الفبای عربی سواحلی

الفبای عربی سواحلی الفبای مشتق گرفته از خط عربی می‌باشد که به طور سنتی برای نوشتن زبان سواحلی استفاده می‌شد و می‌شود. امروزه زبان سواحلی از مهمترین زبانهای آفریقاست و تنها زبان بومی آفریقاست که پایاپای زبان‌های خارجی استعماری چون عربی، انگلیسی، و فرانسه، به عنوان زبان میانجی بین‌المللی نقش ایفا می‌کند. امروزه الفبای رسمی و معمول زبان سواحلی الفبای لاتین می‌باشد. اما به طور سنتی، از الفبای عربی برای نوشتن متون و اشعار استفاده می‌شده. امروزه استفاده از الفبای عربی بسیار کاهش یافته اما این سنت همچنان وجود دارد.[۱]

الفبای عربی سواحلی
herufi za Kiarabu

حٖرُوفِ زَ كِعَرَابُ‎
نوعابجد
زبان‌هاسواحلی
دورهٔ زمانیقرن ۱۶ میلادی به بعد
سامانهٔ مادر
نیاسینایی

به الفبای عربی سواحلی «خط عجمی» نیز گفته می‌شود. «خط عجمی» به اصطلاح به الفباها و دستورالخطهای مشتق از عربی گفته می‌شود که در آفریقا برای نوشتن زبانهای آفریقایی، یا به عبارتی دیگر «زبانهای عجمی» به کار برده می‌شد. الفباهای عربی زبانهایی چون هوسه، فولانی، و غیره. از نقاط مشترک این خطوط، اتکاء‌ اجباری به حرکت‌گذاری بر روی تمامی حروف، حتی به طور مثال برای صداهای [u] و [i] در آخر واژه می‌باشد.

در شرق آفریقا، منطقه‌ای که زبان سواحلی در آن تکلم می‌شود، این الفبا از الفبای اصلی عربی در قرن ۱۹ام میلادی مشتق شد. شناخته شده‌ترین و پرکاربردترین استاندارد رسم‌الخط به الفبای عربی سواحلی در اواخر قرن ۲۰ام توسط «معلم شیخ یحیی علی عمر»، شاعر، فرهنگی، و زبان‌شناس سواحلی‌زبان اهل مومباسا تنظیم شد.[۲]

در طول دههٔ ۲۰۱۰ میلادی، کوشش در جهت تنظیم حروف در یونی‌کد، ضبط دیجیتالی اشعار و متون قدیمی سواحلی، تنظیم دقیق‌تر رسم الخط الفبای عربی سواحلی ادامه داشت. [۳][۴]

پیش‌زمینه‌ٔ تاریخی ویرایش

مدارک تاریخی نشان می‌دهد که خط و متون عربی از قرن ۹ میلادی به این سو در آفریقای شرقی یافت می‌شده‌اند. مدارک تاریخی همین‌طور نشان می‌دهند که زبان سواحلی برای اولین بار در قرن ۱۶ یا ۱۷ میلادی با خط عربی نوشته شد. با گسترش دین اسلام در سواحل اقیانوس هند در شرق آفریقا، الفبای عربی نیز از مناطق شمالی سواحلی زبان (مومباسا، لامو، جزیره پاته، و بعدتر زنگبار) به سوی جنوب و تا شهرهای ساحلی شمال موزامبیک امروزی، مثل آنگوش گسترش یافت. گسترش خط عربی برای نوشتن زبان سواحلی ابتدا در بین حاکمان و عالمان عالی رتبه و سپس،‌ از آنجا که از گسترش تعداد اشعار و نامه‌های سواحلی زبان پیداست، به بقیهٔ جمعیت سواحل شرق آفریقا گسترش یافت.[۱]

اما، تا نیمهٔ دوم قرن ۱۹ میلادی، رسم الخط استانداردی وجود نداشت و هر نویسنده به شیوهٔ خویش و یا شهر و دیار خویش می‌نوشت. از جمله مشکلات نوشتن سواحلی به خط عربی این است که زبان عربی تنها سه واکه دارد، در حالی که زبان سواحلی ۵ واکه. به همین دلیل، نوشتن صداهای [e] و [i] هر دو با علامت کسره (◌ِ) و نوشتن صداهای [o] و [u] هر دو با ضمه (◌ُ)، سنت رایج بود.[۱]

