درفش شهباز

نشانی تاریخی و ایران مربوط به دوره هخامنشی

دِرَفشِ شَهباز یا درفش شهباز طلایی، که به درفش کوروش بزرگ نیز نامور است، درفش اصلی شاهنشاهی هخامنشی بود.

یک بازسازی تصویری از درفش شهباز. طرح این بازسازی برپایه کاشی یافت‌شده در تخت جمشید و رنگ آن برپایه موزائیک نبرد ایسوس است.
بازسازی دیگری برپایه رنگ‌بندی کاشی یافت‌شده در تخت جمشید

برپایه منابع، درفش اصلی هخامنشیان مزین به پرنده‌ای زرین به نام شهباز بوده‌است. ریچارد فرانسیس برتون، خاورشناس اهل بریتانیا، منبع الهام شهباز را گونه‌ای پرنده شکاری نامور به طرلان می‌دانست. برخی اما یک پرنده دیگر با نام عقاب شاهی را الگوی ساخت شهباز دانسته‌اند.[۱][۲]

توصیف ویرایش

منابع یونانی و رومی ویرایش

گزنفون، مورخ یونانی، درفش پادشاهی اردشیر دوم هخامنشی در نبرد کوناکسا را اینگونه توصیف می‌کند:

درفش پادشاهی شاهین شهپر گشوده بود، از زر ساخته‌شده بود و بر نیزه‌ای برافراشته بود.[۳]

همین نویسنده در کوروش‌نامه، کتاب هفتم، بخش یکم، این درفش را به کوروش بزرگ منسوب دانسته و می‌نویسد:

درفش کوروش شاهینی بود زرین با بال‌های گشاده که بر نیزه بلندی برافراشته بود. درفش پادشاهان ایران هنوز هم بدین‌گونه است.

به گفته هرودوت، هر لشکر از ارتش هخامنشی، دارای درفش ویژه خود بود. یکی از این درفش‌ها، پلاکی مربع‌شکل است که نقش آن بر روی یک گلدان یونانی، نامور به «جام دوریس»، که امروزه در موزه لوور نگهداری می‌شود، به تصویر کشیده شده‌است.[۴] طرح مشابه از یک دیسک برنزی اورارتویی از آلتین‌تپه نیز شناخته شده‌است.[۵] تابلوهای مربع‌شکل مشابه بر روی میله‌هایی از شش نقش‌برجسته تخت جمشید هم شناسایی شده‌است.[۶]

نقاشی موزائیکی نبرد ایسوس، واقع در پمپئی، که در اصل یک تقلید رومی از یک نقش یونانی مشابه مربوط به تاریخ ۳۲۰ پیش از میلاد است، درفش پادشاهی ایرانیان را به نمایش می‌گذارد.[۷] این درفش به‌صورت یک پلاک مستطیلی، احتمالاً با بدنه بنفش، حاشیه سرخ و نقاطی به رنگ زرد تصویر شده‌است. از پرنده زرین مرکز درفش اثر چندانی باقی‌نیست. روی سر پرنده، زائده‌ای کاکل‌مانند باقی‌مانده، ازاین‌رو برخی آن را خروس تعبیر کرده‌اند. دیگران اما با توجه به تأثیرپذیر هنر مصر باستان بر هخامنشیان، این زائده را باقی‌مانده قرص خورشیدی می‌دانند که بالای سر پرنده قرارداشته و به‌همین جهت این پرنده را شاهین یا عقاب دانسته‌اند. هخامنشیان، شاهین را نشانه اقتدار و مظهر جلال خود می‌دانستند. آلیان، مورخ رومی نیز خاندان هخامنشی را پرورش‌یافته عقاب می‌دانست.[۸]

منابع ایرانی ویرایش

ابوریحان بیرونی درکتاب «التفهیم» می‌گوید:

عقاب زرین نشان پرچم ایران باستان بوده‌است، نقش شاهین بر درفش هخامنشی نشانه‌ای از پیروزی و نمادی از اهورامزدا در پرندگان می‌باشد.[۹][نیازمند منبع بهتر]

ابراهیم پورداوود نیز در کتاب فرهنگ ایران باستان چنین آورده:

شاهین زرین علامت و نشانی بود روی درفش سپاه ایران، در سر لشکریان در روزگار هخامنشیان شاهین شهپر گشوده در سر نیزهٔ بلندی برافراشته به همه نمودار بود. پس از سپری شدن شاهنشاهی و دست یافتن اسکندر در پایان سدهٔ چهارم پیش از میلاد، اسکندر آن را نقش سکهٔ پادشاهی خود قرار داد.[۱۰]

