اسد بن سامان

شاهزادهٔ سامانی

اسد بن سامان یکی از پسران سامان‌ خدا، نیای سامانیان بود. پدرش سامان در زمان اسد بن عبدالله القسری حاکم خراسان به اسلام گروید و برای تقرب هرچه بیشتر و خوشامد وی، نام فرزند تازه به دنیا آمده‌اش را اسد نهاد. اسد در پیوستن به جنبش ابومسلم خراسانی همراه پدر شد و این نکته از آنجا برداشت می‌شود که بعدها اسد از جمله نزدیکان حکام خراسان به‌شمار می‌آمده‌است.

اسد بن سامان
امیر سامانی
پیشینسامان خدا
جانشینمنصور یکم
زادهبخارا، خلافت عباسی
درگذشتهمرو، خلافت عباسی
آرامگاه
فرزند(ان)نوح
یحیی
احمد
الیاس
دودمانسامانیان
پدرسامان خدا

هرچند از زندگانی او در عصر خلفای نخستین عباسی مانند منصور، مهدی و هادی اطلاعی نیست، اما واضح است که در جرگه مقربان حاکم هارون‌الرشید به نام علی بن عیسی بن ماهان که از سال ۱۸۰ هجری (۷۹۶ میلادی) در خراسان زمامداری داشته بوده‌است.[۱]

زندگی ویرایش

در ظفرنامه مستوفی در وصف وی آمده‌است:

پسر بود یکی او را ناموراسد نام کرده پسر را پدر
پدید آمدش حرمت و قدر و جاهبه فرمان او شد فراوان سپاه
که آمد از او تخم دولت پدیدبه فرزند او پادشاهی رسید
اسد بود یک چند با عز و نازدر آن مملکت خسروی سرفراز

اگر زمان درگذشت سامان برای ما روشن بود، بهتر می‌توانستیم روزگار حیات اسد را بررسی کنیم. لیکن باید این زمان را حدود نیمه دوم قرن دوم هجری (هشتم میلادی) در نظر گرفت. بدین ترتیب می‌توان این نکته را پذیرفت که اسد، آغازین سال‌های سده سوم هجری را نیز درک کرده‌است؛ از این‌رو سخن نرشخی را نیز که از هم‌زمانی اسد با هارون و حتی نگاشتن نامه‌ای از سوی مأمون در یاری جستن از از اسد در سرکوب غائله رافع بن لیث، با او مکاتبه کرده‌است می‌توان پذیرفت.[۲]

نکته فوق در بر دارنده این مطلب نیز خواهد بود که در این زمان، خاندان اسد از چنان موقعیت والایی برخوردار شده‌است که بتواند در تحولات سیاسی–نظامی منطقه خراسان و ماوراءالنهر نقش به‌سزایی ایفا کند. برخی از مورخان معاصر نیز بر این موقعیت و اهمیت صحه گذاشته‌اند.[۳]

با تمام این احوال، اطلاعات ما پیرامون شخصیت اسد پسر سامان‌ خدا اندک است و نمی‌توان بر اساس آن تصویر روشنی از او و تحولات زمانش تصویر کرد. برخی از محققان برجسته نیز در بررسی رویدادهای این مقطع از تاریخ سامانیان، ناامیدانه اظهار بی‌اطلاعی و عجز کرده‌اند. لیکن باید پذیرفت که کوشش‌های سیاسی–نظامی اسد بود که اساسی‌ترین زمینه‌های لازم را برای اقتدار سامانیان فراهم ساخت.

پس از دعوت اسد توسط مأمون به مرو، وی به آنجا رفته و پس از چندی در مرو درگذشت.[۴]

پانویس ویرایش

  1. هروی، جواد (۱۳۸۰). تاریخ سامانیان (عصر طلایی ایران بعد از اسلام). تهران: امیرکبیر. صص. ۱۲۴.
  2. هروی، جواد (۱۳۸۰). تاریخ سامانیان (عصر طلایی ایران بعد از اسلام). تهران: امیرکبیر. صص. ۱۲۵.
  3. ناجی، محمدرضا (۱۳۹۲). فرهنگ و تمدن اسلامی در قلمرو سامانیان. تهران: امیرکبیر. صص. ۲۶–۲۸.
  4. هروی، جواد (۱۳۸۰). تاریخ سامانیان (عصر طلایی ایران بعد از اسلام). تهران: امیرکبیر. صص. ۱۲۲.

منابع ویرایش

  • هروی، جواد: تاریخ سامانیان عصر طلایی ایران بعد از اسلام، تهران، امیر کبیر، ۱۳۸۰.
  • ناجی، محمدرضا: فرهنگ و تمدن اسلامی در قلمرو سامانیان، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۶.