اومینکو وقتی که آنها گریه می‌کنند

اومینکو وقتی که آنها گریه می‌کنند (ژاپنی: うみねこのなく頃に هپبورن: Umineko no Naku Koro ni؟, انگلیسی: Umineko When They Cry ,ت.ت. "وقتی که مرغان دریایی گریه می‌کنند") یک مجموعه رمان تصویری دوجین سافت ژاپنی می‌باشد که توسط سونث اکسپنژن (07th Expansion) تولید شده است. اولین قسمت آن در اوت ۲۰۰۷ در همایش کمیکت ۷۲ برای ویندوز منتشر شد. داستان این رمان متمرکز بر ۱۸ نفر بر روی یک جزیرۀ دورافتاده به مدت دو روز است و قتل‌های اسرارآمیزی که در این دو روز بر آنها رخ می‌دهد. خواننده‌های این رمان برای اینکه تشخیص دهند این قتل‌ها توسط انسان انجام شده یا توسط موجودات فراطبیعی، و همچنین روش‌ها و انگیزۀ پشت آنها، به چالش کشیده می‌شوند. هشت قسمت اصلی این رمان به دو دستۀ چهارتایی تقسیم شده‌اند که به عنوان سومین و چهارمین سری در مجموعۀ وقتی که آنها گریه می‌کنند شناخته می‌شوند. سری اول و دوم این مجموعه، رمان تصویری هیگوراشی وقتی که آنها گریه می‌کنند می‌باشد.

اومینکو وقتی که آنها گریه می‌کنند
Umineko When They Cry
جلد اتحاد جادوگر طلایی، چهارمین قسمت منتشر شده از مجموعه
うみねこのく頃に
(Umineko no Naku Koro ni)
ژانرمعمایی جنایی
بازی ویدئویی
توسعه‌دهندهسونث اکسپنژن (07th Expansion)
ناشر
  • ژاپن: سونث اکسپنژن (ویندوز)
ژانررمان تصویری
پلت‌فرم
انتشار
  • ۲۰۰۷–۲۰۱۹: ژاپن
  • ج: ۲۰۱۶-۲۰۱۷
    • قسمت اول (legend)
      • ژاپن: ۱۷ اوت ۲۰۰۷
      • ج: ۸ ژوئیه ۲۰۱۶
      قسمت دوم (turn)
      • ژاپن: ۳۱ دسامبر ۲۰۰۷
      • ج: ۸ ژوئیه ۲۰۱۶
      قسمت سوم (banquet)
      • ژاپن: ۱۶ اوت ۲۰۰۸
      • ج: ۸ ژوئیه ۲۰۱۶
      قسمت چهارم (Alliance)
      • ژاپن: ۲۹ دسامبر ۲۰۰۸
      • ج: ۸ ژوئیه ۲۰۱۶
      قسمت پنجم (End)
      • ژاپن: ۱۵ اوت ۲۰۰۹
      • ج: ۱۷ نوامبر ۲۰۱۷
      قسمت ششم (Dawn)
      • ژاپن: ۳۰ دسامبر ۲۰۰۹
      • ج: ۱۷ نوامبر ۲۰۱۷
      قسمت هفتم (Requiem)
      • ژاپن: ۱۴ اوت ۲۰۱۰
      • ج: ۱۷ نوامبر ۲۰۱۷
      قسمت هشتم (Twilight)
      • ژاپن: ۳۱ دسامبر ۲۰۱۰
      • ج: ۱۷ نوامبر ۲۰۱۷
      Tsubasa
      Hane
      Saku
مانگا
نویسندهریوکیشی۰۷
نگارگر
کی ناتسومی (قسمت‌های ۱، ۳ و ۸)
ناشراسکوئر انیکس
ناشر انگلیسی
مجلهٔ
  • جی‌فانتزی
    گان‌گان جوکر
    گان‌گان آنلاین
    گان‌گان پاورد
جمعیت آماریشونن
تاریخ انتشار۲۲ دسامبر ۲۰۰۷۲۲ ژوئن ۲۰۱۵
جلدها۵۳
مجموعه رمان
نویسندهریوکیشی۰۷
نگارگرتوموهی
ناشرکودانشا
چاپکودانشا باکس
تاریخ انتشار۱ ژوئیه ۲۰۰۹۳۰ سپتامبر ۲۰۱۸
جلدها۱۵
مجموعه تلویزیونی انیمه
کارگردانچیاکی کُن
تهیه‌کنندهمیکا نومورا
هیرویوکی اوموری
تاکه‌ما اوکامورا
نویسندهتوشیفومی کاواسه
استودیواستودیو دین
شبکهیواچ‌اف استیشنز
پخش اصلی ۲ ژوئیه ۲۰۰۹ ۲۴ دسامبر ۲۰۰۹
تحت لایسنس
قسمت‌ها26
سایر
نشان درگاه درگاه انیمه و مانگا

