ویکی‌پدیا:گزیدن مقاله‌های برگزیده/هووخشتره

هووخشتره ویرایش

هووخشتره (ویرایشتاریخچهبحثپی‌گیری)

بحث زیر پایان یافته‌است و به‌زودی بایگانی خواهد شد.
 

به دلیل عدم حضور کافی نامزدکنندگان، بحث به ناچار ناموفق جمع‌بندی می شود. امید آنکه در زمان مناسب و با بازخوردهایی که از سوی مشارکت‌کنندگان در این صفحه گرفته شده است، نوشتار را دوباره در برگزیدگی ببنیم. -- نوژن (بحث) ‏۲۸ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۵:۲۲ (UTC)[پاسخ]

نامزدکننده: Calak و درفش کاویانی (بحثمشارکت‌ها) ‏۲۰ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۲:۰۴ (UTC)[پاسخ]

از زمان خوبیدگی تا الان، مقاله تغییرات زیادی را به خود دیده و همهٔ جنبه‌های زندگی هووخشتره در مقاله پوشش داده شده است. تلاش‌مان بر این بوده تا از منابع معتبر استفاده کنیم و فهرست منابع نیز گویای این نکته است. منتظر نظرات دوستان هستیم. درفش کاویانی (بحث) ‏۲۰ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۲:۰۷ (UTC)[پاسخ]
سید I (بررسی اولیه)

مقاله نیازمند اصلاحات جدی است. اجمالا:

