گوستاف لومبارت: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Aliesy13 (بحث | مشارکت‌ها)
ایجاد شده توسط ترجمهٔ صفحهٔ «Gustav Lombard»
برچسب‌ها: جمع عربی واژگان فارسی ترجمهٔ محتوا ترجمه محتوا ۲
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۲۵ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۵۸

گوستاو لومبارد (10 آوریل 1895 - 18 سپتامبر 1992) یکی از اعضای عالی رتبه SS در جنگ جهانی دوم بود . در طول جنگ ، لومبارد فرماندهی لشکر سواره نظام 8 اس اس فلوریان گایر و لشکر داوطلب 31 گرم اسلحه گرانادیر را بر عهده داشت . وی برای عملیات به اصطلاح "ضد حزب" در اطراف کوول که شامل کشتار غیرنظامیان و سوزاندن روستاها بود ، دریافت کننده صلیب شوالیه از صلیب آهن آلمان نازی بود.

گوستاو لومبارد
زاده۱۰ آوریل ۱۸۹۵
پرنتسلاو, امپراتوری آلمان
درگذشته۱۸ سپتامبر ۱۹۹۲ (۹۷ سال)
مولدورف, آلمان
وفاداری
شاخه نظامی وافن اس‌اس
سال‌های خدمت1933–45
درجهبریگادفورر
شماره خدمتحزب نازی #2,649,630
اس‌اس #185,023
فرماندهیهنگ یکم اس تی, تیپ سواره نظام SS|لشکر 31 داوطلب اسلحه گرنادیر
جنگ‌ها و عملیات‌هاجنگ جهانی دوم
نشان‌هاصلیب شوالیه آهنین
کارهای دیگربیمه آلیانتس

لومبارد در هولوکاست مرتکب کشتار جمعی شد و در زمان حمله آلمان به اتحاد جماهیر شوروی به عنوان افسر فرمانده گروهان 1 تیپ سواره نظام اس اس خدمت کرد. لومبارد در سال 1947 توسط دادگاه نظامی شوروی به جرایم جنگی محکوم شد و در سال 1955 آزاد شد. وی متعاقباً در دهه 1960 توسط دادگاه آلمان غربی محاکمه شد و بی گناه شناخته شد.

اوایل زندگی و حرفه SS

لومبارد در کلاین اشپیگلبرگ ، نزدیک پرنتزلاو ، استان براندنبورگ ، آلمان متولد شد. پس از مرگ پدرش در سال 1906 وی در سال 1913 به دیدار اقوام خود در ایالات متحده رفت و در آنجا از دبیرستان فارغ التحصیل شد و تحصیل در رشته زبان های مدرن را در دانشگاه میزوری آغاز کرد . پس از پایان جنگ جهانی اول او در پاییز 1919 به آلمان بازگشت و در امریکن اکسپرس و شرکت موتور کرایسلر در برلین کار کرد . [۱]

لومبارد پس از به قدرت رسیدن نازی ها در سال 1933 به حزب نازی (NSDAP) و اس‌اس پیوست و به عضویت اس‌اس - سواره نظام درآمد. وی در نقش مربی در باشگاه اسب سوار اس‌اس ، با یواخیم پایپر، یار آینده هاینریش هیملر ، که قرار بود در طول و بعد از جنگ جهانی دوم با او در تماس باشد ، آشنا شد. [۲]

پس از مدت کوتاهی در ورماخت در سراسر حمله آلمان به لهستان ، لومبارد در دسامبر 1939 به عنوان فرمانده دسته سوم جمجه سوار-اس‌اس ارتقا یافت و در این کار در 7 آوریل 1940 به او دستور داده شد تا منطقه را اشغال و شکار کند. از کرولوویچ در نزدیکی ورشو در لهستان ، جایی که او دستور داد در صورت مقاومت ، هر مرد غیر آلمانی بین 17 تا 60 سال را بکشد. هرمان فگلاین ، فرمانده جمجه سوار-اس‌اس-استاندارد1 ، پس از آن گزارش 250 نفر اعدام شده در سراسر این اعزام را ارايه کرد.