اسکوئر انیکس، ایچیجینشا، کادوکاوا شوتن و اسکی مدیا ورکس مانگاهای مختلفی را از روی رمان منتشر کردند. از روی این رمان همچنین یک مجموعه تلویزیونی انیمه نیز تولید شده که از ژوئیه تا دسامبر ۲۰۰۹ پخش شد. ریوکیشی۰۷ مجموعه رمان‌های دیگری نیز نوشت که توسط کودانشا باکس منتشر شد. یک بازی مبارزه‌ای با عنوان اومینکو: گلدن فانتزیا نیز در دسامبر ۲۰۱۰ توسط سونث اکسپنژن منتشر شد.

گیم پلی

ویرایش

اومینکو وقتی که آنها گریه می‌کنند یک رمان تصویری معمایی جنایی است و از این رو داستان آن عمدتاً از طریق روایت‌ها و دیالوگ‌های متن‌محور بازگو می‌شود که با عناصر بصری و صوتی همانند تصاویر دو بعدی شخصیت‌ها، موسیقی پس‌زمینه و جلوه‌های صوتی مکمل شده است. سونث اکسپنژن از این رمان به عنوان نوعی "رمان صوتی" یاد می‌کند؛ چرا که بیشتر تمرکز بازی مبتنی بر خلق جو و حالت محیط به وسیلۀ عناصر صوتی می‌باشد تا جنبه‌های بصری. نسخۀ اصلی رمان شامل هیچ صداگذاری برای شخصیت‌ها نیست. اومینکو تقریباً سراسر داستانی خطی و غیر منشعب است و شامل هیچ تعاملی با بازی نمی‌شود (یعنی نمی‌توان شخصیت‌ها را کنترل کرد)؛ با این حال قسمت آخر این رمان، افول جادوگر طلایی از این قاعده مستثنی است و بخش‌های کوچکی از آن نیاز به تعامل خواننده دارد. علاوه بر پیشروی در خواندن متن، خوانندگان می‌توانند به بخش "نکات" بازی نیز دسترسی پیدا کنند. این بخش شامل اطلاعاتی تکمیلی دربارۀ شخصیت‌ها و داستان می‌باشد. هر قسمت همچنین شامل دو مؤخره می‌باشد که به طور پشت سر هم قفل‌گشایی می‌شوند و ادامۀ داستان اصلی می‌باشند که اغلب شامل نکات مهمی هستند.

اومینکو با وجود کمبود عناصر تعامل با بازی، همانند یک بازی میان نویسنده و خوانندۀ آن توصیف شده، همراه با اینکه درجۀ سختی برای هر قسمت، در بخش توضیحات آن آورده شده است. این درجه مربوط به میزان دشواری معماهای هر قسمت است که خواننده باید فعالانه تلاش کند این معماها را حل کند. چندی از عناصر داستانی در طول داستان معرفی می‌شوند تا به خوانندگان همراه با قهرمان داستان در حل معماها کمک کنند.

خلاصۀ داستان

ویرایش

طرح داستان

ویرایش
 
عمارت باغ کیو-فوروکاوا در کیتا، توکیو که خروجی مهمان خانۀ روکنجیما بر اساس آن است.

داستان در ۴ اکتبر ۱۹۸۶ و در جزیرۀ خصوصی روکنجیما (Rokkenjima،六軒島) شروع می‌شود؛ جایی که خانوادۀ ثروتمند اوشیرومیا جمع شده‌اند تا دربارۀ تقسیم دارایی‌های متعلق به سرپرست بیمار خانواده، کینزو، صحبت کنند. نوۀ کینزو، باتلر (Battler)، پس از شش سال غیبت دوباره با افسانۀ "جادوگر طلایی" بئاتریچه آشنا می‌شود؛ جادوگری که ظاهراً ده تن طلا به کینزو داد تا او بتواند وضعیت مالی خانواده‌اش را دوباره به وضع اولش برگرداند. در کنار پرترۀ جادوگر، سنگ نبشته‌ای معما مانند وجود دارد که اعتقاد بر این است که با حل آن می‌توان به ده تن طلای شایعه شده و سرپرستی خانواده رسید. تیفون جزیره را در می‌نوردد و ۱۸ نفر را در جزیره نگه می‌دارد و قتل‌هایی اسرارآمیز هماهنگ با سنگ نبشته رخ می‌دهد؛ اغلب به طوری که به نظر می‌رسد انجام این قتل‌ها برای یک انسان ناممکن است.

