شعبان جعفری

باستانی‌کار و زورخانه‌دار ایرانی و از بازیگران مهم کودتای ۲۸ مرداد (۱۳۰۰–۱۳۸۵)
(تغییرمسیر از شعبون بی‌مخ)

شعبان جعفری (۱ فروردین ۱۳۰۰[۲][۳] – ۲۸ مرداد ۱۳۸۵)[۴] در میان مخالفانش مشهور به «شعبون بی‌مخ»[۴] و گاهی با لقب شعبان تاجبخش،[۵] یکی از نام‌های جنجالی تاریخ معاصر ایران و از بازیگران مهم کودتای ۲۸ مرداد بود.[۶] وی باستانی‌کار و زورخانه‌دار ایرانی بود که بیشتر به خاطر حضورش در حرکات سیاسی به خصوص در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ شهرت داشت.

جعفری با پرچمی در دست، در فعالیت‌های انتخاباتی مجلس دورهٔ هجدهم (عکس از آرشیو «واتیمور»، عکاس «تایم-لایف»)[۱]

وی در جریان انقلاب اسلامی از ایران رفت و سال‌ها بعد در ۱۳۸۵ و در سالروز کودتای ۲۸ مرداد در شهر سانتا مونیکا واقع در ایالت کالیفرنیای آمریکا درگذشت.[۷]

نقش وی در کودتای ۲۸ مرداد

ویرایش

شعبان جعفری در میان لات‌ها و محله‌گردان‌های آن زمان به «شعبان بی‌مخ» و «شعبان درخونگاه» شهرت داشت.[۶][۸] در پی کودتای ۲۸ مرداد، وی نقش دست اوّلی در پیروزی خیابانی طرفداران شاه و ارتش در مقابل نیروهای چپ و ملّی طرفدار مصدّق بازی کرد.[۶] در همین حال شعبان جعفری خود را از مریدان کاشانی و از حامیان و اعضای گروه فدائیان اسلام می‌دانست تا اینکه با ترور رزم آرا توسط این گروه از آن ها جدا شد.[۹][۱۰]خود شعبان جعفری مدعی بود که در روز ۲۸ مرداد سال ۳۲، وی تا حدود ظهر در زندان شهربانی بوده و بنابراین نمی‌توانسته نقشی اساسی در به ثمر رسیدن کودتای ۲۸ مرداد بازی کرده باشد. در زمینهٔ این دو ادعای اخیر بحث و جدل‌های تاریخی فراوان است.[۶]

انقلاب و خروج از ایران

ویرایش
 
شعبان جعفری و محمدرضا پهلوی

وی که علاقه‌اش به محمدرضا پهلوی و «شاه دوستی» اش بر کسی پوشیده نیست، بعد از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، نامش در لیست افرادی بود که تحت تعقیب کمیتهٔ ضربت انقلاب اسلامی قرار داشتند.[۱۱] پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دولتمردان وقت، بارها وی را به دست داشتن در «ناآرامی‌های شهرهای مختلف ایران» متهم می‌کردند.[۱۱]

وی در جریان انقلاب ۱۳۵۷ ایران از ایران رفت.[۱۲]

شعبان جعفری در سن هشتاد و پنج سالگی و در روز ۲۸ مرداد ۱۳۸۵ (پنجاه و سومین سالگرد کودتای ۲۸ مرداد) درگذشت. او در گورستان وست وود در شهر سنتا مونیکا، کالیفرنیا واقع در ایالات متحده آمریکا دفن شده است.[۴]

کتاب خاطرات و اتهام تحریف تاریخ

ویرایش

کتاب خاطرات شعبان جعفری، در سال ۱۳۸۱ به کوشش هما سرشار ابتدا در خارج از ایران و بعد در ایران انتشار یافت که از آثار پرفروش منتشره در ایران بود.[۱۳]

به این کتاب نقدهای مختلفی دال بر تحریف تاریخ و جعل حقیقت وارد شده است.[۱۴][۱۵][۱۶][۱۷]

در مذاکرات مجلس آن روز آمده است که جمال امامی گفته: «شعبان جعفری روی لیست حقوق شهربانی است و ماهی سیصد تومان از شهربانی حقوق می‌گیرد… اصلاً اون موقع که اینا این چیزا رو دارن میگن، من با دربار و شاه مربوط نبودم… ما طرفدار کاشانی بودیم و مصدق. اون موقع اصلاً این بساط تو تهران بود که عده‌ای طرفدار مصدق و کاشانی بودن و عده‌ای مخالفشون و همش سر انتخابات و اینا دعوا مرافعه و بگیر ببند و اینا بود.»

