پیش‌نویس:فمینیسم در فرهنگ

فمینیسم به طرق مختلف بر فرهنگ تأثیر گذاشته است. تئوری بنیادین ارتباط فمینیسم و فرهنگ توسط آنجلا مک رابی ، لورا مولوی و دیگران پایه‌ریزی شده است. تیموتی لوری و جسیکا کین استدلال کرده‌اند که « با توجه به اینکه بخش عمده فرهنگ عامه توسط مردان و برای مردان ساخته شده، یکی از مهم‌ترین نوآوری‌های [فمینیسم] بررسی شیوه دریافت فرهنگ عامه توسط زنان بوده است». [۱] انعکاس این امر در قالب‌های مختلف از جمله ادبیات، موسیقی، فیلم و سایر فرهنگ‌های نمایشی مشاهده می‌شود.

نویسندگی زنان ویرایش

 
ویرجینیا وولف

نویسندگی زنان نسبتاً به تازگی به عنوان یک حوزه‌ تحقیق علمی مستقل ظهور کرده است. در غرب، موج دوم فمینیسم باعث ارزیابی مجدد مشارکت‌ زنان در تاریخ شد و رشته‌های فرعی آکادمیک مختلف، مانند تاریخ زنان (یا داستانِ او) و نوشته‌های زنان (از جمله به زبان انگلیسی) (فهرست)، در پاسخ به کم توجهی به زندگی و مشارکت زنان به عنوان یک حوزه تحقیق علمی، توسعه یافت.[۲] ویرجینیا بلین و همکاران عقده دارند که علاقه به نوشتار زنان پس از سال 1970 با قدرت رو به رشد بوده است. [۲] بخش اعظم این دوره‌ی مطالعات اولیه ادبی فمینیستی به کشف مجدد و احیای متون نوشته شده توسط زنان اختصاص یافته است. مطالعاتی مانند مادران رمان از دیل اسپندر (1986) و ظهور رمان نویس زن از جین اسپنسر(1986) بر این باور پیشگامانه که زنان همیشه در حال نوشتن بوده‌اند، اصرار ورزیده‌اند. این رشد علاقه علمی باعث شد تا مطبوعات مختلف دست به انتشار مجدد متونی که از زمان اولیه انتشار آنها بسیار می‌گذشت بزنند. Virago Press در سال 1975 شروع به انتشار فهرست عظیمی از رمان‌های قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم کرد و یکی از اولین مطبوعات تجاری بود که به پروژه احیاء متون پیوست. در دهه 1980، پاندورا پرس، مسئول انتشار کتاب اسپندر، مجموعه‌ای از رمان‌های قرن هجدهم نوشته شده توسط زنان را منتشر کرد . [۳] اخیراً، Broadview Press شروع به انتشار آثار قرن هجدهم و نوزدهم که بسیاری از آنها تاکنون چاپ نشده بودند کرده و دانشگاه کنتاکی تعدادی از رمان‌های آغازین زنان را بازنشر کرده است. به گفته یکی از ویراستاران، بنابر این تصور که "اکثر نویسندگان زن ما در کتاب‌های مرجع استاندارد در این زمینه شناخته و معرفی نشده‌اند"، در حوزه فرهنگ لغت‌نامه‌های زندگی‌نامه نویسندگان زن رشد متناسبی را شاهد هستیم.[۲]

علمی تخیلی ویرایش

در دهه 1960، ژانر علمی تخیلی هیجان گرایی خود را با نقدهای سیاسی و تکنولوژیک جامعه ترکیب کرد تا داستان علمی تخیلی فمینیستی تولید کند. با ظهور فمینیسم، زیر سوال بردن نقش زنان به هدف اصلی این "ژانر خرابکار و بسط‌دهنده ذهن" تبدیل شد. [۴] دو کتاب از اولین کتاب‌ها در این زمینه عبارتند از: دست چپ تاریکی اثر اورسولا کی لو گوین (1969) و مرد زن (1970) اثر جوانا راس . آنها با ایجاد آرمان‌شهرهایی که جنسیت را از بین می‌برند، ماهیت اجتماعی نقش‌های جنسیتی را برجسته می‌کنند. [۵] هر دو نویسنده همچنین در نقد فمینیستی داستان های علمی تخیلی در دهه های 1960 و 1970، در مقالات گردآوری شده در زبان شب (Le Guin، 1979) و چگونه نوشتن زنان را سرکوب کنیم (راس، 1983) پیشگام بودند. یکی دیگر از آثار مهم علمی تخیلی فمینیستی [۶] توسط اکتاویا باتلر با عنوان Kindred به نگارش در آمده است.

