سیزدهبدر
سیزدَهبدَر سیزدهمین روزِ فروردینماه و از جشنهای نوروزیِ ایران است. در گاهشمارهای رسمیِ ایران، پساز انقلاب، این روز روز طبیعت نامگذاری شدهاست و از تعطیلات رسمی است.
سیزدَهبدر | |
---|---|
نام رسمی | روز طبیعت آیین سیزدهبدر |
برپایی توسط | ایران جمهوری آذربایجان اقلیم کردستان تاجیکستان افغانستان در میان ایرانیتبارانِ آمریکا، اروپا، کانادا، استرالیا |
اهمیت | جشن پایانِ نوروز[۱] |
جشنها | سپریکردن روز در طبیعت گرهزدن سبزه سبزه به رود سپردن خوردن کاهو همراه با سکنجبین وسیخ کردنکباب پختن خوراکهای گوناگون بهویژه آش رشته پرتاب ۱۳ عدد سنگ در رودخانه (در مناطق لرنشین و کردنشین) |
تاریخ | ۱۳ فروردین |
مرتبط با | نوروز |
فلسفهٔ سیزدهبدر
ویرایشبهطور کلی در میان جشنهای ایرانی جشن «سیزدهبدر» کمی مبهم است، زیرا مبنا و اساس دیگر جشنها را ندارد.[۲] در کتابهای تاریخی اشارهٔ مستقیمی به وجود چنین مراسمی نشدهاست، اما در منابع کهن اشارههایی به «روز سیزدهم فروردین» هست.
گفته میشود ایرانیان ِ باستان در آغاز سال نو پس از دوازده روز جشنگرفتن و شادیکردن که به یاد دوازده ماه سال است، روز سیزدهم نوروز را که روز فرخندهایست به باغ و صحرا میرفتند و شادی میکردند و درحقیقت با این ترتیب رسمی بودنِ دورهٔ نوروز را به پایان میرسانیدند.[۳]
فریدون جنیدی با توجه به اینکه در گاهشماری ایرانی، هر روز ماه، نام ویژهای دارد[۴] و بهعنوان مثال، روز نخست هر ماه، اورمزد روز و روز سیزدهم هر ماه تیر روز نامیده میشود، این روز را متعلق به ایزد تیر دانسته است که در زبان اوستایی «تیشتَریَه» خوانده میشود، و همنام تیشتر، ایزد باران میباشد.[۵] با توجه به گفته شدن نام ایزد باران، تیر نزد باورمندان به این ایزد نمادی از رحمت الهی به حساب آمدهاست.[۶]
کوروش نیکنام نیز در این باره به این مسئله اشاره کرده که در ایران باستان پس از برگزاری مراسم نوروزی سیزدهم که به ایزد باران تعلق داشت، مردم به دشت و صحرا و کنار جویبارها میرفتند و به شادی و پایکوبی میپرداختند و آرزوی بارش باران را از خداوند مینمودند. بهگفتهٔ او اکنون هم زرتشتیان از بامدادِ روزِ تِشتَر، سفرهٔ نوروزی را برمیچینند، خوردنیها و مقداری آجیل و شیرینیهای باقیمانده در سفرهٔ نوروز را با خود به طبیعت میبرند، و شیشه سبزههای موجود در سفره را با خود برمیدارند و به دشت و صحرا و کنار چشمهها یا آبهای روان میروند، سبزهٔ خود را در کنار جویبارها به آب روان میسپارند و آرزو میکنند که سالی پربرکت و خرم داشتهباشند. تا پسین آن روز را بیرون از خانه هستند و در طبیعت و میان سبزه و صحرا به شادمانی میپردازند.[۷]
تعطیلی
ویرایشسیزده نوروز در ایران تعطیل رسمی است.
در بخشنامهٔ ۱۰۱۶ مورخ اول آبان ۱۳۴۷ نیز این روز تعطیل رسمی اعلام شده بود.[۸]
واژهٔ سیزدهبدر
ویرایشمشهور است که واژهٔ سیزدهبدر بهمعنای «در کردن نحسیِ سیزده» است. اما برداشت دیگری نیز از این واژه میتوان داشت. «در» میتواند معنای «دره» (و دشت) بدهد. بهعنوان مثال، علامه دهخدا، واژهٔ «در و دشت» را مخفف «دره و دشت» میداند.[۹][نیازمند منبع]
همچنین فردوسی که میسراید:
چو هر دو سپاه اندرآمد ز جای | تو گفتی که دارد در و دشت پای |
یکی از معانی واژهٔ «به»، «طرف و سوی» است.[۱۰] مانند اینکه میگوییم «به فروشگاه».
