ویکی‌پدیا:انتخاب نگاره هفته/سال ۲۰۱۱/هفته ۲۷/اعلامیه استقلال ایالات متحده آمریکا

اعلامیه استقلال ایالات متحده آمریکا ویرایش

اعلامیه استقلال
ایالات متحده آمریکا
 
رونوشتی از اعلامیهٔ استقلال ایالات متحده که در ۱۸۲۳ توسط ویلیام جی. استون به روش انتقال جوهر مرطوب تهیه شده‌است. در این روش سطح سند اندکی مرطوب می‌شود و مقداری از جوهر اصلی به سطح صفحه‌ای مسی منتقل می‌شود. صفحهٔ مسی بعدا به گونه‌ای کنده‌کاری می‌شود که رونوشت‌ها به سرعت تهیه شوند. به دلیل نگهداری ضعیف از سند اصلی طی قرن نوزدهم، از این نسخهٔ حکاکی شده به جای سند اصلی برای تهیهٔ رونوشت‌های جدید استفاده می‌شود.
توضیحات نگاره
برگزیدهٔ انبارخیر
موضوعتاریخ ایالات متحده
توضیح بیشترتصویر برگزیدهٔ ویکی‌پدیای انگلیسی
نامزدکننده رازقنــدی
توصیفاتی از آبراهام لینکلن را به نقل از کتاب اعلامیهٔ استقلال آمریکا اثر ناردو دان، انتشارات ققنوس می‌آورم. از دوستان تقاضا دارم اگر می‌خواهند رای مخالف بدهند، خب بدهند، عیبی ندارد ولی اعلامیه را دیگر مسخره نکنند!
آبراهام لینکلن، در ۲۲ فوریهٔ ۱۸۶۱، کمی پس از آن‌که به عنوان شانزدهمین رئیس‌جمهور ایالات متحده بر سرکار آمد، در تالار استقلال در فیلادلفیا یک سخنرانی ایراد کرد که در بخشی از آن گفت:

من هیچ‌گاه به لحاظ سیاسی احساسی نداشته‌ام که از نظرات ابراز شده در اعلامیهٔ استقلال برنخاسته باشد. اغلب به زحماتی اندیشیده‌ام که افسران و سربازان ارتش در کسب این استقلال متحمل شدند. اغلب از خودم پرسیده‌ام که این چه اصل یا ایدهٔ بزرگی بود که این اتحاد [گروه ایالت‌ها] را برای چنین مدت درازی استوار نگه داشته‌است.

وقتی مردی با چنان فراست و شرافت درخشان به یک سند سیاسی خاص چنین ابراز دین می‌کند، بیانگر عظمت آن سند و مولف آن است. لینکلن به راستی برای مردی که اعلامیهٔ استقلال را نوشت، یعنی توماس جفرسون، ارج و احترام والایی قایل بود.
قصد اولیهٔ جفرسون، صرفا توضیح این نکته به دنیا بود که چرا میهن‌دوستان آمریکایی تصمیم گرفته‌اند از کشور مادر جدا شوند. اما کلام او و نظراتش پیرامون حقوق و منزلت انسان چنان همگانی و جهانشمول بود و چنان زیبا بیان شده بود که بعدها الهام‌بخش مردم آزادیخواه در کشورهای متعدد در سرتاسر جهان شد و احتمالا در آینده نیز تا مدت‌ها این تاثیر را خواهد داشت. چنان‌که لینکلن در نامه‌ای در سال ۱۸۵۹ نوشت:

همهٔ افتخارات نثار جفرسون، نثار مردی باد که در فشار مسلم مبارزهٔ مردمی برای استقلال ملی، خونسردی، پیش‌بینی، و توانایی گنجاندن یک حقیقت انتزاعی را در یک سند صرفا انقلابی داشت و آن را در آن‌جا چنان محفوظ نگه داشت که امروزه و در تمام روزهای آینده سرزنش‌کننده و سد راه منادیان خودکامگی و ستمگری خواهد بود.

