پیش‌نویس:عشایر سلامات

برگرفته از باب التاریخ العربیه جلد اول ۱۲۳/۴۴ج۱۹۶۷میلادی//

مقدمه:

عشایر سلامات در واقع یک قبیله بنام قبیله بنام بنی سلمه است که در تمام کشورهای حوزه خلیج فارس و کشورهای آفریقایی عشایر مختلفی از این قبیله یافت می‌شود که همه آنها از شکم قبیله سلامات یا همان قبیله بنی سلمه به مرکزیت یمن امروزیست.

قبیله بنی سلمه در تمام کشورها به محوریت بزرگان آن قبیله بزرگ است که بنام شیخ دهیله شناخته و بعد از هجرت دهیله از یمن به عراق(ولی کم آب بودن عراق برای کشاورزی) در زمان حکومت صفویان این قبیله بعلت پر آب بودن رودخانه کارون و زمین های جلگه ایی خوزستان به استان خوزستان امروزی(عربستان الاهوازی) نقل مکان کرده و بالاخره در زمان حکومت شاه عباس صفوی و نداشتن حدود و مرز و تغییر فراوان خطوط مرزی(در آن زمان هر کس می‌توانست به راحتی از کشوری به کشور دیگر برای گذران معیشت هجرت کند چون همانند الان مرز و مرزبانی وجود نداشت) این قبیله با کاروان بزرگی بعد از عراق به ایران و در کنار رودخانه کارون که هیچ بخیل و کم آب نبوده سکونت پیدا می‌کنند.

عده ایی از قبیله سلامات از همان اول در یمن و در شهر صنعا امروزی ماندند و عده ایی دیگر در عراق در شهر بصره و نجف و کربلا و سماوه به کشت و کار مشغول شدند و خانواده اصلی بزرگان آنان که بیت دهیله نام داشتند به ایران و در حدود بین میدان جاده اهواز تا شوشتر را (که غرب کارون بود و آن طرف کارون قبیله نیس بود) به خود اختصاص داده و همانجا مشغول زراعت و دامداری و کارهایی از این قبیل شدند.

اقدامات:

همزمان با آمدن قبیله سلامات از یمن به عراق و بعد به ایران تیرهای مختلفی از این طایفه همراه با شیخ دهیله وارد ایران شدند که عناوین این تیرها عبارتست از: آلدهیله ، آلغانم ، آلسالم ، آلهادی ، آلراشد و بعدها و بعد از حکومت رضا شاه تیره های دیگری از فرزندان همین ۵ برادر کثرت یافته و همکنون در طایفه جز اصل این قبیله در ایران میباشن و نام هایی بنام آلبدران و آلوراو و آلضاحی و سویدات و کرادی را به خود اختصاص داده اند.

حکم جهاد با انگلیس:

شیخ حمد از نوادگان شیخ دهیله بعد از جنگ های مکرری که طوایف عرب خوزستان با انگلستان داشتند عده ی زیادی از مردان این قبیله را همراه با اتحادی که با طوایف حمید و زرگان و آلبوبالد و هلیچی و عمور بوجود آورد ، سازماندهی و به جنگ با کشور انگلیس به همراه بقیه طوایف عرب که با حکم جهاد آن زمان مراجع تقلید بود فرستاد و خود در جنگ دوم به سختی مجروح شد ولی جان سالم به در برد.

سکونت گاه های کلی :

همکنون قبیله سلامات در جای جای کشورهای عرب سکونت داشته و در ایران هم بخش اصلی خانواده های آنان که سردمداران این قبیله بودند سکونت اختیار نمودند .

سکونت گاها در ایران:

از جمله استان و شهرهایی که قبایل سلامات در آنها سکونت داشته را می‌توان اهواز و رامهرمز و بخشی از آنان در استان خراسان ساکن شدند را نامید .

اتحاد و عهدنامه ها:

عهدنامه های برادری قبیله سلامات با قبایلی همچون آلحمید ، زرگان ، آلبوبالد ، هلیچیه ، عمور بعد از جنگ با انگلستان بوسیله شیخ حمد فرزند شیخ زایر لفته فرزند شیخ العاطی فرزند شیخ البرکه آلدهله تا کنون پابرجا بود و این طوایف هرگاه دچار مشکل یا آسیبی میشدند از کمک هم برای حل مشکلات بزرگ و کوچک بهره مند می‌بردند.

