تاریخ هرودوت یا کتاب تواریخ کتابی تاریخی است که هرودوت، مورخ یونانی، آن را نوشته است. این کتاب اولین کتاب تاریخ در جهان به‌شمار می‌رود و شامل ۹ کتاب است. شرح زندگانی ۴ پادشاه ایرانی کوروش بزرگ، کمبوجیه دوم، داریوش بزرگ، خشایارشا در تاریخ هرودوت آمده‌است. تاریخ هرودوت ابتدا در قرن پانزدهم میلادی در اروپا از یونانی به زبان لاتین ترجمه شد. هنری راولینسون شرق‌شناس معروف و کاشف خط میخی که در دورۀ پادشاهی محمدشاه قاجار مربی نظامی در فوج کرمانشاه بود، ضمن همین خدمت به کاوش و پژوهش در زمینهٔ کشف خط میخی همت گماشت و سرانجام موفق شد. اندکی پس از آنکه او توانست خط میخی را بخواند، برادرش جورج راولینسون از آن اکتشاف مهم تاریخی بهره گرفت و اولین ترجمهٔ کامل انگلیسی تاریخ هرودوت را با حاشیه‌ها و توضیحات در چهار جلد منتشر کرد.

تاریخ هرودوت
قطعه‌ای از تاریخ هرودوت، کتاب هشتم، متعلق به سدهٔ دوم میلادی
نویسنده(ها)هرودوت
کشوریونان
زبانیونانی باستان
گونه(های) ادبیتاریخ
تاریخ نشر
حدود ۴۴۰ پیش از میلاد

نخستین ترجمهٔ مختصر تاریخ هرودوت به زبان فارسی زیر نظر اعتماد السلطنه وزیر مطبوعات دولت ناصری در تهران به چاپ رسید. ترجمهٔ دیگری و آن نیز هم مختصراً از روی نسخه‌ای که در ایام جنگ جهانی دوم در لندن چاپ شده بود توسط وحید مازندرانی و با مقدمهٔ عباس اقبال در سال ۱۳۲۴ شمسی در تهران منتشر شد. سپس در سال‌های ۱۳۴۱–۱۳۳۸ دانشگاه تهران ترجمهٔ تازه‌ای مبتنی بر متنی فرانسوی به اهتمام هادی هدایتی در ۵ جلد تا کتاب ششم تاریخ هرودوت انتشار داد. سرانجام در سال ۱۳۵۶ خورشیدی هر ۹ کتاب تاریخ هرودوت توسط وحید مازندرانی از زبان انگلیسی به فارسی ترجمه و چاپ شد.[۱]

کشف اسرار تاریخ ایران در زمان هخامنشیان بیش از هر چیز دیگر مدیون کتاب تاریخ هرودوت است. هر چند این کتاب به اقتضای زمان و احوال مؤلف نقایصی دارد ولی در عهد جدید اکثر انتقادات به نفع هرودوت است و رویهم رفته محققان او را مورخی صادق و صمیمی دانسته‌اند.[۲]

ویژگی‌های تاریخ هرودوت ویرایش

کتاب تواریخ نخستین تاریخ جهان است که دربارهٔ آداب و رسوم اقوام و ملیت‌های گوناگون سخن گفته و مجموعاً ۹ کتاب یا فصل است. گرچه هرودوت کتابش را تقسیم‌بندی نکرد ولی در دورهٔ رنسانس آن را به ۹ کتاب یا فصل‌های مختلف تقسیم کردند و هریک را به نام یک میوز خواندند. این تقسیمات گاهی با محتوای گزارش خود وفق ندارند ولی در هر صورت اکنون کاربردی سنتی یافته‌اند و سبب می‌شوند تا مراجعه به مطالب کتاب آسان شود. از ۹ کتاب او سه کتاب به آسیای صغیر، مصر، میان‌رودان، ایران و سوریه و سرزمین‌های مجاور آن، کتاب چهارم دربارهٔ سکاها و کتاب پنجم تا نهم به جنگ‌های ایران و یونان اختصاص دارد.[۳]

در تواریخ سخن از جنگی بزرگ می‌رود که میان ایران و یونان درگرفت. هرودوت می‌کوشد به این پرسش که چرا ملت‌های مذکور با یکدیگر به منازعه پرداختند پاسخ دهد. او برای چنین منظوری لازم می‌بیند علاوه بر شرح داستان جنگ، از تاریخ، رسوم، مذهب و فرهنگ این دو قوم نیز سخن گوید.[۴]

