ابوالمظفر جمحی

ابوالمظفر عبدالجبار بن حسین جُمَحی بیهقی (نیمهٔ اول قرن ۵ ه‍.ق) صاحب‌برید غزنویان و شاعری دوزبانه (فارسی و عربی) و هجوگو بود.

جمحی در سبزوار متولد شد. در زمان خدمت در دستگاه غزنویان اوضاع آشفتهٔ خراسان که ناشی از بی‌تدبیری عمید نیشابور و صاحب‌دیوان خراسان، ابوالفضل سوری بن المعتز، بود را به صورت هجوآمیز ولی «بسیار بلیغ» به اطلاع سلطان مسعود غزنوی رساند و سلطان در ادارهٔ خراسان به اصلاحاتی دست زد.[۱][۲][۳]

امیرا به سوی خراسان نگرکه سوری همی بند[الف] و ساز آورد
اگر دستِ شومش[ب] بماند درازبه پیش تو کاری دراز آورد
هر آن گله کو را به سوری دهی[پ]چو چوپانِ بد، داغ[ت] باز آورد

شعر دیگری از جمحی باز در هجو سوری این بار به عربی چنین است:[۴]

كان الله من سخط عليهميقول لاهل نيسابور بوري
فقحط و الجدوبة و المناياو كل هين في جنب سوري

از جمحی تنها چند بیت باقی مانده‌است. یک بیت از این شاعر برای کلمهٔ آباد در لغت‌نامهٔ اسدی آمده‌است:[۵]

ویران شده دل‌ها به می آبادان گرددآباد بر آن دست که پرورد رز آباد[ث]

ابوعلی حسن بن ابی‌طیب باخرزی قصیده‌ای در مدح جمحی سروده که در کتاب دمیة القصر تألیف پسرش، ابوالحسن علی بن حسن باخرزی، آمده‌است:[۴]

اباالمظفر عبدالجبار يا بن الحسينيا افضل الناس طرا بلا خلاف و مين
بلاغة لك تجلو القلوب عن كل رينو حسن خط يزين القرطاس احسن زين
نظم كنظم اللآلي نثر كنثر اللجينقد كان بيني و بين الزمان حرب حنين
فلآن اوقعت صلحاً بين الزمان و بيني

برادری به نام ابوالقاسم مختار بن حسین جمحی داشت.[۴]

یادداشت ویرایش

  1. جایی دیگر مال آمده
  2. جایی دیگر ظلمش آمده
  3. این مصرع ضبط‌های دیگری نیز دارد: هر آن کار کان را به سوری دهی، یا هر آن مملکت کان به سوری دهی
  4. در برخی تصحیح‌ها، دوغ
  5. عباس اقبال ضبط دیگری از این بیت دارد: آباد بر آن دست که پرورد[ش] آباد. و آباد آخر را به معنی آفرین دانسته‌است.

منابع ویرایش

  1. «ابوالمظفر جمحی، عبدالجبار بن حسین (قرن ۵ق)». ویکیجو، دانشنامه آزاد پارسی. دریافت‌شده در ۱۲ فروردین ۱۴۰۰.
  2. «ابوالمظفر». لغت‌نامهٔ دهخدا. دریافت‌شده در ۱۲ فروردین ۱۴۰۰.[پیوند مرده]
  3. «بررسی صحت ضبط سروده‌های فارسی تاریخ بیهقی در دو تصحیح فیاض و یاحقی سیدی». مجله متن‌شناسی ادب فارسی. ۱۲ (۳): ۱۹–۴۷.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ اقبال، عباس (۱۳۱۰). «گویندگان قدیم: ابوالمظفر عبدالجبار بن حسین جمحی (از شعرای نیمه اول قرن پنجم)». شرق (۱۲): ۷۰۵–۷۰۸.
  5. «ابوالمظفر». لغت‌نامهٔ دهخدا. دریافت‌شده در ۱۲ فروردین ۱۴۰۰.[پیوند مرده]