عملیات بارباروسا

در پایان ژوئیه 1941 لومبارد فرمانده گروهان سوار شده هنگ یک سواره نظام اس اس بود که در شرق برست، بلاروس مستقر شد ، جایی که او ادعا می کند برای اولین بار از اصطلاح "آریایی‌سازی " استفاده می کند.

عملیات تنبیهی "باتلاق های پریپیات"

در 19 ژوئیه 1941 ، به دستور هیملر ، هنگهای سواره نظام 1 و 2 اس‌اس به فرماندهی كل ارشدرهبر اس‌اس و پلیس (HSSPF) اریش فون دم باخ-زلوسکی منصوب شدند. آنها که در تیپ سواره نظام اس‌اس به فرماندهی هرمان فگلاین ترکیب می شدند ، باید در منطقه مرداب های پریپت ، منطقه وسیعی از زمین که مناطقی از بلاروس و اوکراین شمالی را پوشش می داد ، در این عملیات شرکت کنند. این اقدام به عملیات تنبیهی "باتلاق های پریپیات" معروف شد ( آلمانی: "Pripiatsee" ) در ژوئیه و آگوست 1941 توسط نیروهای ترکیبی اس‌اس و ورماخت به عنوان "شانه زدن سیستماتیک" منطقه برای یهودیان ، "پارتیزان ها" و سربازان ارتش سرخ انجام شد. تاریخ شروع عملیات 28 ژوئیه 1941 در نظر گرفته شده است. [۳]

دستورالعملهای کلی برای "پاکسازی" منطقه از پارتیزانها و همیاران یهودی داده شد. قرار بود زنان و کودکان یهودی رانده شوند. فگلااین این دستورات را چنین تفسیر کرد: سربازان دشمن با لباس متحدالشکل اسیر می شدند و کسانی که از لباس خارج شده بودند باید تیرباران شوند. مردان یهودی ، به استثنای چند کارگر ماهر مانند پزشکان و کارگران چرم ، مورد اصابت گلوله قرار می گیرند. فاگلین قلمرو را به دو بخش تقسیم شده توسط رودخانه پریپیات تقسیم كرد ، و گروهان اول لومبارد ، نیمه شمالی و هنگ دوم را به فرماندهی فرانتس مگیل ، نیمه شمالی را گرفت. [۳]

در تاریخ 1 آگوست ، هیملر با باخ-زلوسکی و فگلاین در مینسك دیدار كرد ، جایی كه هیملر دستور داد كه "باید همه یهودیان را تیرباران كرد. یهودیان زن را به داخل باتلاق ها سوق دهید. پس از دیدار ، فاگلین به مردان خود توصیه كرد كه هیملر به وی گفت كه "برخورد بدون مصالحه" در برخورد با دشمن یهود ضروری است. وی به آنها یادآوری کرد که با هر فرمانده ای که ضعف نشان دهد برخورد سختی خواهد داشت. [۲] پیتر لونگریچ مورخ متذکر می شود که بیشتر دستورها برای انجام فعالیتهای جنایتکارانه مانند قتل غیرنظامیان مبهم بوده و در اصطلاحاتی که برای اعضای رژیم معنای خاصی داشت ، مطرح شده اند. به رهبران توجیهی داده شد كه همه یهودیان به عنوان دشمنان بالقوه ای كه باید با آنها بی رحمانه برخورد شود ، دیده می شوند. [۴]

ستاد فرماندهی عملیات تفسیر خاص خود را در مورد دستورات اعمال کرد. عصر اول آگوست ، لومبارد به نیروهای خود اطلاع داد که "در آینده یک مرد یهودی زنده نخواهد ماند ، و نه یک خانواده در روستاها." در روزهای بعد ، وی "اقدام جدیدی را شرح داد كه در آن همه یهودیان ، از جمله زنان و كودكان ، با استفاده لیبرال از سلاح های خودكار كشته شدند" (تأكید در اصل). [۵] [۲]

