دژ سپید نام قلعه ای است دراستان گلستان که سهراب در لشکرکشی خود به ایران نخست بدانجا رسید و پس از جنگ با هژیر و گردآفرید آنجا را ویران کرد.[۱] اینگونه برمی‌آید که دژ سپید در دست خاندان گژدهم بوده‌است. بر پایه برخی نسخه‌های خطی شاهنامه گژدهم دژبان این دژ بوده و به نظر می‌رسد که او از زمان نوذر دژبان آنجا بوده‌است.

دژ سپید
اطلاعات کلی
نام دژدژ سپید
کوتوالهژیر، گردآفرید
مقرّخاندان گژدهم
نام سرزمینایران
سایر اطلاعات
دیرینگیکیانیان

رسیدن سهراب به دژ سپید ویرایش

سهراب در آغاز حمله به ایران نخست به این دژ می‌رسد که هژیر از آن پاسبانی می‌کرد. هژیر از دژ بیرون می‌آید تا با سهراب به تنهایی بجنگد، ولی شکست می‌خورد و سهراب به او امان داده و از کشتن او می‌گذرد. بانو گردآفرید، لباس رزم پوشیده از دژ بیرون می‌آید تا با سهراب سواره نبرد کند، ولی او نیز شکست می‌خورد، اما با نیرنگ از سهراب امان خواسته و او را تا در دژ آورده خود وارد دژ شده و سهراب پشت درمی‌ماند. شب هنگام سکنه دژ از راه مخفی، گریخته و پگاه روز بعد سهراب دروازه دژ را گشوده، آنجا را خالی می‌یابد.

باری دیگر، پس از کشته شدن سیاوش به دست افراسیاب، گیو از سوی پدرش گودرز دستور می‌یابد تا به کشور توران رفته و کیخسرو را یافته به ایران برگرداند تا بر تخت شاهی بنشانند. گیو پس از سال‌ها جستجو کیخسرو و مادرش فرنگیس را یافته و پس از گذر از رود مرزی، بر طبق یک روایت، به دژ سپید می‌رسند، که گستهم، پسر گژدهم آن زمان گویا کوتوال دژ سپید بوده‌است.[۲]

دژی بود کش خواندندی سپیدبر آن دژ بد ایرانیان را امید
نگهبان دژ زرم دیده هجیرکه با زور و دل بود و با دار و گیر
چو سهراب جنگاور نزدیکی دژ رسیدهجیر دلاور سپه را بدید
نشست از بر باد پایان چو گردز دژ رفت پویان به دشت نبرد
چو سهراب جنگاور او را بدیدبرآشفت و شمشیر کین برکشید[۳]

پانویس ویرایش

  1. شریفی، فرهنگ ادبیات فارسی، ۶۳۶.
  2. «DEŽ-E SAFĪD». ایرانیکا. دریافت‌شده در ۵ مارس ۲۰۱۶.
  3. شاهنامه. جلد دوم. سهراب، ص ۱۰۱

منابع ویرایش

پیوند به بیرون ویرایش