چنین بخشی را اضافه کردم، ولی به نظر خودم هنوز جای کار دارد. مشکل اینجاست که نمی‌توان منبع‌شناسی دقیقی فقط برای هووخشتره نوشت، ناگزیریم که منابع تاریخ ماد را نیز بنویسیم و نقد کنیم. درفش کاویانی (بحث) ‏۲۵ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۱:۵۶ (UTC)[پاسخ]
  • زمینه و زمانه یا پیشنیه یا بخشی که توضیح دهد وضعیت آن دوران و پادشاهی ماد چه بوده ندارد. یعنی خواننده که با جغرافیای سیاسی آن دوران ناآشناست سردرگم می‌شود. نمی دانم من درست می‌فهمم یا نه اما در آن دوران تعدادی دولتشهر نظیر بابل و تعدادی اقوام تحت سلطه شاهی از یک خاندان نظیر آشور و ماد داریم که اینها نیز حول یکی دو شهر اصلی سامان می یافته‌اند. قبایلی نظیر سکاها بوده‌اند که به احتمالا به سرزمین یا شهر مشخص تعلق نداشته‌اند همچنین مناطقی بوده‌اند که با یک کدخدا یا شهریار اداره می شده‌اند و هویت سیاسی نداشته‌اند و به یکی یا چند تا از این مجموعه قدرت‌ها خراج می داده‌اند. در کل تا جایی که می‌دانم تعدادی دولت شهر پراکنده و قدرت سیاسی نامتمرکز داشته‌ایم. آیا ساخت‌های سیاسی نظیر کشور، دولت و ایالت پیش از هخامنشیان معنا داشته است؟
  در حال انجام... درفش کاویانی (بحث)
@Sa.vakilian: بخشی به‌نام «وضعیت ماد پیش از هووخشتره» را از ایرانیکا ترجمه و به مقاله اضافه کردم. درفش کاویانی (بحث) ‏۴ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۱:۵۵ (UTC)[پاسخ]
@درفش کاویانی: من کمی در مورد دوره منتهی به شروع کار هووخشتره گیج شده‌ام و «وضعیت ماد پیش از هووخشتره» هم خیلی کمکم نکرد. ما با سه قدرت طرف هستی:امپراتوری آشوری نو Neo-Assyrian Empire که ظاهرا قبایل ماد را زیرسلطه داشته‌اند و احتمالا مادها پادشاهی و ساخت امپراتوری را از آنان فراگرفته‌اند. سکاها که گویا یک قوم مهاجم غیرمستقر بوده‌اند که از اواخر کار پدر هووخشتره تا اوایل کار وی بر ماد سلطه داشته‌اند و شاید لشکرآرایی هوخشتره متاثر از آنان بوده است و شاهان ماد که هووخشتره میراث دار آنها بوده است. یعنی ما یک امپراتوری رو به زوال آشور داریم که در غرب مستقر بوده، یک قدرت مهاجم غیرمستقر سکاها که از شمال و شمال غرب یورش آروده و تعدادی طوایف ماد و یا متحد با آن که تحت حکومت پادشاه ماد بوده‌اند و در غرب و مرکز فلات ایران ساکن بوده‌اند. اگر درست برداشت کرده‌ام لطفا متن را به گونه‌ای بنویسید که دیگر خوانندگان نیز متوجه بشوند. --سید (بحث) ‏۶ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۰۴ (UTC)[پاسخ]
  • ساختارش مشکل دارد. ایشان شاه ماد بوده اما ما یک دفعه در فهرست از تبار و خانواده می‌رویم سراغ بیرون راندن سکاها
@Sa.vakilian: بله قبول دارم که بحث بدون مقدمه آغاز می‌شود. برای بخش‌بندی پیشنهادی دارید؟ ما سعی داشتیم که حوادث را بر اساس ترتیب تاریخی جلو ببریم. البته بخش بیرون راندن سکاها نیاز به تغییر دارد، چند نظریهٔ دیگر نیز باید به آن اضافه شود، برخی عقیده دارند که سلطهٔ سکاها بر ماد نادرست بوده است. درفش کاویانی (بحث)
  • دستاوردها یا نتایج یا میراث: بخش‌هایی نظیر حدود ماد به دستاوردهای وی می‌پردازد اما لازم است به طور منسجم تر و مفصل موضوع بیان شود.
به نظرم تأثیر او بر تاریخ و نقشش در سقوط آشور به اندازهٔ کافی در متن مقاله پر رنگ شده است، آیا نیاز است دوباره همین چیزها تکرار شوند؟ درفش کاویانی (بحث)
  • کاربرد عباراتی مبهم و گیج کننده نظیر قطب‌های سیاسی شرق باستان، ایالت‌های مختلف مرکز و مشرق ایران، دولت ماد واقعا در یک متن تاریخی مربوط به ۲۶۰۰ سال پیش اینها چه معنایی دارد!
موافقم که اصطلاحات دولت و ایالت و مانند این‌ها، مفاهیم مدرن هستند و نباید آن را به کل تاریخ تسری داد ولی در آن دوره یک ساختار سیاسی و تقسیم‌بندی جغرافیایی وجود داشته است که ما ناچاریم آن‌ها را دولت و ایالت نام نهیم؛ هم در منابع انگلیسی و هم در منابع فارسی از این اصطلاحات استفاده شده است و استفاده از این‌ها در مقالهٔ ویکی‌فا برساختهٔ ما نیست. درفش کاویانی (بحث)

لطفا یک بار متن را از منظر کامل بودن، ساختاریافته بودن و معنادار بودن عبارات بازخوانی کنید. یادمان باشد این مقاله قرار است ما را ببرد ۲۶۰۰ سال پیش نه آنکه هووخشتره را امروزی کند. --سید (بحث) ‏۲۲ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۷:۴۵ (UTC)[پاسخ]

موافقم که متن باید یکدست شود و سیر تاریخی در آن دیده شود، الان خیلی تکه‌تکه است.   در حال انجام... درفش کاویانی (بحث) ‏۲۵ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۱:۵۶ (UTC)[پاسخ]

