عملیات بارباروسا: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسینشده] | [نسخهٔ بررسینشده] |
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
سپاس از ایجاد مقاله. کمی ویرایش انجام دادم. |
|||
خط ۱۴۲:
== نامگذاری ==
این عملیات نام [[فریدریش بارباروسا]]، [[پادشاه رومنها|پادشاه آلمان]] و [[امپراتور مقدس روم]]، را بر خود داشت.
== پیشزمینه ==
دو قدرت پیش آغاز جنگ با اهداف راهبردی سیاسی و اقتصادی، پیمانهایی با یکدیگر امضا کرده بودند که از آن جمله میتوان [[پیمان مولوتوف–ریبنتروپ]] را نام برد.
== نیروهای
=== شوروی ===
==== پیشینه و شرایط ====
پیش از آغاز تهاجم آلمان، [[ارتش سرخ]] شوروی پیشینهای از عملکرد پرنوسان از خود نشان داده بود که باعث میشد بسیاری از تحلیلگران توانمندی نظامی اندکی برای آن فرض کنند. عملکرد ارتش سرخ در تعدادی از جنگهای کوچک، بسیاری را به این نتیجه رسانده بود که بزرگی ارتش سرخ به معنای قدرت حقیقی آن نیست.{{sfn|Stahel|p=۲۶}} [[تهاجم شوروی به لهستان|تهاجم بینظم شوروی به لهستان]] در ماه سپتامبر سال ۱۹۳۹، دانش و تجربه چندانی به سران ارتش سرخ نیفزود و حرکت رو به عقب در مدرنسازی در پاییز همان سال ادامه پیدا کرد و حتی به انحلال کامل [[پیادهنظام مکانیزه|نیروهای مکانیزه]] انجامید. صحنه مواجهه ارتش سرخ و [[نیروی دفاعی فنلاند|نیروهای فنلاندی]] در [[جنگ زمستان]]، با وجود برتری عددی قوای شوروی، شاهد شکستهای متعدد حیرتآوری برای این کشور بود.{{sfn|Stahel|p=۲۸}}
با وجود این که حاکمیت همچنان مصرانه اجازه تغییرات بنیادی را نمیداد اما نهایتاً مشاهده موفقیت خیرهکننده [[
==== فرماندهی و سازمان ====
خط ۱۶۸:
هشتاد درصد از مجموع ۱۵۶۰۰ فروند هواگرد [[نیروی هوایی شوروی]] از مدلهای قدیمی بودند. هنگام آغاز جنگ قریب به ۷۱۰۰ فروند از این هواگردها در مناطق مرزی قرار داشتند اما تنها نزدیک به ۶ هزار خدمه آموزشدیده برای به پرواز درآوردن آنها در اختیار بود.{{sfn|Stahel|p=۲۹}}
====
با وجود همه این شرایط، چندین مطالعه نشان میدهد مردم شوروی از جمله زارعان و کارگران، با احساساتی متعصبانه و وطنپرستانه، میل بالایی در پیوستن به صفوف ارتش سرخ داشتند. برای نمونه در شهر لنینگراد تا روز ۲۳ ژوئن ۱۹۴۱ صد هزار نفر و تا پایان هفته ۲۱۲ هزار نفر ابراز آمادگی برای پیوستن به ارتش سرخ کردند و مهاجرانی در سرزمینهای دیگر برای دفاع از وطن، به کشور بازگشتند.{{sfn|Stahel|p=۳۰}} گفته میشود هر اندازه که نظام اداری و سازماندهی حکومتی در شوروی در مراحل اولیه جنگ ناکارآمد بود، اشتیاق مردم برای دفاع از کشور کمبودها را تا حدود زیادی جبران میکرد. از همین رو دفاع شوروی در مقابل تهاجم آلمان، به زودی «جنگ وطنپرستانه بزرگ» نام گرفت. البته دلایل مختلفی از حضور مردم در جبهات نبرد نقل شدهاست که از مهمترین آنها میتوان به «هدف مشترک، همبستگی، دفاع از خویشاوندان، آزادیسازی منطقه بومی، تنفر از دشمن، میل به انتقام و اشتیاق به ادامه زندگی» اشاره کرد.{{sfn|Stahel|p=۳۱}}
خط ۱۸۲:
== آمادهسازیها ==
=== آلمان ===
ماه دسامبر سال ۱۹۴۰، هیتلر با صدور [[List of Adolf Hitler's directives|فرمان شماره ۲۱]]، از ورماخت خواست حتی پیش از پایان جنگ با [[انگلستان]]، خود را برای شکست سریع روسیه شوروی آماده سازد. او در این فرمان
== عملیات ==
عملیات ۲۲ ژوئن سال ۱۹۴۱ آغاز شد. [[ورماخت]] قصد داشتند ضمن پیشروی به سمت سه هدف اصلی جغرافیایی یعنی [[کیف]]، [[مسکو]] و [[لنینگراد]]، با به محاصره درآوردن نیروهای دشمن، [[ارتش سرخ]] را منهدم کند.
