ویکی‌پدیا:فارسی خوانا و رسا

نقشه‌ای از جهان فارسی‌زبان
  زبان رسمی
  زبان دوم
  جوامع بزرگ فارسی‌زبان

ویکی‌پدیای فارسی، دانشنامهٔ بزرگ برخط زبان فارسی از زبان‌های هندواروپایی است. رویکرد نویسندگان، باید با نگاهی به بستر و زمینهٔ مقاله و واژه‌های رنگارنگ فارسی، بر این باشد که نوشتار برای مردمان کشورهای ایران، افغانستان، تاجیکستان و ازبکستان و دیگر فارسی‌زبانان جهان که به فارسی سخن می‌گویند یا می‌نویسند، در پایه‌های گوناگون آموزشی و با همهٔ رده‌های دانش و آگاهی، به آسانی خواندنی باشد و نوشتار یکنواخت و خسته‌کننده نباشد و همچنان از ساختارهای دستوری و رنگامیزی آواشناسی فارسی دور نشود.

برتری واژگان فارسی بر وامواژه‌های زبانهای دیگر مانند عربی، انگلیسی یا دیگر زبان‌ها، نباید بازدارندهٔ خواننده از روشنی و خوش‌خوانی مقاله باشد و ازاین‌رو باید در گزینشِ واژه‌های پرکاربرد و امروزی و جاافتاده یاری گرفت؛ و این رویکرد با همگرایی و اجماع کاربران، پشتیبانی می‌شود. با این همه، هیچ بایستگی و باری بر دوش کاربران، برای فارسی نوشتن/سازی نوشتار نباید باشد؛ گرچه نرخ بالای کاربرد واژگان عربی به‌هیچ‌روی پسندیده نیست؛ اما اگر کاربری در این راستا دست‌به‌کار شد و نوشتار هنوز خوانا و رسا بود، از وی پشتیبانی خواهد شد.

اجماع و همگراییِ کاربران نیز همواره می‌تواند برای مقاله‌های گوناگون، نمونه به نمونه، رای‌گیری کند؛ گرچه اجماعی کوچک، مانند اجماع دو کاربره باشد.

کاربرد واژگان ویرایش

  1. برتری واژه‌های فارسی بر عربی یا دیگر زبان‌ها، اگر از آسانی دریافت و خوانایی نکته‌ها و نوشتار کم نکند، سفارش شده و زمینه‌ای برای پشتیبانی اجماع کاربران، خواهد بود.
  2. اگر واژه ای از زبان دیگری می‌خواهد به درونِ مقاله‌ها بیاید، نخست بررسی کنید که پرکاربرد باشد و توانایی دریافت و خوانایی را کاهش ندهد. در این نمونه‌ها، اگر واژه‌های فارسی دیگری برای جایگزینی درمیان هستند که پرکاربرد اَند، برتری کاربرد را بر آنان بگذارید.
  3. واژه‌های پیشنهادی فرهنگستان زبان و ادب فارسی ایران و بخش زبان فارسی آکادمی علوم افغانستان در مقاله‌های وابسته به این کشورها، همواره در برابرِ واژگان همانند خود، برتری دارند.
  4. اگر واژه‌ای برابر فارسی ندارد و نمی‌توان در منابع پذیرفتهٔ فارسی برابرِ آن را یافت، از ویکی‌پدیا:زبان و زبان‌شناسی بهره ببرید.
  5. به بهانهٔ کاربردِ بیشتر، واژگان عربی را جایگزین برابرهای فارسی نکنید. برای نمونه، خود واژه «کاربرد» ممکن است در برابر «استفاده» قرار گیرد و در جستجوی گوگل به نظر آید «استفاده» گسترش بیشتری دارد. اما کاربرد، از کار+برد تشکیل شده‌است و برای یک شخص فارسی‌زبان، همواره قابل درک است و او را یاد «به کار بردن» می‌اندازد.(تنها یک نمونه است)