تا 11 آگوست لومبارد گزارش داد که 11000 مرد ، زن و کودک کشته شده اند - هر روز بیش از 1000 نفر. واحد وی همچنین 400 سرباز پراکنده شوروی را به قتل رساند. مگیل ظاهراً آنقدر پرانرژی نبود ، زیرا در 12 اوت مجبور شد توضیح دهد که "غارتگران" یهودی را به طور کامل ریشه کن نکرد زیرا "باتلاق ها به اندازه کافی عمیق نبودند". [۶] [۲]

تا 13 آگوست ، نیروهای ترکیبی گزارش دادند که 13788 "غارتگر" کشته شده است ، تنها 714 نفر به اسارت در آمده اند. در همان زمان ، کل تیپ سواره نظام اس اس 4000 نفری متحمل 2 کشته و 15 زخمی شد. گزارش نهایی فاگلین در مورد این عملیات ، به تاریخ 18 سپتامبر 1941 ، حاکی از آن است که آنها 14178 یهودی ، 1001 پارتیزان ، 699 سرباز ارتش سرخ را با 830 زندانی اسیر و 17 کشته ، 36 زخمی و 3 مفقود کشته اند. [۳] [۷] مورخ ، هنینگ پیپر ، تعداد واقعی یهودیان کشته شده را نزدیک به 23700 نفر تخمین زد. [۳] بنابراین واحدهای فاگلین در اولین هولوکاست بودند که تمام جوامع یهودیان را نابود کردند. [۳]

غیرت و ابتکار لمبارد در حالی که به درجه فرماندهی گروهان ارتقا یافت ، مورد توجه قرار گرفت ، در حالی که ماگیل حضور نداشت و خود را دید که به زودی به یک پست غیر مهم منتقل شد. [۵] [۲] در 3 سپتامبر 1941 ، لومبارد به دلیل "شجاعت در جنگ" درجه 1 صلیب آهن را دریافت کرد.

کنفرانس موگیلف

با وجود تهدید کم شورشیان در عقب در ماههای اول حمله ، دکترین تهاجمی امنیتی عقب ورماخت و استفاده از "خطر" غیرنظامی به عنوان پوششی برای سیاست های نسل کشی ، منجر به همکاری نزدیک ارتش و دستگاه های امنیتی در پشت جبهه شد. خطوط یکی از نمونه های چنین همکاری یک کنفرانس درست سه روز در شهر سازمان یافته بود موگیلف از توسط ژنرال ماکس فون شنکنندورف ، رئیس گروه ارتش مرکز عقب منطقه ، برای ایجاد یک «تبادل تجارب، به نفع فرماندهان واحد عقب ورماخت» اعزام شد. افسران شرکت کننده بر اساس "دستاوردهای" آنها در عملیات قبلاً انتخاب شده اند. [۸] [۵]

این کنفرانس در 24 سپتامبر آغاز شد و "مبارزه با پارتیزان ها" ( Bekämpfung von Partisanen ) بود. گفتگوهای ارائه شده شامل ارزیابی سازمان و راهبردهای "راهزن" شوروی بود. چرا لازم بود بلافاصله پس از دستگیری کمیسرهای سیاسی اعدام شوند؟ و ارتباط یهودیان و پارتیزانها. علاوه بر لومبارد ، سخنرانان شامل: عالی اس اس و رهبر پلیس اریش فون دم باخ زلوسکی بودند . ماکس مونتوا ، فرمانده مرکز هنگ پلیس هرمان فگلاین ، فرمانده تیپ سواره نظام اس اس. آرتور نبی ، فرمانده آینزاتس‌گروپن بی؛ و دیگران بودند. [۹] [۵]