پس با نگاهی کلی میتوان گفت شاید واژهٔ «سیزدهبدر» بهمعنای «سیزدهم بهسوی در و دشت شدن» باشد که همان معنی بیرونرفتن و در دامان طبیعت و سرکردن را میدهد. البته در مورد درستی معنی این واژه همچنان اختلاف نظر وجود دارد.[نیازمند منبع]
پیشینه
ویرایشدر کتابهای تاریخی پیش از قاجار اشارهٔ مستقیم و دقیقی به وجود چنین مراسمی نشدهاست اما مهرداد بهار در کتاب «از اسطوره تا تاریخ» خود اشارهای کوتاه به جشن و پایکوبی مردم در اماکن عمومی و حتی بیروپوش و روبنده در خیابان آمدن زنان در دوران صفوی میکند[۱۱] که این موضوع نزدیک به آیینهای سیزدهبدر میباشد.
دورهٔ قاجار
ویرایشعبدالله مستوفی در کتاب شرح زندگانی من چگونگی انجام این مراسم در دورهٔ قاجار را با جزئیات شرح داده است.[۱۲] ادوارد یاکوب پولاک هم دربارهٔ مراسم سیزدهبدر چنین مینویسد:
سرانجام روز سیزدهم، یعنی آخرین روز عید فرامیرسد. مطابق با یک رسم کهن، گویا تمام خانهها در چنین روزی معروض خطر ویرانی هستند. به همین دلیل همه از دروازهٔ شهر خارج میشوند و به باغها روی میآورند.[۱۳]
آیینهای سیزدهبدر
ویرایشاین رویداد دارای آیینهای ویژهای است که در درازای تاریخ پدید آمده و اندکاندک چهرهٔ سنت به خود گرفتهاست. از آن جمله میتوان آیینهای زیر را برشمرد:
- گره زدن سبزه
- سبزه به رود سپردن
- خوردن کاهو و سکنجبین
- پختن خوراکهای گوناگون بهویژه آش رشته
- پرتاب ۱۳ عدد سنگ (بهویژه مناطق کردنشین بدین معنا که آرزو میکنند بلایا و شومیها از شخص دور شود و بهازای هر سنگ یک آرزوی نیک میکنند)
سبزه گرهزدن
ویرایشیکی از آیینهای این روز سبزه گرهزدن است که بیشتر جوانان در این روز این کار را انجام میدهند. گره زدن سبزه به معنای گرهزدن زندگی با طبیعت است که همیشه سبز و شاداب باقی بمانیم.
فلسفهٔ سبزه گرهزدن
ویرایشافسانهٔ آفرینش در ایران و مسئلهٔ نخستین بشر و نخستین شاه و دانستن روایاتی دربارهٔ کیومرث حائز اهمیت زیادی است. در اوستا چندین بار از کیومرث سخن به میان آمده و او را اولین پادشاه و نیز نخستین بشر نامیدهاست. گفتههای حمزه اصفهانی در کتاب سنی ملوک الارض و الانبیا صفحات ۲۹–۲۳ و گفتههای آثارالباقیه بر پایهٔ همان آگاهی است که در منابع پهلوی وجود دارد. مشیه و مشیانه که دختر و پسر دوقلوی کیومرث بودند، روز سیزدهم فروردین برای اولین بار در جهان با هم ازدواج نمودند. در آن زمان چون عقد و نکاحی شناختهشده نبود آن دو به وسیلهٔ گره زدن دو شاخهٔ مورد، پایهٔ ازدواج خود را بنا نهادند و چون ایرانیان باستان از این راز بهخوبی آگاهی داشتند، آن مراسم را — بهویژه دختران و پسران دم بخت — انجام میدادند و امروز هم دختران و پسران برای بستن پیمان زناشویی نیت میکنند و علف گره میزنند.[۱۴]
چهارده بدر
ویرایشرسم چهارده بدر، یکی از رُسومی است که در بَرخی از نقاط ایران پس از سیزدهم فروردین و در چهاردهمین روز این ماه برگزار میشود.[۱۵][۱۶][۱۷][۱۸]
پیوند به بیرون
ویرایشجستارهای وابسته
ویرایشپانویس
ویرایش- ↑ سید محمد رضایی، ص۴۸۳
- ↑ برای اطلاعات بیشتر دربارهٔ مبنای جشنهای ایران باستان رجوع شود به زروان نوشتهٔ فریدون جنیدی
