گاهنبار
گاهنبار یا گاهبار یا گَهَنبار در اسطورههای زرتشتی و آریایی آن شش روزی است که خدا دنیا را آفرید و در کتاب زند از زرتشت نقل میکنند که اهورامزدا دنیا را در شش «گاه» آفرید و نخستِ هر گاهی نامی دارد و در یکمٍ هر گاهی جشنی سازند. همانطور که در دینهای سامی، آفریدگار، جهانِ هستی را در شش روز میآفریند، در دین ایرانیان کهن نیز اهورامزدا آفرینش جهان مادی را در شش گاهنبار[۱] به انجام میرسانَد. به این ترتیب که در یسنا آمدهاست:
Maidh-yo-zarem: (میدیوزَرِیم) – نخستین گاهنبار روز پانزدهم اردیبهشتماه، چهلوپنجمین روز از آغاز سال که در آن «آسمان» آفریده شد.
Maidh-yo-shema: (میدیوشـِیم) – روز پانزدهم تیرماه، صدوپنجمین روز سال که در این روز «آب» آفریده شد.
Paiti-shahem: (پَـیتهشَـهیم) – روز سیام شهریورماه صدوهشتادمین روز سال که در این روز «زمین» آفریده شد.
Aya-threm: (اَیاسرِم) - سیام مهرماه، دویستودهمین روز سال که در آن «گیاه» آفریده شد.
Maidh-ya-rem: (میدیارِم) – بیستم دیماه، دویستونودمین روز سال که «جانوران» آفریده شدند.
Hamas-path-maedem: (هَـمَـسپَـتمَدُم): در آخرین روز کبیسهٔ سال، یعنی سهصدوشصتوپنجمین روز سال، که آن را وهیشتواشتگاه مینامند، گاهیکه «مردمان» آفریده شدند.
هریک از جشنهای ششگانهٔ گاهنبارها پنج روز به درازا میانجامیده و آخرین روز هر گاهنبار مهمترین روز جشن بودهاست.[۲] این آیین با رای شورای عالی سیاستگذاری ثبت میراث معنوی در سیاههٔ آیینهای ملی ایران ثبت شدهاست.[۱]
پیشینهویرایش
پیدایش گاهنبار را از روزگار پیشدادیان میدانند. نخستین بنیانگذار گاهنبار، جمشید دانسته شدهاست. گاهنبارها با پیشهٔ دیرینهٔ زندگی ایرانیان گره خوردهاست. گاهنبارها با کشاورزی و دامداری و زندگی کشاورزی پیوند بنیادین دارند. گاهنبار در آغاز جشن کشاورزی بودهاست. هر کدام از گاهنبارها، برابر با زمانی است که دگرگونیهای بنیادین برای کشاورزان رخ میدهد و این دگرگونیها با خود جشن و شادی میآورد.
چیستی گاهنبار و باورهای پیوسته به آنویرایش
گاهنبارها جشن بزرگداشت آفرینش هستند زیرا در اسطورههای زرتشتی جهان در هفت مرحله آفریده شدهاست. نخست آسمان، سپس آب، سوم زمین، چهارم گیاه، پنجم جانور، ششم انسان، هفتم آتش که همانا انرژی، نیرو و توان جنبش در هستی ست. شش گاهنبار جشن پاسداشت این آفریدههاست و به همین سبب برخی دانشمندان نوروز را جشن آفرینش آتش و بزرگداشت آن میدانند. این آفرینشها در تفسیر پهلوی و پازند و فارسی آفرینگان گاهنبار نیز آمدهاست.