هدف حمله در در مرحله نخست در هم شکستن قدرت تحرک و کارآمدی ارتش سرخ بود تا مسیر پیشروی به سمت اهداف اصلی را هموار سازد. [[لوفتوافه]] با حمله به فرودگاههای دشمن ۱۲۰۰ فروند هواگرد را بر روی زمین منهدم کرد. [[گروه ارتش شمال]] به فرماندهی [[ویلهلم ریتر فون لیب]] وظیفه تصرف شمال روسیه و لنینگراد را داشت. [[گروه ارتش مرکز]] به فرماندهی [[
روز ۲۳ ژوئن پیکار سختی بین ستونهای جلودار آلمانی با نیروهای ارتش سرخ درگرفت. در این نبرد لمژا و کولونو و برست-لیتوفسک به تصرف مهاجمان درآمد.
روز بعد آلمانیها تهاجم خود را از سر گرفتند و به پیشروی خود به سمت شاولی و کوناس و گرودنو و ویلنا ادامه دادند. در ناحیه [[مینسک]]
در نتیجه یک حمله غافلگیرانه آلمانیها در نواحی [[دوینسک]]، بخشی از نیروهای ارتش سرخ در [[بیالیستوک]] محاصره و ۴۰ هزار سرباز تسلیم آلمانیها شدند.
خط ۱۹۹:
در عرصه دریاها اوضاع آرام بود در [[دریای بالتیک]] زد و خورد مهمی درنگرفت تنها برخورد جدی در [[دریای سیاه]] بود که طی بمباران [[نیروی هوایی]] ارتش سرخ دو ناو چه اژدرافکن [[رومانی]]ایی غرق شدند. این ناوها عازم باطوم و کریمه بودند.
تا روز سی ام ماه ژوئن لوو به دست آلمانیها افتاده بود و در شمال ارتش آلمان در چندین نقطه از [[رود دوینا]] گذشته بود و به [[ریگا]] نزدیک شده بود. در سمت جنوب یک ستون آلمانی به سوی بارانوچی شروع به پیشروی کردند و ستون دیگری از جنوب باتلاقهای پریپت به حمله به کیف پرداخت. بدین ترتیب دو [[حمله گازانبری]] ایجاد شد: یک حرکت گازانبری در شمال در اطراف [[بیالیستوک]] برای محاصره نمودن ارتش شوروی در آن ناحیه و دیگری در جنوب مابین لوو و [[بوکوفینا|بوکووینا]]. طبق نقشه قرار بود دو ستون زرهی واقع در شرق لوو و بوکووینا با یکدیگر تلاقی کنند.
