ماکس مولر
فریدریش ماکس مولر (به آلمانی: Friedrich Max Müller) (زادهٔ ۶ دسامبر ۱۸۲۳ – مرگ ۲۸ اکتبر ۱۹۰۰) زبانشناس و خاورشناس آلمانی بود. او یکی از پایهریزان هندشناسی و پژوهشهای تطبیقی و سنجشی آیینها در دانشگاههای غربی بود. وی خانواده بزرگ[۱] زبانهایی که اندکی پیش از او برای نخستین بار در ۱۸۱۰ میلادی از سوی جغرافیدان دانمارکی کنراد مالت برون به نام هندوژرمنی[۲] نام گرفت _و اندکی پس از آن، با نامهایی جایگزین مانند هندواروپایی،[۳] یافثی،[۴] هندی-توتی،[۵] سانسکریتی،[۶] هندوسلتی،[۷] و آریا-اروپایی[۸] خوانده شده بود_ را خانواده زبانهای آریایی نامید.[۹] همچنین خانواده زبانی را که در آینده اورالی-آلتایی خواندند، خانواده زبانهای تورانی نام نهاد. او اثرهای پژوهشی و عمومیای در زمینهٔ هندشناسی دارد و کتب مقدس مشرقزمین که در پنجاه جلد با راهبری او نوشته شد، از یادبودهای ارجمند پژوهشی عصر ویکتوریایی انگلستان است.
ماکس مولر | |
---|---|
زاده | فریدریش ماکس مولر ۶ دسامبر ۱۸۲۳ دسائو، دوکنشین آنهالت، کنفدراسیون آلمان |
درگذشته | ۲۸ اکتبر ۱۹۰۰ (۷۶ سال) آکسفورد، آکسفوردشایر، انگلستان |
پیشه | نویسنده، دانشور |
ملیت | بریتانیایی |
تحصیلات | دانشگاه لایپزیگ |
کار(های) برجسته | کتب مقدس مشرقزمین گزیدهای از یک کارگاه آلمانی |
همسر(ها) | جرجینا ادلید گرنفل |
فرزند(ان) | ویلهلم ماکس مولر |
امضا |
زندگی و کارنامه
ویرایشاو در دساو زاده شد و فرزند ویلهلم مولر شاعر بود. مادرش آدلهایده مولر دختر بزرگ یک سیاستمدار بومی بود. در ۱۸۴۱ او به دانشگاه لایپزیگ رهسپارشد، در آنجا او که در آغاز شیفتهٔ موسیقی و شعر بود به فلسفه گرایید. در ۱۸۴۳ دکترایش را با رسالهای دربارهٔ اصول باروخ اسپینوزا دریافت داشت. او که گرایش و استعداد به زبانآموزی داشت زبانهای یونانی، لاتین، عربی، پارسی و سانسکریت را آموخت. در ۱۸۴۴ برای مطالعه به نزد فریدریش شلینگ در برلین رفت. او آغاز به ترجمهٔ اوپانیشادها نمود و پژوهشهای سانسکریتش را زیر نظر فراتنس بوپ — نخستین پژوهشگر روشمند زبانهای هندواروپایی — پیگرفت. شلینگ مولر را از تاریخ زبان به تاریخ دین گرواند. در این زمان مولر نخستین کتابش را که ترجمهٔ آلمانی هیتوپادشا بود، بهچاپ رساند.
در ۱۸۴۵ او به پاریس رفت تا آموزش سانسکریت را زیر نظر اوژن بورنوف پیگیرد. بورنوف او را به ترجمه ریگودا انگیزاند. در ۱۸۴۶ او برای خوانش متنهای سانسکریت گردآوریشدهٔ کمپانی هند شرقی به انگلستان رفت. او در آغاز درونشدش به انگلستان نولی مبتکرانه به نام عشق آلمانی نوشت که در آن زمان محبوبیتی بسیار یافت و تکیهگاهی برای خودش شد. ارتباط او با کمپانی هند شرقی و سانسکریتشناسان انگلیسی باشنده در دانشگاه آکسفورد سبب زندیگش در آن کشور شد. در آن زمان هندوستان بخشی از امپراتوری بریتانیا بود و مولر نیز سرانجام در آن کشور تفسیرگر فرهنگ هندی گردید. او ارتباطاتی نیز با براهمو ساماج برقرارساخت. در ۱۸۵۱ او عضو کلیسای مسیح آکسفورد شد؛ در این زمان او یک سری از سخنرانیهایش را دربارهٔ زبانشناسی تطبیقی آغازیده بود. در ۱۸۵۴ او استاد زبانشناسی تطبیقی در دانشگاه آکسفورد شد. او در آینده استاد خداشناسی تطبیقی در دانشگاه آکسفورد شد.
کوشید تا فلسفهٔ دین را قاعدهمند کند چرا که در آن زمان پژوهشگران آلمانی از یکسو با آموزههای تاریخی انتقادی خود و از سوی دیگر با داروینیسم ایمان دینی با بحران رو در رو بود. او با اندیشههای داروینیسم میانهٔ خوبی نداشت.