گاهنبار، آیین و جشنی است که از دیرباز در پهنهٔ ایران فرهنگی، بهپا داشته میشده، جشنی که نخستین پایه و مایهٔ آن گرد هم آمدن، همافزایی، همازوردی و شادی است. این واژه به گونهٔ گاهنبار یا گاسانبار (صورت پهلوی) نیز خوانده میشود که به معنای بارعام یا زمان گِرد آمدن مردم در جایی، یا به معنای زمان نتیجه گرفتن است. گاهنبار را جشنهای سالیانه مینامند زیرا واژهٔ اوستایی آن یااریهیسنه است که به معنای سالیانه است. گاهنبارها جشنهایی فصلی هستند زیرا هرگاهنبار دستکم در یکی از فصلهای سال برگزار میشود. فصل گاهنبار به نام چهره گاهنبار نیز خوانده میشود. در هر سال، ۶ چهرهٔ گاهنبار برگزار میشود که هر کدام یادآورِ گاهی از آفرینش است. این ۶ گاه در فروردینیشت، بند ۸۶، به ترتیب چنین است: گاه آفرینش آسمان، گاه آفرینش آب، گاه آفرینش زمین، گاه آفرینش گیاهان، گاه آفرینش جانوران و گاه آفرینش مردم. ایرانیان از دیرباز، گاههای آفرینش را با برپایی جشنی به نام گاهنبار و با داد و دهش که از بنیادهای این جشن است، گرامی میداشتهاند. واژهٔ گاهنبار دارای دو بخش گاه و انبار است. با برپایی گاهنبارها که هر چهرهاش با فصلی از فصلهای برداشت، در پیوند است، ایرانیان از آنچه برداشتشان بوده، دهش میکردهاند و به نوعی میتوان آن را جشن سهیم شدن باهم نام گذارد؛ و اما واجیشت؛ آیین واجیشت، آیین پیشواز است، واجیشت، آیین پیشوازی گاهنبار است همان گاهنباری که چیزی نیست جز جشنِ شادی از دهشها. هر چهرهٔ گاهنبار، ۵ روز به درازا میانجامد و آیین واجیشت در نخستین هنگامهٔ دمیدن آفتابِ نخستین روز از هر چهرهٔ گاهنبار، برگزار میشود.[۱]
گاهنبار در آیین زرتشتویرایش
«گاهانبار» یا «گاهنبار» (در پهلوی: «گاسانبار»)؛ نام شش جشن، در شش گاه از سال است. گاهنبار از با شکوه و مهمترین جشنهای مردمی زرتشتیان است که هدف برجسته آن، باردادن یعنی بخشش و داد و دهش و ایجاد همبستگی و همازوری و پی بردن زرتشتیان از وضع یکدیگر در جامعهاست.
زرتشتیان در این جشنها به ستایش اهورامزدا و سپاسگزاری از او برای دادهها و آفریدههای نیک اش میپردازند. موبد آفرینگان گاهنبار میخواند و بر توانگر و ناتوان، دارا و ندار بایستهاست که در این آیین شرکت کنند. خویشکاری هر زرتشتی این است که بخشی از درآمد خود را به داد و دهش و یاری به بینوایان کند. بنا بر این باور بسیاری از نیکوکاران زرتشتی پیش از درگذشت همه یا بخشی از دارایی خود را از به مانند زمین و باغ و آب و خانه و … وقف مراسم گاهنبار و داد و دهش و یاری به دیگران میکنند. شش چهره گاهنبار، گاه دادودهش است.
چگونگی برگزاریویرایش
در هر یک از شش گاهنبار، آیینهای ویژهای برپا میشود و مردم «میزد»ها (میهمانیها) برگزار کنند و خورند و دهند تا «کرفه» (:ثواب) بسیار برند وگرنه «پادافره» (جزا) ی آن را کشند. جشن هر چهره گاهنبار پنج روز است که روز پنجم آن دیگر روزها والاتر است و جشن بزرگ بهشمار میرود. نخست موبدان بخشهایی از اوستا به نام آفرین گاهنبار را میخوانند، آنگاه سفره عام میکشند و هر کس – از نادار و دارا – برسر سفره گاهنبار مینشینند و از آن بهره میجویند. پیش از برآمدن آفتاب روز اول هر چهره از گاهان بار، موبدان به همراه دیگر مردم، آیین واژیشت آن گاهنبار را برگزار میکنند. چه توانگر و چه بی نوا همه در آن شرکت میکنند. آنهایی که خود نمیتوانند خرج آن را بدهند، باید در آیینی که دیگران برپا میکنند یا از درآمد موقوفات است شرکت کنند و از خوان گاهنبار که در همه جا گسترده میشود بهرهمند شوند.
