اصلاحطلبی
اصلاحطلبی (ممکن است منظور همان رفرمیسم باشد) باور به امکان تغییر ساختارهای سیاسی و نظام اقتصادی بنیادی یک جامعه از طریق تغییر تدریجی از درون نهادهای موجود است. این فرضیهٔ دگرگونی اجتماعی در مخالفت با سوسیالیسم انقلابی، که معتقد است، نوعی انقلاب برای وقوع تغییرات ساختاری بنیادی لازم است ایجاد شد.
اصلاحطلبی را باید از اصلاحات پراگماتیک متمایز کرد: اصلاحطلبی این فرض است که انباشت اصلاحات میتواند منجر به ظهور یک نظام اقتصادی اجتماعی کاملاً متفاوت از اشکال امروزین سرمایهداری و دموکراسی شود، در حالی که اصلاحات پراگماتیک تلاشهایی برای حفظ وضع موجود در برابر تغییرات بنیادی و ساختاری را نمایندگی میکند.
تاریخچهویرایش
اصلاح طلبی سوسیالیستی یا سوسیالیسم تکاملی (به انگلیسی: Evolutionary Socialism)، برای اولین بار توسط ادوارد برنشتاین، که یک سوسیال دموکرات بود، مطرح شد. اصلاحطلبی بلافاصله مورد هجمهٔ سوسیالیستهای انقلابی قرار گرفت. رزا لوکزامبورگ، به عنوان یکی از رهبران این جریان ضد اصلاحطلبی، در مقالهای تحت عنوان «اصلاح یا انقلاب؟»[۱] که در سال ۱۹۰۰ میلادی منتشر کرد، سوسیالیسم تکاملی برنشتاین را محکوم کرد. زمانی که روزا لوکزامبورگ در انقلاب آلمان درگذشت، اصلاحطلبها خیلی زود توانستند خود را بازیابند و با احزاب کمونیست و بلشویکها در حمایت از پرولتاریا رقابت کنند.
پس از پیروزی بلشویکها در سال ۱۹۱۷ در جنگ داخلی روسیه تزاری و تثبیت قدرت در اتحاد جماهیر شوروی، بلشویکها کمپینی علیه جنبش اصلاح طلبان تشکیل دادند و حتی اصلاح طلبان را «فاشیستهای اجتماعی» (به انگلیسی: Social Fashists) خواندند. بنابر کتاب «خداست که شکست خورده» نوشته آرتور کوئستلر که از تشکیل دهندگان و اعضای سابق حزب کمونیست آلمان بود و حزبش بزرگترین حزب کمونیست در اروپای غربی بود، با شوروی همراه شد و اعلام کرد حزب سوسیال دموکرات آلمان فاشیست هستند و بزرگترین دشمن آلمان همین فاشیستهای اجتماعیاند.
برخی از احزاب سوسیال دموکرات، مثل حزب دموکرات جدید یا احزاب سوسیال دموکرات آلمان هنوز هم اصلاحطلب خوانده میشوند.
ایدئولوژیویرایش
اصلاحطلبی (به انگلیسی: Reformism) مکتبی است که در آن از طریق نهادهای اجتماعی تغییراتی تدریجی و زیربنایی در ساختارهای اقتصادی یا ساختارهای سیاسی دنبال میشود. این جنبش در واقع واکنشی اعتراضی به سوسیالیسم انقلابی بود که معتقد بودند برای ایجاد تغییراتی انقلابی راهی جز انقلاب تودهها وجود ندارد.[۲]
در سطح جهانویرایش
حزب کارگر بریتانیاویرایش
اصلاح طلبی در حزب کارگر بریتانیا درسالهای ۱۹۵۰ پدیدار شد و پس از آن به جذب هواداران اصلاح طلبی به جناح راست حزب کارگر معروف شدند. در سال ۱۹۵۶ آنتونی کروسلند (به انگلیسی:Anthony Crosland) «آینده سوسیالیسم»[۳] را نوشت که به عنوان مانیفست شخصی به بحث پیرامون اصلاح طلبی پرداخت. برای کروسلند، مالکیت عمومی برای سوسیالیستها به وسیله اشتغال همگانی کاهش مییابد و کنترل اقتصاد کینزی استثمار کاپیتالیستی را کاهش میدهد. در سال ۱۹۶۰ پس از سه بار پیروزی متوالی حزب کارگر در انتخابات عمومی، هوگ گایتسکل به عنوان یک اصلاح طلب تلاش کرد تا بخشی از قانون اساسی را بر اساس مانیفست کروسلند اصلاح کند اما این تلاشها با شکست مواجه شد.