پژوهشهای مولر سبب جستجو برای یافتن رابطهٔ میان تکامل زبان با تکامل فرهنگ گردید. یافتن گروه زبانهای هندواروپایی سببشد تا همانندیهای میان فرهنگهای یونانی-رومی را بیابند. چند مینمود که فرهنگ ودایی هندوستان ریشه و نیای فرهنگ کلاسیک اروپا باشد و پژوهشگران همسانی بنیادی میان زبانهای اروپایی و آسیایی را بپژوهند تا به زبان ریشهای نخستین دست یابند. چنین مینمود که سانسکریت که زبان وداهاست، نخستین زبان هندواروپایی باشد. موللر بیشتر زمان خود را صرف آموختن سانسکریت کرد و این کوشش وی را یکی از بزرگترین سانسکریتپژوهان تاریخ نمود. مولر بر این باور بود که آموزههای ودایی به آیینهای کفرآمیز اروپایی انجامیدهاست.
ماکس موللر اثرگرفته از راماکریشنا پارامهانسا و فلسفهٔ وداییش بود. در نزد موللر آموختن زبان با آموزش فرهنگ پیوند داشت. او توسعهٔ زبانی را با باورهای مردمان منطبق میدانست. در آن زمان با اینکه متنهای ودایی در غرب کمتر شناخته بودند با این همه گرایش به آشنایی با فلسفهٔ اوپانیشادها گسترش مییافت. او خدایان مردمان ودایی را با نیروهای طبیعی همسان میدید و فرهنگ ایشان را نیایش طبیعت میدانست. این خدایان خویشکاریهایی فراطبیعی در فرهنگ ودایی میداشتند. مولر بر این باور بود که اسطورهها انتقال آنچه وجود داشته و داستانها هستند. به دید او خدایان برای بیان باورهای انتزاعی پدید آمدهاند ولی در سیر انتقالی به اسطورههای به شخصیتهایی خیالی دگرش یافتهاند. برای نمونه پدرخدای هندواروپایی را به نامهای گوناگون زئوس، ژوپیتر، دیائوس پیتا پدیدار میگردد. از دید موللر همهٔ این نامها به یک نام میرسید؛ دیائوس؛ که از آن هم معنای درخشندگی یا درخشان برمیآید. از این نام نامهای دیگر دوا، دئوس، تئوس، زئوس و ژوپیتر برمیآید که همگی از ساختار نخستین دئوسپاتر جداشدهاند. در این راه تشبیهات و کنایهها دارای شخصیت و جاندار میشوند. این جنبهٔ اندیشههای موللر همسانی بسیاری با دیدگاههای آیندهٔ نیچه داشت.
هر روی کارهای مولر سهم بسزایی در شکلگیری گرایش به فرهنگ آریایی در ضدیت با آیینهای زبانهای سامی داشت. این رویه در آینده به نژادگرایی میانجامید که البته این باور پسین از اندیشههای مولر دور بود.
در ۱۸۸۱ او نخستین ویرایش ترجمهٔ سنجش خرد ناب کانت را به چاپ رساند. او با شوپنهاور همداستان بود که این بهترین بیان از اندیشههای کانت است. او در این برگردان لغزشهای بسیار ترجمهگران پیشین را تصحیح نموده بود.
خانواده
ویرایشهمسر او جورجینا آدلید (مرگ به سال ۱۹۱۶) بود که نوشتههای او را — که اکنون در کتابخانه بادلین آکسفورد نگهداری میشوند — مرتب نمود. پسر او ویلهلم ماکس مولر نیز از پژوهشگران بنام بود.
منابع
ویرایش- ↑ با ۴۴۵ زبان و هزاران گویش
- ↑ نامی که هنوز آلمانیها در زبان استاندارد علمی خود به این خانواده زبانی میگویند.
- ↑ ۱۸۱۳، توماس یانگ، پزشک و فیزیکدان انگلیسی، نامی که امروزه به این خانواده زبانی گفته میشود.
- ↑ ۱۸۱۵، زبانشناس آلمانی، راسموس راسک
- ↑ ۱۸۲۶، زبانشناس آلمانی، فریدریش اشمیتهنر
- ↑ ۱۸۲۷، زبانشناس و فیلسوف پرآوازه آلمانی، ویلهلم فون هومبولت
- ↑ ۱۸۴۰، زبانشناس و پیشگام گویششناسی، آگوست فریدریش پوت
- ↑ ۱۸۵۴، زبانشناس ایتالیایی و پیشگام در گویششناسی، گرازیادیو ایسایا آسکولی
- ↑ «Indo-European studies explained». everything.explained.today. دریافتشده در ۲۰۱۹-۱۲-۱۱.
Wikipedia contributors, "Max Müller," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Max_Müller&oldid=275539327 (accessed April 7, 2009).