اورفئوس (به یونانی: Ορφεύς') شاعر و آوازه‌خوان افسانه‌ای اساطیر یونان و پسر اویگاروس و کالیوپه، یکی از میوزها یا آپولو و کالیوپه بود. او را بنیان‌گذار و پیام‌آور فرقهٔ مذهبی ارفیک نیز دانسته‌اند.

اساطیر یونان باستان
GustaveMoreau01.jpg
اورفئوس
یونانی: Ὀρφεύς
فرانسوی: اورفه
جنسیت: مذکر
پدر: اویگاروس
مادر: کالیوپه
همسر: ائورودیکه
مرگ: بدست مایندادسها
موضوع‌های اساطیر یونان باستان

آ ا ب پ ت ج چ خ د ر ز ژ س
ش ف ک گ ل م ن و ه ی

اورفئوس در نواختن چنگ استاد بود، آن‌چنان‌که می‌توانست جانوران وحشی و درختان و سنگ‌ها را به دنبال خود به حرکت درآورد. او با ائورودیکه ازدواج کرد. ائورودیکه هنگامی که در حال فرار از دست آریستائوس بود، که در جنگل شیفتهٔ زیبایی ائورودیکه شده بود، براثر مارگزیدگی جان خود را از دست داد و روانهٔ جهان زیرین (جهان مردگان) شد. اورفئوس در جهان زیرین توانست پرسفون را با صدای چنگ مجذوب کند و اجازهٔ خروج ائورودیکه را از هادس بگیرد، به شرط آنکه هنگامی که اورفئوس در حال رفتن به جهان زندگان است ائورودیکه پشت سرش حرکت کند و اورفئوس به هیچ‌وجه به عقب نگاه نکند. اورفئوس در آخرین لحظه تحمل خود را از دست داد و به پشت سرش نگاه کرد و ائورودیکه را برای همیشه از دست داد.

او همچنین یکی از اعضای آرگونوت‌ها برای یافتن پشم زرین بود، هنگامی که کشتی آرگو مجبور بود از جزیرهٔ سیرنها عبور کند، اورفئوس با چنگ‌نوازیِ خود از نابودی خدمه جلوگیری کرد. چون کیرون (سانتوری که به داشتن دانش و خِرد والا و مهارت در علم طبابت شهرت داشت) برای یاسون پیش‌گویی کرده بود که مأموریت آرگونوت‌ها بدون وجود اورفئوس با شکست مواجه خواهد شد، یاسون به دنبال اورفئوس گشت تا به خدمهٔ او بپیوندد. تنها سلاح اورفئوس در این سفر چنگ او بود.[۱]

مرگویرایش

اورفئوس در انتها توسط گروهی از مایندادسها کشته شد. روزی اورفئوس به نزد پیشگوی دیونیسوس برای فرستادن درود به خدایان رفت؛ اما هنگامی که در حال نواختن چنگ در زیر درختی بود، توسط گروهی از مایندادس‌ها به دلیل بی‌احترامی به حامی آن‌ها، مورد حمله قرار گرفت. مایندادس‌ها به سمت او سنگ و شاخهٔ درخت یا هرچیزی که به دستشان می‌آمد پرتاب کردند. اما موسیقی اورفئوس به قدری زیبا بود که حتی اشیاء بی‌جان را شیفتهٔ خود می‌کرد و هیچ‌کدام به او اصابت نمی‌کرد. سرانجام مایندادس‌ها با دست‌های خالی به او حمله کردند و بدنش را تکه‌تکه کردند. سرِ اورفئوس در حالی که هنوز آواز می‌خواند شناور به پایین رودخانه روانه شد.[۲]

جستارهای وابستهویرایش

منابعویرایش

  • دورانت، ویل (۱۳۷۸تاریخ تمدن، یونان باستان (جلد دوم)، ترجمهٔ امیرحسین آریان‌پور و دیگران، به کوشش سرویراستار، محمود مصاحب.، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، شابک ۹۶۴-۴۴۵-۰۰۱-۹
  • اساطیر یونان اورفئوس