سلام. تصاویر مقاله کم است. یک تصویر ۴*۳ از خود هووخشتره باید به جعبه اطلاعات ابتدای مقاله بیفزایید. دقت کنید که ریش وی باید حداقل با نمره ۴ اصلاح شده باشد و گرنه معرفیتان می‌کنم حراست دانشنامه. در مقاله تصویری از سربازان سکایی نماش داده شده که بنده دقیقن نمی‌دانم چه ارزش دانشنامه‌ای دارد؟ مطمئنن نمایش پوشش سربازان مادی، برایمان می‌تواند با ارزش‌تر باشد. اگر هووخشتره را سرشناس‌ترین پادشاه ماد لقب دهیم، پس می‌توانیم با تقریب خطای خوبی، لباس سربازان ماد را برای دوران پادشاهی وی، به مقاله بیفزاییم و بگوییم اینها لباس سربازان دوره هووخشتره است. در کامانز تصویری در این خصوص نداریم؟ آیا از تصاویر رژه سربازان ماد در خلال جشن‌های ۲۵۰۰ ساله می‌توانید استفاده کنید؟ با افزودن بخش منبع‌شناسی خیلی موافقم چون در موارد قبلی، خیلی کمک می‌کرد. حتمن لازم است تلفظ نام هووخشتره را در یک فایل صوتی با پسوند ogg بارگذاری کنید و در ابتدای مقاله ذکر کنید. حیف نامی چنین زیبا نیست که فرنگی‌ها آن را Cyaxares بنامند؟ Gire 3pich2005 (بحث) ‏۲۴ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۰:۳۳ (UTC)[پاسخ]