تطبیق خط عربی با واجهای زبان سواحلی ویرایش

از نیمهٔ دوم قرن ۱۹ میلادی، و در طول قرن ۲۰ و ۲۱ میلادی، یک پروسهٔ «سواحلی»-سازی خط عربی، توافق بر حروف، حرکات، و قواعد جدید به منظور تطبیق آن با واجها و صداهای زبان سواحلی در جریان بوده است. این پروسه توسط فرهنگی و شاعر سواحلی زبان، «م‌عالم سیکوجوئه» (Mwalimu Sikujua، معَلِّمُ سِكُجُؤَ) شروع شد. از ابتکارات وی، ایجاد حروف جدید برای نشان دادن صداهای غیرموجود در عربی، مانند «ٿ» و «ڐ» (ت و د چهارنقطه) برای تمییز دادن بین صدای ت و د دندانی و لثوی، مانند «پ»،‌«گ»، و «ڤ» مشابه فارسی و کردی، و همین‌طور معرفی دو حرکت (اعراب) جدید به زبان سواحلی بود. در الفبای سواحلی، فتحه صدای [a]، کسره صدای [i]، و ضمه صدای [u] می‌دهد. دو حرکت جدید در این زبان، «کسرهٔ ایستاده» (kasiri ya kusimama كَسِيرِ يَ كُسِمَامَ) (◌ٖ) که صدای [e] و ضمهٔ برعکس (dhuma ya kupindua ضُومَ يَ كُپِنْدُؤَ) (◌ٗ) که صدای [o] می دهد می‌باشند. این دو حرکت در نوشتار وداد (الفبای عربی برای نوشتن زبان سومالیایی) نیز موجودند.

از جمله مشکلات بر سر پروسهٔ استانداردسازی خط عربی برای زبان سواحلی، ایجاد و تحمیل الفبای لاتین برای این زبان توسط دول استعماری بریتانیا و آلمان در مستعمرات خویش در شرق آفریقا بود. دولت آلمان فعالانه دست به سرکوب نوشتن به الفبای عربی زد. به هر حال، به رسمیت شناخته شدن الفبای لاتین، و تدریس آن در مدارس سکولار و همین‌طور توسط مبلغین مسیحی،‌ استفاده از این الفبا را گسترش داد طوری که امروزه اکثر قریب به مطلق نوشتار به سواحلی به لاتین انجام می‌شود. با این وجود، منابع فرهنگی و ادبی غنی سواحلی به خط عربی وجود دارند، که ادامهٔ توجه به این خط و استانداردسازی آن را ضروری می‌کند.[۱]

الفبا ویرایش

الفبای تنظیم شده توسط «معلم شیخ یحیی علی عمر» (یحیی عمر) بر اساس لهجهٔ شهر مومباسا می‌باشد. در این الفبا حروف هم‌خوانی وجود دارد که صداهایی را بازتاب می‌دهند که در سایر لهجه‌های سواحلی الزاما وجود ندارند. در الفبای وی ۴۸ حرف وجود دارد. یحیی عمر دونگارهها را به عنوان حرف مستقل شمارده‌ است.[۲]

قواعد نوشتار الفبای عربی با قواعد نوشتار الفبای لاتین تفاوت‌‌هایی دارد. از نکات مهم الفبای عربی این است که تفاوت بین صداهای «م» ساکن (تلفظ مانند [m̩ɓ]) و صدای «م» پیش‌دماغی (تلفظ مانند [ᵐb]) رعایت شده است. صدای «م» ساکن در اسم‌های از کلاس اول (کلاس m-wa)[۵] دیده می‌شوند. صدای «م» پیش‌دماغی به طور مثال در اسم‌های از کلاس نهم (کلاس n)[۵] که با حروف هم‌خوان خاصی مانند «ب» شروع می‌شوند دیده‌ می‌شوند. در این اسم‌ها، در نوشتار لاتین، به تبعیت از حفظ تلفظ واژگان، حرف «ن» به «م» تبدیل می‌شود. اما در نوشتار عربی، به تبعیت از دستور زبان، حرف «ن» حفظ می‌شود. در نتیجه، برگرداندن واژگانی که با «mb» شروع می‌شوند از الفبای لاتین به الفبای عربی نیاز به توجه به این موضوع دارد. به طور مثال mbrazil به معنای شخص برزیلی، از کلاس اول اسم‌ها، به صورت مْبرَزِل نوشته می‌شود. اما، واژهٔ mbazi به معنای لوبیا، از کلاس نهم اسم‌ها، به صورت نْبَازِ نوشته می شود.[۲][۳]

در نوشتار خط عربی، با تبعیت از لهجهٔ مومباسا، بین صداهای غیر بازدمی و صداهای بازدمی (هم‌خوان‌هایی که ادا با بازدم هوا، صدای ھ دارند) تفاوت قائل شده است. به مانند الفبای اردو، برای نشان دادن این مسئله، از حرف «ه» دو چشمه (ھ) استفاده می‌شود.[۲]

همین‌طور، با تبعیت از لهجهٔ مومباسا، در نوشتار عربی، بین حروف [t] و [d] دندانی و لثوی تفاوت وجود دارد. برای نشان دادن هم‌خوان‌ّهای دندانی، از همان حروف «ت» برای صدای [t̪] و «د» برای صدای [d̪] استفاده می‌شود. برای حروف لثوی، با الهام گرفتن از الفبای اردو، بر روی این دو حرف، یک «ط» کوچک قرار می‌گیرد. (از لحاظ تاریخی، این «ط» ربطی به حرف «ط» ندارد و در نتیجهٔ سریع نوشتن با دست حروف چهار نقطه‌ای می‌باشد.) از حرف «ٹ» برای صدای [t] و از حرف «ڈ» برای صدای [d] استفاده می‌شود. باید توجه داشت که کاربرد و تلفظ این دو حرف با کاربرد و تلفظ آنها در الفبای اردو متفاوت است.