در پایان بازی اول، جادوگر ظاهراً همه را می‌کشد و زنده می‌کند. باتلر که از تصدیق وجود جادو امتناع می‌کند، ظاهراً به برزخ فرستاده می‌شود، که از آنجا اتفاقات روکنجیما می‌تواند دیده شود. او در قسمت‌های بعدی و در بازی‌های منطق و استدلال با بئاتریچه رقابت می‌کند. در هر قسمت، قتل‌ها به شیوه‌های مختلفی انجام می‌شوند و باتلر باید این قتل‌ها را با ترفندهای انسانی توضیح دهد. در طول داستان باتلر به تدریج می‌فهمد که جادو تزئین واقعیت با فانتزی است که توسط بعضی افراد به عنوان مکانیسم مقابله با شرایط دشوار زندگی استفاده می‌شود و اینکه چطور این به بئاتریچه مربوط است.

در نسخۀ اصلی رمان تصویری، به این خاطر که خواننده باید شخصاً اسرار قتل‌ها را بیابد و اهمیت اینکه حقیقت در روایت داستان درون جعبۀ گربه گنجانده شده، راه حل و چگونگی انجام قتل‌ها هرگز کاملاً واضح بیان نمی‌شود. با این حال در دو قسمت آخر اقتباس مانگا، هویت واقعی بئاتریچه فاش می‌شود. بئاتریچه در واقع فرزند نامشروع کینزو، سایو یاسودا است که نقش دو تا از خدمتکاران خانواده را نیز بازی می‌کند: کانون و شانون. سایو در نه سالگی به عنوان یک خدمتکار برای خانوادۀ اوشیرومیا، کارش را شروع می‌کند؛ با این حال توسط خدمتکاران بزرگتر طرد می‌شود و به همین خاطر با استفاده از "جادو" برای خودش دوستان خیالی خلق می‌کند. سایو همچنین به دلیل عدم موفقیت در ایجاد خصوصیات جنسی معمول زنانه در دوران بلوغ، دچار آشفتگی جنسیتی شدید می‌شود. سایو همچنین در کودکی با باتلر دوست صمیمی شده و به او علاقه‌مند می‌شود؛ اما احساساتش را در دوران غیبت باتلر سرکوب می‌کند و سرانجام به عنوان شانون با پسرعمۀ او، جورج، وارد رابطه می‌شود. دخترعموی باتلر، جسیکا، نیز به کانون علاقه‌مند می‌شود که سایو تا اندازه‌ای می‌خواست مقابله به مثل کند.

با کمک و راهنمایی گِنجی، سرخدمتکار خانواده، سایو معمای سنگ نبشته را حل می‌کند و به ده تن طلای افسانه‌ای و مقادیر عظیمی از مواد منفجرۀ زیر جزیره دسترسی پیدا می‌کند. هم طلا و هم مواد منفجره باقیمانده‌های یک پایگاه نظامی قدیمی مربوط به دوران جنگ جهانی دوم بودند. این پایگاه در ارتباط با ایتالیایی‌ها بود. سایو همچنین ارتباط خودش را با کینزو می‌فهمد و از این طریق پی می‌برد که رابطه با باتلر، جسیکا و یا جورج، زنا با محارم خواهد بود. سایو در حالی که به ناامیدی رانده و از گناهان خانوادۀ اوشیرومیا بیزار می‌شود، او شروع به برنامه ریزی برای اجرای خود-دیگرکشی عظیم با استفاده از منابعی که در اختیار دارد می‌کند. چند سناریوی احتمالی به عنوان نامۀ داخل بطری به دریا انداخته می‌شود با این امید که شاید کسی در آینده بتواند حقیقت را بفهمد، که پایه و اساس دو قسمت اول این بازی را تشکیل می‌دهد. برنامه‌های سایو سرانجام با انفجار مواد منفجره به پایان می‌رسد که باعث می‌شود تمام مدارک و شواهد از بین بروند و فقط قصه‌های ساختگی آنها برجای بماند. در همین حال، سایو قادر به پذیرش این روش عمل نیست و این امکان را برای شخصی دیگر، به دلخواه خودش باتلر، به وجود می‌آورد تا معمای سنگ نبشته را حل کرده و او را متوقف کند.