پایان اتحاد و زعامت خاندان دهیله با سیاست شیخ خزعل و بریتانیا:

این عهد نامه ها تا زمانی بود که شیخ خزعل به حکومت محلی در اهواز و به مرکزیت محمره(خرمشهر امروزی) رسید و بعد از آن در زمان فوت شیخ حمد وقتی باید فرزند شیخ حمد بنام عبدالسید(فردی شجاع و نترس) به زعامت این قبیله می‌رسید یکی از سرداران شیخ خزعل داخل قبیله سلامات را دچار فتنه و آشوب کرد.

زیرا عبدالسید زیر بار حکومت خزعل نرفت و به همین دلیل بعد از چندین یورش از طرف سربازان حکومت شیخ خزعل به سرحدات مناطق قبیله سلامات عبدالسید فرزند شیخ حمد بالخره بعد از چندین جنگ شکست خورد.

وقتی شیخ خزعل دید مردم آن مناطق پس از دستگیری شیخ عبدالسید اعتراض و هیاهو کردند او و زن و فرزندانش را نکشت و به رامهرمز تبعید و تحت الحفظ بمدت ۴ سال در شهر رامهرمز در نزدیکی اهواز به سختی مراقبت کردند تا شیخ عبدالسید در همانجا از دنیا رفت.

اطلاعات تاریخی:

یکی از کارهای مهمی یا خیانت های بزرگی که شیخ خزعل با سیاست انگلستان برای بقاء حکومت خود و رسیدن انگلیس به نفت خوزستان انجام داد این بود که هرگاه زعیم یا بزرگ یا شیخی زیر بار زور و استعمار انگلیس نمی‌رفت شیخ خزعل را بر آن می‌داشتند تا آن زعیم یا شیخ را با خاندان دیگری از آن قبیله که تحت نظر خودشان میشد عوض می‌کردند تا از این رو هیچ وقت با مخالفتی برای غارت نفت و منابع دیگر روبرو نمی‌شدند و این میراث تا کنون در بعضی از طایفه های مخالف انگلیس و خزعل مشهود و به عیان قابل مشاهده است زیرا زمان زیادی از آن وقایع تلخ نگذشته و فقط حدود یک قرن و چند سالی از این ماجرای سیاسی (انگلیس و شیخ خزعل برای به یغما بردن نفت خوزستان)نمی‌گذرد و هنوز خیلی از پیرهای طایفه های گوناگون و تاریخ دانان قبائل خبر از زعامت و بزرگی اصلی همه طایفه ها و جابجایی شیوخ دست نشانده بجای شیوخ اصلی را دارند

در پایان :

وقتی مناطق سلامات که از مهمترین نقاط سوق الجهشی (اهواز کنونی) بدون زعیم ماند مردمان آنان تا دو سال بر سر زعامت این قبیله دچار تفرقه و تشتت آراء شده بودند ، زیرا یکی از سرداران شیخ خزعل(از اقوام یا دوستان ماصخ) با وجود عمو زاده های شیخ عبدالسید میخواست خواهرزاده ی خاندان دهیله را به شیخی این قبیله برگزیند که با رودرویی و کشتارهای فراوان عشیره آلغانم سلامات و خانواده هایی از نسل فرزند دوم دهیله بنام براک فرزند دهیله(براک برادر کوچک برکه فرزندان دهیله) و نارضایتی آنان برای مدت ها این قضیه عقب افتاد تا بالاخره با سیاست های گوناگون برای مدت کوتاهی پسر عموی شیخ عبدالسید بنام شیخ صلبوخ را به شیخی انتخاب کرده و خیلی زود با توافق شیخ صلبوخ که فردی بسیار ساده لوح بود زعامت این قبیله به دست فرزند خواهرزاده خاندان دهیله بنام محمد فرزند ماصخ افتاد و به کمک حکومت وقت و برخی مردان قبیله سلامات توانست بعنوان واسطه خانواده آلدهیله به عنوان بزرگ قبیله تاکنون بمانند.


