مازندران (شاهنامه): تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ویکیسازی رباتیک (درخواست کاربر:Surboni)(۷.۶) >استان مازندران، مردم مازندران، فریدون جنیدی، زبان فارسی، شمال ایران، دین زرتشت، اکوان دیو، دیو سفید، دیو سپید+مرتب (۱۰.۷) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱:
مازندران از سرزمینهایی است که نام آن ۶۳ بار در شاهنامه ذکر
براساس شاهنامه، در دوره کیکاووس، رامشگری به دربار شاه ایران میآید و به توصیف مازندران میپردازد، کیکاووس با شنیدن سخنان رامشگر فریب میخورد و برخلاف نظر پهلوانان، برای تصرف مازندران به آن سرزمین حملهور میشود.<ref>{{یادکرد وب |نام خانوادگی۱=غفوری |نام۱=رضا |عنوان=بررسی چند روایت از نبرد ایرانیان با دیوهای مازندران در متون پهلوانی پس از شاهنامه |نشانی=http://ensani.ir/fa/article/380520/بررسی-چند-روایت-از-نبرد-ایرانیان-با-دیوهای-مازندران-در-متون-پهلوانی-پس-از-شاهنامه |ناشر=[[پرتال جامع علوم انسانی]]}}</ref>
[[پرونده:Sleeping Rustam.jpg|بندانگشتی|وسط|260px|درگیری رستم با دیوان مازندران]]
خط ۸:
در برخی روایتهای بجا مانده از دوران باستان، ویژگیهایی از دیوان دیده میشود که مشابه انسان است. در گرشاسبنامه، دیوها دارای صفات انسانی هستند و از تمدن و هنر و دانش و موسیقی برخوردارند. بنا بر شاهنامه، آنها بودند که خط و نوشتن را به تهمورث آموختند و جمشید با کمک آنان، بناهای بزرگ ساخت.
تقریباً تمامی پژوهشگران بر این اعتقاد هستند که دیو سپید یا «ارجنگ دیو» نامی اصیل از [[ادبیات مازندرانی|ادبیات]] و [[زبان طبری]] است و ریشه فارسی ندارد و خود کلمه دیو نیز ریشه طبری دارد و سپس به [[زبان فارسی]] راه یافت.
== موقعیت جغرافیایی ==
|