ویکیپدیا:نظرخواهی/تغییر نام پترولر
بحثی که در ادامه میآید در راستای پیشنهاد مطرح شده برای تغییر نام پترولر صورت گرفته است. لطفاً در آن تغییری ایجاد نکنید. موارد دیگر را میتوانید در صفحات بحث و یا برای رسیدگی مجدد در تابلوی اعلانات مدیران مطرح کنید. در هر صورت ویرایش دیگری بر روی این صفحه انجام ندهید.
نتیجهٔ بحث چنین بود:تغییر به گشتزن.
پترولر واژهای بیگانه و ناآشناست که در زبان فارسی کاربرد چندانی ندارد. این واژه به افرادی که دارای دسترسی گشت هستند اطلاق میشود. پیشنهاد شدهاست که این واژه با یک واژهٔ فارسی مناسب عوض شود. توجه داشته باشید که این صفحه، یک نظرخواهی صِرف نیست و باید نظر شما مستدل باشد.
:مطابق جمعبندی رأیگیری گزینه «گشتزن» گزینه رأیآورده شد.
فهرست
دربارهٔ تغییر نام پترولر که واژهای بیگانه و ناآشنا است، من واژهٔ «گشتبان» را پیشنهاد میکنم چون کاملاً فارسی است، معنا را به خوبی میرساند، خوشآهنگ است، از نظر ساختی و معنایی مانند واژههای مصطلح نگهبان و پاسبان است و چون بان به معنای نگهدارنده و محافظ است کاملاً مناسب به نظر میرسد. --محسن عبدالهی ۱۱ آذر ۱۳۸۸، ساعت ۰۷:۲۷ (زهج)
- به نظرم اصلاً همان پاسبان خوب است. راستی به مأموران گشت ارشاد چه میگویند (مسلماً جز «مأمور گشت ارشاد»)؟ «گشتی»؟. آن هم میتوان گفت. بهآفرید ۲ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۳۱ (UTC)[پاسخ]
- پاسبان هم خوب است اما چون تا حدودی جنبهٔ پلیسی دارد و شغل خاصی است برای ویکی زیاد مناسب نیست. و از سوی دیگر با استفاده از واژهٔ «گشتبان»، هم از واژهٔ گشت که به این کار مربوط است استفاده کردهایم و هم از طریق واژهسازی به غنای زبان فارسی کمک کردهایم (خوشبختانه در حیطهٔ مسائل ویکی اجازهٔ واژهسازی داریم). به قول شما فزونباری معنایی (استفاده از یک واژه برای چندین چیز) در فارسی به حد خطرناکی رسیدهاست پس بهتر است واژههایی تماماً فارسی برای مسئولیتهای ویکی بسازیم. مردم هم به مأموران گشت ارشاد، معمولاً میگویند گشتارشادی! --محسن عبدالهی ۱۱ آذر ۱۳۸۸، ساعت ۰۷:۴۸ (زهج)
- من با واژهٔ پیشنهادی جناب عبدالهی موافقم. واژه هم از نظر معنا و هم زیبایی مناسب است.-- Phobia ☻☺ ۲ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۵۵ (UTC)[پاسخ]
- خطاب به محسنخان عبداللهی: من از این جهت با برساختن واژهای خاص ویکی چندان موافق نیستم (البته مخالف جدی هم نیستم) که پاترول کاریاست واقعی در جهان بیرونی. یا به قول شما شغل خاصیاست. حال اگر ما هم برای این شغل واژهای در زبان فارسی میداریم بهتر است همان را استعمال کنیم (چنان که انگلیسیزبانان کردهاند) وگر نمیداریم واژهای نو وضع میتوانیم کرد. بهآفرید ۲ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۳۶ (UTC)[پاسخ]
- من در بالا هم گفتم به نظر من ویکیبان خوب است چون اولا مخصوص پاسبانی از ویکی است دوما القای معنی گشت ارشاد یا پاسدار یا پلیس را ندارد.--دوستدار شما ArashAseبحث
۱۱ آذر ۱۳۸۸
۲ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۳۶ (UTC)[پاسخ]
- من در بالا هم گفتم به نظر من ویکیبان خوب است چون اولا مخصوص پاسبانی از ویکی است دوما القای معنی گشت ارشاد یا پاسدار یا پلیس را ندارد.--دوستدار شما ArashAseبحث
- خطاب به محسنخان عبداللهی: من از این جهت با برساختن واژهای خاص ویکی چندان موافق نیستم (البته مخالف جدی هم نیستم) که پاترول کاریاست واقعی در جهان بیرونی. یا به قول شما شغل خاصیاست. حال اگر ما هم برای این شغل واژهای در زبان فارسی میداریم بهتر است همان را استعمال کنیم (چنان که انگلیسیزبانان کردهاند) وگر نمیداریم واژهای نو وضع میتوانیم کرد. بهآفرید ۲ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۳۶ (UTC)[پاسخ]
- من با واژهٔ پیشنهادی جناب عبدالهی موافقم. واژه هم از نظر معنا و هم زیبایی مناسب است.-- Phobia ☻☺ ۲ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۵۵ (UTC)[پاسخ]
- واژه پاترول بنده را به یاد پاترولهای دو دری میاندازد که مصرف سوخت بالایی هم دارند. به جای این وازه پرمصرف از AUDI استفاده شود بهتر است.(مزاح) اما بنده نیز با واژه گشتبان و/یا پاسبان موافقم.--پسرآمل∞ ۲ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۰۹ (UTC)[پاسخ]
- پاسبان هم خوب است اما چون تا حدودی جنبهٔ پلیسی دارد و شغل خاصی است برای ویکی زیاد مناسب نیست. و از سوی دیگر با استفاده از واژهٔ «گشتبان»، هم از واژهٔ گشت که به این کار مربوط است استفاده کردهایم و هم از طریق واژهسازی به غنای زبان فارسی کمک کردهایم (خوشبختانه در حیطهٔ مسائل ویکی اجازهٔ واژهسازی داریم). به قول شما فزونباری معنایی (استفاده از یک واژه برای چندین چیز) در فارسی به حد خطرناکی رسیدهاست پس بهتر است واژههایی تماماً فارسی برای مسئولیتهای ویکی بسازیم. مردم هم به مأموران گشت ارشاد، معمولاً میگویند گشتارشادی! --محسن عبدالهی ۱۱ آذر ۱۳۸۸، ساعت ۰۷:۴۸ (زهج)