از دیدگاه مدرن، تواریخ شامل ابعاد تاریخ‌نگاری، قوم‌نگاری، جغرافیا و توپوگرافی و همچنین حکایات، شایعات، افسانه‌ها و اسطوره‌هاست. رویدادهای کتاب هرودوت از زمان پهلوانان اسطوره‌ای آغاز می‌شود و به نبرد یونانیان و خشایارشا ختم می‌شود. هرودوت پس از شرحی کوتاه از دوران افسانه‌ای، درگیری بین لیدی‌ها و یونانی‌ها را بیان می‌کند و سپس هنگامی که کرزوس به‌دست کوروش بزرگ شکست خورد، امپراتوری هخامنشی مبنای کار هرودوت می‌شود. او در شرح حوادث، مرتباً به وقایع آینده یا گذشته گُریز می‌زند و افزون بر این، این تکنیک را نه‌تنها در شرح رویدادهای تاریخی بکار می‌برد بلکه در استفاده از مطالب جغرافیا و قوم‌نگاری نیز از آن استفاده می‌کند. هرگاه قوم یا شخص مهمی برای نخستین بار در کتاب مطرح می‌شود، هرودوت تاریخچهٔ خاص او را تا دورترین زمان ممکن دنبال می‌کند. اثر هرودوت به گفتهٔ خودش، بررسی دلایل وقوع جنگ بین ایرانیان و یونانیان است که درگیری بین خشایارشا و یونانیان، یک سوم از حجم تواریخ را تشکیل می‌دهد. تواریخ با گزارش فتح شهر سستوس توسط یونانیان در سال ۴۷۹ پیش از میلاد به پایان می‌رسد؛ بنابراین هرودوت تاریخ معاصرش را شرح نمی‌دهد زیرا اثر وی در دههٔ ۴۲۰ پیش از میلاد منتشر شد. در نتیجه، او واقعه‌نگار نبوده‌است.[۵]

پژوهش های معاصر ویرایش

مورخین معاصر نیز در باب هرودوت اظهار نظرهایی نموده‌اند که حاصل بررسی‌های آن‌ها در آثار او و تطبیق با شواهد تاریخی و باستان‌شناسی، به این نتیجه رسیده‌اند که باید در به‌کارگیری اخبار و اطلاعات مورخین کلاسیک دربارهٔ مادها و هخامنشیان، که به وسیله هرودوت به آن‌ها منتقل شده، محتاط بود و تمام این اظهارات را نپذیرفت.[۶]

امروزه با مقایسه تاریخ هرودوت با دیگر منابع تاریخ ماد و پارس روشن شده‌است که هرودوت در نگارش تألیف خود بیشتر از منابع کتبی، به منابع شفاهی تکیه داشته‌است. خود این مورخ به این نکته اذعان دارد که اخبار خود را از مطلعان شنیده‌است. منتقدان گفته‌اند که احتمالاً خود هرودوت در نگارش تاریخ ماد، از اظهارات یکی از اخلاف هارپاگ (کسی که در سقوط پادشاهی ماد نقش مؤثری داشته‌است) سود جسته که اطلاعات موثق اما یکجانبه‌ای در اختیار گذاشته‌است؛ بنابراین می‌توان گفت به رغم امانتداری و انصافی که هرودوت به خرج داده، به دلیل غرض ورزی راویان تاریخ هرودوت، اطلاعات او خالی اطمینان و وثوق نیست.[۷]

یکی دیگر از اشکالات گزارش‌های هرودوت این است که وی با وجود دسترسی به منابع متعدد، غالباً تنها یکی از آن‌ها را که به نظرش به حقیقت نزدیکتر بوده‌است را ذکر کرده‌است؛ بنابراین، اعتماد صِرف به برداشت‌های تاریخی او، به ویژه دربارهٔ تاریخ وقایع، همواره امری ناشایست است. بر همین اساس، هرودوت مدت فرمانروایی مادها را ۱۲۸ سال ذکر کرده‌است که با واقعیت موجود منطبق نیست و به دلیل همین اشتباه، تاریخ وقایع پس از آن نیز نادرست به نظر می‌رسد. همین اشکال در ارقامی که هرودوت نقل می‌کند نیز به چشم می‌خورد؛ مثلاً ۲۲ سال پادشاهی فرورتیش را ۲۸ سال ذکر کرده‌است و از این قبیل ارقام مصنوعی در گزارش‌های او به کرات دیده می‌شود.[۸]