دستور زبان ویرایش

با اینکه کمتر پیش می‌آید، شاید کاربرانی در نوشتار خود، از دستور زبان فارسی پیروی نکنند. این کاربران، شاید از گویشوران دیگر زبان‌ها باشند یا حتی از ویکی‌پدیای دیگری برای ویرایش خُرد خود در ویکی‌پدیای فارسی آمده باشند. در این‌جاها، نیاز است بی‌آنکه کاراییِ بندها دگرگون شود، آنان را درست کرده و کاربر را از نارسایی و نادرستیِ نوشتار آگاه ساخت. اگر نمونه‌ها بهبودیافتنی نیستند یا نشدند، می‌توان بر پایهٔ روال و سیاست یکنواخت حذف و نگهداری مقاله‌ها، پیش رفت. کاربرانی که زبان فارسی زبان مادری آنان است، شاید الگویی برای آگاهی‌رسانی این، در صفحه کاربری خود جای دهند که در این نمونه‌ها، به‌کارمی‌آید. یکی از ریشه‌های این گونه پیشامدها، ترجمه‌های نه‌چندان درست و گرته‌برداری دستوری از زبان خاستگاه (به‌ویژه ویکی‌پدیای انگلیسی) است.

دستگاه گرداننده زبان (فعل) ویرایش

"نخست اینکه، دستگاه گردنده و گردانندهٔ زبان (یعنی فعل) در زبان فارسی فلج شده‌است (گویا ویروس تعرب نخست به سلسله اعصاب زبان حمله می‌کند). ما بجای تمام یا بیشتر فعلهای بسیط و صرف شدنی فارسی فعلهای ترکیبی زشت و ناهنجار و دست – و – پاگیر بکار می‌بریم که نه تنها صرف آنها دشوار است، بلکه مشتق سازی از آنها و ساختن انواع ترکیبهای لازم از آنها ناشدنی است. نتیجهٔ اینگونه رفتار با زبان این بوده‌است که فعلهای بسیط و زیبا و اشتقاق‌پذیر فارسی را فراموش کرده‌ایم (مانند شکیبیدن و شگفتیدن و پناهیدن، و ده‌ها مانند آنها) یا به حوزهٔ زبان ادبی و شاعرانه تبعید کرده‌ایم (مانند گسیختن و رهیدن و شتافتن، و ده‌ها مانند آنها و بجای آنها «منقطع کردن» و «استخلاص حاصل نمودن» و «تعجیل نمودن» را به کار برده‌ایم!) یا به قیاس همین فعلهای ترکیبی فعلهای ساده فارسی را به صورت ترکیبی بکار برده‌ایم و به جای «کوشیدن» گفته‌ایم «کوشش به عمل آوردن» و حتا گاهی این کار را هم نکرده‌ایم و به جای «ربودن» گفته‌ایم «سرفت بعمل آوردن» !"[۱]

  • فعل بسیط فارسی به فعل‌های ترکیبی برتری دارد.

جایگزینی واژگان ویرایش

بیشتر واژه‌های پرکاربرد عربی با برابر یا جایگزین آن‌ها، در مقالهٔ فهرست واژگان فارسی از منشأ عربی در دسترس هستند.

نمونه‌ها ویرایش

در این بخش، بر پایهٔ اندازهٔ کاربرد، شناس بودن میان فارسی‌زبانان و برابرهای پیشنهادی، نمونه‌هایی آورده شده‌است. نکته این است که برخی از نمونه‌ها، شاید در مقاله‌هی کشوری ویژه، کاربردی باشند.

این نمونه‌ها را پشتیبانی برای درست نشان دادن گفتار خود، در ناسازگاری‌ها، بهره نگیرید.