بنده بدین دلیل ویکیبان رو پیشنهاد کردم چون کاربران دارای این دسترسی دقیقا کار نگهبانی از ویکی را انجام میدهند و واژه ایست مخصوص ویکی (مانند ویکیبد). گشتبان و پاسبان آدم رو به یاد گشت ارشاد، کمیتههای اول انقلاب، پاسبان بداخلاق محله و... میاندازد و حتی به نظر شخصی بنده دارای بار معنایی منفی است. ولی در ویکیبان هم از پسوند بان فارسی استفاده شده و هم تعریف شغلی مشخصی دارد(نگهبانی از ویکی).--دوستدار شما ArashAseبحث۱۲ آذر ۱۳۸۸
۳ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۲۵ (UTC)[پاسخ]
درضمن همینجا بیشنهاد میکنم دوستانی که مایل هستند الگوی کاربری برای این دسترسی ساخته و پیشنهاد دهند تا کاربران دارای این دسترسی در صورت تمایل در صفحه کاربری استفاده کنند.--دوستدار شما ArashAseبحث۱۲ آذر ۱۳۸۸
۳ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۲۷ (UTC)[پاسخ]
- واژههایی مانند پاسبان و گشتی بار پلیسی دارند اما «گشتبان» واژهای نوساختهاست که برای این مسئولیت ویکی ساخته شدهاست و باعث غنای واژگانی زبان فارسی میشود. متأسفانه در زبان فارسی برای چیزهای مختلفی، فقط یک واژه استفاده میشود و این باعث ابهام میگردد. ما میتوانیم در حیطهٔ مسائل ویکیایی، واژههایی فارسی و مناسب بسازیم تا از واژهای پیشین استفاده نکرده باشیم و خوانندگان را دچار ابهام نکنیم. همچنین لازم نیست از انگلیسیزبانان تقلید کنیم و مانند آنان از واژههای پیشساخته استفاده کنیم (هر زبانی مقتضیات خاص خود را دارد). ویکیبان هم چون ممکن است به مدیران هم اشاره داشته باشد و هم این که واژهٔ ویکی را دارد مناسب نیست؛ دربارهٔ ویکیبد، چون این واژه به مسئولیتی در بنیاد ویکی اشاره دارد مناسب است. «گشتبان» واژهای کاملاً فارسی، معنادار، قابل فهم و زیبا است و مهمتر از آن، واژهٔ «گشت» که به این مسئولیت مربوط میشود را نیز در خود دارد. --محسن عبدالهی ۱۲ آذر ۱۳۸۸، ساعت ۰۸:۲۳ (زهج)
نام نگاهبان پیشنهاد من است چراکه اینگونه کاربران باید نگاهشان پیوسته بر قامت رعنای مانیتور باشد. --Rock On ۳ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۳۵ (UTC)[پاسخ]
- کاملا با شما موافقم اما از آنجا نگاهبانی معنایی عام دارد، بنده به تاصی از فعل نگاهبانی، ویکیبانی را که در واقع معنای خاص نگاهبانی برای ویکی دارد، پیشنهاد کردم.--دوستدار شما ArashAseبحث
۱۲ آذر ۱۳۸۸
۳ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۴۲ (UTC)[پاسخ]
ویرایشبان هم میتواند به کسی گفته شود که بر ویرایشها نگاهبانی میدارد. اما اگر ویکیپدیا را رسانه بدانیم در هر رسانهای ویراستاری هست که وظیفه اش همین نگاهبانی مطالب و ویرایش و تصحیح آنهاست از این رو ویراستار هم چندان بیراه نخواهد بود. --Rock On ۳ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۵۲ (UTC)[پاسخ]
ptroller هممعنی watcher یا watchman هم هست. همان نگهبان شاید معادل این کلمه باشد. ولی مسئله اینجاست که این نام آدم را یاد چیزهای دیگر میاندازد و دوستان گفتند قصد ساختن واژهٔ جدید دارند.--Phobia ☻☺ ۳ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۵۹ (UTC)[پاسخ]
- با اجازه دوستان، من واژه ویکیگشت را پیشنهاد میدهم.--Nshervsampad ۵ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۱۹ (UTC)[پاسخ]
- به نظرم نباید از واژهٔ بیگانه و محدود «ویکی» استفاده کرد و استفاده از واژههای آماده و ابهامآمیز مانند پاسبان، نگهبان، پاسدار و غیره هم درست نیست. گشتزن هم به نظرم ناخوشایند و زننده است. بهتر است برای برخی از مسئولیتهای ویکی (که دو سه تا بیشتر نیستند)، واژهسازی کنیم تا هم به زبان فارسی کمک کرده باشیم و از فزونباری معنایی هم دوری کرده باشیم. --محسن عبدالهی ۱۸ آذر ۱۳۸۸، ساعت ۱۰:۴۶ (زهج)
- فکر کنم زمان نظر خواهی خیلی طولانی شده دیدم یکی دوتا از اسامی بیشترین مقبولیت را داشت فکر کنم با این میزان آرا تغییر نام موردی نداشته باشد--◄حامد/بحث)۲۲ آذر ۱۳۸۸ ۱۳ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۳۹ (UTC)[پاسخ]
- به نظرم نباید از واژهٔ بیگانه و محدود «ویکی» استفاده کرد و استفاده از واژههای آماده و ابهامآمیز مانند پاسبان، نگهبان، پاسدار و غیره هم درست نیست. گشتزن هم به نظرم ناخوشایند و زننده است. بهتر است برای برخی از مسئولیتهای ویکی (که دو سه تا بیشتر نیستند)، واژهسازی کنیم تا هم به زبان فارسی کمک کرده باشیم و از فزونباری معنایی هم دوری کرده باشیم. --محسن عبدالهی ۱۸ آذر ۱۳۸۸، ساعت ۱۰:۴۶ (زهج)