@Gire 3pich2005: سلام. مقداد جان همین تصاویری که در مقاله می‌بینید را هم به هزار بدبختی جور کردیم که برخی از آن‌ها هم به نظرم بی‌ربط هستند! دربارهٔ سربازان مادی و نوع پوشش آن‌ها نیز، هیچ نقش‌برجسته‌ای مربوط به دوران مادها که چنین ویژگی‌هایی داشته باشد در دست نداریم، در تخت جمشید که مربوط به دورهٔ داریوش یکم است، تصاویر متعددی از مادها داریم ولی این مادها هیچ ارتباطی با هووخشتره ندارند و به نظرم استفاده از تصویر مادی‌های تخت جمشید در مقالهٔ هووخشتره بی‌ارتباط باشد. فایل صوتی را می‌توانید زحمتش را بکشید؟ صدای من خیلی گوش‌نواز نیست! درفش کاویانی (بحث) ‏۲۵ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۱:۵۶ (UTC)[پاسخ]
  •   موافق به نظرم مقاله کاملی است. لازم است به دوستان یادآوری کنم که بخش منبع شناسی نیازی نیست و اختیاری است. چون قانونی در این زمینه نداریم. منابع هم دو گونه بیشتر نیستند، یکی تاریخ هرودوت است و دیگری کتیبه‌های آشوری؛ که نیازی نیست خیلی روی این دو توضیح داده شود. چون هر دو با هم در مورد گزارش تاریخی کمی تضاد دارند و تاریخ‌دان‌ها در زمان حاضر، بیشتر به کتیبه‌های آشوری استناد می‌کنند و کاری با هرودوت ندارند. خدمت دوستمان جناب سه پیچ بگویم که عکس پرسونلی از ایشون با نمره ۴ نداریم، سفارش دهید تا یکی برایتان (عکس را) بگیرند.Gnat (بحث) ‏۲۵ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۸:۲۴ (UTC)[پاسخ]
Gnat کلا برای برگزیدگی سیاست و رهنمودها مساله نیست. به بیان دیگر ما در مرحله خوبیدگی باید تطابق مقاله با سیاست‌ها و رهنمودها را بررسی کرده باشیم و در این مرحله می‌خواهیم چیزی بیش از الزامات حداقلی سیاست‌ها و رهنمودها بنویسیم. اما در مورد منابع عرض کنم آیا می‌توان مقاله علمی با روش مطالعه اسنادی را متصور شد که درباره منابعش بحثی نشده باشد! بنابراین حتما مقاله برگزیده باید منبع شناسی داشته باشد. --سید (بحث) ‏۲۵ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۸:۴۸ (UTC)[پاسخ]
این طرز فکر رو می تونید برای مقالات خودتون نگه دارید و استفاده کنید. قانون برای مقالات برگزیده نوشته شده و ما ملزم نیستم که فراتر از اون عمل کنیم. این سبک نوشتن هم در کتاب‌های معاصر هم رعایت نشده و شاید بعدها هم نشود؛ بنابراین بهتر است سطح توقعتان را بکاهید. این بندگان خدا معجزه که نمی تونند بکنند، فقط نوشته‌هایی که تو کتاب‌ها اومده رو می تونند اینجا بیاورند.Gnat (بحث) ‏۲۵ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۹:۱۰ (UTC)[پاسخ]
عرض کردم قانون حداقل‌ها را بیان می کنه و مقالاتی که خوبیده می‌شوند قاعدتا حداقل‌ها را دارند و برای برگزیدگی ملاک حداکثرهاست. من شیوه نامه‌ای برای مقالات تاریخی برگزیده در دست تهیه دارم. درفش کاویانی هم در جریان آن بوده است. به هر حال ظاهرا ایشان پذیرفته‌اند این مشکلات را رفع نمایند چرا شما عصبانی می‌شوید!--سید (بحث) ‏۲۵ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۹:۲۰ (UTC)[پاسخ]
این بازی‌ها را رها کنید. قانون مَن در آوردی که نداریم. این شیوه را من در کتاب‌ها ندیدم، حالا شما می‌خواهید در اینجا به صورت قانون اجرا کنید. من هم گفتم که بهتر است این ایده را برای مقالات خودتان نگه دارید. Gnat (بحث) ‏۲۷ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۱:۱۷ (UTC)[پاسخ]
این بازی نیست و من خودم این بخش را با کمک جناب درفش کاویانی تکمیل خواهم کرد تا شما بیش از این عصبانی نشوید. --سید (بحث) ‏۲۷ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۲:۳۶ (UTC)[پاسخ]
من عصبانی نشدم. فقط لحن صحبتم کمی جدی است. --Gnat (بحث) ‏۲۷ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۵:۲۷ (UTC)[پاسخ]
@Gnat: بله سیاستی در این زمینه نداریم ولی هدف ما بهبود مقالات برگزیده است و باید به‌گونه‌ای آن‌ها را بنویسیم که حرف تمام و کمال را زده باشیم؛ تا جایی که من می‌دانم، همهٔ کتاب‌های روش تحقیق در تاریخ، بر روی نوشتن فصلی به نام نقد منابع تأکید دارند و این فصل یکی از موارد الزامی در پایان‌نامه‌های دانشجویان تاریخ است. به نظرم حتی بهتر است که نوشتن چنین بخشی برای مقالات برگزیدهٔ تاریخ را الزامی هم کرد. درفش کاویانی (بحث) ‏۲۷ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۵:۳۸ (UTC)[پاسخ]
سید I (دومین بررسی)

با تشکر از درفش کاویانی که واقعا به شکل موثری مقاله را بهبود بخشیده‌اند من دومین بررسی خود را شروع می‌کنم و مواردی را می‌نویسم.