در واقعیت، در روز کنفرانس خانوادگی اکتبر ۱۹۸۶، معمای سنگ نبشته توسط بزرگسالان خانواده حل می‌شود و به این ترتیب، برنامۀ سایو به انجام نمی‌رسد. با این حال، بحثی بر سر مالکیت ده تن طلا پیش می‌آید و پدر و مادر باتلر، ردولف و کیریه، خانوادۀ اوشیرومیا را قتل عام می‌کنند. عمۀ باتلر، اِوا، پس از کشتن ردولف و کیریه در دفاع از خود، زنده می‌ماند. سایو و باتلر نیز زنده می‌مانند؛ اما سایو با غرق کردن خود در دریا خودکشی می‌کند. باتلر در تلاش برای نجات سایو، خود دچار آسیب مغزی شده و هویتش را فراموش می‌کند؛ اما خاطرات تکه تکه شده‌اش را نگه می‌دارد. او هویت جدیدی به نام تویا هاچیجو می‌گیرد و تلاشهایش برای به هم پیوستن حقیقت آن حادثه، او را به نوشتن داستان‌های بازی‌های بعدی سوق می‌دهد، که به صورت نبرد‌های او با بئاتریچه در برزخ نشان داده می‌شود.

اومینکو وقتی که آنها گریه می‌کنند

ویرایش

اومینکو وقتی که آنها گریه می‌کنند (うみねこのなく頃に؟, ت.ت. وقتی که مرغان دریایی گریه می‌کنند) متشکل از چهار قسمت اول مجموعه است. این چهار قسمت به "آرک‌های سؤال" معروفند و جو داستان و معماهای آن را معرفی می‌کنند. هر یک از این آرک‌ها، آرک‌های قبلی را نیز در بر دارد.

قسمت ۱: افسانۀ جادوگر طلایی (Legend of the Golden Witch) (۲۰۰۷)

این قسمت بازیکن را با صحنه‌ها و عناصر اصلی داستان آشنا می‌کند؛ در همین حین نشان می‌دهد که اعضای خانوادۀ اوشیرومیا دارند برای گرد هم آمدن در کنفرانس سالانۀ خانوادگی‌شان به روکنجیما می‌روند. بازیکن با هریک از ۱۸ نفری که بر روی جزیره هستند (ازجمله خانوادۀ اوشیرومیا و خدمتکاران عمارت) و همچنین افسانۀ جادوگر طلایی، بئاتریچه، آشنا می‌شود. همچنانکه داستان ادامه می‌یابد، ساکنان جزیره به قتل می‌رسند و اعضای خانواده توسط نامه‌هایی که ادعا شده از جانب جادوگر بئاتریچه است، مورد تمسخر و طعنه قرار می‌گیرند. در این نامه‌ها بئاتریچه مسئولیت قتل‌ها را بر عهده می‌گیرد و اعلام می‌کند که قصد دارد همه چیز خانوادۀ اوشیرومیا را باز پس بگیرد.

قسمت ۲: نوبت جادوگر طلایی (Turn of the Golden Witch) (۲۰۰۷)

این قسمت "جهان ماوراء" (meta-world) را معرفی می‌کند؛ جایی که باتلر زندانی شده تا طی نبردی با استفاده از استدلال پیچیده با جادوگر بئاتریچه مبارزه کند. در این قسمت، قتل‌ها به شیوه‌های دیگری تکرار می‌شود و بئاتریچه به عنوان فرد نوزدهم به جزیره می‌آید. این قسمت عناصر خیالی داستان را نیز معرفی کرده و بر روابط جورج و جسیکا با خدمتکاران عمارت، کانون و شانون متمرکز می‌شود.

قسمت ۳: ضیافت جادوگر طلایی (Banquet of the Golden Witch) (۲۰۰۸)

قسمت سوم قتل‌ها را دوباره تکرار می‌کند، ولی با تمرکزی ویژه بر اِوا اوشیرومیا، اولین دختر کینزو. برخلاف دو قسمت قبل، بزرگسالان بطور جدی تلاش می‌کنند تا معمای سنگ نبشته را حل کنند. اِوا در این کار موفق می‌شود و ده تن طلای مخفی را پیدا می‌کند؛ اما شخصیت جادوگر او با نام بئاتریچه قتل‌ها را ادامه می‌دهد.

