تفسیرالقرآن و هوالهدی و الفرقان
«تفسیر القرآن هوالهُدی و الفرقان» که به تفسیر سید احمدخان هندی نیز شناخته میشود، یک تفسیر قرآن است که توسط سید احمدخان از پیشگامان اصلاحطلبیِ هند به زبان اُردو و از سورﮤ حمد تا انتهای سوره نَحل تألیف شدهاست. طرح دیدگاههای خاص در این تفسیر سبب شده است که به آن صفاتی چون "تفسیر مادیگرا" نسبت دهند.
مؤلف اثر ویرایش
سید احمدخان هندی فرزند محمدتقی خان، در سال ۱۸۲۷ میلادی و در دهلی متولد شد. ابتدا مدتی به عنوان بایگان در دادگاه جنایی وابسته به انگلیس در هند خدمت کرد. او در خاموش کردن تظاهرات مسالمت آمیز شورش انقلابی هند به نفع انگلیسیها کوشید. وی به خاطر خدماتی که به انگلیس داشت مقرری سالانه و لقب سِر (شوالیه) از دولت انگلیس گرفت. دو فرزندش برای ادامه تحصیلات به انگلیس برد و پس از دیدن پیشرفتهای اروپا از نزدیک، علاقهمند به تاسیس انجمنهای علمی و دانشگاهی به سبک دانشگاههای اروپایی شده و در علیگر هندوستان دانشگاهی تأسیس کرد.[۱][۲]
شیوه نگارش ویرایش
احمدخان در اثرش، تعداد محدودی از آیات را انتخاب و تفسیر میکند. وی در تفسیرش تلاش میکند علاوه بر اصلاح دیدگاه مسلمانان و پاککردن خرافات و ناخالصی های آنان، به اعتراضات مخالفان و مستشرقان پاسخ دهد؛ ازاینرو به آیات اخلاقی نمیپردازد. ولی در عوض به موضوعات کلامی، مانند نبوت و معاد بسیار میپردازد. وی همچنین به بحثهای فقهی نیز میپردازد و تلاش میکند تا حکمت احکام را بیان و آن را با زمان روز تطبیق و کارآمدی آن را اثبات کند.[۳]
انگیزه و نگرشهای مؤلف ویرایش
سید احمدخان، همانطور که از مقدمه تفسیرش پیداست، نگران "تعارض دین و علم" و افول ارزش های معنوی در جامعه اسلامی است. او چاره این خطر را نه در نفی دین میداند و نه سکوت در برابر این موضوع؛ بلکه او معتقد به بازسازی اندیشه دینی و انطباق دادن مداوم حقایق دین با یافتههای علمی و عقلی است. از این انتقاد که بگذریم، "از حق نباید گذشت که انتقادات سید احمدخان ناظر به محیط هند و حجم فوقالعاده خرافات و دغدغه خاطر به خاطر عقبماندگی جامعه مسلمانان بوده و لذا نباید برخی از انتقادات او از درک نادرست معارف اسلامی را نادیده گرفت". البته انتقاد به مشی سیاسی وی خارج از بحث این نوشته است.