گاهنبارها در اوستاویرایش
از چهار آفرینگان در خردهاوستا، یکی به نام آفرینگان گاهنبار نامگذاری شدهاست. این آفرینگان که به همراه اوستاهای دیگر در جشنهای ششگانه سال خوانده میشود، بخشی است از هادخت نسک و دربارهٔ شکوه و جایگاه و بزرگی این شش جشن سخن میگوید. در بندهای ۷ – ۱۲ آفرینگان گاهنبار، ماه و روز برگزاری جشنهای گاهنبار و نیز روزهای دوری آنها از یکدیگر روشن شدهاست.
آفرینگان گاهنبارویرایش
روش برگزاری و متن آفرینگان گاهنبار:
به خشنودی اهورامزدا، برزبان میآورم و میخوانم بهترین نیایشها را. برزبان میآورم ازجان، با باوری نیک که مزدا پرست زرتشتی و دشمن همه بدیها و پیرو آیین اهورایی میباشم. نیایش و آفرین میخوانم همه گاهها و هنگامهای روز و ماه و جشنهای سال (گاهنبار) را که ردان وسروران هستند و با خشنودی ستایش میکنم، و این نیایش را به هنگام بامدادان میسرایم. نیایش میکنم و آفرین میخوانم بر همه گاهنبارهای سال، هنگام هر جشنی که باشد، به نام بر زبان میآورم و آیینهای ویژه میگذارم. نیایش و آفرین خوانی میکنم برای گاهنبار، میدیوزرم، میدیوشم، پیته شهیم، ایاسرم، میدیارم، همسپتمدم؛ که همه ردان و سروران هستند. داد و دهشهایتان را ای مزدیسنان در جشنهای ششگانه سال پیشکش کنید. از برای گاهنبارها «میزد» (خوانهای گسترده گاهنبار) را از برای این ردان و سروران بدهید. یک گوسفند سالم و تندرست و جوان. هرگاه توانایی نداشتید، نیاز کنید نوشابه مقدس هوم را و بنوشانید به داناترین و آگاهترین و راستگوترین و آنانکه بهتر و شایستهتر فرمان دهد از میان مردمان، که یار و همراه بینوایان و مددکار غریبان و دور از شهرها و آموزنده دین و در اشویی و راستی برگزیدهترین باشد. هرگاه توانایی نیاز آن نیز نبود، بدهید برای آنچنان کسان، باری از هیزم خشک و خوب سوز را. هرگاه آن هم نشد، به خانه آن ردگاهنبار (روحانی زرتشتی که اجراکننده این مراسم است) ببرید یک پشته هیزم. بسرایید سرود بزرگی خداوند را و اهورامزدا را به نام بخوانید در یکتایی و بیهمتایی پروردگار جهان، اینچنین: بیگمان شهریاری زیبنده و سزاوار آن کس است که بهتر شهریاری کند، و اوست اهورا مزدا که با بهترین راستی برابراست و بندگی و عبادت خود را به پیشگاه وی تقدیم میکنیم و باشد که این چنین «میزد» ی پذیرا شده و ردگاهنبار را خشنود و شادمان کند، و این است گاهنبار …(نام گاهنبار).
گاهنبارها در نوشتههای پهلویویرایش
در همه کتابهای پهلوی بارها از گاهنبارها یاد شدهاست و به جای آوردن آیینهای دینی در این جشنها دارای پاداش بزرگ یاد شده و نرفتن به گاهنبار و برگزار نکردن آنها گناهی بزرگ دانسته شدهاست. در آغاز فصل ۲۵ بندهش که از تقویم مزدیسنا یاد شده آمدهاست: «آفرینش جهان از من (اهورامزدا) در ۳۶۵ روز، که از شش گاهنبار سال باشد، انجام گرفت». در روایات داراب هرمزدیار بنای این جشنها را به جمشید نسبت دادهاند. در بندهش آمدهاست: «اگر کسی در سال یکبار به گاهان بار برود بر کارهای نیکی که کردهاست افزوده خواهد شد.»
پانویسویرایش
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ هفتهنامهٔ امرداد، شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۱، سال سیزدهم، شمارهٔ ۲۹۰، ص ۲
- ↑ نوروز، تاریخچه و مرجعشناسی، ص ۴ و ۵
منابعویرایش
- اذکایی، پرویز. نوروز تاریخچه و مرجعشناسی. تهران: انتشارات وزارت فرهنگ و هنر مرکز مردمشناسی ایران، ۱۳۵۳
سایت هفتهنامهٔ امرداد سایت هفتهنامه امرداد