متاسفانه، ابزارهای آنلاین که برای برگردان خودکار متون از لاتین به عربی وجود دارند، قابلیت تشخیص این مسائل را ندارند.[۳]

حروف الفبای عربی سواحلی[۲][۳]
نام شکل‌ها آوانگاری معادل لاتین نمونه نکات
تنها آغازی میانی پایانی عربی لاتین معنی
alifu
أَلِيفُ‎
ا‎ ا‎ ـا‎ /a/ a أَنَسٖيمَ‎
سَاسَ‎
ڤِئَازِ‎
anasema
sas
viazi
او صحبت می‌کند
الان
سیب‌زمینی‌ها
«الف» دو کاربرد دارد. کاربرد اول به عنوان پایهٔ علامت در ابتدای واژه‌ای که با واکه شروع می‌شود. کاربرد دوم برای نشان دادن واکهٔ [a] در هجای تکیه‌دار واژه می‌باشد.
bee
بٖئٖ‎
ب‎ بـ‎ ـبـ‎ ـب‎ /ɓ/ b بُويُ‎
مْبرَزِل‎
buyu
mbrazil
میوه
فرد برزیلی
mbee
نْبٖئٖ‎
نْب‎ ـنْب‎ ـنْبـ‎ نْبـ‎ /ᵐb/ b نْبٖيلٖ‎ mbele در جلوی به‌جز «mb» در اسم‌های از کلاس اول (کلاس m-wa) و سایر موارد «م» ساکن پیش از «ب» نمی‌شود. (به عبارت دیگر، بجز مواردی که «mb» به صورت [m̩ɓ] تلفظ شود بجای [ᵐb].)
pee
پٖئٖ‎
پ‎ ـپ‎ ـپـ‎ پـ‎ /p/ p كُپَاكَ‎ kupaka رنگ کردن
p'ee
پھٖئٖ‎
پْھ‎ ـپْھ‎ ـپْھـ‎ پْھـ‎ /pʰ/ p پْھَاكَ‎ paka گربه در الفبای لاتین، با صدای [p] فرقی ندارد.
tee
تٖئٖ‎
ت‎ ـت‎ ـتـ‎ تـ‎ /t̪/ t هَتُؤَ‎ haua action

[t] دندانی.