برخی از طرفداران جوانتر گایتسکل از جمله روی جنکینس، بیل راجرز و شرلی ویلیامز حزب کارگر را در سال ۱۹۸۱ ترک کردند و حزب سوسیال دموکرات را تشکیل دادند. در نهایت اهداف و نظرات گایتسکل[۴] توانست در انتخابات پیروز شود و تونی بلر در سال ۱۹۹۵ توانست اصلاحیه قانون اساسی در انگلستان را بر اساس نظر اصلاح طلبانی چون گایتسکل و کروسلند به تصویب برساند.
در ایرانویرایش
اصلاح طلبی در ایران مفهومی متفاوت با مفهوم کلی اصلاحطلبی دارد. اصلاح طلبی در ایران با شاخه محافظه کاری پیوند نزدیکی دارد و اگر بخواهیم چارچوب مفهوم ایرانی اصلاحات را با مفهوم تاریخی آن مقایسه کنیم باید آن را نو محافظه کاری بخوانیم. اصلاح طلبی ایرانی در اغلب مواقع در پی تغییراتی تدریجی است ولی تفاوت آن با مفهوم اصلاح طلبی که سوسیال دموکراتها در ابتدا پایه نهادند در آن است که اصلاح طلبی ایرانی اساساً درگیر تغییرات بنیادی نمیشود و تغییرات تدریجی فرهنگی را به تغییرات تدریجی اقتصادی و سیاسی اولویت میدهد. اثبات این مدعا، سابقه ایست که تاریخ از اصلاح طلبی در ایران ارائه میکند.اصلاحطلبی یک حزب سیاسی نیست؛ یک جریان فکری است که بعد از جنگهای ایران و روس و شکست ایران، آغاز شده و تا امروز ادامه دارد.
زیرساختهای معرفت شناختی اصلاح طلبی و اصول گراییویرایش
امروزه برای اصلاح طلبی و نیز اصول گرایی تبیین معرفت شناختی وجود دارد به این معنا که این اعتقاد وجود دارد که دو دستگاه شناختی، موجب این دو رویکرد در حوزههای مختلف میشود. رویکرد متن گروی و نص گرایی معمولاً به اصول گرایی صحیح منجر میشود و رویکردی که به تحولات علوم بیشتر اهمیت میدهد، میتواند به نوعی اصلاح طلبی صحیح منجر شود. تحولات و پرسشهایی که از تحمل متن خارج میافتد انگیزهای معرفتی یا اجتماعی برای اصلاحات معرفتی، رفتاری و بازتعریف کردن جهان پیرامون میشود.
جستارهای وابستهویرایش
پانویسویرایش
منابع برای مطالعه بیشترویرایش
- وبگاه سید محمد خاتمی
- «کتاب اصطلاحات سیاسی» - به کوشش عبدالرحمان میاح - نشر پارسایان - ۴–۹۱–۶۵۶۶–۹۶۴
- «کتاب پژوهش در علوم سیاسی» - نوشته دکتر کاووس سید امامی - ۵–۴۱–۷۷۴۶–۹۶۴
- [* وبگاه سید محمد خاتمی جملاتی که اصلاحطلبان را به نابودی کشاند!]