قسمت ۴: اتحاد جادوگر طلایی (Alliance of the Golden Witch) (۲۰۰۸)

این قسمت خواهر باتلر، اِنجه، را به عنوان قهرمان دوم داستان معرفی می‌کند؛ کسی که به خاطر بیماری نتوانست در کنفرانس خانوادگی شرکت کند و از فاجعۀ کشتار روکنجیما در امان ماند و توسط تنها بازماندۀ حادثه، اوا، به فرزند خواندگی پذیرفته شد. این قسمت متمرکز بر زندگی اِنجه در پسایند حادثه و رابطۀ او با ماریا و جادو از طریق دفتر خاطرات ماریا می‌باشد. آنجۀ سال ۱۹۹۸، تصمیم می‌گیرد به مسافرتی برود تا حقیقت روکنجیما را کشف کند؛ همچنانکه اتفاقات گیم بورد بئاتریچه برای بار چهارم تکرار می‌شود.

اومینکو وقتی که آنها گریه می‌کنند، چیرو (Umineko no Naku Koro ni Chiru うみねこのなく頃に散؟, ت.ت. وقتی که مرغان دریایی گریه می‌کنند، پراکندگی) نیمۀ دوم داستان را روایت و عمیقتر هستۀ معما را کاوش می‌کند؛ در همین حال سرنخ‌های بیشتری راجع به حقیقت روکنجیما را در اختیار بازیکن می‌گذارد. چیرو شامل چهار قسمت بعدی بوده و این قسمت‌ها به "آرک‌های پاسخ" معروفند. هر آرک در این مجموعه، شامل تمام آرک‌های قبلی چیرو می‌باشد.

قسمت ۵: سرانجام جادوگر طلایی (End of the Golden Witch) (۲۰۰۹)

این قسمت ارباب جدید بازی را معرفی می‌کند: جادوگر لامبدادلتا. جادوگری دیگر، به نام برنکاستل کنترل اصلی انسان‌ها را در بازی به دست می‌گیرد. او مهمان جدیدی برای جزیره را معرفی می‌کند: اریکا فورودو در شکل کارآگاه ، که قتل‌ها را از دید "معما" مشاهده می‌کند، برخلاف باتلر که دیدگاه "ضد فانتزی" داشت. این قسمت همچنین توجه ویژه‌ای بر ناتسوهی دارد که تماس‌های تلفنی تهدید کننده‌ای از طرف "مردی از ۱۹ سال پیش" دریافت می‌کند.

قسمت ۶: طلوع جادوگر طلایی (Dawn of the Golden Witch) (۲۰۰۹)

باتلر اوشیرومیا که ارباب جدید بازی شده، در این قسمت موظف شده که گیم بورد خودش را بسازد تا درک خود را از بازی‌های بئاتریچه نشان بدهد. همانند قسمت دوم، برنامۀ جادوگر طلایی، این قسمت نیز بر روابط میان زوج‌های عاشق متمرکز می‌شود و همچنین بئاتریچۀ دوباره متولد شده‌ای را معرفی می‌کند که در تلاش است تا بفهمد او قبلاً چه کسی بوده است.

قسمت ۷: مرثیۀ جادوگر طلایی (Requiem of the Golden Witch) (۲۰۱۰)

این قسمت یک واقعیت موازی را نشان می‌دهد که در آن باتلر به کنفرانس خانوادگی سال ۱۹۸۶ نمی‌آید، جادوگر طلایی وجود ندارد، و یک بچۀ اسرارآمیز سرپرست از قبل تعیین شدۀ خانوادۀ اوشیرومیا می‌باشد. قهرمان اصلی این قسمت، ویلیارد اچ. رایت (Williard H. Wright) است؛ کسی که از طرف برنکاستل موظف شده حقیقت پشت بئاتریچه را برملا کند. این قسمت دربارۀ گذشتۀ بعضی از شخصیت‌ها از جمله کینزو و کسی که می‌بایست بئاتریچه باشد، کاوش می‌کند.

قسمت ۸: افول جادوگر طلایی (Twilight of the Golden Witch) (۲۰۱۰)

آخرین قسمت بر اِنجه اوشیرومیا متمرکز می‌شود. اِنجه که در تلاش برای کشف حقیقت حادثۀ روکنجیما است، این شانس را دارد که به عنوان یک بچۀ شش ساله همراه با باتلر به روکنجیما برود. برخلاف قسمت‌های قبلی، این قسمت مستلزم تعامل مستقیم از طرف بازیکن است که به بازیکن اجازه می‌دهد صحنه‌های اضافی را قفل گشایی کند و یا بین دو پایان داستان، یکی را انتخاب کند.

منابع

ویرایش

پیوند به بیرون

ویرایش