t'ee
تھٖئٖ‎
تْھ‎ ـتْھ‎ ـتْھـ‎ تْھـ‎ /t̪ʰ/ t تْھُوپَ‎ tupa بطری [t] بازدمی دندانی. در الفبای لاتین، با صداهای [t̪]، [t]، یا [tʰ] فرق ندارد.
tee
ٹٖئٖ‎
ٹ‎ ـٹ‎ ـٹـ‎ ٹـ‎ /t/ t ٹُونْڈُ‎ tundu مرغدانی [t] لثوی. خاص لهجهٔ مومباسا. در الفبای لاتین با [t̪]، [t̪ʰ]، یا [tʰ] فرق ندارد.
t'ee
ٹھٖئٖ‎
ٹھ‎ ـٹھ‎ ـٹھـ‎ ٹھـ‎ /tʰ/ t ٹھُونْدُ‎ tundu سوراخ [t] بازدمی لثوی. در الفبا لاتین با [t̪]، [t̪ʰ]، یا [t] فرقی ندارد.
thee
ثٖئٖ‎
ث‎ ـث‎ ـثـ‎ ثـ‎ /θ/ th ثٖمَنِينِ‎ themanini هشتاد
jimu
جِيمُ‎
ج‎ ـج‎ ـجـ‎ جـ‎ /ʄ ~ dʒ/ j جَانَ‎ jana دیروز
njimu
نْجِيمُ‎
نْج‎ ـنْج‎ ـنْجـ‎ نْجـ‎ /ⁿd̥ʒ̊/ nj نْجٖيمَ‎ njema خوب
chimu
چِيمُ‎
چ‎ ـچ‎ ـچـ‎ چـ‎ /tʃ/ ch چُونْڠوَ‎ chungwa پرتقال بزرگ در بعضی متون قدیمی، از حرف «ک» دونقطه نیز استفاده می‌شد (ػ).
ch'imu
چھِيمُ‎
چھ‎ ـچھ‎ ـچھـ‎ چھـ‎ /tʃʰ/ ch چھُونْڠوَ‎ ch'ungwa پرتقال اندازه متوسط مختص لهجهٔ مومباسا. در الفبای لاتین فرقی با [tʃ] ندارد.
hee
حٖئٖ‎
ح‎ ـح‎ ـحـ‎ حـ‎ /h/ h حَسَن‎
وَسوَحِيلِ‎
hasan
waswahili
نام «حسن»
مردم سواحلی
تنها در وام‌واژه‌های از عربی کاربرد دارد. سواحلی زبانان آن‌را نه به صورت حلقی مثل عربی، بلکه به صورت [h]، هم‌صدا با حرف «ه» تلفظ می‌کنند.
khee
خٖئٖ‎
خ‎ ـخ‎ ـخـ‎ خـ‎ /χ ~ h/ h (kh) خَبَارِ‎ habari خبر تنها در وام‌واژه‌های از عربی کاربرد دارد. اکثر سواحلی زبانان آنرا به صورت [h]، هم‌صدا با حرف «ه» تلفظ می‌کنند.
dali
دَالِ‎
د‎ ـد‎ د‎ /d̪/ d دَنْڠَانْيَ‎ danganya گول زدن [d] دندانی
ndali
نْدَالِ‎
نْد‎ ـنْد‎ نْد‎ /ⁿd̪/ nd مْوٖينْدٖ‎ mwenḏe go [d] با تلفظ به صورت پیش‌درون‌دماغی
dali
ڈَالِ‎
ڈ‎ ـڈ‎ ڈ‎ /d/ d ڈُو‎ du سطل بزرگ [d] لثوی، مختص لهجهٔ مومباسا. در الفبای لاتین با [d̪] فرقی ندارد.
ndali
نْڈَالِ‎
نْڈ‎ ـنْڈ‎ نْڈ‎ /d/ d نْڈَانِ‎ ndani درون [d] لثوی با تلفظ پیش‌درون‌دماغی، مختص لهجهٔ مومباسا. در الفبای لاتین با [nd̪] فرقی ندارد.
dhali
ذَالِ‎
ذ‎ ـذ‎ ذ‎ /ð/ dh ذَهَابُ‎ dhahabu طلا
ree
رٖئٖ‎
ر‎ ـر‎ ر‎ /ɾ/ r كِرَاكَ‎ kiraka وصله
zee
زٖئٖ‎
ز‎ ـز‎ ز‎ /z/ z كُزِيمَ‎ kuzima خاموش کردن (مثلا آتش)
zhee
ژٖئٖ‎
ژ‎ ـژ‎ ژ‎ /ʒ/ zh ژِينَ‎ Zhina نام «ژینا» ناموجود در اکثر لهجه‌های سواحلی. فقط مختص لهجه‌های مناطق خیلی شمالی سواحل شرق آفریقا.
sini
سِينِ‎
س‎ ـس‎ ـسـ‎ سـ‎ /s/ s كُسِكِئَ‎ kusikia شنیدن
shini
شِينِ‎
ش‎ ـش‎ ـشـ‎ شـ‎ /ʃ/ sh كُشِيكَ‎ kushika گرفتن
sadi
صَادِ‎
ص‎ ـص‎ ـصـ‎ صـ‎ /s/ s صَحِيبُ‎ sahibu دوست تنها در وام‌واژه‌های از عربی کاربرد دارد. اکثر سواحلی زبانان آنرا به صورت [s]، هم‌صدا با حرف «س» تلفظ می‌کنند.
dhadi
ضَادِ‎
ض‎ ـض‎ ـضـ‎ ضـ‎ /ð/ dh ضِيكِ‎ dhiki پریشانی تنها در وام‌واژه‌های از عربی کاربرد دارد. اکثر سواحلی زبانان آنرا به صورت [dh]، هم‌صدا با حرف «ذ» تلفظ می‌کنند.
tee
طٖئٖ‎