سید احمدخان با مشاهده عقبماندگی نسبی هندوها، تصمیم گرفت برای بهبود اوضاع مسلمانان اقدامی فرهنگی کند. دانشگاه علیگره را بنا نهاد؛ در نشر علم و فرهنگ کوشید و با سخنرانیها و نگارش کتاب با عقاید سخیف مبارزه کرد. به همین دلیل با خرافات و عقاید تسلیمگرایانه مبارزه کرد و آنها را علل عقب ماندگی مسلمانان برشمرد. در این میان، سخت شیفته فرهنگ و تمدن غرب شد و ناخودآگاه تحلیل هایی ارائه داد که مبتنی بر دانشهای اروپایی و مخالف برداشتهای اسلامی بود.[۴]
انتقادات ویرایش
اسلامگرایان معتقداند: این تفسیر به شیوه عقلانیِافراطی و در اثر خودباختگی نویسنده نگارش شدهاست و در هر آیه که در آن ذکری از مَلِک، جن، وحی یا معجزات انبیاء آمده، آن را از ظاهر خود خارج کرده و تأویلات غیرمنطقی و بیاساس کردهاست. همچنین با افراط آیات قران را تفسیر علمی نموده و فرضیههای مختلف و ناپایدار علمی را در تفسیرش جا دادهاست.[۵] دیگر منتقدین بیان میکنند:
کالبد شکافی دیدگاه تلفیقی سید احمدخان هندی نشان میدهد که «وحی» و تجربههایی از این قبیل، مواردی نفسانی هستند و سخنان خدا، همان سخنان پیامبر است؛ در نتیجه وحی، تابع پیامبر و زایده افکار اوست. او گرچه تلاش میکند با عبارات «ما ینطق عن الهوی» به آن ساختاری الهی بدهد؛ اما این تجربه الهام گونه، خود دارای اشکالات فراوانیاست. آسیبهای مبنایی این نگره، علاوه بر تناقض در دیدگاه، مشکل هستی شناختیاست که در آن خدا، نقش چندانی در شکلدهی وحی ندارد. این دیدگاه به لحاظ روش دچار رأیگروی و تأویلگرایی گردیده که سعی میکند وحی را با جنبههای طبیعی توجیه نماید و جنبه ناسوتی دادن به وحی، باعث پذیرش تکثّرگرایی دینی گردیده که نوعی غربزدگی در افکار را به همراه دارد و به رواج اندیشههای نوگرایانه و انحرافی انجامیده که آسیبهای جدی بر اسلام در شبهقاره هند وارد ساخته است.[۶]
دیدگاه سیدجمال الدین اسدآبادی: ویرایش
سید جمالالدین اسدآبادی از پیشروان اسلامگرایی، در زمانی که در هند در تبعید به سر میبرد، با اندیشههای سید احمدخان آشنا میشود و رساله پنچریه را در رد او مینویسد و در مقالهای با عنوان "تفسیر و مفسر" دربارهٔ تفسیرش مینویسد:
«شنیدم که شخصی در حالت کبر سنّ و کثرت تجربیّات و سیاحت ممالک فرنگ، پس از کدّ و جهد، به جهت اصلاح جامعه اسلامی تفسیری بر قرآن نوشتهاست … گمان بردم که گمشده خود را یافتهام؛ ولی چون تفسیر به نظرم گذشت، دیدم به هیچ وجه در راه یادشده قدم نگذارده؛ تنها همّت خود را بر آن گماشته که هر آیهای که در آن ذکری از مَلِک یا جن یا روحالامین یا وحی یا جَنَت و نار یا معجزهای از معجزات انبیا علیهم السّلام میرود، آن آیه را از ظاهر خود برآورده، به تأویلات بارده زندیقهای قرون گذشته تأویل نماید. فرق همین است که زنادقه سلف دانشمندانی بودهاند و این مفّسر بیچاره بسیار عوام است؛ لَهذا نمیتواند اقوال ایشان را هم بخوبی فرا گیرد … و عجیبتر آن است که این مفسّر، رتبهی مقدسهی الهیّه نبوت را تنزّل داده، به پایه «رفارمر» فرود آورده و انبیا علیهم السّلام را چون «واشینگتن» و «ناپلئون» و… گمان کردهاست!»[۱]
پانویس ویرایش
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ تفسیر و مفسران، نویسنده: محمدهادی معرفت، جلد2، صفحه512.
- ↑ «دربارهٔ تفسیر سید احمدخان». مجمع جهانی شیعهشناسی. ۲۹ تیر ۱۳۹۶. بایگانیشده از اصلی در ۵ مه ۲۰۲۱. دریافتشده در ۵ مه ۲۰۲۱.
- ↑ «تفسیر سیداحمدخان». دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ راسخون (۲۰۲۱-۰۸-۰۴). «معرفی تفسیر القرآن و هو الهدى و الفرقان». راسخون. دریافتشده در ۲۰۲۳-۱۰-۰۹.
- ↑ حامد دژآباد. «بررسی معجزات انبیاء در کتاب تفسیرالقرآن و هو الهدی و الفرقان». پرتال جامع علوم انسانی.
- ↑ «مقاله: برسی دیدگاه سید احمدخان هندی درباره وحی». مطالعات شبه قاره.