رأیگیری
ویرایش- موافق
- ۱. موافق- در بالا نظر و دلیلم را گفتم.--Phobia ☻☺ ۳ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۰۹ (UTC)[پاسخ]
- ۲. موافق اینکه برخی دوستان میگویند که گشتبان بیمعنی است یا تکرار یک معنا است چرا به نگهبان و پاسبان توجه نمیکنند که نگه و پاس نیز هممعنا و نزدیک به بان هستند اما این واژهها مدتهاست که در زبان فارسی استفاده میشود. همچنین دوستان توجه کنند که گشتبان یک واژهٔ نوساختهاست که در جای دیگری استفاده نشدهاست و دارای ابهام یا سوءبرداشت نخواهد شد و به این جهت آن را پیشنهاد کردم که از واژههای آماده استفاده نکنیم و واژهای برای یکی از مسئولیتهای ویکی ساخته باشیم و به غنای واژگانی زبان فارسی کمک کرده باشیم. و در عین حال از فزونباری معنایی (استفاده از یک واژه برای چندین چیز) که متأسفانه در فارسی فراگیر است دوری کرده باشیم. --محسن عبدالهی ۱۳ آذر ۱۳۸۸، ساعت ۰۱:۲۸ (زهج)
- مخالف
- ۱. مخالف- یک لحظه اندر معنی این عبارت تفکر کنید.--Nshervsampad ۳ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۴۷ (UTC)[پاسخ]
- جناب Nshervsampad، نظرتان باید مستدل باشد. --محسن عبدالهی ۱۳ آذر ۱۳۸۸، ساعت ۰۱:۳۱ (زهج)
- ۲. مخالف-گشتبان مانند این است که بگوییم پیامبر در سال عامالفیل بدنیا آمد(در سال سال فیل). یعنی هم گشت و هم بان در این ترکیب تقریبا یک معنی را میدهند. پسوند بان در زبان فارسی باید با پیشوند اسم مکان یا چیزی بیاید مانند ساربان(نگهبان شتر)، دریابان(نگهبان دریا)، گروهبان(نگهبان گروه)، دربان(نگهبان در)، دژبان(نگهبان دژ)و.. از آنجا که گشت خود فعل است، ترکیب آن با بان ترکیبیست که طبق قوائد زبان فارسی صحیح نمیباشد. عشایر بختیاری به کسی که برای مواظبت از زمینهایشان پول میگیرد، دشتبان(نگهبان دشت) میگویند. باز میبینیم که بان با اسم مکان خاصی ترکیب شده نه فعل. از آنجا که ویکی هم اسم مکان و فضای عملیاتی خاصی است پس ترجیحا ویکیبان بهتر است.--دوستدار شما ArashAseبحث
۱۲ آذر ۱۳۸۸
۳ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۰۶ (UTC)[پاسخ]- حرف شما متین، ولی ویکیبان به مدیران شایسته تر است تا پاترولرها. نامی را پیشنهاد دهید که به گشت و اینها مربوط باشد.--Phobia ☻☺ ۳ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۱۹ (UTC)[پاسخ]
در حال حاضر واژه مدیر کاملا بر قامت مدیران گرامی نشستهاست. برای مدیران باید واژه ساخت که تداعی کنندهٔ مدیریت باشد نه نگهبانی. ویکیبان تداعی کنندهٔ نگهبانی است که در اصل وظیفهٔ پاترولرهاست.--دوستدار شما ArashAseبحث۱۲ آذر ۱۳۸۸
۳ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۲۵ (UTC)[پاسخ]
- آخر کلمهٔ مدیر اصلا بازگو کنندهٔ وظیفهٔ Sysopها نیست. البته این نظر من است.--Phobia ☻☺ ۳ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۲۹ (UTC)[پاسخ]
- چرا؟ طبقه ترجمه نارسیس، Sysop به معنی manager of a bulletin board system است یعنی مدیر سیستم تخته بولتن.
- Sysop مخفف system operator است یعنی گردانندهٔ سیستم. مدیریت به نظر من شرح وظایفش در یک سازمان بیشتر از حذف مطالب و محافظت از اسناد و کنترل کار کارکنان باشد. البته همانطور که گفتم این فکر و نظر من است.-- Phobia ☻☺ ۳ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۴۲ (UTC)[پاسخ]
- مدیر ترجمهٔ Admin است. بهآفرید ۴ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۶:۵۳ (UTC)[پاسخ]
- بهآفرید عزیز بنده با وارد کردن عبارت Sysop در Babylon، این عبارت را میگیرم:
- manager of a bulletin board system، operator of a BBS (Computers.اگر بخواهیم تحتاللفظی ترجمه کنیم چه میشود؟--دوستدار شما ArashAseبحث
۱۳ آذر ۱۳۸۸
۴ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۲۰ (UTC)[پاسخ]- من در جایی سامانهبان را پیش نهاده بودم. سامانه سیستم است. نیز دیدهام که عدهای اپراتور سیستم گفتهاند. Sysop کوتاهشدهٔ System operator است. بهآفرید ۴ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۵۹ (UTC)[پاسخ]
- مدیر ترجمهٔ Admin است. بهآفرید ۴ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۶:۵۳ (UTC)[پاسخ]
- Sysop مخفف system operator است یعنی گردانندهٔ سیستم. مدیریت به نظر من شرح وظایفش در یک سازمان بیشتر از حذف مطالب و محافظت از اسناد و کنترل کار کارکنان باشد. البته همانطور که گفتم این فکر و نظر من است.-- Phobia ☻☺ ۳ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۴۲ (UTC)[پاسخ]
- چرا؟ طبقه ترجمه نارسیس، Sysop به معنی manager of a bulletin board system است یعنی مدیر سیستم تخته بولتن.