ط‎ ـط‎ ـطـ‎ طـ‎ /t/ t كُطَهِرِيشَ‎ kutahirisha to purify تنها در وام‌واژه‌های از عربی کاربرد دارد. اکثر سواحلی زبانان آنرا به صورت [t]، هم‌صدا با حرف «ت» تلفظ می‌کنند.
dhee
ظٖئٖ‎
ظ‎ ـظ‎ ـظـ‎ ظـ‎ /ð/ dh أَظُهُورِ‎ adhuhuri noon تنها در وام‌واژه‌های از عربی کاربرد دارد. اکثر سواحلی زبانان آنرا به صورت [dh]، هم‌صدا با حرف «ذ» تلفظ می‌کنند.
aini
عَئِينِ‎
ع‎ ـع‎ ـعـ‎ عـ‎ /-/ (/ʕ/) - مَعَانَ‎ maana معنی تنها در وام‌واژه‌های از عربی کاربرد دارد. اکثر سواحلی زبانان آنرا تلفظ نمی‌کنند. حروف واکهٔ پشت سر هم در واژه‌ای با الفبای لاتین می‌تواند به معادل عربی که در آن حرف «ع» به‌کار رفته‌است اشاره کند.
ghaini
غَئِينِ‎
غ‎ ـغ‎ ـغـ‎ غـ‎ /ɣ/ gh غَضَابُ‎ ghadhabu anger تنها در وام‌واژه‌های از عربی کاربرد دارد.
gaini
ڠَئِينِ‎
ڠ‎ ـڠ‎ ـڠـ‎ ڠـ‎ /ɠ ~ ɡ/ g ڠُنِئَ‎ gunia گونی
ngaini
نْڠَئِينِ‎
نْڠ‎ ـنْڠ‎ ـنْڠـ‎ نْڠـ‎ /ᵑɡ/ ng مْچَانْڠَ‎ mchanga شن
ng'aini
نݝَئِينِ‎
نݝ‎ ـنݝ‎ ـنݝـ‎ نݝـ‎ /ŋ/ ng' نݝٗومْبٖ‎ ng'ombe گاو
fee
فٖئٖ‎
ف‎ ـف‎ ـفـ‎ فـ‎ /f/ f فِيڠٗ‎ figo قلوه، کلیه
vee
ڤٖئٖ‎
ڤ‎ ـڤ‎ ـڤـ‎ ڤـ‎ /v/ v كُڤِيمْبَ‎ kuvimba ورم کردن
qafu
قَافُ‎
ق‎ ـق‎ ـقـ‎ قـ‎ /q/ q وَقفُ‎ waqfu وقف تنها در وام‌واژه‌های از عربی کاربرد دارد. اکثر سواحلی زبانان آنرا به صورت [k]، هم‌صدا با حرف «ك» تلفظ می‌کنند.
kafu
كَافُ‎
ك‎ ـك‎ ـكـ‎ كـ‎ /k/ k كُوكُ‎ kuku مرغ بزرگ
k'afu
كھَافُ‎
كھ‎ ـكھ‎ ـكھـ‎ كھـ‎ /kʰ/ k كھُوكُ‎ k'uku مرغ اندازه متوسط مختص لهجهٔ مومباسا. در الفبای لاتین با صدای [k] فرقی ندارد.
lamu
لَامُ‎
ل‎ ـل‎ ـلـ‎ لـ‎ /l/ l كُلِيمَ‎ kulima کندن
mimu
مِيمُ‎
م‎ ـم‎ ـمـ‎ مـ‎ /m/ m مِيمِ‎ mimi من
nuni
نُونِ‎
ن‎ ـن‎ ـنـ‎ نـ‎ /n/ n نَانِ‎ nani چه کسی؟
waw
وَو‎
و‎ ـو‎ و‎ /ʋ ‍~ w/
/ɔ/
/u/
w
o
u
كُوَ‎
مْكٗونْڠَ‎
كُسُڠُؤَ‎
kuwa
mkonga
kusugua
بودن
خرطوم فیل
مالاندن
حرف «واو» در سواحلی سه کاربرد دارد. اول در نقش هم‌خوان، با معال لاتین [w]. دوم برای نشان دادن واکه‌های [o] یا [u] در هجای تکیه‌دار واژه. سوم برای حمل همزه در مواردی که واکه‌ها پشت سر هم می‌آیند.
hee
هٖئٖ‎
ه‎ ـه‎ ـهـ‎ هـ‎ /h/ h هَيُوپٗ‎ hayupo او اینجا نیست.
hamza
هَامزَ‎
ء‎ ـاء‎
ـؤ‎
ـئ‎
ـأ‎
ـؤ‎
ـئـ‎
أ‎
إ‎
- - إٖنْدٖلٖئَ‎
كُسُڠُؤَ‎
مَفَاءَ‎
endelea
kusugua
mafaa
‌ ادامه بده
مالاندن
مفید بود
«همزه» با یکی از حروف «الف»،‌«واو»، یا «ی»، در نقش حمل‌کنندهٔ واکه در اول واژه و یا در مواردی که در میان واژه واکه‌ها پشت سر همند استفاده می‌شود
yee
يٖئٖ‎
ي‎ ـي‎ ـيـ‎ يـ‎ /j/
/ɛ/
/i/
y
e
i
يَاكٗ‎
كٖلٖيلٖ‎
yako
kelele
مال تو
عربده
حرف «ي» در سواحلی دو کاربرد دارد. اول در نقش هم‌خوان، با معال لاتین [y]. دوم برای نشان دادن واکه‌های [e] یا [i] در هجای تکیه‌دار واژه.
از «ی» بدون نقطه نیز برای حمل همزه در مواردی که واکه‌ها پشت سر هم می‌آیند استفاده می‌شود.
nyee
نْيٖئٖ‎
نْي‎ ـنْي‎ ـنْيـ‎ نْيـ‎ /ɲ/ ny نْيٗوكَ‎ nyoka مار