//برگرفته از باب التاریخ العربیه جلد اول ۱۲۳/۴۴ج۱۹۶۷میلادی در امارت متحده عربی و تاریخ حکومت شیخ خزعل//

مأخوذ من التاريخ العربية المجلد الأول 44/123 سنة 1967//

مقدمة:

قبائل السلامات هي في الواقع قبيلة تسمى بني سلمة، وتوجد في جميع بلاد الخليج الفارسي ودول أفريقيا، وجميعهم من بطن قبيلة السلامات، أو قبيلة بني سلمة، في مركز اليمن اليوم.

قبيلة بني سلمه في كل البلدان تتمحور حول شيوخ تلك القبيلة العظيمة المعروفة بالشيخ دهيلة وبعد هجرة الدهيلة من اليمن إلى العراق (لكن قلة الماء في العراق للزراعة) في عهد الصفويين، هذه القبيلة ويرجع ذلك إلى وفرة المياه في نهر كارون والأرض، وانتقلت سهول الاهواز إلى محافظة الاهواز اليوم (عربستان الأهوازية) وأخيراً في عهد الشاه عباس الصفوي ولم تكن هناك حدود وحدود وتغيرات كثيرة في خطوط الحدود (في ذلك الوقت كان بإمكان الجميع الانتقال بسهولة من بلد إلى آخر لكسب لقمة العيش) هاجروا لأنه لم تكن هناك حدود وحرس حدود مثل الآن) استقرت هذه القبيلة بقافلة كبيرة بعد العراق إلى إيران وبجانب نهر كارون الذي ولم يكن بخيلا أو نقص الماء.

بقي بعض قبيلة السلامات في اليمن وفي مدينة صنعاء اليوم منذ البداية، والبعض الآخر في العراق، في مدن البصرة والنجف وكربلاء والسماوة، يعملون في الزراعة، والعائلة الرئيسية لشيوخهم الذين كانوا يسمون بيت دهيلة، ذهبوا إلى إيران وفي منتصف ميدان، خصص لهم الطريق من الأهواز إلى شوشتر (التي كانت غرب كارون وعلى الجانب الآخر من كارون كانت قبيلة نيس)، وهناك اشتبكوا في الزراعة وتربية الحيوان والأعمال المماثلة.

أجراءات:

وفي نفس الوقت الذي جاءت فيه قبيلة السلامات من اليمن إلى العراق ومن ثم إلى إيران، دخلت سهام مختلفة من هذه القبيلة إلى إيران مع الشيخ دهيلة، وألقاب هذه السهام هي: الدهيلة، الغانم، السالم، الهادي، الرشاد، ولاحقا وبعد عهد رضا شاه، تكاثرت عشائر أخرى من أبناء هؤلاء الإخوة الخمسة وهم الآن في القبيلة باستثناء أصل هذه العشيرة في إيران، وأسماء مثل البدران ، الوراو، الضحي، السويدات، وقد كلفوا أنفسهم كثيرا.

حكم الجهاد مع بریطانیا:

قام الشيخ حمد أحد أحفاد الشيخ دهيلة بتنظيم عدد كبير من رجال هذه القبيلة إلى جانب التحالف مع عشائر حميد و زرکان والبوبالد والهليتشی والعمور بعد الحروب المتكررة التي خاضتها عشائر عرب الاهواز مع إنجلترا وذهبت. للحرب مع البلاد، وأرسل بريطانيا مع بقية العشائر العربية التي كانت سلطات الجهاد في ذلك الوقت تقليدًا وأصاب بجروح خطيرة في الحرب الثانية لكن نجح و صح.

التسويات العامة:

حاليا، استقرت قبيلة السلامات في مختلف البلدان العربية، واستقر الجزء الرئيسي من عائلاتهم، الذين كانوا زعماء هذه القبيلة، في إيران.

العيش في بعض الأحيان في إيران:

ومن المحافظات والمدن التي عاشت فيها قبائل السلامات، يمكننا أن نذكر الأهواز و رامز ، ويعيش بعضهم في محافظة خراسان.

