علم رجال بر پایهٔ تعریف نوین و به روز، دانش مطالعهٔ روش‌های شناخت اشخاص و قضاوت دربارهٔ صلاحیت آن‌هاست. بر پایهٔ این تعریف، موضوع علم رجال، مبانی و روش‌های شناخت اشخاص و قضاوت دربارهٔ آن‌هاست؛ نه خود اشخاص. شناخت افراد نتیجه و غایت علم رجال است؛ نه موضوع آن. اگر از این منظر به علم رجال بنگریم، بی‌تردید علم رجال یک علم خواهد بود و میان مسائل مختلف آن ربط واضحی است.[۱]

بر پایهٔ تعریف متقدِّم از علم رجال، رجال‌شناسی به معنای عام علم شناخت رجال یا همان شناخت مردان.[۲] خصوصاً بزرگ مردان است؛[۳] اما در معنای اصطلاحی در علوم دینی علم شناخت «سلسله راویان حدیث» است. خصوصاً شناخت صفاتی که در اعتمادپذیری احادیث‌شان مؤثر است.[۴]

موضوع علم رجال ویرایش

موضوع علم، آن چیزی است که در آن علم از آن بحث می‌شود و در علم رجال، بر سر روایات بحث نمی‌شود. بلکه موضوع علم رجال: مبانی و روش‌های شناخت اشخاص و قضاوت دربارهٔ آن‌هاست، برخی از عالمان پیشین همچون ملا علی کنی، یا معاصرانی چون سبحانی گفته‌اند که موضوع علم رجال، شناخت راویان حدیث است. می‌توان اشکال کرد که اگر چنین باشد، رجال مجموعه‌ای از آگاهی‌های جزئی و بی‌ربط است. لازمهٔ علم بودن آگاهی‌ها، پیوند میان آگاهی‌هاست، چنان‌که بتوان بر پایهٔ پذیرش برخی، برخی دیگر را استنباط کرد. به عبارتی، آگاهی‌هایی با همدیگر اجزای یک علم را تشکیل می‌دهند که بتوان از گزاره‌های جزئی آنها به حکم کلی رسید؛ یعنی بشود بر اساس برخی از مباحث، تکلیف مباحث دیگری در همان علم (و نه خارج از آن) را پیش‌بینی کرد. وقتی ما دربارهٔ وثاقت راوی الف مطالعه می‌کنیم و به نتیجه می‌رسیم، چیزی دربارهٔ راوی ب نمی‌توانیم بگوییم؛ بنابراین، داده‌های رجالی چیزی بیش از گزاره‌هایی پراکنده نیستند و نمی‌توانند علم به حساب آیند. جواب سبحانی: اولا، میان این داده‌ها وجه اشتراکی هست و گزارش‌هایی پراکنده نیستند. این گزارش‌های ظاهراً پراکنده، قضاوت رجالی در بارهٔ یک فرد یا صدور حکم در بارهٔ همهٔ روایات او را همراه دارند؛ یعنی داده‌های مختلف علم رجال، ما را به حکمی کلی در بارهٔ یک موضوع خاص (اعتبار همهٔ روایات یک فرد) می‌رسانند. پس وجه اشتراک مباحث رجالی آن است که ما را به کشف یک موضوع عتبار روایات مختلف می‌رساند. ثانیاً، چه کسی گفته‌است باید موضوع علم کلی باشد؟ موضوع بسیاری از علوم، جزئی است. برای مثال، زمین‌شناسی زمین را می‌شناساند و چنان‌که می‌دانیم، زمین موضوعی جزئی (و غیرقابل صدق بر کثیرین) است. در مقام نقد جواب اول باید گفت موضوع علم رجال، روایات فرد نیست و در علم رجال، بحث بر سر روایات یک فرد نیست. موضوع علم، آن چیزی است که در آن علم از آن بحث می‌شود و در علم رجال، بر سر روایات بحث نمی‌شود. گویی از دید ایشان علم رجال یعنی علم تقی و علم نقی و… به عبارت بهتر، رجال نام چندین علم است؛ نه یک علم. آری؛ غایت بحث رجالی البته حکم بر روایات فرد است؛ غایتی که البته ممکن است بسیاری از مواقع حاصل هم نشود. بر این پایه، اشکال پیش گفته همچنان باقی است که آگاهی‌های حاصل از این علم، ربط منطقی به همدیگر ندارند. به بیان دیگر، بر پایهٔ آگاهی‌های حاصل از برخی مسائل این علم، در بارهٔ برخی دیگر از مسائل آن پیش‌بینی نمی‌توان کرد. در مقام نقد جواب دوم باید گفت که علم بودن یک علم، به کلی یا جزئی بودن موضوع آن نیست. مسئله، ربط میان اجزای علم است. در زمین‌شناسی مسائل پراکندهای مورد بحث قرار می‌گیرند که البته وجه جمعی هم دارند. آن مسائل با وجود پراکندگی، به همدیگر مرتبطند؛ همه به شناخت یک زمین و درک یک موضوع کمک می‌کنند؛ هر یک از بعدی. همچنین، بر پایهٔ برخی مسائل آن علم، می‌توان مسائل دیگری را در آن علم پیش‌بینی و حل کرد[۵][۱]

تفاوت علم رجال با علم تراجم ویرایش

علم «تراجم» دربارهٔ احوال شخصیت‌های بارز از قبیل دانشمندان، ادیبان، فرهیختگان، هنرمندان و امثال آنها بحث می‌کند؛ خواه این افراد، راویان احادیث باشند یا نه.