کاشی یافت‌شده در تخت جمشید ویرایش

 
کاشی هخامنشی یافت‌شده در تخت جمشید با نقش شهباز

یک کاشی کوچک با ابعاد ۱۲ در ۵ سانتی‌متر در سال ۱۳۲۷ خورشیدی (۱۹۴۸ میلادی) در تخت جمشید کشف شد.[۱۱] این قطعه که بشماره ۲۴۳۶ در سال ۱۳۳۸ خورشیدی در دفتر بخش تاریخی موزه ایران باستان ثبت‌شده، دارای نقش شاهین است. رنگ کاشی، آبی مصری است و دورتادور آن را با مثلث‌های کوچک فرورفته زینت داده‌اند. در هرطرف از اضلاع، ۱۳ مثلث کوچک فرورفته قرار دارد و ۴ مثلث کوچک نیز در چهارگوشه آن موجود است. داخل مثلث‌ها به رنگ‌های سبز و سفید و سرخ است. نقش پرنده برپایه نقش حوروس، یکی از خدایان مصری تصویر شده‌است. باوجود تأثیر از هنر مصری، به‌نظرمی‌رسد که این نقش مفهومی ایرانی را می‌رساند؛ احتمالاً شهباز یا پرنده‌ای اوستایی به نام «مرغ وارغن» (varəγna)[۱۲] را نشان می‌دهد.[۱۳]

دو سوراخ موجود بر بالا و پایین این کاشی، می‌تواند نشان‌دهنده نوعی مدل پرچم بودن این اثر باشد.[۱۴]

ارتباط با درفش کاویانی ویرایش

به‌سبب رنگ‌بندی مشابه درفش ایرانی موجود در موزائیک نبرد ایسوس با درفش کاویانی، یعنی درفش رسمی شاهنشاهی ساسانی، برخی معتقدند که ممکن است درفش کاویانی در روزگار شاهنشاهی هخامنشی نیز دارای رسمیت بوده‌است.[۱۵] کهن‌ترین آثار منسوب به درفش کاویانی، نقش سکه‌های سیمینی از سده سوم پیش از میلاد است که توسط فرمانداران دست‌نشانده سلوکیان در پارس، موسوم به فرترکه ضرب شده‌اند.[۱۶][۱۷]

منابع ویرایش

  1. Burton, Sir Richard Francis (1852). Falconry in the valley of the Indus.
  2. Brill, E. J. First Encyclopaedia of Islam 1913-1936.
  3. George Henry Preblem, The Symbols, Standards, Flags, and Banners of Ancient and Modern Nations, The Flag Research Center (1980).
  4. E. Pottier, Douris, London, 1909, p. 105 fig. 20, Plate XXV.b
  5. O. A. Taşyürek, "Darstellungen des urartischen Gottes Haldi," in: S. Şahin, E. Schwertheim, J. Wagner (eds.), Studien zur Religion und Kultur Kleinasiens. Festschrift für Friedrich Karl Dörner, Leiden, 1978, p. 942 fig. 7; pl. CCXVIII/4-5.
  6. E. F. Schmidt, Persepolis I, III, Chicago, 1953, 1970. , p. 166, pls. 98, 99, 123.
  7. T. Hölscher, Griechische Historienbilder des 5. und 4. Jahrhunderts v. Chr., Würzburg, 1973, pp. 122–69, 270–88.
  8. Aelian, De Natura Animalium 12.21 has a legend of Achaemenes having been raised by an eagle. Book of Ezra (18:13) has "Eagle of the East" in reference to Cyrus.
  9. پورعبدالله، حبیب‌الله (۱۳۸۶). تحت جمشید از نگاهی دیگر. انتشارات کلهر.
  10. فرهنگ ایران باستان ص 296 و بعد
  11. Īrān-Bāstān Museum, Tehran, no. 2436; Sāmī, Persepolis, tr. R. Sharp, Shiraz, 1970, fig. facing p. 100; H. Luschey, "Ein königliches Emblem," AMI 5, 1972, pp. 257–60.
  12. «جستاری پیرامون «همای»». اسماعیل شفق و جمیله زارعی، پرتال جامع علوم انسانی. دریافت‌شده در ۳۰ اکتبر ۲۰۲۱.
  13. Alireza Shapur Shahbazi (December 15, 1994), "DERAFŠ", Encyclopaedia Iranica, Vol. VII, Fasc. 3, pp. 312-315.
  14. «معرفی کاشی لاجوردی با نقش عقاب دوره هخامنشی». غلامرضا معصومی، پرتال جامع علوم انسانی. دریافت‌شده در ۷ اکتبر ۲۰۲۱.
  15. Khaleghi-Motlagh, Djalal (1996). "Derafš-e Kāvīān". Encyclopedia Iranica. Vol. 7. Costa Mesa: Mazda.
  16. CNG: KINGS of PERSIS. Baydād (Bagadat). Early 3rd century BC. AR Tetradrachm (30mm, 17.06 g, 9h).
  17. CNG: KINGS of PERSIS. Vādfradād (Autophradates) I. 3rd century BC. AR Tetradrachm (28mm, 15.89 g, 9h). Istakhr (Persepolis) mint.

پیوند به بیرون ویرایش