هوشنگ

دومین پادشاه پیشدادی (۳۰–۷۰ پس از کیومرث)

هوشَنْگ (به اوستایی: 𐬵𐬀𐬊𐬱𐬌𐬌𐬀𐬢𐬵𐬀 ت.ت.'haošyangha'؛ به پارسی میانه: 𐭤𐭥𐭱𐭭𐭢 ت.ت.'هُشَنْگ')، از پادشاهان پیشدادی است و در اوستا بند ۲۱ا از آبان‌یشت و در بند ۲۴ از رام‌یشت نام هوشنگ آمده‌است. وی نخستین شاهی بود که اهورامزدا آتش را به وی شناسانید. همچنین نخستین استخراج‌گر آهن، نخستین آهنگر و نخستین قربانی‌کننده است. بر پایهٔ شاهنامهٔ فردوسی، وی نقش مهمی در یک‌جانشینی مردم و گسترش شهرنشینی داشته‌است.

هوشَنْگ
هُشَنْگ
𐭤𐭥𐭱𐭭𐭢
haošyangha
𐬵𐬀𐬊𐬱𐬌𐬌𐬀𐬢𐬵𐬀
پادشاه هفت کشور
پیشداد (پَرَداتَ)
دومین پادشاه ایران
سلطنت۴۰ سال
(۳۰–۷۰ پس از کیومرث)
پیشینکیومرث
جانشینطهمورث
دومین پادشاه پیشدادی
سلطنت۴۰ سال
(۳۰–۷۰ پس از کیومرث)
پیشینکیومرث
جانشینطهمورث
همسر(ان)
فرزند(ان)
خاندانپیشدادیان
پدرسیامک

هوشنگ در شاهنامه، پسر سیامک و نوهٔ گیومرث است که انتقام قتل سیامک را با کشتن خزروان (دیو) از اهریمن می‌گیرد و پس از گیومرث به پادشاهی جهان می‌رسد.

واژه‌شناسی ویرایش

واژهٔ هوشنگ به معنای کسی است که منازل خوب فراهم سازد، یا بخشندهٔ خانه‌های خوب است. لقب او در اوستا، پَرَداتَ (Para-dāta)، به معنای مقدم و بر سر قرار گرفته‌است. این لقب در پهلوی پشداتَ و پیشداد (Pēš-dād) و در فارسی پیشداد شده‌است.[۵]

هوشنگ در اوستا «هئوشینگه» آمده‌است که از دو واژهٔ هوش و هَنگ است. هوشنگ از پادشاهان پیشدادی است و در اوستا بند ۲۱ا از آبان‌یشت و در بند ۲۴ از رام‌یشت نام هوشنگ آمده‌است. فردوسی؛ هوشنگ را به چَمِ هوش و فرهنگ گرفته‌است.[۶]

نخستین پادشاه ویرایش

 
نگاره‌ای از هوشنگ در شاهنامهٔ تهماسبی که دیو سیاه را می‌کُشد

هوشنگ در میان پادشاهان و پهلوانانی که در یشت‌ها برای آنان قربانی می‌کنند، نخستین کس است. نیز لقب وی ما را به این فکر وامی‌دارد که هوشنگ، در روزگاری که یشت‌ها نوشته می‌شده، به عنوان نخستین شاهی شناخته می‌شده که بر جهان فرمان رانده‌است. همچنین می‌توان حدس زد که روزگاری در پاره‌ای اساطیر محلی، وی را نخستین انسان می‌دانسته‌اند.[۷] با توجه به اینکه در اساطیر ودایی، از هوشنگ نشانی نیست و در آنجا جمشید (yama) بر همه مقدم است، شاید بتوان نتیجه گرفت که هوشنگ، لقبی برای جمشید بوده‌است، که بعدها شخصیتی مستقل شده‌است.[۸] آغاز سلسلهٔ پیشدادیان از اینجاست. در برخی از متن‌های پهلوی هوشنگ و وئیکرد دو برادری هستند که یکی فرمانروایی و دیگری کشاورزی را بنیان می‌نهد.

