'''وجود''' مفهوم شدیداً گستردهای است که ویژگیهای [[عینیگرایی (فلسفه)|عینی]] و [[ذهنی]] [[واقعیت]] و [[هستی]] را در بر میگیرد. هر چه از وجود بهرهای داشته باشد، «وجود» خوانده میشود، گرچه اغلب این استفاده محدود به چیزهایی است که مفهوم ذهنی داشته باشند.
'''وجود''' مفهومی روشن، واضح و بینیاز از تعریف است.
اگر بخواهیم وجود را توضیح و تعریف و تفسیر کنیم، آن را مبهمتر کردهایم.
وجود در لغت به معنی هستی، بودن، فرتاش و یافتن است.
هیچ چیزی روشنتر از وجود نیست و وجود بدیهیترین مفهومی است که در ذهن بشر است.
هر چیزی که از وجود بهرهای داشته باشد، موجود نامیده میشود.
وجودمحض یا وجود خالص و مطلق همانی است که ما خدا مینامیم؛ و در هر زبانی به نامی نامیده میشود مثلاً عرب الله میگوید.
پس خدا وجود مطلق است.
هر چه که از اطلاق و مطلق بودن خارج شد، وجود محدود و مقید خواهد بود که موجود نامیده میشود.
پس میتوان خدا را وجود نامید ولی هرگز نمیتوانیم بگوییم انسان وجود است، درخت وجود است و الی آخر…