- ۳. مخالف- کمی در معنی کلمه تفکر کردم. بنظرم ترکیب گشت و بان خیلی نامانوس آمد.--♦ بهزاد مدرس ♦ ب ۴ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۵:۵۱ (UTC)[پاسخ]
- ۴. مخالف گشتبان اولاً به گفته جناب مدرس، خیلی نامانوس است و دیگر اینکه ثقیل است.--♣ محمددین سنچولی ♣ب ۱۲ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۱۹ (UTC)[پاسخ]
- موافق
- ۱. موافق- اگر بخواهیم پاترولر را ترجمه فارسی کنیم. یکی از کلمات معادل همین پاسبان است. من به پاسدار هم رای مثبت میدهم.--♦ بهزاد مدرس ♦ ب ۴ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۵:۵۳ (UTC)[پاسخ]
- ۲. موافق- بنا به دلایل به آفرید البته به عنوان گزینه دوم پس از گشتزن. برخلاف گفتههای بعضی دوستان بار منفی ندارد. من را که یاد اون پاسبان خوش زبون سریال هزار دستان میاندازه.--هریوا ۶ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۲۸ (UTC)[پاسخ]
- ۳. موافق- Patrol یعنی گشتزدن، پاسبانیکردن و patroller یعنی گشتی، پاسبان، گشتزن. یوشیچی تویوهارا ۶ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۵۵ (UTC)[پاسخ]
۴ : موافق--Payamy ۲۴ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۲:۱۰ (UTC)[پاسخ]
- مخالف
- ۱. مخالف-- اصلا مناسب نیست. یاد پلیس میافتند--Phobia ☻☺ ۴ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۰۰ (UTC)[پاسخ]
- ۲. مخالف- با کیا موافقم.--Nshervsampad ۵ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۰۸ (UTC)[پاسخ]
- ۳. مخالف- من هم. امیررضا =) ۵ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۴۲ (UTC)[پاسخ]
- ۴. مخالف پاسبان خوبست اما یاد نظامی گری تداعی میشود.--♣ محمددین سنچولی ♣ب ۱۲ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۱۲ (UTC)[پاسخ]
- موافق
- ۱. موافق--به نظر من ویکیبان خوب است چون اولا مخصوص پاسبانی از ویکی است دوما القای معنی گشت ارشاد یا پاسدار یا پلیس را ندارد.
گشتبان مانند این است که بگوییم پیامبر در سال عامالفیل بدنیا آمد(در سال سال فیل). یعنی هم گشت و هم بان در این ترکیب تقریبا یک معنی را میدهند. پسوند بان در زبان فارسی باید با پیشوند اسم مکان یا چیزی بیاید مانند ساربان(نگهبان شتر)، دریابان(نگهبان دریا)، گروهبان(نگهبان گروه)، دربان(نگهبان در)، دژبان(نگهبان دژ)و.. از آنجا که گشت خود فعل است، ترکیب آن با بان ترکیبیست که طبق قوائد زبان فارسی صحیح نمیباشد. عشایر بختیاری به کسی که برای مواظبت از زمینهایشان پول میگیرد، دشتبان(نگهبان دشت) میگویند. باز میبینیم که بان با اسم مکان خاصی ترکیب شده نه فعل. از آنجا که ویکی هم اسم مکان و فضای عملیاتی خاصی است پس ترجیحا ویکیبان بهتر است.--دوستدار شما ArashAseبحث۱۲ آذر ۱۳۸۸
۳ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۱۳ (UTC)[پاسخ]
- ۲. موافق برای دسترسیهای بالاتر بعدا میگردیم نامهای برازنده تر تر تر... پیدا میکنیم چه اشکال دارد نام این دسترسی با اقتدار به نظر آید؟--◄حامد/بحث)۱۴ آذر ۱۳۸۸-- ۵ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۴:۰۲ (UTC)[پاسخ]
- 3. موافق فکر میکنم وجود واژه «ویکی» در هر نامی که گزینش شود لازم است. «بان» هم خوب منظور کار را میرساند.علی ویکی ۱۲ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۳۱ (UTC)[پاسخ]
- مخالف
- ۱. مخالف- به نظر من این واژه برازنده دسترسیهای بالاتر در ویکی میباشد.--♦ بهزاد مدرس ♦ ب ۴ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۵:۵۵ (UTC)[پاسخ]
- بهزاد جان مدرس به نظر من واژه ویکیبان زیاد برازنده مدیریت نیست چون انسان را یاد دژبان، دربان و... میاندازد که کمی کلاس کاری مدیریت را پایین میآورد. برای مدیریت باید واژهای مانند ویکیبد جست. جدا از همه اینها، بنده به شدت علاقه دارم که نام همه مقامهای ویکی خاص خود ویکی باشد. مانند ویکیبد، ویکیبان، ویکیسالار و.... و از نامها با معانی عام مانند پاسبان، نگهبان و... استفاده نشود.--دوستدار شما ArashAseبحث
۱۳ آذر ۱۳۸۸
۴ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۲۹ (UTC)[پاسخ]
- بهزاد جان مدرس به نظر من واژه ویکیبان زیاد برازنده مدیریت نیست چون انسان را یاد دژبان، دربان و... میاندازد که کمی کلاس کاری مدیریت را پایین میآورد. برای مدیریت باید واژهای مانند ویکیبد جست. جدا از همه اینها، بنده به شدت علاقه دارم که نام همه مقامهای ویکی خاص خود ویکی باشد. مانند ویکیبد، ویکیبان، ویکیسالار و.... و از نامها با معانی عام مانند پاسبان، نگهبان و... استفاده نشود.--دوستدار شما ArashAseبحث