قواعد کلی دستور الخطی ویرایش

ترجیحا وام‌واژه‌های عربی باید با هم‌خوان‌های اصلی خود نوشته شوند.[۳]

فاصله‌گذاری و سرهم نویسی بین واژگان باید تابع آنچه که در الفبای لاتین انجام می‌شود باشد. به طور نمونه واژگان تک‌ّهجایی «na» (نَ)، «ya» (يَ)، «za» (زَ)، «la» (لَ) باید مشابه متون لاتین، جدا نوشته شوند. در متون تاریخی، بعضی نویسندگان این واژگان را سر هم با واژهٔ بعدی می‌نوشتند.[۳]

واکه‌ها ویرایش

واکه‌ها در زبان سواحلی با ۵ علامت نشان داده می‌شوند. سه علامت مشابه عربی و فارسی، شامل فتحه برای [a]، کسره برای [i]، و ضمه برای [u] می‌باشد. دو علامت جدید نیز به الفبای سواحلی اضافه شده است که شامل کسرهٔ ایستاده برای [e] و ضمهٔ وارونه برای [o] می‌باشد.[۲][۳]

علامت واکه‌ها در سواحلی
-a -e -i -o -u
◌َ‎ ◌ٖ‎ ◌ِ‎ ◌ٗ‎ ◌ُ‎
فتحه کسرهٔ ایستاده کسره ‌ ضمهٔ وارونه ضمه
fataha
فَتَاحَ
kasiri ya kusimama
كَسِيرِ يَ كُسِمَامَ
kasiri
كَسِيرِ
dhuma ya kupindua
ضُومَ يَ كُپِنْدُؤَ
dhuma
ضُومَ

در مواقعی که واژه با صدای واکه شروع می‌شود (مگر وام‌واژگان از عربی که با «ع» شروع می‌شوند)، از «الف» به عنوان پایهٔ همزه و علامت استفاده می‌شود. اگر واکه یکی از [a]، [u]، یا [o] باشد، همزه در بالای «الف» و اگر [e] یا [i] باشد، زیر «الف» قرار می‌گیرد. نوشتن همزه اختیاری بوده، اما نوشتن علامت اجباریست.[۲][۳]

صدای واکه در ابتدای واژه
A E I O U
أَ‎ إٖ‎ إِ‎ أُ‎ أٗ‎

واکه‌های در میان واژه بسته به اینکه آیا در هجای بدون تکیه (unstressed) یا تکیه‌دار (stressed) می‌باشند، به دو صورت نوشته می‌شوند. در سواحلی، واژگان قاعده‌مند بوده و ‌هجای تکیه‌دار در تقریبا تمامی موارد، هجای یکی مانده به آخر می‌باشد. استثنائات انگشت‌شمار بوده و تنها شامل تعدای چند از وام‌واژه‌های می‌باشد.[۲][۳]

در هجاهای بدون تکیه، واکه تنها با علامت نشان داده می‌شود. در عربی و فارسی، در بیشتر مواقع، علامت‌ها نوشته نمی‌شوند. اما در سواحلی، توصیه شده‌است که در همهٔ موارد واکه‌ها نشان داده شوند. چرا که دستور زبان سواحلی مبتکی به واکه بوده و معنی واژه می‌تواند بدون نوشتن آن، عوض شود. همین‌طور در سواحلی ۵ علامت وجود دارد، اما در عربی فقط ۳ تا.[۲][۳]

واکه‌ در هجای بدون تکیه
-a -e -i -o -u
◌َ‎ ◌ٖ‎ ◌ِ‎ ◌ٗ‎ ◌ُ‎

در هجاهای تیکه‌دار (هجای یکی مانده به آخر)، علاوه بر علامت، واکه با یکی از حروف «الف»، «واو»، یا «ی» نیز نشان داده می‌شود. «الف» در هجایی با واکهٔ [a]، «واو» در هجایی با واکهٔ [o] یا [u]، و «ی» در هجایی با واکهٔ [e] یا [i] نوشته می‌شود. علامت واکه‌های [a]، [i]، یا [u] در اینگونه هجاها می‌توانند حذف شوند، اما بهتر است حذف نشوند.[۲][۳] این‌طور نوشتن واکه‌ی تکیه‌دار واژه به تمییز بین واژگان در جمله نیز کمک می‌کند (چرا که هر واژه فقط یک هجا که در آن «الف»، «واو» یا «ی» می‌باشد دارد).[۳]

واکه‌ در هجای تکیه‌دار (یکی مانده به آخر)
-a -e -i -o -u
◌َا‎ ◌ٖي‎ ◌ِي‎ ◌ٗو‎ ◌ُو‎

جدول زیر نمومه‌هایی که در آنها قواعد فوق دیده‌ می‌شوند نشان داده شده است.


