بازگشت بوربون‌ها به سلطنت فرانسه: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ابزار پیوندساز: افزودن پیوند قانون انتخابات به متن
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی
خط ۶۶:
 
== پادشاهی [[لوئی هجدهم]] ==
لوئی هجدهم به ۱۸۱۴ و به یاری [[تالیران]] نخست‌وزیر پیشین ناپلئون بر تخت نشست. تالیران همپیمانان پیروز را برآن داشت که تاج و تخت را به کسی از خاندان بوربون بسپارند. او دو مجلس اعیان و مجلس نمایندگان را برپا داشت. اعیان به گونه انتصابی یا ارثی برگزیده می‌شدند و نمایندگان را نیز با رایرأی برمی‌گزیدند. تنها گروهی از مردان، حق رایرأی داشتند.
 
پس از برخوردهای خشمگین مردم با این قانون تازه لوئی به تندی به دستاوردهای انقلاب فرانسه و حق رایرأی مردم بازگشت. پس از شنیدن بازگشت ناپلئون، لوئی از پاریس گریخت و پس از فرمانروایی صد روزه ناپلئون و شکست در [[واترلو]] به این شهر بازگشت. در این هنگام هواداران لوئی به ویژه در جنوب فرانسه دست به ترورهای سنگدلانه‌ای بر ضد هواداران ناپلئون زدند. هر چند نخست‌وزیر با این رویداد به شدت مخالفت کرد ولی در بازداشت آن ناکام بود.
 
پارلمان در سال [[۱۸۱۵ (میلادی)|۱۸۱۵]] به راه افتاد. هواداران متعصب پادشاهی به پارلمان راه یافتند. نخست‌وزیر از کار با این تندروها ناتوان بود. در [[۱۸۲۰ (میلادی)|۱۸۲۰]] پادشاه در اندیشه اصلاحات افتاد. در این هنگام و با اصلاح [[قانون انتخابات]] گروهی از محافظه‌کاران نرمش‌پذیر به پارلمان راه یافتند. با این همه ترور [[شارل فردیناند دوک دو بری]] پسر برادر تندروی شاه ([[شارل دهم]] آینده) در فوریه ۱۸۲۰ سبب برکناری [[دوک الی دکاز]] نخست‌وزیر وقت و بی‌رقیب شدن تندروها گردید. پس از او [[کنت دو ویلل]] تندرو قدرت را در دست داشت. با این حال او سیاست‌های ارتجاعی را در پایینترین سطح ممکن نگاه داشت.
خط ۷۷:
او برادر لوئی هجدهم بود. پیش از پادشاهی لقب کنت دارتووا را داشت. وی همچنین رهبری هواداران تندروی پادشاهی را داشت. ترور پسرش زخم روحی شدیدی بر او وارد ساخت که هرگز نتوانست فراموش کند. [[کنت دو ویلل]] نخست‌وزیری او را نیز بر گرده گرفت.
 
کابینه ویلل در سال [[۱۸۲۷ (میلادی)|۱۸۲۷]] زیر فشار آزادیخواهان ناچار به کناره‌گیری شد. جانشینش [[ویکونت دو مارتنیاک]] کوشید تا راه میانه‌روی را پیش بگیرد ولی در [[۱۸۲۹(میلادی)|۱۸۲۹]] شارل شاهزاده [[ژول آرمان دو پولینیاک]] تندرو را به جای او به نخست‌وزیری منصوب کرد. پولینیک [[الجزایر]] را مستعمره فرانسه نمود. سیاست‌های او در بازداشت [[آزادی مطبوعات]] و نیز محدودیت‌های حق رایرأی مردمان به [[انقلاب ژوئیه]] انجامید؛ ولی به هر روی دلیل اصلی ناکامی او را نداشتن همراهی سرمایه‌داران و کارگران با او دانسته‌اند.
 
شارل پادشاهی را به پسرش [[کنت دو شامبور]] واگذار کرد و خود به [[انگلستان]] رفت. سرمایه‌دارانی که بر مجلس نمایندگان چیرگی یافته بودند از پذیرش [[کنت دو شامبور]] به عنوان [[هنری پنجم (انگلستان)|هنری پنجم]] پادشاه فرانسه سر باز زدند. از آنجا که تاج و تخت فرانسه بی پادشاه مانده پس از یک رای‌گیری [[لوئی فیلیپ]] [[دوک|دوکِ]] [[اورلئان]] را به شاهی برگزیدند.
 
== واژگونی ==
رکود اقتصادی به همراه فشار اپوزیسیون آزادیخواه شارل را به اندیشه کناره‌گیری از پادشاهی انداخت. رکود صنعت و کشاورزی آنچنان وضع آشفته‌ای پدیدآورده بود که شارل را به یاد انقلاب فرانسه می‌انداخت. فشارهای خارجی نیز بر دشواری کار افزوده بود. صنعتگران پاریسی در بی‌چیزی به سر می‌بردند و از سیاست‌های اقتصادی [[شارل دهم]] در رنج بودند. این وضع اسفناک با افزایش نیروی آزادیخواهان در مجلس نمایندگان نیز همراه بود. آنان که در [[۱۸۲۴ (میلادی)|۱۸۲۴]] تنها دارای ۱۷ کرسی بودند در سال ۱۸۲۷، ۱۸۰ کرسی و در سال ۱۸۳۰، ۲۴۷ کرسی را به چنگ آوردند. اینان که اکنون به نیروی بیشینه مجلس تبدیل شده بودند با سیاست‌های مارتینیاک و پولینیاک به ستیز برخواستند. آنان خواهان آزادیهایآزادی‌های بیشتر سیاسی و اقتصادی بودند. آنهاآن‌ها همچنین خواستار حق تعیین نخست‌وزیر و کابینه بودند. این کامیابی هم‌زمان با برآمدن مطبوعات آزادیخواه در فرانسه بود. آنهاآن‌ها که کانون شان بیشتر در [[پاریس]] بود در برابر روزنامه‌ها و مطبوعات هواخواه رژیم ایستادند. آنهاآن‌ها همچنین به تندی باورهای آزادیخواهانه سیاسی و اقتصادی را میان توده مردم پخش نمودند.
 
اینچنین بود که در ۱۸۳۰ میلادی، حکومت شارل دهم از همه سو با دشواری‌های فراوان رو در رو شد. اکثریت آزادیخواه خیال کوتاه آمدن در برابر پولینیاک را نداشت. مطبوعات آزاد که برعکس مطبوعات دست راست حاکم پیش‌فروش می‌شد نشان از کشش توده مردم به چپ داشت. کار به تندی به پایان خویش نزدیک می‌شد. شارل دهم به تکاپو افتاد و یک دستور چهاربخشی را داد:
# انحلال مجلس نمایندگان
# ایجاد قانون‌های محدودکننده برای مطبوعات
# حق رایرأی تنها به ثروتمندان داده شود.
# انتخاباتی تازه برپایه قانون انتخابات برگزار گردد.