اشه
اَشا یا اَشَه یا اَرتَه (به اوستایی 𐬀𐬴𐬀) در مزدیسنا مفهومی گسترده دارد و از مهمترین مفاهیم در این دین است. اشه به معنی حقیقت و درستی است؛ اما معنی ژرفتر آن قانونی است ازلی و ابدی که اهورامزدا وضع کرده و بر اساس آن هر کُنشی، واکنشی دربردارد و هر کار نیک یا بدی پاداش یا پادافره خود را در پی دارد. بهعبارتِ دیگر، تبلور نظم موجود در طبیعت که در قانونی اخلاقی-مینویی و بر پایهٔ حق و درستکاری بنا شده را اَشا میگویند.[۱] گفته شدهاست که نماد اشه در جهان مادی، آتش است
واژهشناسی
ویرایشاین واژه مفهوم پیچیدهای دارد و بیشتر معنای واژهای آن را بهترین راستی یا هنجار و قانون دانستهاند. این واژه در پارسی باستان اَردَ تلفظ میشدهاست و تلفظ ودایی آن رْتَه بود که معنای نظم طبیعی جهان را با خود داشت. در زبان هندوایرانی آنرا معادل اَرتَه حدس زدهاند. برخی نیز مانند گری اعتقاد دارند که تفاوت اَرتَه و اَشَه از یک اختلافِ املایی سرچشمه میگیرد و احتمالاً به دلیل تلفظ بدِ یک حرف باستانی است.[۲] این واژه بهمعنای راستی و درستی، تقدس، قانون و آیین ایزدی، پاکی به کار میرود اما بهطور کلی حقیقت و درستی نزدیکترین و احتمالاً صحیحترین برداشت از واژهٔ اشه دانسته شدهاست.
در اوستا
ویرایشواژهٔ اشه در اوستا و بهویژه در گاهان بسیار بکار رفتهاست. زرتشت در گاهان تنها راه رسیدن به بارگاه خدایی را راه اشه میداند. در یسنا ۴۴ بند ۱۱ میگوید: «تا تاب و توان دارم میکوشم مردم را به سوی اشه رهنمون باشم.» یکی از مقدسترین دعاهای زرتشتی دعای «اشم وهو» است که در آن اشه و راستی ستایش میشود که یک ذکر ۱۲ واژهای است که سه بار در آن نام اشه برده شدهاست. دعا که ظاهراً برای تمرکز ذهن بر روی اشه استوار است از این قرار است: اشه نیک، اشه نیکترین است. مطابق آرزوست، مطابق آرزو خواهد بود، اشه از آن اشه وهیشته است.[۳]
اردیبهشت امشاسپند
ویرایشاردیبهشت یا به تلفظ اوستایی آن اشه وهیشته از امشاسپندان یا همان فروزههای هفتگانهٔ خدانیز دانسته شدهاند. اردیبهشت در مزدیسنا و اساطیر ایران باستان و باورها وابسته به آن زیباترین امشاسپند است. او در برابر ناراستی در جهان قرار میگیرد و پیروان او را اشون میگویند. او نه تنها در این جهان حافظ نظم اخلاقی و طبیعی است و با آفریدههای مخرب و ناهماهنگ اهریمن میستیزد در دوزخ نیز نظم را نگاه میدارد و مراقب است که دیوان دوزخیان را بیش از آنچه سزاوار آنند، عذاب ندهند. او در اساطیر ایرانی هماورد ایندرا است که همان روح ارتداد است.[۴] در نبرد با ایندره ایزدانی چون مهر، سروش، نریوسنگ، او را یاری میدهند.[۵]
جستارهای وابسته
ویرایشمنابع
ویرایش- ↑ Dhalla, Maneckji Nusservanji (1938), History of Zoroastrianism, New York: OUP
- ↑ Gershevitch, Ilya (1955), "Word and Spirit in Ossetic", Bulletin of the School of Oriental and African Studies 17 (3): 478–489, doi:10.1017/S0041977X0011239X
- ↑ زردشتیان، باورها و آداب دینی آنان. مری بویس. ترجمه عسگر بهرامی. نشر ققنوس. تهران. چاپ یازدهم.1388 صفحه 62
- ↑ شناخت اساطیر ایران. جان هیلنز. ترجمه ژاله آموزگار. نشر چشمه تهران88. ص72
- ↑ فرهنگ و زبانهای باستانی ایران. محبوبه خدایی. نشر ققنوس. تهران. چاپ اول سال 88. صفحه 243
کتاب ۵گانه پادشاهی جهان