برو به کار خود ای واعظ این چه فریادست

غزلی با مطلع «برو به کار خود ای واعظ این چه فریادست»، غزل شمارهٔ ۳۵ از دیوانِ حافظ در تصحیحِ محمد قزوینی و قاسم غنی است.

برو به کار خود ای واعظ
زبانفارسی
شاعرحافظ[۱]
شمار ابیات۷
بحرمُجتَثّ مثمن مخبون محذوف
مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
متن

برو بکار خود ای واعظ این چه فریادست
مرا فتاد دل از ره ترا چه افتادست
میان او که خدا آفریده‌است از هیچ
دقیقه‌ایست که هیچ آفریده نگشادست
بکام تا نرساند مرا لبش چون نای
نصیحت همه عالم بگوش من باد است
گدای کوی تو از هشت خلد مستغنیست
اسیر عشق تو از هر دو عالم آزادست
اگر چه مستی عشقم خراب کرد ولی
اساس هستی من زان خراب آبادست
دلا منال ز بیداد و جور یار که یار
ترا نصیب همین کرد و این از آن دادست
برو فسانه مخوان و فسون مدم حافظ
کزین فسانه و افسون مرا بسی یادست




۲



۴



۶


نسخهٔ مبنا: تصحیحِ محمّد قزوینی و قاسم غنی

مفهوم و درون‌مایه

ویرایش

در اجراها

ویرایش

ترجمه‌ها

ویرایش

در دیگر آثار هنری

ویرایش

شیخ‌زاده در نگاره‌ای که غزل «واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می‌کنند / چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند» را به تصویر می‌کشد، نیز بیتی از این غزل را می‌آورد. در این نگاره، ایوانِ مسجدی با کاشی‌کاری معرق را نشان می‌دهد و واعظی نیز با چهره‌ای اندوهگین بر منبری خاتم‌کاری‌شده نشسته و مردم را به توبه فرامی‌خوانَد. افزون بر درونِ ایوان، افرادِ زیادی بر روی پشت‌بامِ رواقِ کناریِ مسجد جمع شده‌اند و به سخنانِ واعظ گوش می‌دهند. شیخ‌زاده در اینجا توانسته است هراسِ ناشی از سخنانِ واعظ را در شنونده‌ها به‌خوبی به تصویر بکشد. یک نفر دستانش را بر چهره‌اش نهاده و گریه می‌کند، مردی وحشت‌زده یقه‌اش را پاره می‌کند، جوانی از حیرتْ انگشتش را به دندان گرفته و گناهکاری «سیه‌رو» دستِ یاری به‌سوی واعظ دراز کرده است. ترکیبِ رنگ سرد و تیره نیز بر سنگینیِ فضای تصویر افزوده‌است. حضوری مردی در پای منبر و روبه‌روی واعظ، نشان از دانشمندِ مجلس در مصرعِ اولِ بیتِ دومِ این غزل:«مشکلی دارم ز دانشمند مجلس بازپرس / توبه‌فرمایان چرا خود توبه کمتر می‌کنند» دارد. بر پیشانیِ ایوانِ مسجد و رواقِ کنار آن نیز دو کتبیه شامل بیتِ «برو به کار خود ای واعظ این چه فریادست / مرا فتاد دل از ره تو را چه افتادست» و مصرعِ «رواق منظر چشم من آشیانه توست» دیده می‌شود. این اثرِ شیخ‌زاده، نگاره و نگارگرِ آن را در دستهٔ هنرمندانی قرار می‌دهد که در به‌تصویر درآوردنِ اشعارِ حافظ موفق بوده‌اند.[۲]

پانویس

ویرایش

منابع

ویرایش
  • آذرنوش، آذرتاش؛ اینجنیتو، دومینیکو؛ باقری، بهادر؛ بلوکباشی، علی؛ بیات، علی؛ پاکتچی، احمد؛ خرمشاهی، بهاءالدین؛ دادبه، اصغر؛ ساجدی، طهمورث؛ سجادی، صادق؛ سمسار، محمدحسن؛ شمس، اسماعیل؛ عبدالله، صفر؛ کردمافی، سعید؛ کیوانی، مجدالدین؛ مسعودی آرانی، عبدالله؛ میثمی، حسین؛ میرانصاری، علی؛ نکوروح، حسن؛ هاشم‌پور سبحانی، توفیق؛ بخش هنر و معماری (۱۳۹۰). «حافظ». در سید محمدکاظم موسوی بجنوردی. دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. ج. ۱۹. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. شابک ۹۷۸۶۰۰۶۳۲۶۰۴۷.
  • حافظ شیرازی، شمس‌الدین محمد بن بهاءالدین محمد. قزوینی، محمد؛ غنی، قاسم، ویراستاران. دیوان حافظ. تهران: سینا.