سرانجام در روز پنجم ژوئیه جناح راست ارتش آلمان به تصور آنکه کوشش اصلی روسها متوجه مرکز است حمله را با شدت تمام آغاز کرد در نتیجه آلمانها توانستند از [[رود پروت]] بگذرند. در قسمت جنوبی هم ارتشی که متوجه کیف بود سخت مشغول پیشروی بود اما در [[جبهه شمالی]] روسها موفق شدند حمله آلمانیها را به لپل دفع کنند. روز شانزدهم ژوئیه پس از نبردی سخت و خانه به خانه [[اسمولنسک]] نیز به تصرف آلمانیها درآمد. حملات در آغاز ماه اوت از سر گرفته شد و آلمان دست به یک سری حمله زدند. در شمال ارتش آلمان موفق شده بود تا خود را به پسکو و ایلمن برسانند.
در [[جبهه جنوبی]] طلایه داران آلمانی موفق شدند با تسخیر نواحی [[کامنتس]] و [[پودولسک]] راه رسیدن به [[بسارابی]] را برای خود هموارتر کنند در جبهه مرکزی هم آلمانها میکوشیدند تا با مستحکم تر کردن موقعیت خود در نواحی اسمولنسک راه رسیدن به مسکو را آسانتر کنند. در این زمان واحدهای [[هاینتس گودریان]] موفق شدند از رود بوک بگذرند.
در این زمان در ستاد ارتش آلمان این سؤال پیش آمده بود که اول برای تسخیر مسکو حمله شود یا [[جمهوری شوروی سوسیالیستی اوکراین|اکراین]] پس از بحث و جدلهای طولانی بین ژنرالهای آلمانی و هیتلر سرانجام تصمیم بر این گرفته شد که اول اکراین تسخیر شود. این تصمیم به دلایلی هم درست و هم نادرست بود، درست برای اینکه ارتش آلمان به نفت و غلات اوکراین احتیاج مبرمی داشت و به علاوه با این حمله راه رسیدن به [[قفقاز]] باز میشد و نادرست از این جهت که اولاً تسخیر مسکو در آن زمان باعث میشد تا نیروهای سیبریایی نتوانند به موقع به کمک ارتش سرخ بیایند و مسکو را نجات دهند و در واقع این دو ارتش بهطور جداگانه باید با ورماخت میجنگیدند که در این صورت شانس پیروزی آلمانیها بسیار بالاتر میرفت در ثانی اشغال مسکو شوروی را از مرکز ارتباطی و تسلیحاتی خود محروم میساخت و سوماً چون دمای هوای اکراین و قفقاز در زمستان از مسکو گرم تر است ارتش آلمان مجبور نبود سرمای بسیار شدید دشتهای روسیه را تحمل کند.
آنچه کار را برای هیتلر دشوارتر میکرد این بود که روسها بر خلاف سربازان [[کشورهای غربی]] تا پای جان میجنگیدند به علاوه آلمانیها به جای ۲۰۰ لشکر تخمینی با ۴۰۰ لشکر روسی روبرو شده بودند تازه فرماندهان دستپاچه شوروی آرامش خود را بازیافته بودند در این زمان بود که ژنرال [[فرانتس هالدر]] رئیس ستاد مشترک ورماخت در دفتر خاطراتش نوشت:کل اوضاع بهطور فزایندهای روشن میسازد ما غول روسیه را بسیار دست کم گرفتهایم.
خط ۲۱۱:
اتحاد جماهیر شوروی در ژوئن ۱۹۴۱ و ماههای پس از آن در شرایط دشواری بود با این حال که تا اواسط ژوئیه چهار میلیون سرباز داوطلب رفتن به جنگ شده بود ولی در آن دوره شرح این قهرمانیها چیز ناچیزی بود ارتش سرخ تا اواسط ژوئیه در وضع نومیدکنندهای قرار داشت طی سه هفته نبرد ۳۵۰۰ عراده تانک و شش هزار هواپیما و بیش از دو میلیون سرباز از دست داده بود در نیمه دوم ژوئن نبرد اسمولنسک به یک فاجعه عظیم تبدیل گشت پنج ارتش روسی به محاصره افتادند و با وجود اینکه برتری نفرات داشتند نتوانستند حلقه محاصره را بشکنند در آغاز ماه اوت با بسته شدن این حلقه سیصد هزار سرباز روسی به اسارت آلمانها درآمدند در شهر سه هزار توپ و تانک یا به تصرف آلمانیها درآمد یا نابود شد.
