منوچهرخان معتمدالدوله
منوچهرخان گرجی یا منوچهرخان معتمدالدوله از سیاستمداران و سپهسالاران گرجی ایران در زمان قاجار است. اختلاف محمد تقی خان بختیاری ، میرزا قوام الدین طباطبایی بهبهانی و شیخ ثامر کعبی با حکومت قاجار در زمان معتمد بوده است .
در ۱۲۰۹ ه. ق. جزء اسیرانی بود که آقامحمدخان قاجار از تفلیس به ایران آورد.ظاهرا در دوران اسارت اخته شده چون آستن هنری لایارد مکرراً در سفرنامه اش[۱] از او با لفظ «خواجه» نام میبرد. در اثر کفایت و کیاست و مأموریتی که از جانب دستگاه اطلاعاتی امپراتور روس بعهده داشت در دستگاه حکومتی قاجار پیشرفت شایانی میکند[۲] و از عناصر با نفوذ قاجار میگردد و در زمان فتحعلیشاه در جنگ با روسها فرمانده عدهای از قشون بودهاست. او سپس به حکمرانی گیلان رسید. او مدیر، مدبر، ستمگر، سخت گیر و سنگدل بودهاست.[۲] نفوذ وی در دربار به حدی بود که قائممقام از نفوذ او در دربار استفاده میکرده است. در سال ۱۲۵۲ ه. ق. (در زمان محمدشاه) به حکومت کرمانشاه و لرستان و خوزستان منصوب شده و در سال ۱۲۵۳ ه. ق. حاکم اصفهان گردیده و به قدرتنمایی لوطیان آنجا که با حرکات زشت و هتک نوامیس و اخذ اموال مردم اشتغال داشتهاند پایان داده است.[۳][۴][۵]
محمدتقیخان چهارلنگ، یکی از خوانین ایل بختیاری را که دم از عصیان زده بود و اوامر حکومت قاجار را پشت پا میزد،تا رامهرمز تعقیب کرده و در حالی که به شیخ ثامر کعبی (فرمانده پانزدههزار سوارهٔ پادررکاب) پناه برده بود، با تدبیر دستگیر و به تهران اعزام داشتهاست.
او بر خلاف فرمان شاه، به صورت آشکار از باب حمایت میکند و برای تشویق باب وعدههایی به او میدهد، از جمله این تشویقها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:[۲]
- به باب پیشنهاد کرد تا مبلغ ۴۰ میلیون فرانک خود را در اختیار باب میگذارد
- باب را چنین به بازی گرفت که محمد شاه را هم به دین او فرامیخواند وبوسیله او شرق وغرب عالم را به امر مبارک دعوت میکند
- قول داد که از شاه بخواهد تا میرزا آقاسی را از صدارت بیندازد
- امید وارش کرد که یکی از خواهرهای شاه را خواستگاری کند و هزینه عروسی را میپردازد
- دل خوشش کرد که شاهان جهان را مطیع او میگرداند
- روحانیون و علمای دین را از روی زمین بر میاندازد
- مدعی شد اگر شاه ایران امر مبارک را نپذیرد به زور متوسل میشود و سپاهی میآراید تا با شاه ۲ سال بجنگد.
منابعویرایش
- ↑ Early adventures in persia, susania, and Babylonia, including a residence among the bakhtyari and other wild tribes before the discovery of nineveh.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ فیض، محسن (۱۳۸۵). جای پای تزار. انتشارات گوی.
- ↑ رحیمی، گرجیهای ایران، ۸۶.
- ↑ مدنی، تاریخ تحولات سیاسی و روابط خارجی ایران، ۳۲۳ و ۴۰۴.
- ↑ براون، یک سال در میان ایرانیان، صفحهٔ ۷۵