- ۲. مخالف-- به همان دلیل بهزاد--Phobia ☻☺ ۴ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۰۰ (UTC)[پاسخ]
- ممتنع
- ۱. ممتنع ویکیبان نام مناسب و زیبایی است. اما بهتراست برای دیگر ردههای مدیریت استفاده شود.--♣ محمددین سنچولی ♣ب ۱۲ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۳۱ (UTC)[پاسخ]
- مخالف
- ۱. مخالف--Nshervsampad ۴ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۵۰ (UTC)[پاسخ]
- ۲. مخالف-- معنای این واژه به شدت عام است.--دوستدار شما ArashAseبحث
۱۴ آذر ۱۳۸۸
۵ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۱۱ (UTC)[پاسخ] - ۳. مخالف نگاهبان همان نگهبان است که مخالفم!--♣ محمددین سنچولی ♣ب ۱۲ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۰۷ (UTC)[پاسخ]
- مخالف بیربط است!--کمیلبحث ۲۱ مارس ۲۰۱۰، ساعت ۱۰:۳۸ (UTC)[پاسخ]
نکهبان هم بد نیست هم تلفظ سادهای دارد هم عامی تر و معمول تر است--◄حامد/بحث)۱۳ آذر ۱۳۸۸-- ۴ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۳۹ (UTC)[پاسخ]
- مخالف
- مخالف- یک جورایی غیر ویکیایی است.--Nshervsampad ۴ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۵۲ (UTC)[پاسخ]
- مخالف--Phobia ☻☺ ۴ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۰۰ (UTC)[پاسخ]
- مخالف-- معنای این واژه به شدت عام است.--دوستدار شما ArashAseبحث
۱۴ آذر ۱۳۸۸
۵ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۱۱ (UTC)[پاسخ] - مخالف نگهبان، چنگی به دل نمی زند!--♣ محمددین سنچولی ♣ب ۱۲ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۰۳ (UTC)[پاسخ]
- مخالف اصلا معنی را نمیرساند.--کمیلبحث ۲۱ مارس ۲۰۱۰، ساعت ۱۰:۴۰ (UTC)[پاسخ]
- موافق
- ۱. موافق--ماني ۳ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۰۶ (UTC) (این برابر در خارج از ویکی هم برای همین واژه مرسوم است) patrol گشت است و patroller گشتزن.[پاسخ]
- ۲. موافق--گشتبان هم خوب است ولی در دهن نمیگردد.Gire 3pich2005 ۳ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۰۴ (UTC)[پاسخ]
- ۳. موافق--هم مناسب است و هم تلفظش آسان. ما را به یاد وقایع ناگوار نیز نمیاندازد. :)--آبتین ۴ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۵۳ (UTC)[پاسخ]
- ۴. موافق--Phobia ☻☺ ۴ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۰۰ (UTC)[پاسخ]
- ۵. موافق. اولش خودم میخواستم همین را پیشنهاد بدهم که یادم رفت! امیررضا =) ۵ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۴۵ (UTC)[پاسخ]
- ۶. موافق ترکیبات دیگر هم از آن میتوان ساخت مانند دسترسی گشتزنی--هریوا ۶ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۲۸ (UTC)[پاسخ]
- ۷. موافق Patrol یعنی گشتزدن، پاسبانیکردن و patroller یعنی گشتی، پاسبان، گشتزن. یوشیچی تویوهارا ۶ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۵۵ (UTC)[پاسخ]
- ۸. موافق گشتزن نام مناسبی است.--♣ محمددین سنچولی ♣ب ۱۲ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۶:۵۳ (UTC)[پاسخ]
- ۹. موافق بهنظر از بقیه مناسبتر میآید و خوشآهنگ هم هست. Cobain ۱۲ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۲۲ (UTC)[پاسخ]
- مخالف
- ۱. مخالف-من را بیشتر یاد ولگرد میاندازد تا پاترولر!در ضمن از نظر آهنگ زبانی یه جوری است، --Nshervsampad ۵ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۳۹ (UTC)[پاسخ]
با سلام به نظر من دیده بان هم از آن جایی که همیشه کوچکترین حرکت را چک میکند و از بالا و دقت به همه چیز مینگرد و ذاتا نکته بینه پیشنهاد خوبی باشه اما با واژه گشت بان هم موافقم--قاسم منصور ۳ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۰۶ (UTC)[پاسخ]
- مخالف
- ۱. مخالف- دیدهبان هیچ کاری انجام نمیدهد، ولی پاترولرها در صورت نیاز به ویرایش، مانند یک کاربر ویکی به ویرایش مشغول میشوند. این واژه به نظر من دون شان یک کاربر سادهاست، چه برسد به یک کاربری که با رای گیری به چنین سمتی انتخاب شدهاست.--Nshervsampad ۵ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۱۴ (UTC)[پاسخ]
- ۲. مخالف از دیدهبان اینطور تعبیر میشود که میبیند و عملا کاری انجام نمیدهد.--♣ محمددین سنچولی ♣ب ۱۲ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۰۵ (UTC)[پاسخ]
- موافق
- موافق- پاسدار به نظرم از همش خشگل تره و با معنی واقعی [این که در برابر ناملایمات حفاظت میکند] بیشتر هم خوانی دارد (پسبان=«آدمو یاد عصر قاجار میندازه»، ویکیبان=«بدک نیست»، نگاهبان=«بده-تو دهن نمیچرخه-»، گشتزن=«اصلا مناسب نیست بیشتر بهش میخوره که یک جمله باشه تا یک کلمه»، گشتبان=«این هم مثل این میمونه بگیم کسایی اند که کسای را که گشت میزنن را اینها میگردن ماجرای همون گشتی که کروبی میخواست بزاره که به گشت ارشاد گیر بده»)--◄حامد/بحث)۱۲ آذر ۱۳۸۸-- ۳ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۴۷ (UTC)[پاسخ]