این جایگزینی‌ها نادرستند:

  1. پاساژ (فرانسوی): تیمچه. چرایی: در این سالها واژه «مرکز خرید» کاربرد بیشتری یافته‌است.
  2. رشتهٔ علوم انسانی: رشتهٔ دانش‌های مردمی. چرایی: رشتهٔ علوم انسانی، امروزه کاربرد کشوری و دانشگاهی دارد و به گروهی از رشته‌های دانشگاهی گفته می‌شود که دربرگیرنده بررسی و پژوهش دربارهٔ مردم (به گونهٔ تکی و گروهی) و پدیده‌های وابسته به آن است. همچنین یکی از رشته‌های دانشگاهی است که زبانزدی ویژه شمرده می‌شود. اگر همچون نام کشوری و دانشگاهی آن با پیشوند «رشته» به‌کاررود برای پیشگیری از سردرگمی ناگزیر همچنان از همان سیمای همگانی کشوری بهره می‌بریم. زبانزدهای ویژه را بی همگرایی و اجماع کاربران، نمی‌توانید به‌این‌گونه، جایگزین کنید.

این جایگزینی‌ها درستند:

  1. اس‌ام‌اس: پیامک
  2. بین: میان
  3. سارق: دزد
  4. لهجه: گویش
  5. ابداع: آفریدن، نوآفریدن، آفرینش، نوآوری
  6. اتوماتیک: خودکار
  7. اختلاط: درهمی، درآمیختگی، آمیزه
  8. ارتعاش: لزرش، تکان
  9. استراق سمع: شنود
  10. اصرار: پافشاری
  11. عقیده: باور
  12. علائم: نشانه‌ها
  13. علم: دانش
  14. علنی شد: آشکار شد
  15. علی‌الخصوص: به‌ویژه
  16. عواقب: پیامدها
  17. عودت دادن: پس دادن/فرستادن
  18. غالبا: بیشتر
  19. غیرقابل‌ارجاع: برگشت‌ناپذیر
  20. غیرقابل‌قبول: نپذیرفتنی
  21. فاکس: دورنگار
  22. فعلی: کنونی، امروزی
  23. فقدان: نبود
  24. فلش: پیکان
  25. قبیح: زشت، زننده
  26. قطع کردن: بریدن
  27. قلاع: دژها
  28. قیّم: سرپرست
  29. کسوف: خورشیدگرفتگی
  30. کفایت: بسنده-بسندگی
  31. لااقل: دست‌کم
  32. لایق: شایسته، سزاوار
  33. لذیذ: خوشمزه
  34. مهیا: آماده
  35. مواجه: روبرو
  36. موقع: هنگام

اجبار نیست ویرایش

همینکه نوشتار روی‌هم‌رفته، قابل فهم باشد، بس است و هیچ اجباری نیست که کاربران، حتماً از واژگان فارسی استفاده کنند. اما اگر کاربر یا شخص دیگری برای فارسی‌سازی و اصلاح نوشتار اقدام کرد و مطالب هنوز خوانا و قابل درک بودند، نباید ویرایش وی واگردانی شود. اجماع کاربران، حتی اجماع‌های کوچک دو نفره، می‌توانند برای مقالات، به صورت موردی تصمیم بگیرند. اگرچه، ویکی‌پدیا:اجماع همواره به روال همیشگی خود، در این نمونه‌ها نیز، اجرایی است.

نکته‌ها ویرایش

  1. اگر پیرامون به‌کارگیری واژه یا زبانزدی به گونهٔ نمونه‌وار، اجماع بدست آمده باشد، دیگر دربرگیرندهٔ مرزبندی‌ها و شیوه‌نامه‌های این صفحه نمی‌شود.
  2. اگر می‌خواهید اندازهٔ کاربرد واژه‌ای عربی را بسنجید، و برای‌نمونه واژهٔ جایگزین، عربی است هنگام جستجوی گوگل باید از یک یا دو حرف اضافهٔ خاص زبان فارسی هم استفاده کرد تا صفحات عربی را در برنگیرد. برای‌نمونه دربارهٔ چامه و شعر اگر در گوگل جستجو کنیم: برای «چامه» ۶۹۴ صفحه در نتیجهٔ جستجو می‌آید. برای «شعر از را به» ۶۷۴۰۰۰ صفحه.

جستارهای وابسته ویرایش

  1. بازاندیشی زبان فارسی، داریوش آشوری