پیانیست (فیلم)
پیانیست (به انگلیسی: The Pianist) فیلمی است ساخته رومن پولانسکی. فیلم بر مبنای داستان واقعی زندگی نوازندهٔ پیانوی یهودی، ولادیسلاو اشپیلمان در دوران جنگ جهانی دوم در لهستان و اشغال این کشور توسط آلمان به قلم خودش ساخته شدهاست. وی در آن دوران آثار موسیقی شوپن را در ایستگاه رادیویی ورشو مینواخت.
پیانیست | |
---|---|
![]() پوستر فیلم | |
کارگردان | رومن پولانسکی |
تهیهکننده | آلبرت س. رودی |
نویسنده | ولادیسلاو اشپیلمان (کتاب) رونالد هاروود (فیلمنامه) |
بازیگران | آدرین برودی توماس کرچمان فرنک فینالی مورین لیپمن امیلیا فاکس زبیگنیف زاماخوفسکی میخاو ژبروفسکی آندژی بلومنفلد یانوش اولینیچاک پاوئو ماواشینسکی بوریس شیتس آندژی پیچنسکی زوفیا چروینسکا مارک برودزکی |
موسیقی | وویچخ کیلار |
فیلمبردار | پاوئو ادلمن |
تدوینگر | Hervé de Luze |
تاریخهای انتشار | ۴ دسامبر، ۲۰۰۲ (آمریکا) |
مدت زمان | ۱۵۰ دقیقه |
کشور | انگلستان، آلمان، فرانسه و لهستان |
زبان | انگلیسی، آلمانی، روسی |
رومن پولانسکی کارگردان این فیلم، از آن به عنوان مهمترین فیلم خود یاد کردهاست. وی در کودکی بمبارانهای ورشو توسط نازیها را تجربه کرده و مادرش را در همین بمبارانها از دست دادهاست.
آدرین برودی با دریافت جایزه اسکار در سن ۲۹ سالگی، رکورد جوانترین بازیگری که جایزهٔ نقش اول مرد را گرفته، شکست؛ او جایزه فوق را به اشپیلمان تقدیم کرد.
خلاصه داستانویرایش
داستان این فیلم در واقع برگرفته از داستان زندگی ولادیسلاو اشپیلمان یکی از بهترین نوازندگان اسبق پیانو در لهستان (دارای لقب ویرتوز) و در زمان واقعه تلخ هولوکاست در شهر ورشو میباشد. اشپیلمان داستان زندگی خود را طی سالهای جنگ جهانی دوم به صورت یک کتاب مینویسد و چاپ میکند که این فیلم هم برگرفته از همین کتاب بوده و ریشه در حقیقت دارد. در سایت رسمی آی ام دی بی که یکی از معتبرترین سایتها در زمینه هنر سینما است گفته شده که این فیلم یک بازسازی بسیار نزدیک از داستان کتاب اشپیلمن است و تمامی اتفاقات در فیلم تقریباً با اندکی بزرگنمایی از این کتاب برگرفته شدهاست. خلاصهٔ داستان:خانواده اشپیلمن خانواده خوشبختی بودند و در آغاز جنگ در امنیت بودند. واکنش اولیه آنها این بود: ما هیچ جا نمیرویم. حلقه نازیها روز به روز تنگتر میشد ولی با این حال خانواده او از گزارشهای مربوط به اعلام جنگ انگلستان و فرانسه علیه آلمان دلگرم میشدند و امیدوار بودند نازیها به زودی عقب رانده میشوند و زندگی به حالت عادی بر میگردد. اما چنین اتفاقی نمیافتد. یهودیان شهر مجبور به تسلیم داراییهایشان و نقل مکان به منطقهای که با دیوارهای آجری از بقیه شهر جدا شده میگردند. یک نیروی پلیس یهود (که برای اجرای قوانین نازیها فعالیت میکردند) به اشپیلمن پستی در این نیرو پیشنهاد میکند، اما او امتناع میکند، اما همان افسر پلیس با خارج کردن اشپیلمن از صف قطار او را از مرگ نجات میدهد. سپس فیلم داستانی بلند و باورنکردنی از چگونگی نجات اشپیلمن از جنگ با پنهان شدن در ورشو و کمک نیروی مقاومت لهستان روایت میکند. در طول فیلم چندین بار میشنویم که اشپیلمن به دیگران اطمینان میدهد که همه چیز به حالت اول بازمیگردد، این ایمان و عقیده او بر پایه اطلاعات یا خوشبینی او نیست، بلکه این اعتقاد از عشق او به موسیقی سرچشمه میگیرد و در تمام صحنههای فیلم مشهود است.
