قاشق
قاشُق (به ترکی استانبولی: Kaşık) ابزار کوچک فلزی یا چوبی دستهداری است برای خوردن، پختن یا سرو غذا استفاده میشود.[۱][۲] معمولاً برای خوردن غذاهای مایع، نیمهمایع، یا دانهدانه (مانند برنج) که خوردن آنها با چنگال دشوار است از قاشق استفاده میکنند. از قاشق در آشپزی و برای افزودن مواد یا پیمانه کردن آنها استفاده میشود.
ریشه واژه
ویرایشبرای تأییدپذیری کامل این بخش به منابع بیشتری نیاز است. |
قاشق . [ ش ُ ] (ترکی ، اِ) گمان میرود از لفظ قاشمق به معنی خاریدن ، خراشیدن و تراشیدن گرفته شده است . ظرف کوچک فلزی یا چوبی که دنباله دارد و در نقل مکان غذا و خوردن آن استعمال میشود.[۳][۴]
واژه ( قاشق ) برگرفته از واژه ( کَفچَک/کَفچَگ ) بوده است که در این واژه زدایشِ آواییِ ( ف ) رُخ داده است و به دیسه یِ ( کَچَک ) در آمده و سپس با دگرگونیِ آواییِ ( ک/ق ) به ( قاشق ) دگرریخته شده است. این واژه ساخته شده از واژه ( کَفچ ) به همراه پسوندِ ( اک/اَگ ) بوده است.
( زدایش آواییِ ( ف ) در واژگانی همچون ( کئوفَ/کوه ) ، تروفش/تُرُش یا تُرش ) ، ( کوفتَک /کُتَک ) و. . . دیده می شود.
کارواژه یِ همبسته به آن ( کَفتَن/کَف ) می باشد.
( در اینکه خاستگاه این واژه، ایرانی است، تردیدی نیست ولی به هر روی باید این واژه به گونه یِ نخستِ آن یعنی ( کفچَک/کَفچَگ ) واگوییده شود تا پیوستگیِ واژگان ( بویژه با واژگانی همچون کَفیدن/کَف ) پابرجا بماند.
چنانکه در رویه هایِ 48 ، 134 و 175 از نبیگِ ( فرهنگنامه کوچک پهلوی ) نوشته یِ ( دیوید مک کنزی ) آمده است