ولی مسعود بهنود در کتابش می‌نویسد: «شما با جمال امامی و همفکرانش و علیه مصدق بودید، جوابتان چیست؟ بیخود میگه، من اون موقع با مصدق بودم چون می‌دیدم که کاراش بد نیست. کاراش خوب بود. خوب کار می‌کرد. ایشونو بالاخره می‌دیدم کارای خوب می‌کرد. مام رفتیم دنباله‌رو ایشون شدیم دیگه. حتی تا اونجا می‌رفتیم که می‌زدیم پای جونمون…»

…. بله دیگه! من که گفتم! بازاریا و جبهه‌ملیا تا من با مصدق بودم طرفدار من بودن. …یه گلریزون گرفتم، همه جبهه‌ملیا اومدن و برای زورخونه‌ای که قرار بود بسازم پولم دادن. دکتر غلامحسین صدیقی بود، مهدی بازرگان بود، دکتر عبدالله معظمی بود، شمس قنات‌آبادی بود، اللهیار صالح بود. بقایی بود و اینا همه بودن تا حتی کاشانی یه دفعه اومد اونجا. (ص ۱۲۰ و ۱۱۹)

نکاتی از زندگی وی

ویرایش
 
شعبان جعفری درحال انجام ورزش زورخانه‌ای
  • او از یک ترور که توسط عزت شاهی انجام شد، جان سالم به در برد.[۱۸]
  • شعبان جعفری اعتقادات مذهبی داشت و آن طور که اطرافیانش می‌گویند نماز و روزه‌اش تا آخرین سال حیات هم قطع نشد.[۶]
  • شعبان جعفری متولد محله درخونگاه در منطقه سنگلج در قلب شهر تهران بود، محله‌ای که محمد طباطبائی (از سران مشروطیت)، شریعت سنگلجی (از استادان بنام و نواندیش فقهی) و رضا شاه پهلوی (تا قبل از کودتای سوم اسفند) در آن محله می‌زیستند.[۶] او اصالتاً اهل تهران بود و از پدر مادری از روستاهای غرب تهران (پدری سولقانی و مادری از روستای رندان) بود.
  • آخرین کار زندگی او، حاضر شدن در مقابل دوربین سهراب اخوان فیلمساز ایرانی بود که می‌خواست فیلمی از زندگی شعبان بسازد. فیلمی که نام آن را «خط آخر» داده بود. تنها فرزند او حمید جعفری به همراه مادرش افسر آزاد سرو همسر شعبان جعفری در ایران ماندند که همسر شعبان در سال ۱۳۷۰ درگذشت و حمید جعفری نیز در اول فروردین ۱۳۹۵ درگذشت. حمید دارای سه فرزند پسر می‌باشد، وی در طی ۳۹ سال بعد از انقلاب که در ایران بود با هیچ رسانه‌ای مصاحبه ننمود و در سکوت به سر برد.[۶]
  • به نقل از کتاب خاطرات وی، گویا طبع شاعری نیز داشته است، زیرا در کتاب غزلی با تخلص «شعبان» بدین شرح را می‌خواند:

«دارم دلی شکسته ز خوبان روزگار / روزم شده سیه چو شب تار زلف یار
یارب ببین به گوشه زندان شدم دچار / یارب ببین چه می‌کند این چرخ کج مدار
ما را جدا نمود از آن شوخ گلعذار / زندان چه کلبه ای است پر از رنج و درد و غم
غم پروران یار نشستند دور هم / هی می‌شود زیاد، ولیکن نگشته کم
خواهم که قصد خویش کنم نیست لیک سم / بهرت همان بود که کنم گریه زار زار
یارب ببین که عاشق بیچاره ات کنون / از عشق بر سرش همی افتاده است جنون
ای عشق ساعتی برو از این دلم برون / تا شرح حال خویش نویسم برای یار
یاران دهند مژده که غم رفت و گشت طی / ساقی گذار بر کف دستم تو جام می
«شعبان» تو خیز مست برون رو ز شهر ری / زیرا که گشته‌ای بر دلدار خویش خوار»[۱۹]