  • دیباچه:
    • نوشته شده است: سومین و تواناترین شاه ماد و نخستین پادشاه در دوران باستان است که یک سلطنت سراسری را در ایران تشکیل داد و ایران را به عنوان یک قدرت مهم جهان آن زمان مطرح کرد. او را می‌توان بنیانگذار واقعی دولت ماد و معمار حقیقی امپراتوری ایرانیان باستان دانست.
این ادعای بسیار بزرگی است که هم نیازمند منبع است. من نتوانستم ردی از این مطالب را در متن مقاله بیابم! حال آنکه جا دارد در متن مقاله یک بخش مستقل را به آن اختصاص داد. مثلا تحت عنوان پادشاه ماد پیش یا پس از رخدادهای سیاسی و جایگاه تاریخی وی را مشخص نمود.
    • تاریخ‌ها به دیباچه اضافه شود. مشخص نیست هوخشتره حتی به طور حدودی کی به دنیا آمده و کی به حکومت رسیده است. خوب است اینها در پاراگراف اول بیاید. می‌شود در پرانتز به شیوه مرسوم تاریخ ولادت و وفات را آورد.
    • در مقاله فرورتیش مرگ وی ۶۵۳ ق م است و در این مقاله آغاز حکمرانی هووخشتره ۶۲۵ ق م. احتمالا این جمله اول پاراگراف دوم می‌خواهد همین را بگوید (مرگ فرورتیش پدر هووخشتره و شکست مادی‌ها، منجر به استقرار فرمانروایی سکاها در ماد شد تا این‌که سرانجام هووخشتره توانست به ۲۸ سال فرمانروایی آن‌ها پایان دهد. ) اما اصلا واضح نگفته است.
    • امپراتوری آشور؟ آیا آشور را می‌توان امپراتوری خواند. شاید با توجه به توضیحات ویل دورانت در آشوریه بتوان.
    • هووخشتره، شکست پدرش فرورتیش را در برابر آشوری‌ها دیده بود و از آن درس عبرتی آموخته بود. من در متن مقاله اطلاعاتی راجع به این جمله نیافتم. ممکن است توضیحات لازم را به متن اضافه کنید یا این جمله را حذف کنید.
    • شهر آشور کجا بوده من نتوانستم مقاله‌ای برایش پیدا کنم و لینک دهم.
  • منبع شناسی:
    • خوب است منابع اولیه نظیر الواح بابلی و تورات که هم‌زمان است و ثانویه نظیر هرودوت جداگانه نوشته شود و البته طبق وعده‌ای که دادم کمک خواهم کرد. به هر حال هنوز جای منابع ثانویه خالی به نظر می‌رسد.
  • نام
    • راستش از پاراگراف دوم سر در نیاوردم. ارتباطش با مقاله خیلی روشن نیست.
  • تبار و خانواده
    • این طور که من از مقاله فهمیدم دو فرضیه مطرح است. یک فرضیه بر مبنای روایت هرودوت است که فرورتیش شاه ماد پدر هووخشتره است و دیگری می‌گوید که یک فرورتیش دیگر پدر هووخشتره است. آیا درست فهمیده‌ام؟ لطفا با توضیح بیشتر مطلب را گویاتر بیان بفرمایید.

فعلا تا اینجا را داشته باشیم تا شما آن اصلاحات مربوط به بررسی اولیه مرا رفع کنید و بعد وارد ادامه بررسی دوم شویم. --سید (بحث) ‏۲۷ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۹:۴۳ (UTC)[پاسخ]

درود بر حضرت کاویانی، در مقاله هووخشتره قسمت نبرد با لیدیه پیوندی به نبرد هالیس وجود ندارد و در همین قسمت آمده: «نظرات متفاوتی در مورد تاریخ وقوع این خورشید گرفتگی وجود دارد.» درحالیکه بر اساس منابع مقاله نبرد هالیس یکی از تنها نبردهای دوران باستان است که تاریخ آن دقیقا مشخص شده است! این دو موردی بود که شاید در صورت دلخواه بد نباشد در حین بازبینی مقاله به آن نیز نظری داشته باشید وگرنه مقصود دخالت در امور حضرات گمب نیست. پیروز باشید و پاینده. ارژنگ ‏۲۵ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۹:۳۵ (UTC)[پاسخ]