اما علم رجال، تنها در خصوص احوال راویان و محدثان روایات اسلامی از جهت وثاقت و عدالت آنها بحث می‌کند؛ خواه شخصیت بارز و معروفی باشند یا نه.

بنابراین، میان دو علم یادشده، رابطهٔ عموم و خصوصِ من‌وجه برقرار است.

تفاوت میان علم رجال و علم درایه ویرایش

علم درایه در اصطلاح، به دانشی گفته می‌شود که در زمینه متون احادیث اسلامی جهت شناخت حقیقت و اقسام و احکام روایات و کیفیت و آداب اخذ و نقل احادیث، بحث می‌کند. در حالی که موضوع علم رجال، اشخاص، یعنی راویان و محدثان هستند. دو ویژگی علم رجال که باعث تمایز او از علوم مشابه مانند تراجم می‌شود نیز در همین تعریف وجود دارد، یعنی:

  1. موضوع آن صرفاً افراد موجود در سلسله سند احادیث می‌باشند.
  2. صفاتی که در پذیرش یا عدم پذیرش کلامشان تأثیر دارد، مورد توجه است، نه سایر صفات و ویژگی‌های آن‌ها.

در ضمن به نظر می‌رسد که علم رجال از تأسیسات دوره اسلامی است در صورتی که علم تراجم پیش از دوران اسلامی نیز وجود داشته‌است.[۶]

دانشمندان بزرگ علم رجال ویرایش

اولین کسی که در رجال کتابی نوشته، عبید اللّه بن ابی رافع کاتب علی بن ابی‌طالب است و کتابش را «تسمیة من شهد مع امیرالمؤمنین علیه السلام الجمل و الصفین و النهروان من اصحاب رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله» نام نهاده‌است.[۷] معروفترین دانشمندان علم رجال در نزد شیعه عبارت اند از نجاشی، کشی و شیخ طوسی.[۸] همچنین ذهبی به عنوان یکی از دانشمندان معروف علم رجال در نزد اهل سنت، می‌باشد.

از علمای بزرگ رجالی، می‌توان به سید ابوالقاسم خوئی، سید هادی غضنفری خوانساری و سید محمد علی موحد ابطحی اشاره کرد. موحد ابطحی چندین عنوان کتاب رجالی دارد (جامع الرواة، اطبقات الرواة، قواعد الرجال، جامع الاخبار) و اولین آنها کتاب تهذیب المقال فی تنقیح کتاب الرجال است که دقیق‌ترین تصحیح بر کتاب الرجال نجاشی است و تا کنون ۵ جلد آن به چاپ رسیده. سید موسی شبیری زنجانی نیز در زمینه علم رجال تخصص و تبحر بسیار دارد. وی کتاب رجال النجاشی را تصحیح کرده‌است. جعفر سبحانی او را متخصص‌ترین فرد درعلم رجال می‌داند.[۲]

کاربرد علم رجال ویرایش

کاربرد علم رجال در اعتبار یا عدم اعتبار روایات منسوب به معصومین است؛ به این معنا که اگر شرایط رجالی زیر برقرار بود، می‌توان پذیرفت که این سخن از معصوم است و الا پذیرش آن قابل قبول نبوده و در نتیجه نمی‌توان به آن اعتماد کرده و آن را مبنای علم (اعتقادات) یا عمل (فتوا) قرار داد. شرایط اعتبار سند روایات

  1. روایت مورد نظر در کتابی از کتب محدثین یا علمای ما وجود داشته باشد.
  2. انتساب کتاب مورد نظر به صاحب کتاب معتبر باشد.
  3. صاحب کتاب در نقل روایت ثقه (مورد اعتماد) باشد.
  4. روایت مورد نظر در کتاب موجود هم به صورت مسند باشد و هم به صورت متصل.
  5. رجالی سند روایت همگی ثقه (مورد اعتماد) باشند.

اگر روایتی همه شرایط بالا را داشت معتبر به حساب می‌آید.[۹]

منابع ویرایش

المبانی فی علم الرجال، نگارش محمدامین محرابی.

پانویس ویرایش

  1. طرح درس رجال، دکتر حامد خانی (فرهنگ مهروش)
  2. دهخدا، علی‌اکبر. لغت‌نامه، ج ۷. ذیل «رجال»؛
  3. غلامرضایی، محمد. روش تحقیق و شناخت مراجع ادبی. تهران: جامی، ۱۳۷۴؛
  4. منزوی، علینقی، گردآورنده. فهرست کتابخانه اهدایی آقای سیدمحمد مشکوه به کتابخانه دانشگاه تهران. تهران: دانشگاه تهران، مؤسسه چاپ و انتشارات، ۱۳۲۲.
  5. طرح درس رجال، دکتر حامد خانی (فرهنگ مهروش)
  6. علی ریاحی نبی (2011 م). «علم حدیث (رجال و درایه)» (PDF). دارالقاری، بیروت، لبنان. بایگانی‌شده از اصلی (PDF) در ۲۶ مارس ۲۰۱۴. تاریخ وارد شده در |تاریخ= را بررسی کنید (کمک)
  7. پهلوان، منصور (۲۰۰۴). «پژوهشی در کتب رجال امامیه در قرن سوم». پژوهش دینی (۷): ۲۷–۳۶. دریافت‌شده در ۲۰۱۴-۱۱-۱۰.
  8. رجال حدیث شیعه - وبگاه حوزه
  9. «تقرایرات درس علی ریاحی نبی». گروه احتجاح. ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۲. بایگانی‌شده از اصلی در ۶ دسامبر ۲۰۱۳.