این فداکاریها و تلفات ارتش سرخ پیشروی آلمانیها را هر لحظه به تأخیر انداخت روز سوم اوت آلمانیها در جبهه اکراین دوباره به حمله پرداختند ابتدا [[کوروستن]] و سپس [[بلایاتسرکو]] مورد حمله قرار گرفتند این حمله را برای پیشروی به سوی [[
== نبردهای اومان و اودسا ==
نبرد اومان در دهم ماه اوت ۱۹۴۱ آغاز شد که به شکست سخت ارتش سرخ و عقبنشینی آن به سمت اودسا منجر شد. آلمانیها به یاری رومانیاییها رفتند و حلقه محاصره در اودسا را تنگتر کردند. وقتی قوای مارشال
نیروهای محور در ناحیه [[گومل]] تلاش میکردند تا در خط دفاعی شوروی رخنه کرده و قوای مارشال [[سیمیون تیموشنکو|تیموچنکو]] و
== نبرد کیف ==
عمدهترین هدف آلمانیها در [[نبرد کیف]]، محاصره و انهدام
سرانجام با الحاق لشکر ۲۴ زرهی گودریان و ارتش یکم زرهی [[اوالد فون کلایست|فون کلایست]] دو لبه حلقه محاصره کاملاً به هم بسته شد. در ۱۹ سپتامبر
== نبردهای جبههٔ شمال ==
خط ۲۳۱:
در دومین نقطه حمله زمین بهطوری جنگلی و نامساعد بود که فقط نیروی مختصری قادر به عملیات در آن بود.
ولی با وجود این فنلاندیها موفق شدند خطوط راهآهن مورمانسک را قطع کنند چون نیروی مختصری در این جبهه مشغول عملیات بود لذا موفقیتهای آنان در جنگ تأثیر چندانی نداشت و فنلاندیها توصیه متحدان آلمانی خود تصمیم به بمباران نقاط کلیدی روسی گرفتند که این حملات هوایی هم خرابیهای مختصری به بار آورد با این حال همین کار علاوه بر مشغول کردن گروههای پدافندی روسی در شمال
در اواخر سپتامبر ماه مورمانسک مورد حمله شدیدی قرار گرفت ولی با وجود اینکه روسها تلفات سنگینی دادند و از نظر آذوقه و مهمات هم در مضیقه بودند ولی مورمانسک کماکان در دست روسها باقیمانده بود در این زمان یک عملیات بسیار مهم دیگر بهطور مشترک و توسط نیروی هوایی و دریایی آلمان به [[جزایر داگو]] و اوزل بود که در این مورد کمتر سخن به میان
چندی بعد آلمانیها به دو جزیره کوچکتر حمله بردند. این دو جزیره به نامهای ورمز و مون در نزدیکی سواحل استونی قرار داشتند و به سرعت به اشغال آلمانیها درآمدند. سپس آلمانیها از جادهای که از این جزایر به اوزل میرفت مشغول پیشروی شدند. از طرف دیگر یک لشکر آلمانی در قسمت جنوبی جزیره پیاده شد و در نتیجه این محاصره جزیره اوزل به دست آلمانیها افتاد. [[جزیره داگو]] اندکی بعد سقوط کرد.
مارشال [[گرد فون روندشتت|فون
احساس سران نظامی آلمان رفته رفته از خشنودی به نگرانی تبدیل شد. ارتش سرخ بیش از دو میلیون سرباز را از دست داده بود اما سربازان جدید با سرعت و تعداد بیشتری جای سربازان از دست رفته را میگرفتند. در حالیکه برای تلفات سنگین ورماخت جایگزین مناسبی وجود نداشت. تا اواسط ژوئیه ورماخت قدرت تحرکش را از دست داده بود تلفات بیشتر از آنچه بود که مسئولان آلمانی بتوانند تصور کنند. تا پایان اوت نیروهای محور ۴۰۰ هزار سرباز از دست داده بودند و کامیونها و تانکها بیش از حد پیشبینی شده آسیب دیده بودند.