الفبای عربی معادل لاتین معنی
أَنَسٖيمَ‎ anasema او صحبت می‌کند
أٗكتٗوبَ‎ oktoba اکتبر
أُڠَالِ‎ ugali حلیم
إٖلٖكٖيڤُ‎ elekevu منطقی
كِسوَحِيلِ‎ kiswahili زبان سواحلی

دو واکه‌های پشت سر هم ویرایش

نوشتن واکه‌های پشت سر هم در الفبای عربی سواحلی بسته به اینکه آیا واکه‌های پشت سر هم در میان واژه یا در انتهای آن می‌باشند، با ترکیب همزه و «الف» یا «واو» یا «ی» تابع قواعد خاصی، نوشته می‌شوند.[۳]

برای واکه‌های پشت سر هم در میان واژه

  • اگر واکهٔ دوم [a] باشد،
    • اگر واکهٔ اول نیز [a] باشد، از «الف-همزه» (أ) استفاده شده و بر روی آن فتحه (◌َ) گذاشته می‌شود.
    • اگر واکهٔ اول [e] یا [i] باشد، از «ی-همزه» (ئ) استفاده شده و بر روی آن فتحه (◌َ) گذاشته می‌شود.
    • اگر واکهٔ اول [o] یا [u] باشد، از «واو-همزه» (ؤ) استفاده شده و بر روی آن فتحه (◌َ) گذاشته می‌شود.
  • اگر واکهٔ دوم [e] یا [i] باشد، از «ی-همزه» (ئ) استفاده شده و بر زیر آن کسرهٔ ایستاده (◌ٖ) یا کسره (◌ِ) گذاشته می‌شود.
  • اگر واکهٔ دوم [o] یا [u] باشد، از «واو-همزه» (ؤ) استفاده شده و بر روی آن ضمهٔ وارونه (◌ٗ) یا ضمه (◌ُ) گذاشته می‌شود.

علاوه بر قواعد فوق، اگر هجای دوم واکه‌های پشت سر هم، هجای تکیه دار (یکی مانده به آخر) باشد، پس از آن، «الف»، «واو»،‌ یا «ی» نیز باید نوشته شود.[۳]

در جدول زیر، واژگان نمونه‌ای را که بازتاب دهنده‌ٔ قواعد فوق هستند نشان داده شده است.

الفبای عربی الفبای لاتین معنی
مَأَنْدِيشِ‎ maandishi نوشته، متن
ڤِئَازِ‎ viazi سیب زمینی
كُؤَنْدِيكَ‎ kuandika نوشتن
شَئِيرِ‎ shairi شعر
كِئِينِ‎ kiini نخاع درخت
كُئِيتَ‎ kuita صدا زدن
شَؤُورِ‎ shauri نصیحت
مٖؤُوپٖ ‎ meupe سفید (صفت از کلاس ۶)
كُؤٗونَ‎ kuona دیدن

اگر واکه‌های پشت سر هم در انتهای واژه بیایند، به این معنی که هجای اول واکه‌های پشت سر هم، هجای تکیه‌دار واژه باشد، نوشتن آنها در الفبای عربی سواحلی تابع قوانین زیر می‌باشد:

  • اگر واکهٔ اول [a] باشد، از «الف و همزه» (اء) استفاده شده، و بر روی همزه یکی از ۵ علامت نوشته می‌شود.
  • اگر واکهٔ اول [e] یا [i] باشد، از «ی-همزه» (ئ) استفاده شده و بر روی آن یکی از ۵ علامت نوشته می‌شود. در این صورت، دیگر نیازی به نوشتن «ي» برای هجای تکیه‌دار نیست.
  • اگر واکهٔ اول [o] یا [u] باشد، از «واو-همزه» (ؤ) استفاده شده و بر روی آن یکی از ۵ علامت نوشته می‌شود. در این صورت، دیگر نیازی به نوشتن «و» برای هجای تکیه‌دار نیست.

در جدول زیر، واژگان نمونه‌ای را که بازتاب دهنده‌ٔ قواعد فوق هستند نشان داده شده است.

الفبای عربی معادل لاتین معنی
مَفَاءَ‎ mafaa مفید بودن
تَاءِ‎ tai لاش‌خور
بَاءٗ‎ bao تخته
كُپٗكٖئَ‎ kupokea گرفتن چیزی
كُتِئَ‎ kutia جا دادن
كُپٗؤَ‎ kupoa to call
كُسُڠُؤَ‎ kusugua to rub

متن‌های نمونه ویرایش

ماده ۱ اعلامیه جهانی حقوق بشر

ترجمه الفبای لاتین الفبای عربی
همه آدمیان آزاد زاده می‌شود و در حقوق و شأن یکسان هستند. خردمندی و وجدان به آن‌ها ارزانی شده و بایسته‌است تا با یکدیگر عادلانه و برادرانه رفتار کنند. Watu wote wamezaliwa huru, hadhi na haki zao ni sawa. Wote wamejaliwa akili na dhamiri, hivyo yapasa watendeane kindugu. وَاتُ وٗوتٖ وَمٖزَلِيوَ حُورُ، هَاذِ نَ هَاكِ زَاءٗ نِ سَاوَ. وٗوتٖ وَمٖجَلِيوَ أَكِيلِ نَ ضَمِيرِ، هِيڤْيٗ يَپَاسَ وَتٖنْدٖئَانٖ كِنْدُوڠُ.