رازقنــدی (بحث)
هر دلیلی از جانب شما، به جز این استدلالی که کردید، برای من قابل احترام بود. اعلامیهٔ استقلال آمریکا که پایه و اساس هر حرکت آزادی‌خواهانه‌ای در هر گوشهٔ جهان است؛ آن‌قدر معروف و مشهور هست که آمدن تصویرش در صفحهٔ اول ویکی‌پدیای فارسی تاثیر قابل توجهی در بیشتر معروف شدنش نداشته باشد. موجب آگاهی بیشتر کاربران از این سند تاریخی فوق‌العاده مهم می‌شود ولی تبلیغش نمی‌کند. رازقنــدی (بحث) ‏۲۸ ژوئن ۲۰۱۱، ساعت ۱۹:۰۲ (UTC)[پاسخ]
  پاسخ: جناب رازقندی محتوی این نوشته کار بزرگی بوده حتی اگر افراد بزرگی درباره اش حرف‌های بزرگی زده باشند، اما برای عکس بودن در صفحهٔ اول ویکی مناسب نیست، مثلا نسبیت عام اینشتین کار بزرگی بوده یک انقلاب علمی، همهٔ ما که هیچ همهٔ دانشمندان با دیدن این نسبیت کلاهشون را به نشانهٔ احترام برمی دارند حالا لازمه ما یک عکس درست کنیم و روش بنویسیم mC۲=E بعد به عنوان نگارهٔ برگزیده انتخابش کنیم؟ حالا خودتون کلاهتون را قاضی کنید!--ابراهیمی (بحث) ‏۲۹ ژوئن ۲۰۱۱، ساعت ۱۵:۴۶ (UTC)[پاسخ]
اگر بخواهم توضیح مختصری بدهم باید به این اشاره کنم که قرار گرفتن این نگاره بر روی صفحهٔ اصلی ویکی‌پدیا، ممکن است موجب یرانگیختن انگیزهٔ کاربران آزادی‌خواه به مطالعه راجع به این سند تاریخی فوق‌العاده مهم بیانجامد. قطعا گذاشتن عکس E=mC^2 هیچ‌کس را به مطالعه در باب آن سوق نخواهد داد زیرا که نیاز به پیش‌زمینه‌های علمی اغلب سنگین دارد ولی این نگاره می‌تواند نگاه تیز چند کاربر را به خود جلب کند. این اعلامیه اگرچه نامش «اعلامیهٔ استقلال آمریکا»ست ولی در حقیقت بیان روح آزادی‌خواهی بشریت و میلش به برابری و مساوات است. اگرچه به زبان انگلیسی نوشته شده‌است ولی مخاطبش همهٔ بشریت است. پاسخ کامل‌تر را نیز می‌توانید اندکی پایین‌تر بخوانید. رازقنــدی (بحث) ‏۲۹ ژوئن ۲۰۱۱، ساعت ۲۰:۳۷ (UTC)[پاسخ]
توضیحات رازقندی در رابطه با این تصویر و چرایی نامزد شدنش در هفتهٔ ۲۷:لطفا حوصله کنید و بخوانید، ارزشش را دارد!
دوستان، من متوجه شدم که عمده دلیل مخالفت با انتخاب شدن این تصویر به عنوان نگارهٔ هفته ناآشنایی کاربران از متن این اعلامیه و تاثیر شگرفی است که در دنیا ایجاد کرد، من به متن ترجمه شدهٔ این اعلامیه دسترسی دارم و آن را ویکی‌نبشته (درست می‌گویم؟) قرار خواهم داد، مقالهٔ آن را نیز به حد قابل قبولی گسترش خواهم داد. اما فعلا توضیحات مختصری راجع به این اعلامیه می‌دهم؛ شاید نظر دوستان برگشت:
