده‌است ولی در فوگ‌های آهنگسازان [[موسیقی دوره کلاسیک|کلاسیک]] و [[موسیقی دوره رمانتیک|رومانتیک]] مانند بتهوون، از گام‌های دورتری برای قسمت «کنتر-اکسپوزیسیون» استفاده شده‌است.<ref>{{پک|ورال|۱۳۷۰|ک=فوگ و انوانسیون|ص=۷۳–۷۴}}</ref>{{sfn|Gedalge|1964|p=108}}
 
===== فشردگی سوژه =====
استرتو{{یاد|dir=ltr|Stretto}} به معنی فشرده‌سازی و عبارت است از فنیتکنیکی که سعی می‌کند جواب سوژه را در بخش «بسط و گسترش»، هرچه ممکن است به سوژه نزدیک کند و زمانی استفاده می‌شود که آهنگساز قصد دارد سوژه را بیشتر جلوه دهد و تأثیری زیبا و مؤثر ایجاد کند. همچنین استرتو گاهی اوقات به قسمت پایانی ([[کودا (موسیقی)|کدا]]) فوگ وصل می‌شود.<ref>{{پک|ورال|۱۳۷۰|ک=فوگ و انوانسیون|ص=۹۳}}</ref>
[[پرونده:Fischer-fugue1.png|800px|بندانگشتی|وسط|یک مثال از «استرتو»: فوگ در [[دو ماژور]] اثر «یوهان کاسپار فردیناند فیشر»{{یاد|dir=ltr|Johann Caspar Ferdinand Fischer}} که به پایان فوگ ختم می‌شود.]]
 
==== قسمت پایانی ====
قسمت پایانی یا [[کودا (موسیقی)|کدا]]، غالباً با تکرار سوژه یا قسمت‌هایی از آن بر روی [[نت پدال]] در «دومینانت» یا «تونیک» و یا در قالب یک «استرتو» به انتها می‌رسد.<ref>{{پک|زندباف|۱۳۶۴|ک=فرم در موسیقی|ص=۶۴}}</ref>
[[پرونده:قسمت پایانی فوگ.png|800px|بندانگشتی|وسط|قسمت پایانی «هنر فوگ» شماره ۴ اثر: باخ]]
 
خط ۸۰:
آنالیز فوگ، از مهمترین بخش‌های یادگیری هنر فوگ است. اولین نکتهٔ مهم آنالیز فوگ، شناسایی بخش‌های اصلی آن مانند: سوژه، جواب، کنترسوژه و کنترپوان آزاد است، در بخش‌های بعدی می‌توان تکنیک‌هایی مانند: کنتر-اکسپوزیسیون‌ها، استرتوها، کُدِتاها، اپیزودها و [[کودا (موسیقی)|کدا]] یا پایان را شناسایی کرد و سپس وارد کشفِ جرئیات آن شد. شناخت کاملِ هویت فوگ، هیجان‌انگیزترین قسمت آنالیز است.<ref>{{پک|ورال|۱۳۷۰|ک=فوگ و انوانسیون|ص=۱۳۱–۱۳۲}}</ref>
[[پرونده:Wiki-fugue-analysis.jpg|800px|بندانگشتی|وسط|آنالیز بصری بخشی از فوگ شماره ۲ در [[دو مینور]] [[میزان (موسیقی)|میزان]] ۱۲–۷، اثر [[یوهان سباستیان باخ|باخ]]. {{audio|Wiki_fugue_analysis_audio.mid|بشنوید}}]]
مثال بالا تحلیل گزیده‌ای از فوگ شماره ۲ در [[دو مینور]] ([[فهرست آثار باخ |BWV 847]])، میزان‌های ۷ تا ۱۲، از کتاب اول [[کلاویه خوش‌آهنگ]] است که کاربرد بسیاری از ویژگی‌های شرح داده شده در ساختار فوگ را نشان می‌دهد. فوگ برای [[ساز شستی‌دار]] و سه صدا با قواعد کنترسوژه ساخته شده‌است.{{sfn|Bach|1997|p=}} این گزینه مربوط به آخرین ورودی در بخش اکسپوزیسیون است: {{قرمز|سوژه}} در بخش پایین و {{آبی|کنترسوژه<sub>۱</sub>}} در بخش بالا به صدا در می‌آیند و در عین حال صدای میانی،میانی {{سبز|کنترسوژه<sub>۲</sub>}} را بیان می‌کند که با ریتم مشخصی از سوژه به پایان می‌رسد و همیشه سوژه را به همان ترتیب و مانند ابتدا همراهی می‌کند. در ادامه با یک اپیزود از تونیک به [[گام نسبی]] (دو مینور ← [[می بمل ماژور]]) و با استفاده از [[سکانس (موسیقی)|سکانس]] در بخش پایینی، شکل فوگ با حرکتی [[کانن (موسیقی)|کانونیک]] در دو بخش بالایی به فاصلهٔ [[چهارم درست]]، تغییر می‌کند.{{sfn|Verrall|1966|p=33}} پس از اپیزود، ورود سوژه به می بمل ماژور با یک شبهه [[کادانس |کادانس کامل]] در اواسط میزان با [[علامت عرضی]] مشخص می‌شود. در اینجا باخ {{سبز|کنترسوژه<sub>۲</sub>}} را تغییر داده‌است تا با [[مد (موسیقی)|مد]] جدید سازگار باشد.{{sfn|Dreyfus|1996|p=178}}
<div align = "center">
{|class="wikitable" style="text-align:center"
خط ۱۰۱:
</div>
== انواع فوگ ==
فوگ علاوه بر آن کهاینکه برای دو‌صدا، سه‌صدا، چهار‌صدا وچهار‌صدا، پنج‌صدا و بیشتر نوشته می‌شود، دارای شکل‌های مختلف دیگری نیز هست و بدین شرح است:<ref>{{پک|ورال|۱۳۷۰|ک=فوگ و انوانسیون|ص=۱۲۸-۱۲۹-۱۳۰}}</ref>
* '''فوگ با دو سوژه'''، فوگ با سه سوژه و فوگ با چهار سوژه. این نوع از فوگ‌ها فرق چندانی با فوگ دارای یک سوژه ندارند و فقط در زمان ورود، عملکردی شبیه کنترسوژه دارند.
* '''فوگتا''':{{یاد|dir=ltr|Fugetta}} به معنی فوگ کوچک می‌باشد که شامل یک اکسپوزیسیون ابتدایی، اپیزود و تکرار سوژه در پایان است.
برگرفته از «https://fa.wikipedia.org/wiki/فوگ»