خط ۲۴۲:
هر سرباز بیست و پنج کیلو بار با خود حمل میکرد. زیر این بار سنگین سربازان پیاده به شدت خسته میشدند. در نتیجه میزان پیشروی شان در روز کمتر میشد. وضع خدمه تانکها و زرهپوشها از این هم بدتر بود. آنان تمام روز در محیط نامناسب خودروی شان مینشستند و گرما در داخل خودروهایشان بیشتر نمود پیدا میکرد.
با تمام این مشکلات پیشروی آلمانیها سریع بود و باعث نگرانی شدید شوروی و
== دلایل عدم ورود ژاپن به جنگ ==
مهمترین دلیل عدم ورود
ژاپن بدون دخالت در این جنگ نهایتاً یک [[قرارداد عدم تجاوز]] با روسها امضا کرد.
== دلایل شکست آلمان ==
یکی از مهمترین عوامل تضعیف روحیه سربازان و افسران آلمانی و سایر متحدانشان اجرای [[راهبرد زمین سوخته]] توسط شوروی بود. مهاجمان روزانه به حداقل ۶۰۰ تن [[مواد غذایی]] و مهمات نیاز داشتند و میپنداشتند میتوانند قسمتی از نیازهای خود را در سرزمینهای اشغالی تأمین کنند.
برترین اجراهای
== کمکهای ایالات متحده و بریتانیا ==
[[پرونده:President Franklin D. Roosevelt-1941.jpg|بندانگشتی|فرانکلین روزولت در حال امضای قانون وام و اجاره|300px]]
[[ایالات متحده]] که در ابتدای جنگ با حالتی [[انزواطلبی|انزواطلبانه]]، اعلان [[بیطرفی]] کرده بود، از سال ۱۹۴۰ شروع به کمکرسانی محدود به [[بریتانیا]] به عنوان دشمن آلمان کرد. این کمکها در ماه مارس سال ۱۹۴۱ با تصویب [[قانون وام و اجاره]]، شدت بسیار بیشتری یافت و تا تابستان و پاییز همان سال این کشور را تا لبه ورود مستقیم به جنگ پیش برد. تنها دو روز پس از آغاز تهاجم آلمان به شوروی، با وجود مخالفت جنبش بزرگی از انزواطلبان با حامیانی در [[کنگره ایالات متحده آمریکا|کنگره]] و [[مجلس سنای ایالات متحده آمریکا|سنا]]، [[فرانکلین دلانو روزولت]]، [[رئیسجمهور ایالات متحده]] اعلام کرد کشورش «قصد دارد هر کمکی که میتواند به روسیه بکند». انزواطلبان که اساساً مخالف هر گونه دخالت ایالات متحده در جنگ بودند، تأکید زیادی بر
مسئله دیگر آگاهی از موارد مورد نیاز شوروی بود. سران اتحاد جماهیر شوروی بلافاصله در پاسخ لیست بلند بالایی از خواستهها ارائه کردند که مشخصا بسیار فراتر توانایی ایالات متحده در تأمین آنها بود. این موارد شامل ۱٫۸ میلیارد دلار کمک مالی، ۶ هزار [[هواپیما]] و ۲۰ هزار [[توپ ضدهوایی]] میشد. شوروی همچنین از بریتانیا نیز خواستار ۳ هزار [[جنگنده]]، ۳ هزار [[بمبافکن]]، اتصال به شبکه [[سونار]] و مواد خام مانند [[آلومینیوم]] و [[لاستیک طبیعی|لاستیک]] بود. ارائه چنین درخواستی از جانب شوروی القا کننده شدت اضطرار این کشور در مواجهه با شرایط و بینش غیر واقع بینانه غربیها در ارتباط با مقیاس درگیری در جبهه شرقی بود.{{sfn|Stahel|p=۲۰}}
|