- آقاجان خواهشا نترسانیده مان. مردتنها ۳ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۵۸ (UTC)[پاسخ]
- آقا محسن به نظر من اگر عدهای اسم هویج را خیار گذاردند که ما نباید به عشق خیار هویج بخوریم_اگر عدهای نام خود را پاسدار گذاردن معنی پاسدار که عوض نمیشود_(البته این نظر شخصی من بود)--ارادتمند ◄حامد/بحث)۱۲ آذر ۱۳۸۸-- ۳ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۰۸ (UTC)[پاسخ]
- شوخی کردم قربان. جسارت نشود مردتنها ۳ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۵۳ (UTC)[پاسخ]
- آقا محسن نظر شما رحمت است (چوبکاری نفرمایید)--◄حامد/بحث)۱۳ آذر ۱۳۸۸-- ۴ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۶:۲۴ (UTC)[پاسخ]
- حامد عزیز، مسلما خر هم معنی بزرگ میدهد، اما به خوبی میدانید که خر در زبان فارسی معنی نفهم یا خنگ را در بر دارد و کسی از آن به عنوان بزرگ یاد نمیکند و شما هم دقیقا هیچ وقت به هیچ کس نمیگویید، خدمت خر عزیزم عرض کنم(!)، این دقیقا مصداق پاسدار است و آن مثال هویج و خیار شما کاملا بیربط است.--کمیلبحث ۲۱ مارس ۲۰۱۰، ساعت ۱۰:۴۸ (UTC)[پاسخ]
- موافق- اگر بخواهیم پاترولر را ترجمه فارسی کنیم. یکی از کلمات معادل همین پاسدار است--♦ بهزاد مدرس ♦ ب ۴ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۵:۵۳ (UTC)[پاسخ]
- مخالف
- مخالف-پاسدار امروزه معنایی خاص و منحصر به فرد دارد.--دوستدار شما ArashAseبحث
۱۳ آذر ۱۳۸۸
۴ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۲۳ (UTC)[پاسخ] - مخالف--Phobia ☻☺ ۴ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۰۰ (UTC)[پاسخ]
- مخالف- با آرش موافقم.--Nshervsampad ۵ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۱۷ (UTC)[پاسخ]
- مخالف آدم را یاد سپاه پاسداران میاندازد.-- iroony ۶ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۳۷ (UTC)[پاسخ]
- مخالف- با آرش موافقم، پاسدار اکنون اسم خاص شدهاست. مانند بسیجی که در ابتدا اسمی مشتق از ریشهٔ بسیجیدن بود.--هریوا ۶ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۴۱ (UTC)[پاسخ]
- مخالف همانند پاسبان است و تداعی نظامی در ذهن.--♣ محمددین سنچولی ♣ب ۱۲ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۲۴ (UTC)[پاسخ]
- مخالف شدید، به هرحال این عنوان معانی بسیار زیادی را تداعی میکند که هیچ کدام مثبت نیستند!--کمیلبحث ۲۱ مارس ۲۰۱۰، ساعت ۱۰:۴۸ (UTC)[پاسخ]
- موافق
- ۱. موافق.--Nshervsampad ۴ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۴۱ (UTC)[پاسخ]
- ۲. موافق-- Phobia ☻☺ ۴ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۰۰ (UTC)[پاسخ]
- ۳. موافق--جالب است. خوشمان آمد. یک عبارت کلیشهای و تکراری نمیماند.Gire 3pich2005 ۴ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۴۲ (UTC)[پاسخ]
: ۴. موافق--حال که دوستان معتقدند که ویکیبان بدرد مدیریت میخورد و از آنجایی که بنده با خاص بودن نامهای ویکیپدیایی موافقم پس ویکیگشت رو مناسب میدونم--دوستدار شما ArashAseبحث به دلیل اشکال دستوری که مانی جان ذکر کردند.--دوستدار شما ArashAseبحث۱۳ آذر ۱۳۸۸
۴ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۴۶ ( UTC)۱۸ آذر ۱۳۸۸
۹ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۵۲ (UTC)[پاسخ]
- ۵. موافق. ترکیب قشنگی است. امیررضا =) ۵ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۴۹ (UTC)[پاسخ]
- پترولر یعنی کسی که ویکی را گشت میزند. ویکیگشت خود آن کار است و برابری برای پترولر نیست. کسی که «ویکیگشت» را انجام بدهد چه میخواهیم بنامیم؟ ویکیگشتزن؟--ماني ۴ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۴۹ (UTC)[پاسخ]
- همانطور که میگویم گشت ارشاد، این هم گشت ویکی است. فقط برای زیبایی جای واژهها عوض شدهاست. البته ویکی گردی را میتوان برای خود این کار منظور داشت.--Nshervsampad ۵ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۶:۵۹ (UTC)[پاسخ]
- پترولر یعنی کسی که ویکی را گشت میزند. ویکیگشت خود آن کار است و برابری برای پترولر نیست. کسی که «ویکیگشت» را انجام بدهد چه میخواهیم بنامیم؟ ویکیگشتزن؟--ماني ۴ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۴۹ (UTC)[پاسخ]
- ۶. موافق..جالب است و رسا.-- iroony ۶ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۳۶ (UTC)[پاسخ]