@ارژنگ: درود بر ارژنگ گرامی! بابت تذکر این نکته سپاسگزارم؛ نبرد هالیس را پیوند دادم. دربارهٔ آن عبارت نیز، چنانکه در مقاله نوشته‌ایم، نظریات متعددی دربارهٔ زمان آن وجود دارد ولی در دوران جدید، بر اساس تاریخ خورشیدگرفتی، زمان دقیق آن مشخص شده است: «نظرات متفاوتی در مورد تاریخ وقوع این خورشید گرفتگی وجود دارد. برخی آن را به سال ۶۱۰ پیش از میلاد، برخی دیگر به سال ۵۹۷ و گروهی نیز آن را به دوران حکومت ایشتوویگو نسبت می‌دهند اما موازین علمی و بررسی‌های امروزی نشان می‌دهد چنین خورشیدگرفتگی‌ای که در محدودهٔ بین جنگ ماد و لیدیه قابل رؤیت بوده است، در ۲۸ مه سال ۵۸۵ پیش از میلاد رخ داده است. تالس فیلسوف یونانی هم وقوع این خورشیدگرفتگی را پیش‌بینی کرده بود.» به نظرتان بهتر است که مستقیماً به تاریخ دقیق آن اشاره کرد؟ لازم است ذکر شود که منظور از این نظریات متفاوت، نظر مورخان قدیمی و پیش از آشنایی بشر با دانش کرنولوژی و زمان‌سنجی است. ارادتمند درفش کاویانی (بحث) ‏۲۵ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۹:۴۵ (UTC)[پاسخ]
درود دوباره. با خواندن این متن به این صورتی که اکنون وجود دارد به من خواننده این تصور را می‌دهد که مورخان نظرات متفاوتی دارند و دانشمندان از نظر علمی تاریخ مشخصی را اعلام کرده‌اند (که در کل همچنان نظرات متفاوت قابل تامل و شک‌ها پابرجاست !). اگر نظر مورخان باستانی یا مورخان سیستم‌های غیر مدرن اینگونه بوده بهتر نیست از آنها نام آورده شود و یا این قسمت دقیقا روشن شود؟ چون بیاد دارم این مورد را من میلیون‌ها سال پیش از DYK یا همان آمیک انگلیسی ترجمه و مجبور(!) به ایجاد مقاله آن برای ایجاد آمیک آن شدم D:. پیروز باشید. ارژنگ ‏۲۵ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۹:۵۲ (UTC)[پاسخ]

یک نظر خیلی رادیکال. مقاله ویکی یک روایت شسته رفته از زندگی پادشاه ماد موسوم به هووخشتره به دست می‌دهد حال آنکه طبق مقاله ایرانیکا ما با نام‌های گوناگونی در منابع مختلف مواجهیم که احتمالا با هم مرتبط هستند. در واقع مقاله باید مثل روایت ایرانیکا بیاید نسبت این فرد/افراد منابع مختلف با هم را روشن سازد. ضمن آنکه بسیاری از مسائل نظیر وجود سلسله‌ای از پادشاهان ماد محل تردید است و می‌توان تاریخ را طوری روایت کرد که اصلا سلسله‌ای نباشد و ما با یک یا دو پادشاه مواجه باشیم. --سید (بحث) ‏۷ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۲:۵۶ (UTC)[پاسخ]

گیر ۳پیچ۲۰۰۵

سلام. ببخشید از بابت تاخیرم.

