شریح قاضی
شریح بن الحارث بن قیس الکندی معروف به شریح قاضی (متوفی ۶۹۷ میلادی) یکی از تابعین بود که در یمن در زمان حیات محمد اسلام را پذیرفت، اگرچه هرگز او را ملاقات نکرد. در زمان حکومت ابوبکر به کوفه در عراق نقل مکان کرد. او به عنوان قاضی خدمت میکرد و به عدالت و قضاوت خوب مشهور بود و در ادب و شعر شهرت داشت. علی بن ابی طالب دربارهٔ او گفت: شریح قاضی عرب است.[۱][۲]
شریح بن حارث کندی | |
---|---|
زادهٔ | ۵۹۲ میلادی |
درگذشت | ۶۹۷ میلادی |
پیشه(ها) | مورخ، قاضی (شریعت) |
والدین | حارث بن قیس |
اسلام
ویرایشاسلام آوردن او پنج سال قبل از رحلت پیامبر اسلام بود، برخی مانند ابن حجر گزارشی از ملاقات کوتاه او با پیامبر اسلام آورده و او را جزء صحابه محسوب کرده اند. [۳]اما برخی دیگر مانند ذهبی وی را از پیروان می داند و نه از صحابه و دیدارش با محمد را رد می کند. [۴]
به عنوان قاضی
ویرایششریح مشهورترین فقیه در صدر اسلام به حساب میآید.[۵] عمر او را در حالی که جندان شناخته شده نبود به منصب قاضی کوفه گمارد[۶][۷] شریح در زمان انتخاب شدن به سمت قاضی کوفه، متولی شهر مدینه بود. مطابق روایت ابن حجر عسقلانی که سن شریح را به هنگام رسیدن به منصب قضاوت کوفه ۴۰ سال بود.[۸] خلفای پس از عمر او را تأیید کردند، و تا زمان عبدالملک بن مروان حدود شصت سال تا یعنی تا زمان خلافت عبدالملک بن مروان در این سمت باقی ماند. در زمان حکومت حجاج ثقفی بر عراق در سال ۷۷ هجری قمری خود را از قضاوت معاف کرد و تا یک سال پس از آن عمر کرد. وی در زمان مرگ ۱۰۸ سال داشت.[۹][۱۰]
نقش در کربلا
ویرایشاولین مداخله شریح در آغاز قیام حسین، مربوط به بیعت هفتاد تن از بزرگان کوفه همچون: حبیب بن مظاهر، محمد بن اشعث، مختار ثقفی، عمر بن سعد و دیگران در حضور شریح و شاهد گرفتن وی بر هواداری خاندان علی و دعوت از حسین برای سپردن حکومت کوفه به او بود.[۱۱] اما شریح به محض ورود عبیدالله به کوفه در دارالاماره او حضور یافت و بدون در نظر گرفتن تعهد اش بر وفاداری با خاندان علی، به جرگه مخالفان آنها پیوست و یکی از مشاوران عبیدالله گردید[۱۲]
در ماجرای دیگری، از نقش شریح به عنوان پیام رسان عبیدالله به هانی بن عروه، در رابطه با رساندن خبر زنده بودن هانی و پراکنده شدن آنها از اطراف دارالاماره، یاد شده است.[۱۳]
فتوایی منتسب به شُرَیح قاضی در زمان وقوع حادثه کربلا است که مضمون آن جواز کشتن حسین بن علی است. برخی از عالمان و پژوهشگران شیعه بر این نظر هستند که این فتوا در منابع قدیمی نیامده و آن را بیاساس و ساختگی میدانند.[۱۴][۱۵] اما برخی نیز مانند قاضی طباطبائی نیز در کتاب تحقیق دربارهٔ اربعین منابع این فتوا را کاملاً بیارزش میداند.[۱۶]
متن فتوای منسب به شریح :
«بهدرستی که حسین بن علی در میان مسلمانان تفرقه افکند و با امیرالمومنین (یزید) مخالفت کرده و از دین خارج شده است. این مطلب برای من ثابت و محقق شده است. پس حکم کردم به دفع و کشتن او برای حفظ شریعت پیامبر اسلام.»
در رسانه
ویرایشمنابع
ویرایش- ↑ المختار من مناقب الأخیار - ابن الأثیر - ج2 - الصفحة167. بایگانیشده در ۲۰۲۲-۰۴-۲۶ توسط Wayback Machine
- ↑ حلیة الأولیاء - أبو نعیم - ج4 - الصفحة 106. بایگانیشده در ۲۰۲۲-۰۴-۲۵ توسط Wayback Machine
- ↑ ابن حجر، الاصابه فی تمییز الصحابه، چاپ اول، (بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵ه)-ص ۲۱۷.
- ↑ ذهبی، شمس الدین محمد: سیر اعلام النبلإ، (چاپ هفتم، بیروت، موسسه الرساله، ۱۴۱۰ه).-ج۴، ص ۳۲۸.
- ↑ الکامل فی التاریخ - ابن العثیر - ج 2 - صفحه 562. بایگانی: 2020-01-28 در Wayback Machine
- ↑ الکامل فی التاریخ - ابن الأثیر - ج ٢ - الصفحة ٥٦٢ . بایگانیشده در ۲۰۲۰-۰۱-۲۸ توسط Wayback Machine
- ↑ الطبقات الکبیر - ابن سعد - ج6 - الصفحة 108. بایگانیشده در ۲۰۲۲-۰۴-۲۵ توسط Wayback Machine
- ↑ ابن حجر عسقلانی، شهاب الدین: تهذیب التهذیب، (بیروت، دارإحیإ، بیتا).، الاصابه، ص۲۷۱.
- ↑ تاریخ تولد و وفات یادداشت - ابوسلیمان بن زبر - ص 198. Baigani Shadeh DR 2023-06-10 DR دستگاه Wayback
- ↑ الأعلام - خیر الدین الزرکلی - ج ٣ - الصفحة ١٦١. بایگانیشده در ۲۰۲۲-۰۴-۲۵ توسط Wayback Machine
- ↑ طبری، تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ۱۳۵۳ش، ج۷، ص۲۹۲۲–۲۹۲۳ و ابن عساکر، همان، ص۲۶.
- ↑ طبری، تاریخ طبری، ص۲۹۱۸.
- ↑ محمدبن جریر طبری، همان، ص؛ ۲۹۲۰ عزالدین ابن اثیر، همان، ج۶، ص۲۱۹۸ و شیخ مفید، الارشاد، ترجمه رسولی محلاتی، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۶۹–۷۰.
- ↑ صحتی سردرودی، تحریفشناسی عاشورا و تاریخ امام حسین، ۱۳۹۴ش، ص۲۰۱.
- ↑ دهخدا، لغتنامه، ۱۳۷۳ش، ج۲۶، ص۳۴۹.
- ↑ قاضی طباطبائی، تحقیق در اول اربعین سید الشهداء، ۱۳۶۸ش، ص۶۴.
- ↑ وجدانی، جعفر، ترجمه الالفین، قم، انتشارات هجرت، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.-ص۱۰۰۴.