در شاهنامه هوشنگ فرزندزادهٔ کیومرث است. هوشنگ بر دیو سیاه پیروز می‌شود. همچنین کشف آتش را به او نسبت می‌دهند.[۹] فردوسی استخراج آهن توسط هوشنگ از سنگ آهن را چنین سروده‌است:

نخستین یکی گوهر آمد به چنگبه آتش ز آهن جدا کرد سنگ
سر مایه کرد آهن آبگونکز آن سنگ خارا کشیدش برون[۱۰]

در اوستا ویرایش

از دو شاه افسانه‌ای هوشنگ و تهمورث، نام نخستین بیش از دومی در متن‌های اوستایی می‌آید. در یشت ۵، قهرمانان افسانه‌ای که برای آناهیتا قربانی می‌کنند، برشمرده شده‌اند. میان آنان هوشنگ را در می‌یابیم.[نیازمند منبع] بخش مورد نظر چنین است:

  • یشت ۵ بند ۲۱. برای او هوشنگ پیشدادی بر دامنهٔ کوه هَرا صد اسب نر، هزار گاو، ده‌هزار گوسفند قربانی کرد.

یشت ۵ بند ۲۲. و از او درخواست کرد: «این نعمت را به من بده، ای اردوی سور آناهیتای خوب بسیار نیرومند، تا برترین شهریاری را بر همهٔ کشورها، بر دیوان و مردمان، جادوان، و پریان، فرمانروایان ستمکار، کَوی‌ها و کَرَپان بیابند، و دو سوم دیوان مازنی و بدکاران وَرَنی را نابود کنم.»

یشت ۵ بند ۲۳. آن گاه اَردوی سوُر آناهیتا این نعمت را بدو داد، کسی که نعمت را به پارسایی که برای او «زُوهر» نثار آورد و قربانی کند، ارزانی می‌دارد.

  • یشت ۹ (قهرمانان برای درواسپا قربانی می‌کنند):

یشت ۹ بند ۳. برای او هوشنگ پیشدادی بر دامنهٔ کوه هَرای زیبای آفریدهٔ مزدا صد اسب، هزار گاو، ده هزار گوسفند قربانی کرد و «زُوهر» نثار آورد.

  • یشت ۱۳ (به یاری خوانده فروهرها):

یشت ۱۳. ۱۳۷. ما فروشی هوشنگ پارسا را می ستاییم برای پایداری او در برابر دیوان مازنی و بدکاران وَرَنی و برای پایداری در برابر آزار آفریدهٔ دیو.

  • یشت ۱۵ (قهرمانان برای وَیُو قربانی می‌کنند):

یشت ۱۵ بند ۷. هوشنگ پیشداد بر قلهٔ کوه «هَرا» با بندهای آهنین بر تخت زرین، بر بالشی زرین، بر فرشی زرین، با بَرسَم گسترده، با دست‌های پر او را ستایش کرد.

  • یشت ۱۷ (قهرمانان برای اَشی نیک قربانی می‌کنند):

یشت ۱۷ بند ۲۴. هوشنگ پیشداد بر دامنهٔ کوه هَرای زیبای آفریدهٔ مزدا او را ستایش کرد.

  • یشت ۱۹ (قهرمانان برای فره قربانی می‌کنند):

یشت ۱۹ بند ۲۵. فرهٔ کیانی نیرومند بسیار ستودهٔ زبردستِ مراقبِ پُر نیروی پُر هنرِ برتر از دیگران را می‌ستایم.

  • دینکرد هشتم، فصل ۱۳، بندهای ۵–۶ (چهرداد شامل روایت‌هایی است دربارهٔ):
  1. بنیان نهادن قانون و آیین دهقانی برای کشاورزی و پرورش جهان که بر اساس [کوشش] وِیگرَد پیشداد است، و قانون فرمانروایی (دَهیُوبَدیه) برای پاسبانی و ادارهٔ آفریدگان که بر اساس [کوشش] هوشنگ پیشداد پایه‌گذاری شده‌است.
  2. (دربارهٔ) نسب نامهٔ هوشنگ، نخستین و طمورث (تهمورث) دومین سرور هفت کشور، و برشمردن نسل‌ها از آفرینش اصلی تا زمان جم.

در شاهنامه ویرایش

 
نگاره‌ای از هوشنگ در شاهنامهٔ تهماسبی

هوشنگ در شاهنامه، پسر سیامک و نوهٔ کیومرث است که انتقام قتل سیامک را با کشتن خزروان از اهرمن می‌گیرد و پس از کیومرث به پادشاهی جهان می‌رسد.