جستارهای وابسته

ویرایش

پانویس

ویرایش
  1. هما سرشار، خاطرات شعبان جعفری، نشر ثالث، صفحهٔ ۲۰۰ (عکس شمارهٔ ۱۰/۸)، ۱۳۸۱، شابک ۸–۶۴–۷۲۳۰–۹۶۴.
  2. https://www.google.com.au/books/edition/مجلهء_ايران‌شناسي/yAMiAQAAMAAJ?hl=en
  3. «خاطرات شعبان جعفری». ویستا. دریافت‌شده در ۲۰۲۰-۱۲-۲۱.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ H. E. Chehabi, “JAʿFARI, ŠAʿBĀN”.
  5. حمید علوی (۱۸ اوت ۲۰۱۶). «شعبان بی‌مخ و بیست و هشتم مرداد». بی‌بی‌سی فارسی. دریافت‌شده در ۲۰۲۰-۱۲-۲۰.
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ ۶٫۳ ۶٫۴ ۶٫۵ ۶٫۶ مسعود بهنود. «مرگ در ۲۸ مرداد: شعبان جعفری در لس آنجلس درگذشت». بی‌بی‌سی. دریافت‌شده در ۲۰ اوت ۲۰۰۶.
  7. ایرنا. «سرنوشت متفاوت دو گُنده لات».
  8. علیرضا آجرلو. «بنکدار تهرانی: شعبان بی‌مخ مزدور فاطمی بود». تاریخ ایرانی.
  9. مهراد واعظی نژاد (۱۸ اوت ۲۰۰۵). «52 سالگی قیام 'شاهدوستان' و 'کمونیسم ستیزان'». www.bbc.com. دریافت‌شده در ۲۰۲۰-۱۲-۲۱.
  10. «شعبان جعفری و فدائیان اسلام».
  11. ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ «شعبان بی‌مخ، عامل اصلی کودتای ۲۸مرداد مرد». بایگانی‌شده از اصلی در ۲ سپتامبر ۲۰۰۶. دریافت‌شده در ۲۰ اوت ۲۰۰۶.
  12. «اشاره». گذرستان. مؤسسهٔ مطالعات و پژوهش‌های سیاسی (۶۵ مرداد). ۱۳۹۵. بایگانی‌شده از اصلی در فوریهٔ ۲۰۱۸. دریافت‌شده در ۱۶ آذر ۱۳۹۷.
  13. «BBC Persian». بایگانی‌شده از اصلی در ۴ ژوئیه ۲۰۱۱. دریافت‌شده در ۲۰ اوت ۲۰۰۶.
  14. «نقد کتاب / خاطرات شعبان جعفری». گذرستان. مؤسسهٔ مطالعات و پژوهش‌های سیاسی (۶۵ مرداد). ۱۳۹۵. بایگانی‌شده از اصلی در دی ۱۳۹۷. دریافت‌شده در ۱۶ آذر ۱۳۹۷.
  15. «از عیاری تا لمپنیسم! مصاحبه با آقای حسین شاه‌حسینی راجع به: شعبان جعفری و طیب حاج رضایی». تاریخ معاصر ایران. مؤسسهٔ مطالعات تاریخ معاصر ایران (۲۶). ۱۳۶۲. دریافت‌شده در ۱۶ آذر ۱۳۹۶.
  16. «موج جدید تاریخ‌نگاری رسمی در ایران: خاطرات شعبان جعفری». پانزده خرداد. مرکز اسناد انقلاب اسلامی (۲): ۲۷۰–۳۰۲. ۱۳۸۳. دریافت‌شده در ۱۶ آذر ۱۳۹۷.
  17. قائد، محمد (۱۳۸۱). «دست پشمالویی شاید از غیب (دربارهٔ خاطرات شعبان جعفری)». جهان کتاب (۱۵۳ و ۱۵۴شهریور): ۲۵–۲۶. دریافت‌شده در ۱۶ آذر ۱۳۹۷.
  18. خاطرات عزت شاهی، تهران: سوره مهر، ۱۳۸۵
  19. سرشار ه. شعبان جعفری، ۱۳۸۱، ص ۱۰۱–۱۰۲

منابع

ویرایش
  • H. E. Chehabi (December 15, 2008), "JAʿFARI, ŠAʿBĀN", Vol. XIV, Fasc. 4 (به انگلیسی) (online ed.), Encyclopædia Iranica, p. 366-367

پیوند به بیرون

ویرایش