چهارم ژوئیه ۱۷۷۶، با تصویب اعلامیهٔ استقلال ایالات متحدهٔ آمریکا که به منظور اعلام آزادی و استقلال مهاجرنشین‌های متحد (مستعمره ‌نشین‌های متحد) و رهایی از قید تعهد به بریتانیا و گسستن هر گونه پیوند سیاسی با بریتانیا بود، به عنوان روز استقلال و تولد ایالات متحدهٔ آمریکا شناخته می‌شود حال آن‌که بایست دوم ژوئیه که قطنامهٔ لی به تصویب کنگره رسید، روز استقلال آمریکا شمرده شود. قطعنامهٔ لی استقلال آمریکا را متضمن می‌شد ولی وظیفهٔ اعلامیهٔ استقلال تنها رساندن پیام تولد آمریکا به جهانیان بود. بنابراین شاید این سوال برای شما هم پیش بیاید که چرا این اعلامیه آن‌قدر نزد مرد آمریکا اهمیت دارد که به جای قطعنامهٔ لی، سالروز تصویب آن را به عنوان روز ملی خود انتخاب کرده‌اند؟
بنیانگذاران آمریکا در شور و اشتیاقشان برای عدالت، آزادی و استقلال حقایق اخلاقی ژرفی را بیان کردند که ظرفیت کاربرد برای همهٔ مردمان و کشورها را در همهٔ اعصار دارند. این را به وضوح از عبارت آغازین جفرسون می‌توان دریافت: «آن‌گاه که در گذار رخدادهای انسانی» او مبارزهٔ آمریکاییان را در قالب رخدادهای «انسانی»، نه صرفا «آمریکایی» یا «انگلیسی زبانان»، قرار داد. به همین سیاق، عبارات «اعلامیه» از قوانین بریتانیا و آمریکا فراتر رفت و از «قوانین طبیعت و خدای طبیعت» یاری خواست. چنان‌که هنری اس. کوماگر، تاریخدان برجستهٔ آمریکایی، خاطرنشان می‌کند: «هیچ سند سیاسی دیگر قرن هجدهم چنین هدف گسترده‌ای را اعلام نکرد؛ هیچ سند سیاسی دیگر روزگار خود ما ایالات متحده را چنین جسورانه با تاریخ جهانی و نظام کیهانی پیوند نمی‌دهد.»
اعلامیه، افزون بر اعلام چندین حق و قانونِ انسانیِ موردِ پذیرشِ عمومی با بیانی شورانگیز، به دقیق‌ترین و پرجاذبه‌ترین مبنای منطقی برای برپایی حکومت دموکراتیک نیز تبدیل شد. در عباراتی چون «همهٔ انسان‌ها برابر آفریده شده‌اند»، «قانون سلب ناشدنی»، و «حکومت‌ها...اختیارات به‌حق خود را از رضایت حکومت‌شوندگان می‌گیرند»، اعلامیه به طور ضمنی می‌رساند که دموکراسی نه تنها پسندیده، بلکه هم‌چنین بهترین و عادلانه‌ترین نظام در دسترس بشریت است. این اعلامیه در زمانی صادر شد که هیچ دموکراسی راستین دیگری در زمین وجود نداشت و جهانیان سال‌های سال بود که به خودکامگی و استبداد حاکمانشان منفعلانه می‌نگریستند (هر چند حکومت بریتانیا دست‌کم تا حدی دموکراتیک بود)
خود جفرسون پنجاه سال بعد از نگاشتن این اعلامیه آن را چنین توصیف می‌کند:
«شاید این اعلامیه برای برای جهان نشانهٔ برانگیختن انسان‌ها به گسستن زنجیرهایی باشد که در لوای آن نادانی و خرافه‌پرستی راهبانه، آن‌ها را قانع کرده باشد که چشم‌های خود را ببندند؛ و موجب شود که برکات و امنیت خودمختاری را پذیرا شوند؛ و به باور من (در بعضی نقاط زودتر و در برخی دیرتر، اما سرانجام در همه‌جا) چنین خواهد شد. آن نظامی که ما جایگزین کرده‌ایم، اختیار آزاد به اِعمال نامحدود خرد و آزادی اندیشه را احیا می کند. همهٔ چشم‌ها به حقوق بشر باز شده یا دارد می‌شود. گسترش عمومی نور علم هم‌اکنون این حقیقت ملموس را بر هر دیده‌ای آشکار کرده‌است که تودهٔ انسان‌ها با زینی بر پشتشان به دنیا نیامده‌اند، عدهٔ قلیلی صاحب امتیاز چکمه‌پوش و مهمیزدار نیز با آمادگی سوار شدن بر آن‌ها پا به این‌جهان نگذاشته‌اند...این‌ها زمینه‌های امیدواری برای دیگران است.»
