پادشاهی کی‌داراب

«پادشاهی کی‌داراب» بیستمین پادشاه ایران و هشتمین پادشاه کیانی در شاهنامهٔ فردوسی است که عهد دوازده سالهٔ پادشاهیِ کی‌داراب را داستان می‌کند.

داستان منظوم
پادشاهی کی‌داراب
نگاره‌ای از شاهنامهٔ تهماسبی متعلق به سدهٔ ۱۶ میلادی
کی‌داراب هنگام دریافت تاجی که مادرش همای چهرزاد آورده بود بر تخت نشست
جای نگهداری: موزه هنرهای زیبای بوستون
زبانفارسی
قالبمثنوی
از کتابشاهنامه
پدیدآورندهفردوسی
سال آفرینشسدهٔ چهارم و پنجم هجری
گونه (ژانر)حماسه
موضوعجنگ، ازدواج
سبکخراسانی
شمار ابیات۱۳۶ برپایهٔ ویرایش خالقی مطلق
وزنمتقارب مثمن محذوف: فعولن فعولن فعولن فعل
شخصیت‌هاداراب، فیلقوس، ناهید
اسکندر، دارا
فضاایران کیانی

کی‌داراب در یکی از نبردهای خود با روم، با فیلقوس نبرد می‌کند و سپاه او را شکست می‌دهد و پس از صلح، ناهید دختر فیلقوس را به همسری برمی‌گزیند و با خود به ایران می‌آورد. کی‌داراب از ناهید به‌دلیل نفس بد بویش دل‌آزرده می‌شود و او را که باردار است به روم بازمی‌گرداند. اسکندر از ناهید در خانهٔ فیلقوس زاده می‌شود. به‌دلیل ترس از سرافکندگی زایش اسکندر مستور می‌ماند و اسکندر پسر فیلقوس شناخته می‌شود. بدین سبب کینهٔ ایرانیان در دل رومیان ریشه می‌دواند.[۱]

کی‌داراب که همسر دیگری برگزیده است، صاحب فرزند دیگری به نام دارا می‌شود. کی‌داراب پیش از مرگ دارا را جانشین خود می‌کند و درمی‌گذرد. در زمان یورش اسکندر به ایران، دارا (داریوش سوم) از اسکندر شکست می‌خورد.

پانویس

ویرایش
  1. تاریخ اساطیری ایران، ص ۷۷

منابع

ویرایش