نثری از یحیی علی عمر[۲]

ترجمه الفبای لاتین الفبای عربی
... یکدفعه کوه بلندی را دیدیم که راه را بند آورده بود. پس ما از این کوه بالا رفتیم. شن آن به مانند طلا، سنگهای آن به مانند یاقوت و مروارید بود. خوب پس از آن، ما به راه خویش ادامه دادیم، تا که به درختی رسیدیم که مثل آن را هیچ در طول عمر خویش ندیده بودم. زیر آن جوانی بود مشغول مراقبت از بزها. شاخهای آن بزها مثل زمرد سبز بود و پشمهای ابریشم-مانندشان رنگهایی متنوع داشت، و در عین حال، شیر آنها که قطره چکان داشت می‌ریخت به سفیدی شیر نهرهای بهشتی بود. ... Mara tukaona mlima unkingama ndiyani, mrefu sana. Tukapanda; mtanga wake ni wa dhahabu na mawe yake ni yakuti na marjani. Basi tukatika kwenda, mara tukaona mti, sijaona mfano wake. T'ini yake kuna barobaro mmoja atunga mbuzi, na hao mbuzi p'embe zao ni za zumurudi ya kijani kibiti; na manyowa yao ni hariri ya rangi kulla namna; maziwa yawatumzika, meupe kama maziwa ya mito ya P'eponi. ... مَارَ ٹُكَؤٗونَ مْلِيمَ أُنْكِنْڠَامَ نْدِيَانِ، مْرٖيفُ سَانَ. ٹُكَپَانْدَ، مْتَانْڠَ وَاكٖ نِ وَ ذَهَابُ نَ مَاوٖ يَاكٖ نِ يَكُوتِ نَ مَرجَانِ. بَاسِ ٹُكَٹِيكَ كْوٖينْدَ، مَارَ ٹُكَؤٗونَ مْٹِ، سِجَؤٗونَ مْفَانٗ وَاكٖ. تْھِينِ يَاكٖ كُونَ بَرٗبَارٗ مْمٗوجَ أَتُونْڠَ نْبُوزِ، نَ هَاءٗ نْبُوزِ پْھٖيمْبٖ زَاءٗ نِ زَ زُمُرُودِ يَ كِجَانِ كِبِيتِ، نَ مَنْيٗوَ يَاءٗ نِ هَرِيرِ يَ رَانْڠِ كُلَّ نَامْنَ، مَزِيوَ يَوَتُرُزِيكَ، مٖؤُوپٖ كَامَ مَزِيوَ يَ مِيٹٗ يَ پْھٖپٗونِ.


منابع ویرایش

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ Mutiua, Chapane. “Swahili Ajami: An Introduction.” Hypotheses, October 7, 2020. https://ajami.hypotheses.org/1089 (Archive.
  2. ۲٫۰۰ ۲٫۰۱ ۲٫۰۲ ۲٫۰۳ ۲٫۰۴ ۲٫۰۵ ۲٫۰۶ ۲٫۰۷ ۲٫۰۸ ۲٫۰۹ ۲٫۱۰ Omar, Y. A., & Frankl, P. J. L. (1997). An Historical Review of the Arabic Rendering of Swahili Together with Proposals for the Development of a Swahili Writing System in Arabic Script (Based on the Swahili of Mombasa). Journal of the Royal Asiatic Society, 7(01), 55–71. doi:https://doi.org/10.1017/S1356186300008312
  3. ۳٫۰۰ ۳٫۰۱ ۳٫۰۲ ۳٫۰۳ ۳٫۰۴ ۳٫۰۵ ۳٫۰۶ ۳٫۰۷ ۳٫۰۸ ۳٫۰۹ ۳٫۱۰ ۳٫۱۱ ۳٫۱۲ ۳٫۱۳ Donnelly, K. (2015). Writing and transliterating Swahili in Arabic script with Andika. http://www.fluxus-editions.fr/grafematik2020-files/donnelly-document.pdf (Archive)
  4. https://corcencc.org/kevin-donnelly/
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ برای یادگیری کلاس‌های اسم‌ها در زبان سواحلی، به این ویدئوی آموزشی به زبان فارسی رجوع کنید https://www.youtube.com/watch?v=kNaPhsjP9gs

پیوندهای خارجی ویرایش

  • آموزش کلاس‌های اسم‌ها در زبان سواحلی به زبان فارسی https://www.youtube.com/watch?v=kNaPhsjP9gs
  • خلاصهٔ قواعد نوشتار به الفبای عربی سواحلی: Link
  • اطلاعات در مورد کیبورد و فونت برای نوشتن به الفبای عربی سواحلی: Link
  • ابزار تبدیل خودکار متون سواحلی از خط لاتین به خط عربی: Link
  • ابزار تبدیل خودکار متون سواحلی از خط عربی به خط لاتین: Link