فیلم های زنان ویرایش

اصطلاح «سینمای زنان» معمولاً به کارهای کارگردانان زن اطلاق می‌شود. همچنین می توان این اصطلاح را به آثار زنان دیگر پشت دوربین مانند فیلمبرداران و فیلمنامه نویسان نسبت داد. اگر چه مشارکت زنان در تدوین ، طراحی صحنه و لباس و طراحی تولید معمولاً در زیرمجموعه «سینمای زنان» قرار نمی‌گیرد، اما تأثیر زیادی بر نتیجه بصری هر فیلم دارد.

در فیلمی متعلق به فرهنگ عامه که گرچه در دسته فیلم زنان نیست، اشاره اولیه به "جنبش فمینیستی" از کاترین هپبورن در فیلم زن سال 1942 دریافت می‌شود.

فیلم دیگری به نام « او زیباست وقتی عصبانی است» که در سال 2014 منتشر شد، جزئیات جنبش آزادی زنان در ایالات متحده را با روایت‌های عینی نقل شده توسط زنانی که در آن مشارکت داشته‌اند نشان می‌دهد.

موسیقی زنان ویرایش

 
لیدی گاگا نمونه ای از نوازندگان زن فمینیست اخیر است.

موسیقی زنان (یا womyn's music و یا wimmin's music) موسیقی تولید شده توسط زنان، برای زنان و درباره‌ی زنان است. [۷] این ژانر به عنوان بیانی موسیقایی از جنبش فمینیستی موج دوم [۸] و همچنین جنبش های کارگری، حقوق مدنی و صلح ظهور کرد . [۹] این جنبش توسط لزبین هایی مانند کریس ویلیامسون، مگ کریستین، و مارگی آدام، و هم چنین فعالان زن آفریقایی-آمریکایی مانند برنیس جانسون ریگون و گروهش عسل شیرین در راک و هالی نیر، فعال صلح آغاز شد. [۹] زنان دیگری مانند مدونا، سیندی لاپر و لیدی گاگا نیز امروز با ازبین بردن موانع و هموار کردن راه هنرمندان از هر طبقه‌ای که زمانه‌ی خود را در کانون توجه قرار می‌دهند، موسیقی فمینیستی را متحول کرده‌اند. [۱۰] موسیقی زنان همچنین به صنعت گسترده‌تری از موسیقی زنان اشاره دارد که فراتر از هنرمندان نمایشی است و شامل نوازندگان استودیویی، تهیه‌کنندگان، صدابرداران، تکنسین‌ها، هنرمندان جلد، توزیع‌کنندگان، مروج‌ها و برگزارکنندگان جشنواره‌ها می‌شود که زنان را نیز در بر می‌گیرند.[۷]

جنبش شورش grrrl ویرایش

 
کاتلین هانا خواننده گروه Bikini Kill بود، یک گروه موسیقی riot grrrl که در سال 1990 تشکیل شد.

Riot grrrl (یا riot grrl ) یک جنبش پانک زیرزمینی فمینیستی است که در دهه 1990 شروع شد و اغلب با فمینیسم موج سوم مرتبط است (گاهی اوقات به عنوان نقطه شروع آن دیده می‌شود). این جنبش بر اساس فلسفه DIY ارزش های پانک پایه‌ریزی شده است. Riot grrrls موضعی ضد شرکتی مبنی بر خودکفایی و اتکا به خود اتخاذ کرد. [۱۱] تأکید Riot grrrl بر هویت جهانی زنانه و جدایی‌طلبی اغلب با فمینیسم موج دوم مرتبط به نظر می‌رسد تا موج سوم.[۱۲] گروه‌های Riot grrrl اغلب به موضوعاتی مانند تجاوز جنسی، سوء استفاده خانگی، جنسیت و توانمندسازی زنان می‌پردازند. برخی از گروه های مرتبط با این جنبش عبارتند از:

Bikini Kill، Bratmobile ،Excuse 17 ،Free Kitten ،Heavens to Betsy ،Huggy Bear ،L7 و Team Dresch

علاوه بر صحنه‌ی موسیقی، riot grrrl یک خرده فرهنگ نیز هست. zines ، اخلاق DIY ، هنر، کنش سیاسی و کنشگری بخشی از جنبش هستند. Riot grrrls جلساتی برگزار می‌کنند، مراحلی نو آغاز می‌کنند و از زنان در موسیقی حمایت کرده و به آنان سازماندهی می‌بخشند.[۱۳]

جنبش شورش grrrl از المپیا، واشنگتن، و واشنگتن دی سی، در اوایل دهه 1990 سرچشمه گرفت. هدف این جنبش این بود که به زنان قدرت کنترل صدا و بیان هنری خود بدهد. Riot grrrls دو r به کلمه girl اضافه کرد تا به آن لحنی مانند غرش داده و به استفاده‌ی تحقیرآمیز این اصطلاح پایان بدهد. [۱۱]