  • راستش بنده برخلاف ظاهرم، صدای کلفتی دارم که اگر کلمه هووخشتره را تلفظ کنم، همه فرار می‌کنند! لطفن از مهدی بخواهید که این نیاز مقاله را برآورده بکند. سلام مرا هم به وی برسانید.
  • از اصول انشانویسی آن است که هر پاراگراف مربوط به مطلبی خاص باشد. شما در آخرین خط پاراگراف دوم بخش مقدمه، به آشوریان اشاره کردید ولی مابقی مطالب مربوط به آشوریان را به پاراگراف سوم موکول کردید. نظرتان چیست که آن یک جمله را هم به پاراگراف سوم منتقل کنید؟ یا همینجا خوب است؟
  • به نظرم همین عبارت «وی مادیا پادشاه سکاها را...» دوتا ویرگول کم دارد.
  • در عبارت «منجر به استقرار فرمانروایی سکاها در ماد شد»، آن حرف «در» درست استفاده شده؟!
  • عبارت «آن‌ها بر حسب نوع سلاح تقسیم‌بندی کرد» حرف ربطی کم ندارد؟
  • لطفن عبارت‌های کوههای زاگرس و شهر آشور و رویدادنامهٔ نبوپولاسار و بختنصر را لینک آبی کنید.
  • یعنی واقعن اسم همسر هووخشتره در هیچ منبع تاریخی ذکر نشده؟
  • شما در جعبه اطلاعات ابتدای مقاله، تنها از یک زن در زندگی هووخشتره نام بردید. در حالیکه در بخش تبار و خانواده، معلوم می‌شوم که وی دو زن داشته. خیلی فرق است بین اینکه در جعبه اطلاعات ابتدای یک مقاله‌ای بنویسید که این فرد دو زن داشته ولی ما اسمشان را نمی‌دانیم و اینکه، به دلیل اینکه اطلاعاتی در خصوص یکیشان نداریم، تنها از یک زن نام ببریم. لطفن جعبه اطلاعات ابتدایی مقاله را تصحیح کنید.
  • پاراگراف دوم بخش نام، یک محاکمه آتشین علیه والتر هینتس بود! شما برپایه ادعاهای ایگور دیاکونوف، در نقش مدعی‌العموم وارد دادگاه شدید و بدون اینکه حق دفاعی برای والتر هینتس قائل شوید، بدون اظهارنظر هیئت منصفه، او را محکوم کردید. از این قضاوت یکسویه در این پاراگراف خوشم نیامد. بهتر است حداقل یک خط به نظر والتر هینتس در خصوص اوکساتار و اواکساتار اختصاص دهید و سپس نظر ایگور دیاکونوف را وارد کنید و لحن پاراگراف را هم معتدل‌تر کنید. من اگه این لحن را برگزیده کنم، اونوخت جواب احمد شهید را نمیتونم بدم!
  • شما در بخش تبار و خانواده، یک خط در خصوص ادعای هرودوت نوشتید که هووخشتره را فرزند فرورتیش و نوه دیاکو عنوان کرده. بعدش ۴ خط در رد این اظهارنظر نوشتید؛ ولی در نهایت می‌بینیم که نمودار تبارنامه را بر اساس اطلاعات هرودوت نوشتید. تکلیف ما را معلوم بکن که ادعای غالب، قرار است ادعای هرودوت باشد یا دیاکونوف؟ در ضمن جمله «این گفتهٔ هرودوت احتمالاً بر مبنای اشتباه شدن پدر هوخشتره با مدعی تاج و تخت ماد در سدهٔ ششم، فرورتیش باشد» خیلی با اعتماد بنفس زیادی گفته شده و لحنی همانند بیان یک واقعیت علمی دارد. بهتر است بنویسید بر طبق نظر دیاکونوف، هرودوت اشتباه کرده ... [الی آخر].
  • بنده هنوز تمام متن را نخواندم ولی خیلی مشتاقم که در متن نوشته شده باشد که در زمان تثبیت حکومت هووخشتره،(اوج قدرت) همسایه‌های وی در شما و شرق و جنوب و غرب، چه حکومتهایی بودند؟ حتمن این مطلب آموزنده را به مقاله بیفزایید.