گرانمایه را نام هوشنگ بودتو گفتی همه هوش و فرهنگ بود

همچنین، یافتن آتش و برپایی جشن سده را در شاهنامه و اسطوره‌های ایرانی به او نسبت می‌دهند. هوشنگ، مردم زمان خود را با آبیاری و صنعت و جداکردن آهن و سنگ و ساختن ابزارِ آهنی آشنا ساخت و به ایشان کشاورزی آموخت. در شاهنامه؛ آشپزی، پختن نان و گله‌داری از آموزه‌های او برای مردم به‌شمار می‌رود. پیدایشِ جشن سده نیز به هوشنگ نسبت داده می‌شود.

به گزارش فردوسی، هوشنگ در کوه ماری سیاه با چشمان سرخ دید که از دهانش دود برون می‌شد. سنگی به سوی او پرتاب کرد. سنگ، به سنگی دیگر خورد و آتشی افروخت. آن شب، جشنی در بزرگداشت آتش گرفتند و نام آن جشن سده است. در شاهنامه می‌خوانیم:

یکی روز شاه جهان سوی کوهگذر کرد با چند کس هم گروه
پدید آمد از دور چیزی درازسیه رنگ و تیره‌تن و تیز تاز
دوچشم از بر سر چو دو چشمه خونز دود دهانش جهان تیره‌گون
نگه کرد هوشنگ باهوش و سنگگرفتش یکی سنگ و شد تیزچنگ
به زور کیانی رهانید دستجهانسوز مار از جهانجوی جست
برآمد به سنگ گران‌سنگ خردهمان و همین سنگ بشکست گرد
فروغی پدید آمد از هر دو سنگدل سنگ گشت از فروغ آذرنگ
نشد مار کشته ولیکن ز رازازین طبع سنگ آتش آمد فراز
جهاندار پیش جهان آفریننیایش همی کرد و خواند آفرین
که او را فروغی چنین هدیه دادهمین آتش آنگاه قبله نهاد
بگفتا فروغیست این ایزدیپرستید باید اگر بخردی
شب آمد برافروخت آتش چو کوههمان شاه در گرد او با گروه
یکی جشن کرد آن شب و باده خوردسده نام آن جشن فرخنده کرد
ز هوشنگ ماند این سده یادگاربسی باد چون او دگر شهریار

همچنین او جانوران سودمند مانند گاو و خر و گوسفند را جفت‌جفت جدا کرد تا آن‌ها را پرورش دهند، سپس از پوست آن‌ها چرم ساخت.[۱۰] هوشنگ ۴۰ سال حکومت کرد و پس از او تهمورث دیوبند پادشاه شد.

 
یک فرش کهن کاشانی از دورهٔ قاجاری که دور تا دور آن نقش پادشاهان اسطوره‌ای ایران قرار گرفته‌اند. در میانهٔ آن، نگارهٔ چند تن از شاهان ایران نوین جا داده شده‌است.

جستارهای وابسته ویرایش

پانویس ویرایش

  1. https://www.cgie.org.ir/fa/news/154322/پارسی-سره-از-جلال-تا-جلال---دکتر-محمدعلی-سلطانی---بخش-دوم
  2. https://www.digitale-sammlungen.de/en/view/bsb11180462?page=452,453
  3. https://opacplus.bsb-muenchen.de/discovery/fulldisplay?docid=alma991034077359707356&context=L&vid=49BVB_BSB:VU1&lang=de&search_scope=MyInstitution&adaptor=Local%20Search%20Engine&tab=LibraryCatalog&query=any,contains,BV037248174
  4. https://www.bsb-muenchen.de/en/collections/orient/languages/persian/
  5. مهرداد بهار، پژوهشی در اساطیر ایران، ۱۸۹–۱۹۰
  6. یشت. یشت‌ها. pp. جلد یک، صفحهٔ ۱۷۸.
  7. تاریخ ایران کمبریج، ۵۳۰–۵۳۱
  8. مهرداد بهار، پژوهشی در اساطیر ایران، ۱۸۹–۱۹۰
  9. حریریان، محمود (۱۳۸۵). تاریخ ایران باستان. سمت. ص. ۹۷.
  10. ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ شاهنامه فردوسی. چاپ مسکو، ۱۹۶۰، جلد یکم.

منابع ویرایش