پیش‌نویس:مونودرام

 

مونودرام قطعه ای نمایشی و یا اپرایی است که توسط یک بازیگر یا خواننده اجرا می شود. در مونودرام معمولاً تنها یک شخصیت به تصویر کشیده می شود.

در اپرا ویرایش

در اپرا، مونودرام در اصل یک ملودرام با یک نقش بود. مانند پیگمالیون اثر ژان ژاک روسو، که در سال 1762 نوشته شد و برای اولین بار در سال 1770 در لیون روی صحنه رفت؛ همچنین نمایش دیگری با همین نام نوشتۀ گئورگ بندا را می توان در نظر گرفت(1779).

همچنین اصطلاح مونودرام که در موارد معینی مونو اپرا نیز نامیده می شود به آثار مدرنی که با یک تک نوازی اجرا می شود اطلاق می‌شود، مانند دست مرد گلوکلیشه نوشتۀ آرنولد شوئنبرگ (1924) که علاوه بر قهرمان ، دارای دو نقش صامت اضافی و همچنین پیش‌گفتار و همخوانی پایانی کرال است. باید گفت که (1909)Erwartung و (1959)La voix humaine دقیقاً از تعریف سنتی پیروی می کنند، در حالی که در Eight songs for a mad king (1969) که توسط پیتر ماکسول دیویس نوشته شده است ، نوازندگان به همراه سازها برای شرکت در کنش به صحنه آورده می شوند. لازم به ذکر است که نمونه های مونودرام قرن بیست و یکم را می توان در Emilie (2008توسط کایا ساریاهو و Four Sad Seasons Over Madrid (2008) یا طرح های خدا (2011) هر دو اثر [[ Jorge Grundman]] یافت.

در درام گفتاری ویرایش

در انگلستان اولین نمونۀ مونودرام موضوعی اساطیری داشت، نمایش پاندورا نوشتۀ فرانک سایرز (1790)، [۱] را که در قالب یک خطابه با صداهای خارج از صحنه بود می توان به عنوان اولین نمونه مونودرام در نظر گرفت. کمی بعد رابرت ساوتی فرم جدیدی را در پیش گرفت و یازده قطعه را با این عنوان بین سالهای 1793-1804 اجرا کرد و [۲] همچنین متیو لوئیس در اجرای عمومی اثر ملودرام The Captive . [۳] پس از آن تعداد کمی دیگر که در واقع چارچوب مونودرام را داشتند روی صحنه ظاهر شدند و مونودرام به زودی ارتباط خود را با موسیقی از دست داد. اصطلاح " مونولوگ دراماتیک " در مورد چنین آثاری به کار رفت، اگرچه اصطلاح "مونودرام" نیز در گفتمان انتقادی باقی ماند. نیم قرن بعد، تنیسون از Maud (1855) خود به عنوان یک مونودرام یاد کرد، [۴] و ویلیام لنکستر ( جان وارن، سومین بارون دو تابلی ) مجموعه ای از ترانه های خود را با عنوان Eclogues and Monodramas در سال 1864 منتشر کرد. [۵]

با این وجود، در میان دیگران؛ نورول مومن ( نمسیس ، 1944)، ساموئل بکت ( آخرین نوار کراپ ، 1958) و آنتون چخوف ( درباره اثرات مضر تنباکو ، 1886، 1902)، مونودرام هایی به این معنا نوشته اند. پاتریک سوسکیند نیز در Der Kontrabass (1981) شخصیتی را آفریده است که با مخاطبان صحبت می کند. همچنین یک شب در نوامبر (1994) توسط نمایشنامه نویس ایرلندی ماری جونز را می توان به عنوان نمونۀ جدیدتر مونودرام به حساب آورد.

همچنین مونودرام توسط سمبولیست روسی نیکولای اورینوف(1879-1953) توسعه یافت. او این مورد را در کتاب خود به نام تئاتر در زندگی (1927) گنجانده است. می توان گفت این یک نمایش دراماتیک است از آنچه در ذهن فرد می گذرد است. همه چیزهایی که فرد روی صحنه شاهد است، از وضعیت روحی قهرمان داستان به تصویر کشیده شده است.

هر ساله بزرگترین جشنواره تئاتر انفرادی در جهان، تحت نام United Solo در شهر نیویورک در Theater Row برگزار می شود. این جشنواره در سال 2013 بیش از 120 محصول را به نمایش گذاشت. باید خاطر نشان کرد [۶] در شهر کیل آلمان، جشنواره بین المللی مونودرام Thespis که [۷]جشنواره بین المللی تئاتر مونودرام است نیز هرساله به طور منظم برگزار می شود.

همچنین ببینید ویرایش

  • نمایش یک نفره

منابع ویرایش

  1. Lucio Tufano, La ricezione italiana del melologo à la Rousseau, in D’un scène à l’autre, Mardaga 2009, p.134
  2. Carrie J. Preston, Modernism's Mythic Pose, Oxford University 2011, note 18, p.262
  3. George Taylor, The French Revolution and the London Stage, Cambridge University 2000, pp.110-12
  4. Christopher Ricks, Tennyson: a selected edition, Routledge 2014, p.512
  5. Forgotten Books
  6. Playbill, Oct. 3, 2013
  7. "Thespis International Monodrama Festival". Archived from the original on 2010-11-03. Retrieved 2007-05-18.

رده:واژگان اپرا رده:سبک‌های اپرا