اشپیلمن برای مدتی امنیت دارد اما گرسنه، تنها، بیمار و وحشت زدهاست. پایان جنگ نزدیک است و شهر ویران شده، در یک صحنه اشپیلمن در میان ویرانهها اتاقی پیدا میکند که یک پیانو بهطور کنایه آمیزی در آن باقیمانده اما او دیگر شهامت نواختن ندارد. صحنههای پایانی فیلم شامل مواجه اشپیلمن با یک سروان آلمانی است که بهطور اتفاقی محل اختفای او را پیدا کردهاست. او به اشپیلمن کمک میکند نجات یابد اما بعد از جنگ خودش به کمک اشپیلمن نیاز پیدا میکند و اشپیلمن نمیتواند به موقع برسد.
جزئیاتویرایش
- در پایان اولین اکران فیلم در ورشو که ۳۵۰۰ نفر حضور داشتهاند و رئیسجمهور و نخستوزیر لهستان هم در میان آنان بودهاند، به مدت ۲۰ دقیقه همه کف میزدهاند.[نیازمند منبع]
- رومن پولانسکی کارگردان فیلم بعد از متهم شدن به تجاوز جنسی به یک دختر ۱۳ ساله و برای فرار از زندانی شدن، در سال ۱۹۷۸ از آمریکا خارج شد و از آن زمان تاکنون به آمریکا بازنگشتهاست. اسکار بهترین کارگردانی برای پیانیست را هریسون فورد از طرف او دریافت کرد و ۵ ماه بعد در فرانسه به وی تحویل داد.[۱]
- آدرین برودی برای هر چه بهتر به تصویر کشیدن زندگی کسی که تمام داشتههایش را از دست داده، در عرض ۶ هفته نزدیک به ۱۴ کیلوگرم وزن کم کردهاست. وی در طول مدت ساخت فیلم بسیاری از داراییها و اموال شخصی خودش (شامل آپارتمان شخصی و ماشینش) را رها کرده و خود را از خانواده و دوستانش جدا نموده بود همچنین در تمام قسمتهایی که آدرین برودی در حال نواختن پیانو میباشد، واقعاً خودش در حالِ نواختن آن قطعه است که البته صدای موسیقی مزبور با اجرای یک نوازندهٔ حرفهای بر روی آن میکس شدهاست و فقط در جاهایی که کلوز آپ دست خالی نوازنده نشان داده میشود، توسط پیانیست مشهور لهستانی «یانوش اولینیچاک» نواخته شدهاست در واقع میتوان گفت که قسمت شروعی قطعات شوپن توسط خود آدرین برودی نواخته شدهاست و وقتی قطعه در ادامه به قسمتهای خیلی مشکلتر و تکنیکی تر از نظر نوازندگی میرسد توسط نوازنده مشهور لهستانی نواخته شده و در فیلم هم در این قسمتها فقط دستان نوازنده نشان داده میشود. گفته میشود که آدرین برودی در کودکی پیانو را آموختهاست ولی برای نواختن این قطعات شوپن ماهها قبل از شروع فیلمبرداری این فیلم تمرینات پیانو خود را دوباره از سر گرفتهاست. .[۲]
جوایزویرایش
جایزه | نامزد | نتیجه |
---|---|---|
هفتاد و پنجمین دوره جوایز اسکار | بهترین فیلم | نامزدشده |
بهترین بازیگر نقش اصلی مرد برای آدرین برودی | پیروز | |
بهترین طراحی لباس | نامزدشده | |
بهترین تدوین | نامزدشده | |
بهترین فیلم برداری | نامزدشده | |
بهترین کارگردانی برای رومن پولانسکی | پیروز | |
بهترین فیلمنامه اقتباسی | پیروز | |
شصتمین مراسم گلدن گلوب | بهترین فیلم درام | نامزدشده |
بهترین بازیگر نقش اصلی مرد برای آدرین برودی | نامزدشده | |
پنجاه و ششمین مراسم بفتا | بهترین فیلم | پیروز |
بهترین کارگردانی برای رومن پولانسکی | پیروز | |
بهترین بازیگر نقش اصلی مردبرای آدرین برودی | نامزدشده | |
بهترین فیلم نامه اقتباسی | نامزدشده | |
بهترین فیلم برداری | نامزدشده | |
بیست و هشتمین مراسم سزار[۳] | بهترین بازیگر نقش اول مرد برای آدرین برودی | پیروز |
بهترین کارگردانی برای رومن پولانسکی | پیروز | |
بهترین فیلم | پیروز | |
بهترین طراحی صحنه و لباس | نامزدشده | |
بهترین فیلم برداری | پیروز | |
بهترین ویرایش | نامزدشده | |
بهترین طراحی تولید | پیروز | |
بهترین موسیقی | پیروز | |
بهترین طراحی صدا | پیروز | |
بهترین فیلم نامه | نامزدشده |