التحالف والميثاق:

اتفاقيات أخوية قبيلة السلامات مع قبائل مثل الحميد والزركان والبوبالد والحليكية وعمور بعد الحرب مع بریطانیا على يد الشيخ حمد ابن الشيخ زاير لفتة ابن الشيخ العاطي ابن الشيخ البركة الدهلة، كانت لا تزال قائمة حتى الآن، وكلما تعرضت هذه العشائر إلى مشكلة أو تضررت منها، كانت تستفيد أيضًا من المساعدة في حل المشكلات الكبيرة والصغيرة.

نهاية تحالف وقيادة آل دهلة مع سياسة الشيخ خزعل:

وكانت هذه المواثيق حتى وصل الشيخ خزعل إلى الحكم المحلي في الأهواز ومركزية المحمرة، وبعد ذلك، عندما توفي الشيخ حمد، أصبح ابن الشيخ حمد المسمى عبد السيد (شخص شجاع لا يعرف الخوف) زعيماً لهذه القبيلة.

 ولم يقع عبد السيد تحت وطأة حكومة الشيخ خزعل، ولهذا السبب وبعد عدة غارات قام بها جنود حكومة الشيخ خزعل، هُزم أخيرًا بعد عدة معارك.

وعندما رأى الشيخ خزعل أن أهالي تلك المناطق احتجوا وقاموا بأعمال شغب بعد القبض على الشيخ عبدالسيد، لم يقتله هو وزوجته وأولاده، وتم نفيه إلى مدینه رامز وبقي تحت الحماية لمدة 4 سنوات في مدينة رامز.

بالقرب من الأهواز ومن الأشياء المهمة أو الخيانات الكبيرة التي قام بها الشيخ خزعل مع السياسة البريطانية من أجل بقاء حكومته ووصول البريطانيين إلى نفط الاهواز، أنه كلما لم يقع زعيم أو كبير أو شيخ تحت وطأة الاستعمار البريطاني، وقد تم وضع الشيخ خزعل عليه حتى ذلك الحين، وقاموا بتغيير الزعيم أو الشيخ بعائلة أخرى من تلك القبيلة التي كانت تحت سيطرتهم، بحيث لم يواجهوا أي معارضة أبداً ولا يزال هذا الإرث واضحاً في بعض العشائر المعارضة لإنجلترا والخزعل. لأنه لم يمر الكثير على تلك الأحداث المريرة ولم يمر سوى حوالي قرن وبضع سنوات على هذا الأمر السياسي (إنجلترا والشيخ خزعل للاستيلاء على نفط الاهواز) وما زال الكثير من شيوخ مختلف العشائر ومؤرخي القبائل يدرك القيادة الرئيسية وعظمة كل ما لديهم من العشائر.

في النهاية :

وعندما تركت مناطق السلامات، وهي أحد أهم أجزاء سوق الجحشي (الأهواز حاليا)، دون زعيم، انقسم أهلها وانقسموا على قيادة هذه القبيلة لمدة عامين، لأن أحد زعماء الشيخ خزعل (أحد أقارب أو أصدقاء ماصخ) رغم وجود عمه وأحفاد الشيخ عبد السيد أرادوا اختيار ابنة أخت عائلة الدهيلة لتكون شيخ هذه القبيلة ولكن لكثرة المواجهات وقتل عشيرة الغانم سلامات و تاثیر براک الدهیله(اخو الصغیر الثانی لشیخ برکه) واستياءهم، تأخر هذا الموضوع طويلا، حتى أخيرا، مع سياسات مختلفة، لفترة قصيرة، انتخب ابن عم الشيخ عبد السيد الشيخ صلبوخ شيخا وقريبا جدا مع الاتفاق للشيخ صلبوخ الذي كان شخصا ساذجا جدا، سقطت زعامة هذه القبيلة في يد ابن ابنة أخت آل دهيلة، اسمه محمد بن ماصخ، وبمساعدة حكومة ذلك الوقت وبعض الرجال من قبيلة السلامات استطاع التوسط في عائلة الدهيلة باعتباره شيخ القبيلة باقيا.

// مأخوذ من التاريخ العربية المجلد الأول 44/123 سنة 1967میلادی