فعلن.Gire 3pich2005 (بحث) ‏۲۹ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۲۱:۱۳ (UTC)[پاسخ]

  • @Calak و درفش کاویانی: ؛ متاسفانه در یک ماه گذشته تقریبا هیچ کاری در مورد مقاله انجام نشده است. پیشنهاد می‌دهم چنانچه شما بزرگواران و دیگر علاقمندان به تاریخ باستان فرصت ندارید، فعلا این مقاله را از گمب بیرون بیاورید و بعد از رفع مشکلات و بهبود کیفیت مقاله، در زمانی که فراغت کافی داشتید مجددا نامزد فرمایید. با تشکر. --سید (بحث) ‏۵ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۷:۱۹ (UTC)[پاسخ]
    والله من عاشق این مقاله هستم و خیلی روی خوبیدگی‌اش کار کردم و وقت گذاشتم ولی ناگفته نماند الان خیلی سرم شلوغ است و آن موقع هم که خوبیده شد یادم هست تابستان بود. من از این‌که نتوانستم رویش وقت بگذارم شرمنده هستم و فکر کنم جناب درفش هم مشکلی شبیه به من دارند. من واقعاً دوست دارم وقتی که به قول شما فراغت کافی دارم رویش تمام و کمال کار کنم ولی خب الان اصلاً وقتش را برای خودم مناسب نمی‌دانم. سپاس از دوستان. --چالاک بحث ‏۵ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۸:۰۶ (UTC)[پاسخ]

@Gire 3pich2005 و نوژن: یک نگاه به تاریخچه مشخص می‌کند که کسی برای اصلاح این مقاله فعالیت نمی‌کند. پیشنهاد می‌کنم فعلا از برگزیدگی خارج شود تا بعدا دوستان هر وقت فرصت کافی داشتند مجددا بررسی شود. تشکر--سید (بحث) ‏۲۱ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۳:۳۷ (UTC)[پاسخ]

سلام. ممنون جناب سید بابت اطلاع‌رسانی. بنده ارادت به نامزدکنندگان این مقاله دارم و مطمئنم اگر روی مقاله کار نمی‌کنند، توجیه خوبی دارد و از روی بی‌توجهیشان نیست. با توجه به اینکه جناب چالاک اعلام کرده که در حال حاضر نمی‌تواند فعال باشد و جناب درفش هم که کلن فعال نیست؛ بنده از جناب @نوژن: می‌پرسم که نظرش در خصوص ادامه دادن یا مختومه کردن این نامزدی چیست؟Gire 3pich2005 (بحث) ‏۲۱ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۸:۵۵ (UTC)[پاسخ]

سلام. به نظرم این نوشتار باکیفیت است و حیف است از نظرخواهی برداشته شود؛ ولی از سوی دیگر اگر بنا باشد کسی نیز از آن دفاع نکند نمی‌توان خواسته‌ای را مطرح کرد. به نظرم کمی بیشتر مهلت دهیم و چه بسا خود نیز کمک کنیم تا صفحه اول از رکود به در آید! -- نوژن (بحث) ‏۲۱ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۱۷ (UTC)[پاسخ]
این نوشتار برخلاف موارد اخیر مثل اسپهبد خورشید نیازمند اصلاحات جدی است و واقعا باید دو سه نفر وقت بگذارند. مقاله فعلی بیانی از روایت مشهور هرودوت است که چند صد سال بعد از واقعه پرداخته شده است. من برای بررسی مقاله سری به مقالات ایرانیکا و تاریخ ایران کمبریج زدم و متوجه شدم که این روایت لزوما تنها روایت قابل طرح نیست. یعنی ممکن است اصلا سلسله پادشاهی در کار نبوده باشد و هوخشتره هم یک فرد نباشد. ما چیزهایی را در سایه روشن تاریخ باستان می بینیم که برخی با هم سازگار و برخی ناسازگار است. منظورم این است که مقاله باید بتواند نشان دهد که ما با فرضیاتی مواجهیم اما مقاله یک روایت نسبتا رسمی که ممکن است بعدا پرداخت شده باشد را بازتولید می کند. --سید (بحث) ‏۲۱ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۴:۰۵ (UTC)[پاسخ]