راویان اخبار مربوط به تاریخ هخامنشیان نیز گاه آگاهی‌های نادرست و آلوده به غرض در اختیار هرودوت قرار داده‌اند. برای مثال، بنا بر برداشت‌ها و استنباط‌های هرودوت، از منشأ هخامنشیان، که متکی بر اخبار و شنیده‌های وی در سده پنجم پیش از میلاد است، کشورگشایی‌های کوروش را شبیه خونی‌های قبایلی ذکر می‌کند که برای غارت و کسب غنیمت به سرزمین‌های دیگر می‌تاخته‌اند. در حالی که شواهد دیگر از دوره‌های پس از هرودوت نشان می‌دهند که واقعیت امر چنین نبوده و پارس‌ها صرفاً قبایل چادرنشین نبوده‌اند، زیرا گزنفون اصلاحات نظامی گسترده‌ای را به پارس‌ها نسبت می‌دهد: سازماندهی فرماندهی سپاه بر اساس نظام ده نفری، تجهیز نیروی سواره نظام و ارابه سواران؛ بنابراین و با چنین سازمان دهی نظامی نمی‌توان نظر هرودوت را مبنی بر اینکه پیروزی کوروش بر مادها حاصل تصادف و بخت و اقبال و ناشی از خیانت‌های اطرافیان آستیاگ بوده‌است به آسانی پذیرفت. منابع دیگر، از جمله اسناد بابلی، بسیاری از آگاهی‌های هرودوت را مورد تردید قرار داده‌اند. با این حال شگفت آن است که هرودوت چه در دوران باستان و چه در عصر حاضر، به اتهام طرفدارای از شرق و از آسیایی‌ها (بربرها) مورد حمله قرار گرفته‌است. گروهی وی را افسانه پرداز و داستان ساز خوانده‌اند. پلوتارک، مورخ سده نخست میلادی، کتابی تحت عنوان غرض ورزی هرودوت تألیف نمود. گروهی از دانشمندان معاصر نیز در رد وی نظر داده‌اند.[۹] می‌توان گفت در واقع هر جا که هرودوت با اشخاص مطلع و درستکار ارتباط داشته، نوشته‌های او با اسناد باستان‌شناسی و یافته‌های جدید هماهنگ و منطبق است.[۱۰]

تألیف‌های هرودوت در ۹ جلد صورت گرفته‌است و هر جلد را به یکی از خدایان تاریخ، موسیقی، کمدی، تراژدی، رقص، شعر، ستارگان و بیان اختصاص داده‌است. وی در تألیف آثار خود از آثار مورخینی نظیر هکاته سود جسته‌است، اما مآخذ اساسی وی بیشتر خود وی و نقل قول‌هایی است که مستقیم یا غیرمستقیم از دیگران شنیده‌است.[۱۱]

اصولاً مورخین معاصر، معتقدند که هرودوت همواره مسائل مهم تاریخی را با افسانه پردازی آمیخته‌است. هرودوت دوران کودکی و رشد کوروش را بر اساس افسانه‌های عامیانه و غیرواقعی نقل می‌کند. دربارهٔ زندگی کوروش هر سه روایت که به گفته خود او از مطلعین پارسی که خواسته‌اند صرفاً حقیقت را بیان کنند، و نیز روایاتی که از ژوستین و نیکلای دمشقی به نقل از کتزیاس ارائه می‌دهد، بی تردید زاییده مقاصد سیاسی و تبلیغاتی است.[۱۲]

در جای دیگر، هرودوت در شرح نخستین آشنایی پارسیان با یونان، از طریق طبیب دربار داریوش، دموکدس، می‌پردازد. این طبیب یونانی که مورد توجه خاص آتوسا، همسر داریوش بود، مأموریت یافت تا با گروهی از ایرانی‌ها برای شناسایی یونان به آن ناحیه برود. اما هرودوت این موضوع را با افسانه‌هایی درآمیخته است. اصولاً مورخین معاصر، معتقدند که هرودوت همواره مسائل مهم تاریخی را با افسانه پردازی آمیخته‌است. هرودوت دوران کودکی و رشد کوروش را بر اساس افسانه‌های عامیانه و غیرواقعی نقل می‌کند. دربارهٔ زندگی کوروش هر سه روایت که به گفته خود او از مطلعین پارسی که خواسته‌اند صرفاً حقیقت را بیان کنند، و نیز روایاتی که از ژوستین و نیکلای دمشقی به نقل از کتزیاس ارائه می‌دهد، بی تردید زاییده مقاصد سیاسی و تبلیغاتی است.[۱۳]