این کنفرانس شامل سه تمرین میدانی بود. در روز دوم ، شرکت کنندگان به شهرک Knyazhichi (Knjaschitschi در ترجمه آلمانی) سفر کردند. طبق گزارش پس از اقدام ، "غریبه های مشکوک" ( Ortsfremde ) ، "حزب گراها" یافت نشد ، اما غربالگری جمعیت 51 غیرنظامی یهودی را نشان داد. از این تعداد ، 32 نفر مورد اصابت گلوله قرار گرفتند. بنابراین هدف شرکت کنندگان در کنفرانس هدف قرار دادن پیش فرض یهودیان به عنوان بخشی از جنگ ضد حزب بود. به گفته دادگاه آلمان غربی پس از جنگ ، این کنفرانس اگرچه در ظاهر "آموزش ضد حزبی" بود ، اما در واقع وسیله ای "برای ترویج نابودی یهودیان به دلایل نژادی" بود. این کنفرانس افزایش چشمگیر خشونت علیه یهودیان و غیرنظامیان دیگر را در سه ماه آخر سال 1941 نشان داد. [۵]

جنگ بعدی

در 15 ژانویه 1944 ، لومبارد به عنوان رئیس ستاد Stossgruppe von dem Bach منصوب شد ، یک واحد حمله سریع استقرار تحت فرماندهی باخ-زالوسکی. این واحد برای دفاع از کوول تاسیس شد و از هجدهمین هنگ سواره نظام اس اس و گروهان توپخانه ، پیشگامان و اسلحه های حمله تشکیل شد. از مارس 1944 ، این واحد عملیات دفاعی و ضد ضربات را علیه هر دو تشکیلات حزب در عقب و نیروهای ارتش سرخ که سعی در محاصره شهر داشتند ، انجام داد. در طی عملیات کول ، گفته می شود که نیروهای SS و پلیس در منطقه اطراف خود با اعمال وحشیانه ، غیرنظامیان را به گلوله بستند و روستاها را به آتش کشیدند. [۹]

پس از جنگ

لومبارد در آوریل 1945 در اتحاد جماهیر شوروی اسیر جنگ شد و در سال 1947 به 25 سال زندان به عنوان جنایتکار جنگ محکوم شد. در سال 1955 پس از مذاکره صدراعظم کنراد آدنوئر برای آزادی اسیران جنگی آلمان و جنایتکاران جنگ از اتحاد جماهیر شوروی به آلمان غربی بازگشت. وی در دهه 1960 توسط دادگاه آلمان غربی محاکمه شد. پرونده دادگاه یک دهه به طول انجامید و به محکومیت منجر نشد.

لومبارد برای شرکت بیمه آلیانز در مونیخ کار می کرد . وی در سال 1992 در 97 سالگی در مولدورف درگذشت.

جوایز

همچنین ببینید

  • SS-Brigadeführer را لیست کنید

منابع

استناد

  1. Martin Cüppers, „Vorreiter der Shoah, Ein Vergleich der Einsätze der beiden SS-Kavallerieregimenter im August 1941“ in Timm C. Richter: „Krieg und Verbrechen“, Meidenbauer Martin Verlag 2006, شابک ‎۳−۸۹۹۷۵−۰۸۰−۲
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ Parker 2014.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ ۳٫۴ Pieper 2015.
  4. Longerich 2010.
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ ۵٫۳ ۵٫۴ Beorn 2014.
  6. Martin Cüppers, "Vorreiter der Shoah, Ein Vergleich der Einsätze der beiden SS-Kavallerieregimenter im August 1941" in Timm C. Richter: "Krieg und Verbrechen", Meidenbauer Martin Verlag 2006, شابک ‎۳−۸۹۹۷۵−۰۸۰−۲
  7. Miller 2006.
  8. Boog et al. 1998.
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ Blood 2006.
  10. Patzwall & Scherzer 2001.
  11. Scherzer 2007.

کتابشناسی - فهرست کتب