- ۷. موافق.--پسرآمل∞ ۶ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۵۶ (UTC)[پاسخ]
- ۸. موافق. واژهای رسا است و معنی پترولر را بهخوبی میرساند. هزاران آفرین نثار دوست عزیزمان باد که در ساخت واژگان نو نیز دستی دارند. --علمجو ۶ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۰۲ (UTC)[پاسخ]
- مخالف
- ۱. مخالف-معنی پترولر نمیدهد. --آیدا ۵ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۴۶ (UTC)[پاسخ]
- از اینکه فقط به گزینه پیشنهادی من رای دادید بسیار سپاسگزارم.--Nshervsampad ۵ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۴۴ (UTC)[پاسخ]
- ۲. مخالف-هرچی رو نمیشه به هر چی پیوند زد و واژه نو ساخت، درست ویکیگرد میشود نه ویکیگشت.--هریوا ۶ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۲۸ (UTC)[پاسخ]
- ۳. مخالف- یادآور نام آژانسهای مسافرتی است. در این کاربرد نیز درست نیست.--آبتین ۶ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۲۳ (UTC)[پاسخ]
۴ :. مخالف- همانطور که گفتم غلط است. پترولر یعنی کسی که گشت میزند؛ ویکیگشت یعنی گشتن ویکی. این دو با هم فرق دارند. مشتقاتش مثل «ویکیگرد» هم درست در نمیآید چونکه ویکیگرد به معنی کسی است که برای جستجوی مطلب و خواندن آن در ویکی میگردد و معنی گشتزنی از آن برداشت نمیشود..--ماني ۷ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۴۲ (UTC)[پاسخ]
- ۵ . مخالف- ترکییب مناسبی نیست. بیشتر به نام آژانسهای گردشگری میماند. Cobain ۱۲ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۲۶ (UTC)[پاسخ]
ویکیپا چهطور است؟ به معنای کسی که ویکی را میپاید.
- ۱. موافق--ماني ۹ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۴۱ (UTC)[پاسخ]
- ۲. موافق'به شدت'--دقیقا هم معنا را می رساند هم مختص خود ویکی است.--دوستدار شما ArashAseبحث
۱۸ آذر ۱۳۸۸
۹ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۵۵ (UTC)[پاسخ]
- ۱. مخالف بیشتر تداعی کنندهٔ پای ویکی است تا پاترولر.-- Phobia ☻☺ ۱۲ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۲۲ (UTC)[پاسخ]
- موافق
- ۱. موافق--Nshervsampad ۱۲ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۴۶ (UTC)[پاسخ]
- مخالف. پاترولر در فارسی رایج نیست. نوشته اشتباه قبل:
عربی. زشت و نخراشیده.--ماني ۱۲ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۴:۱۴ (UTC)[پاسخ]- پاترولر:عربی، زشت نخراشیده! مانی جان شما به پیشنهاد نگاه می کنید یا امضای من؟!--Nshervsampad ۱۲ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۳۱ (UTC)[پاسخ]
- ببخشید با رایگیری «تغییرات اخیر» اشتباه گرفتم!--ماني ۱۲ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۴۵ (UTC)[پاسخ]
- خواهش، پس خط می زنید لطفا؟--Nshervsampad ۱۲ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۴۸ (UTC)[پاسخ]
- ببخشید با رایگیری «تغییرات اخیر» اشتباه گرفتم!--ماني ۱۲ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۴۵ (UTC)[پاسخ]
- پاترولر:عربی، زشت نخراشیده! مانی جان شما به پیشنهاد نگاه می کنید یا امضای من؟!--Nshervsampad ۱۲ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۳۱ (UTC)[پاسخ]
نوید خان منظور از نام کنونی پاترولر است یا گشتی؟--دوستدار شما ArashAseبحث۲۱ آذر ۱۳۸۸
۱۲ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۵۰ (UTC)[پاسخ]
- هر کدام که مایلید.--Nshervsampad ۱۲ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۵۷ (UTC)[پاسخ]
دوستانی به الگوی پیشنهادی من برای دوستان دارای این دسترسی رای دهید یا در صورت توان الگویی پیشنهاد دهید.--دوستدار شما ArashAseبحث۱۵ آذر ۱۳۸۸
۶ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۵:۴۵ (UTC)[پاسخ]
این کاربر در ویکیپدیای فارسی دارای دسترسی گشتزن است. (صحتسنجی) |
- من خود میخواستم الگویی درست کنم که شما پیش دستی کردید. در هر حال بهتر نیست تصویرش را با این -> تعویض کنید؟ همچنین میتوان در متن الگو نیز تغییراتی ایجاد کرد. در ضمن فکر نمیکنم برای این نیز نیاز به رای گیری باشد چون الگویی کاربریست.-- Phobia ☻☺ ۶ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۴۹ (UTC)[پاسخ]
این کاربر در ویکیپدیای فارسی دارای دسترسی گشتزن است. (صحتسنجی) |
تقدیم به دوست عزیزم کیا. البته خودتون رنگهاش رو تغییر بدید.--دوستدار شما ArashAseبحث۱۵ آذر ۱۳۸۸
۶ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۵۹ (UTC)[پاسخ]
