بیانکا کاستافیوره

بیانکا کاستافیوره خواننده مهربان، مغرور، پرافاده و بی خیال ایتالیایی سری ماجراهای تن‌تن و میلو است. وی که عاشق جواهرات و محبوبیت است، شخصیتی مهربان دارد و اپرا فاوست را یک معجزه و عامل موفقیت خود می‌داند. کاپیتان هادوک از کاستافیوره متنفر است و او را عفریته خطاب می‌کند، اما همیشه مقابل وی احترام را حفظ می‌کند اما پروفسور تورنسل عاشق اوست و در داستان جواهرات کاستافیوره گل رز سفیدی را که پرورش داده بود به افتخار کاستافیوره «بیانکا» (در زبان ایتالیایی به معنی سفید) می‌نامد. او برای نخستین بار در داستان عصای اسرارآمیز توسط هرژه آفریده شد. داستان جواهرات کاستافیوره در مورد این شخصیت می‌باشد. وی ۳۸ سال دارد و هدفش در زندگی تنها شهرت و محبوبیت است و خود را خیلی بزرگ می‌داند و دیگران (به خصوص کاپیتان هادوک) را تحقیر می‌کند. وی همیشه نام کاپیتان هادوک را اشتباه می‌گوید. (به جز در یک مورد ص ۲۵ داستان جواهرات کاستافیوره)

بیانکا کاستافیوره
Bianca Castafiore.jpg
بیانکا کاستافیوره
اطلاعات انتشاراتی
ناشرCasterman (بلژیک)
نخستین حضورعصای اسرارآمیز (1939)
ماجراهای تن‌تن و میلو
پدیدآورهرژه
اطلاعات داستانی
نام کاملBianca Castafiore
هم‌دستانشخصیت‌های اصلی
مکمل شخصیتتن‌تن

شایعه ازدواج با ناخدا هادوکویرایش

شایعه ازدواج او با ناخدا هادوک در داستان جواهرات کاستافیوره و در مجله فرانسوی پاریس فلش منتشر شد که این خبر ناخدا را به شدت عصبانی نمود، اما کاستافیوره هیچ واکنشی نشان نمی‌دهد و این موضوع را خیلی جالب و جذاب وصف کرده و می‌گوید: این موضوع برای من خیلی عادی شده است و روزنامه‌ها و مجلات تاکنون مرا به عقد بارون هالمازوت (وزیر امور خارجه سیلداویالرد چمبرلین (نخست وزیر سیلداویاسرهنگ اسپونز (رئیس پلیس نظامی بوردوریامهاراجه گایپاجاما و مارکی دی گورگنزولا (نام جعلی راستاپوپولوس در کتاب کوسه‌های دریای سرخ) درآوردند!

بازداشت در سن تئودوروسویرایش

—کاستافیوره در داستان تن‌تن و پیکاروها یک تور هنری در آمریکای جنوبی برگزار می‌کرد و پس از اجرای کنسرت در ونزوئلا، اکوادور و کلمبیا به کشور سن تئودوروس رفت تا در حضور ژنرال تاپیوکا (دیکتاتور سن تئودوروس و رقیب ژنرال آلکازار) کنسرت اجرا کند، با توطئه سرهنگ اسپونز به اتهام واهی توطئه علیه رژیم تاپیوکا به همراه ایرما (تن‌تن)، دوپونت و دوپونط و ایگور واگنر بازداشت و به حبس ابد محکوم شد. اما در پایان داستان با کودتای ژنرال آلکازار و تبعید ژنرال تاپیوکا و سرهنگ اسپونز به بوردوریا از زندان آزاد شد.

دوستانویرایش

—کاستافیوره بسیار راحت با افراد ارتباط برقرار می‌کند و دوست می‌شود، حتی با دشمنان و رقبا تن‌تن و ناخدا هادوک.

حضورویرایش

—وی در ۷ داستان از سری ماجراهای تن‌تن و میلو حضور داشته است.

قسمت ۸: عصای اسرارآمیز (نخستین حضور)

قسمت ۱۳: هفت گوی بلورین

قسمت ۱۸: ماجرای تورنسل

قسمت ۱۹: کوسه‌های دریای سرخ

قسمت ۲۱: جواهرات کاستافیوره

قسمت ۲۳: تن‌تن و پیکاروها

قسمت ۲۴ و آخر: تن‌تن و هنر الفبا

منابعویرایش

  • ویکی‌پدیای انگلیسی