برخی زمان‌بندی‌های و سال‌هایی که هرودوت ارائه نموده نادرست است. از جمله آن‌ها می‌توان به تاریخ لشکرکشی کوروش به لیدی یا تاریخی که در باب شورش بابل در زمان داریوش ارائه می‌کند، گزارشی که دربارهٔ لشکرکشی داریوش علیه سکاهای اروپا ارائه داده‌است گفت.[۱۴]

هرودوت در نقل ارقام و اعداد دقت لازم را به کار نبرده‌است. در لشکرکشی داریوش علیه سکاها تعداد کشتی‌های داریوش ۶۰۰ فروند و سپاهیان ایران ۷۰۰ هزار تن بدون محاسبه نیروی دریایی است. ارقام ناوگان پارسی و کشته شدگان جنگ ماراتن تخیلی است.[۱۵]

محتویات ویرایش

کتاب یکم (کلیو) ویرایش

نسخه‌های انتقادی ویرایش

  • C. Hude (ed.) Herodoti Historiae. Tomvs prior: Libros I-IV continens. (Oxford 1908)
  • C. Hude (ed.) Herodoti Historiae. Tomvs alter: Libri V-IX continens. (Oxford 1908)
  • H. B. Rosén (ed.) Herodoti Historiae. Vol. I: Libros I-IV continens. (Leipzig 1987)
  • H. B. Rosén (ed.) Herodoti Historiae. Vol. II: Libros V-IX continens indicibus criticis adiectis (Stuttgart 1997)
  • N. G. Wilson (ed.) Herodoti Historiae. Tomvs prior: Libros I-IV continens. (Oxford 2015)
  • N. G. Wilson (ed.) Herodoti Historiae. Tomvs alter: Libri V-IX continens. (Oxford 2015)

ترجمه‌ها ویرایش

فارسی ویرایش

  • هرودوت (۱۳۳۹). تاریخ هرودت‌. ترجمهٔ هادی هدایتی. تهران: مؤسسه انتشارات دانشگاه تهران.
  • هرودوت (۱۳۴۳). تاریخ هرودوت. ترجمهٔ غلامعلی وحیدمازندرانی. تهران: انتشارات بنگاه ترجمه و نشر.
  • هرودوت (۱۳۸۹). تاریخ هرودوت. ترجمهٔ مرتضی ثاقب‌فر. تهران: اساطیر.
  • هرودوت (۱۳۹۳). تاريخ هرودوت : مادها و هخامنشيان تا فرجام كوروش كبير. ترجمهٔ اسماعیل سنگاری. تهران: بنگاه ترجمه و نشر كتاب پارسه.

انگلیسی ویرایش

پانویس ویرایش

منابع ویرایش

  • هرودوت (۱۳۵۶). تاریخ هرودوت. ترجمهٔ وحید مازندرانی. تهران: انتشارات فرهنگستان ادب و هنر ایران.
  • اسکالا، اسپنسر دی (۱۳۸۷). نقد تواریخ هرودوت، جنگ‌های ایران و یونان. ترجمهٔ محمد بقائی (ماکان). تهران: انتشارات یادآوران.
  • احمدیان، امیر (بهمن ۱۳۸۸). «هرودوت». کتاب ماه تاریخ و جغرافیا. تهران (۱۴۱): ۸۹–۹۴.
  • هرودوت (۱۳۸۹). تاریخ هرودوت. ترجمهٔ مرتضی ثاقب‌فر. تهران: اساطیر.
  • جعفری دهقی، محمود (۱۳۹۱). بازشناسی منابع و مآخذ تاریخ ایران باستان. تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها (سمت). شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۵۹-۷۸۰-۰.
  • Rollinger, Robert (2003). "Herodotus". Encyclopædia Iranica (به انگلیسی). Retrieved 28 April 2014.

پیوند به بیرون ویرایش