از آن‌جا که گویا روده‌درازی کرده ام لیست‌وار به تاثیراتی که این اعلامیه بر جهان گذاشته‌است اشاره می‌کنم:
  • انقلاب فرانسه. چهاردهم ژوئیه که روز ملی فرانسه است مردم فرانسه با الگو قرار دادن این اعلامیه به سوی زندان باستیل حرکت کردند و آن را تسخیر کردند. این الگو قرار دادن، در قیام دوم فرانسه به سال ۱۸۴۸ نیز دوباره تکرار شد و البته موجب قیام‌های زنجیره‌وار در اتریش، ایتالیا، آلمان، مجارستان و ... شد که از این لحاظ بسیار به «بهار اعراب» شباهت دارد.
  • انقلاب ونزوئلا به رهبری فراچنسکو دو میراندا
  • حرکت‌های آزادی‌خواهانه در آرژانتین (۱۸۱۶)، لیبریا (۱۸۴۷)، فیلیپین (۱۹۴۶)
  • شکل دادن زیربنای نظام سرمایه داری و اقتصاد آزاد
  • زمینه‌سازی برای انقلاب دوم آمریکا (جنگ داخلی) و الغای برده‌داری
  • زمینه‌سازی برای حرکت‌های برابری‌خواهانهٔ زنان (که در سال ۱۹۲۰ اصلاحیهٔ نوزدهم قانون اساسی آمریکا این حق را به زنان اعطا کرد)
  • زمینه‌سازی برای اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر و شکل دادن به منشور سازمان ملل متحد.
بنابراین شاید نام این اعلامیه، استقلال آمریکا را نشان دهد ولی هدف آن به ارمغان آوردن آزادی و برابری برای همهٔ جهان است. شاید متن آن به زبان انگلیسی باشد ولی مخاطبانش تنها انگلیسی‌زبانان نیستند بلکه همهٔ بشریت است.
میراث زنده، ماندگار و نیرومند «اعلامیه» چنین است که مبارزه در راه تبدیل آرمان‌های آن به واقعیت هرگز پایان نخواهد یافت تا زمانی که همهٔ مردم در همه‌جا از برابری راستین و کامل برخوردار شوند. آبراهام لینکلن به این هدف الهام‌بخش توجه داشت زمانی که می‌گفت:
«انقلاب آمریکا به جدایی مهاجرنشینان از سرزمین مادری منحصر نبود، بلکه حامل آن گرایشی در اعلامیهٔ استقلال بود که نه تنها به مردم این کشور آزادی بخشید، بلکه به تمام جهان برای تمام دوران آینده امید ارزانی داشت، آن گرایشی که نوید می داد که به وقت خود، بارها از دوش همهٔ انسان‌ها برداشته خواهد شد و از فرصت برابر برخوردار خواهند گشت. این گرایشی است که در اعلامیهٔ استقلال گنجانده شده‌است.»
نقل قول‌ها از کتاب اعلامیهٔ استقلال آمریکا اثر دان ناردو، انتشارات ققنوس عینا برداشته شده‌اند. رازقنــدی (بحث) ‏۲۹ ژوئن ۲۰۱۱، ساعت ۲۰:۰۸ (UTC)[پاسخ]
خوشبختانه متن این اعلامیه در ویکی نبشته موجود است البته من آن را در ویکی‌فا هم خواهم گنجاند. (همانند ویکی‌انگلیسی) رازقنــدی (بحث) ‏۲۹ ژوئن ۲۰۱۱، ساعت ۲۳:۰۵ (UTC)[پاسخ]