- قشنگه ،ولی شاید یه نشان مثل نشان مدیر براش درست کنیم با کلاس تر باشه(شاید این «گوشه بالای سمت چپ» خوب باشه)--◄حامد/بحث)۱۵ آذر ۱۳۸۸ ۶ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۰۴ (UTC)[پاسخ]
- نه من با چنان نشانی محالفم چرا که دسترسی گشت، دسترسی آن چنانی نیست که نیاز به نشان داشته باشد همین الگوی کاربری اختیاری هم برایش کافی است. ممنون آرش جان برای الگو.-- Phobia ☻☺ ۶ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۳۴ (UTC)[پاسخ]
- امروزه در ایران به بچه چهار ساله هم نشان همیار پلیس می دهند پترولر که جای خود را میدارد--ارادتمند ◄حامد/بحث)۱۶ آذر ۱۳۸۸ ۷ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۰۶ (UTC)[پاسخ]
- آن تصویر کلاه، به فرهنگ ایرانیان و فارسیزبانان مربوط نیست. --محسن عبدالهی ۱۸ آذر ۱۳۸۸، ساعت ۱۰:۴۱ (زهج)
- موافق
- ۱. موافق---دوستدار شما ArashAseبحث
۱۵ آذر ۱۳۸۸
۶ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۵:۴۵ (UTC)[پاسخ]- اگر سرباز هخامنشی به جای کلاه باشد بهتر است.--♣ محمددین سنچولی ♣ب ۱۲ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۶:۴۵ (UTC)[پاسخ]
سنچولی جون این عکسی که گفتی داری؟--دوستدار شما ArashAseبحث۲۱ آذر ۱۳۸۸
۱۲ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۱۳ (UTC)[پاسخ]
- متاسفانه من ندارم! اما یکی اینجا هست اما با کیفیت خیلی پایین. دوستدار ابدی--♣ محمددین سنچولی ♣ب ۱۳ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۴:۴۲ (UTC)[پاسخ]
این کاربر در ویکیپدیای فارسی دارای دسترسی گشتزن است. (صحتسنجی) |
۲۲ آذر ۱۳۸۸
۱۳ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۱۷ (UTC)[پاسخ]
- آرش جان خوبه. البته تا زمانی که عکس بهتری پیدا نشود. دست شما درد نکند. --♣ محمددین سنچولی ♣ب ۱۳ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۲۷ (UTC)[پاسخ]
- آرش جان دستت درد نکنه ،بسازش تا استفاده کنیم دیگه--◄حامد/بحث)۲۲ آذر ۱۳۸۸ ۱۳ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۳۶ (UTC)[پاسخ]
من میگم روی متن نوشته شده توی الگو توافق کنیم و متن همه الگوها رو یکسان کنیم، بعدش هرکی از هرکدوم که دوست داشت استفاده کنه؟
متن پیشنهادی من: این کاربر دارای دسترسی گشت است. . البته اگه تغییر نام تصویب شد، نام جدید رو جایگزین کنیم.--دوستدار شما ArashAseبحث۲۲ آذر ۱۳۸۸
۱۳ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۵۵ (UTC)[پاسخ]
این کاربر در ویکیپدیای فارسی دارای دسترسی گشتزن است. (صحتسنجی) |
این کاربر در ویکیپدیای فارسی دارای دسترسی گشتزن است. (صحتسنجی) |
این کاربر در ویکیپدیای فارسی دارای دسترسی گشتزن است. (صحتسنجی) |
این کاربر در ویکیپدیای فارسی دارای دسترسی گشتزن است. (صحتسنجی) |
این کاربر در ویکیپدیای فارسی دارای دسترسی گشتزن است. (صحتسنجی) |
پاینده باد ایران! ►Achæmenes◄ ۹ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۳۳ (UTC)[پاسخ]
من میگم روی متن نوشته شده توی الگو توافق کنیم و متن همه الگوها رو یکسان کنیم، بعدش هرکی از هرکدوم که دوست داشت استفاده کنه؟
متن پیشنهادی من: این کاربر دارای دسترسی گشت است. . البته اگه تغییر نام تصویب شد، نام جدید رو جایگزین کنیم.--دوستدار شما ArashAseبحث۲۲ آذر ۱۳۸۸
۱۳ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۵۵ (UTC)[پاسخ]
- موافقم، با این متن مشکل تغییر نام پترولر را نخواهیم داشت. در مورد عکسش هم قانون خاصی برای نوع الگویی که باید استفاده شود وجود ندارد. البته ظاهرا در ویکی انگلیسی تنها از یک الگوی خاص استفاده میکنند. (با آرم ویکی به صورت نشان شبیه مورد آخر بالا)--پاینده باد ایران! ►Achæmenes◄ ۱۳ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۵۳ (UTC)[پاسخ]
- من هم با متن پیشنهادی : این کاربر دارای دسترسی گشت است. با سرباز هخامنشی موافقم.--♣ محمددین سنچولی ♣ب ۱۳ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۰۴ (UTC)[پاسخ]
توازن رأیها: موافق به مخالف:
- گشتزن: ۹ به ۱
- ویکیگشت: ۸ به ۵
- گشتبان ۲ به ۴
- پاسبان: ۳ به ۴
- ویکیبان: ۳ به ۲
- نگهبان/نگهبان: همه رأیها مخالف
- دیدهبان: همه رأیها مخالف
- پاسدار: ۲ به ۶
- ویکیپا: ۲ به ۱
- حفظ نام کنونی: ۱ به ۱
با این احتساب گزینه گشتزن با ۹ رأی موافق به یک رأی مخالف گزینه رأیآورده است.--ماني ۱۶ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۴۳ (UTC)[پاسخ]
- بحث بالا بایگانی شده است. لطفاً در آن تغییری ایجاد نکنید. موارد دیگر را میتوانید در صفحات بحث و یا برای رسیدگی مجدد در تابلوی اعلانات مدیران مطرح کنید. در هر صورت ویرایش دیگری بر روی این صفحه انجام ندهید.