- ↑ عبدالعظیم رضایی، ص۴۸۳
- ↑ فریدون جنیدی، ص ۶۴
- ↑ فریدون جنیدی، ص ۸۲
- ↑ نشریهً نیلوفر ایرانی، شمارهً چهارم
- ↑ کتاب از نوروز تا نوروز، پژوهش و نگارش کوروش نیکنام، مؤسسهٔ انتشاراتی فرهنگی فروهر، ۱۳۷۹، ص۴۱–۴۲
- ↑ مجموعه قوانین و مقررات مالی نوشته روحالله وهمن ۱۳۴۶ خورشیدی - ثبت در کتابخانه ملی 2 اردیبهشت 1347 شماره ۵۲۲
- ↑ لغتنامهً دهخدا: در و دشت
- ↑ لغتنامه دهخدا: به
- ↑ مهراد بهار، ص ۲۴۳
- ↑ عبدالله مستوفی، ص ۳۶۴–۳۶۶
- ↑ ادوارد یاکوب پولاک، ص ۲۶۵.
- ↑ عبدالعظیم رضایی
- ↑ https://www.yjc.ir/fa/news/6885149/%D8%A2%D8%A6%DB%8C%D9%86-%D8%B3%D9%86%D8%AA%DB%8C-%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D9%87-%D8%A8%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%DA%AF%D8%B1%DA%AF%D8%A7%D9%86
- ↑ https://www.irankhabar.ir/fa/doc/gallery/57803/1/%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1-%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D9%87-%D8%A8%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%B4%D9%86-%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF-%DA%AF%D9%84%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86
- ↑ https://www.mehrnews.com/news/1565260/%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D9%87-%D8%A8%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%DB%8C%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D9%82%D8%AF%D9%85%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D9%81%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D8%B1%D9%82%D8%A7%D8%A8%D8%AA-%DA%86%D9%88%D8%AE%D9%87-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%DA%AF%D9%88%D8%AF-%D8%B2%DB%8C%D9%86%D9%84
- ↑ https://www.mizanonline.ir/fa/news/506798/%D8%A2%DB%8C%DB%8C%D9%86-%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D9%87-%D8%A8%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%B4%D9%86-%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF-%DA%AF%D8%B1%DA%AF%D8%A7%D9%86
منابع
ویرایش- ابوریحان بیرونی، آثار الباقیه عن القرون الخالیه
- عبدالعظیم رضایی (۱۳۸۱)، اصل و نسب و دینهای ایرانیان باستان، تهران: دُر، شابک ۹۶۴-۶۷۸۶-۱۴-۶
- فریدون جنیدی (۱۳۵۸)، زروان، تهران: بنیاد نیشابور
- حسین محمدی (۱۳۸۰)، جشنهای ایران باستان، تهران: انتشارات جهاد دانشگاهی تربیت معلم
- علی بلوکباشی (۱۳۸۰)، نوروز، جشن نوزایی آفرینش، تهران: ذفار پژوهشهای فرهنگی
- مهراد بهار (۱۳۷۶)، از اسطوره تا تاریخ، به کوشش ابوالقاسم اسماعیلپور.، تهران: چشمه، ص. ۲۴۳
- عبدالله مستوفی (۱۳۷۱)، شرح زندگانی من: تاریخ اجتماعی و اداری دورهٔ قاجاریه، تهران: زوَار، ص. ۳۶۴–۳۶۶
- ادوارد یاکوب پولاک (۱۳۶۱)، سفرنامه: ایران و ایرانیان، ترجمهٔ کیکاووس جهانداری، تهران: خوارزمی، ص. ۲۶۵
- کیوان، مصطفی (۱۳۴۹). نوروز در کردستان. تهران: سازمان چاپ تبریز.