پیوند شورش grrrls با مسائل اجتماعی و سیاسی، آغاز موج سوم فمینیسم را رقم زد. نوشته‌ها و مجله‌های موسیقی نمایانگری شدند از «سیاست فرهنگی در عمل، زنانی قوی که با وجود جامعه‌ای قدرتمند و زن محور، به موضوعات مهم اجتماعی می‌پردازند، بسیاری از مردم ظهور فمینیسم موج سوم را به این زمان پیوند می‌دهند». این جنبش به تشویق "نقطه‌نظرهای دختران نوجوان" پرداخت و به آنها اجازه داد تا خود را به طور کامل بیان کنند. [۱۴]

پورنوگرافی ویرایش

جنگ های جنسی فمینیستی اصطلاحی است برای بحث های تند جنبش فمینیستی در اواخر دهه 1970 تا 1980 در مورد مسائل مربوط به فمینیسم، جنسیت، بازنمایی جنسی، پورنوگرافی، سادومازوخیسم، نقش زنان ترنس در جامعه لزبین، و سایر موضوعات جنسی. بحث فمینیستی در مورد پورن، فمینیسم ضد پورنوگرافی را در برابر فمنیسم مثبت جنسی قرار داد و بخش‌هایی از جنبش فمینیستی عمیقاً توسط این بحث‌ها چندپاره شد. [۱۵] [۱۶] [۱۷] [۱۸] [۱۹]

جنبش ضد پورنوگرافی ویرایش

فمینیست‌های ضد پورنوگرافی، مانند کاترین مک کینون، آندریا دورکین، رابین مورگان، و دورچن لیدهولت، پورنوگرافی را در مرکز تبیین فمینیستی ستم بر زنان قرار دادند. [۲۰]

برخی از فمینیست‌ها، مانند دایانا راسل، آندریا دورکین ، کاترین مک‌کینون، سوزان براون‌میلر، دورچن لیدهولت، آریل لوی، رابین مورگان و پیج ملیش، استدلال می‌کنند که پورنوگرافی زنان را تحقیر می‌کند و در تولید خشونت علیه زنان شریک است (اتهام، سوء استفاده و استثمار از زنانی که هرزه‌نگاری انجام می‌دهند بیداد می‌کند) و در مصرف آن (پورنوگرافی سلطه، تحقیر و اجبار زنان را تحریک می‌کند و نگرش‌های جنسی و فرهنگی را که در تجاوز و آزار جنسی شریک هستند تقویت می‌کند.) [۲۱]

از اواخر دهه 1970، فمینیست‌های رادیکال ضد پورنوگرافی سازمان‌هایی مانند زنان علیه پورنوگرافی و فمینیست‌ها در مبارزه با پورنوگرافی تشکیل دادند. این سازمان‌ها رویدادهای آموزشی از جمله نمایش اسلاید، سخنرانی، و تورهاب به عنوان راهنمای صنعت سکس در میدان تایمز شهر نیویورک ارائه می‌کردند. هدف این رویدادها افزایش آگاهی در مورد محتوای پورنوگرافی و خرده فرهنگ جنسی در فروشگاه‌های پورنوگرافی و نمایش‌های جنسی زنده بود. [۲۲] آندریا دورکین و رابین مورگان از سال 1974 شروع به بیان موضع شدید ضد پورن کردند که مبتنی بر فمینیسم رادیکال بود و گروه‌های فمینیستی ضد پورن، مانند زنان علیه خشونت در پورنوگرافی و رسانه‌ها در سانفرانسیسکو، در اواخر دهه 1970 در شهرهای مختلف ایالات متحده به شدت فعال شدند.

جنبش مثبت‌گرایی جنسی ویرایش

فمینیسم مثبت‌گرایی جنسی جنبشی است که به منظور رسیدگی به مسائل مربوط به لذت جنسی زنان، آزادی بیان، کار جنسی و هویتهای جنسی فراگیر شکل گرفته است. مقاله 1981 الن ویلیس، "افق هوس: آیا جنبش زنان طرفدار جنسیت است؟" منشأ اصطلاح "فمینیسمِ طرفدار جنسیت" است. نوع رایج تر، "فمینیسم مثبت جنسی" بلافاصله پس از آن پدید آمد.[۲۳]

اگرچه برخی از فمینیست‌های مثبت‌گرای جنسی، مانند بتی دادسون، در اوایل دهه 1970 فعال بودند، جنبش‌های فمینیسم مثبت جنسی عمدتاً در اواخر دهه 1970 و 1980 به عنوان پاسخی به تأکید فمینیسم رادیکال بر فعالیت‌های ضد پورنوگرافی آغاز شد.

فمینیست‌های مثبت‌گرای جنسی نیز به شدت با فراخوان‌های فمینیست‌های رادیکال برای قانون‌گذاری علیه پورنوگرافی مخالف هستند، استراتژی ای که آنها آن را سانسور می خواندند، و معتقد بودند محافظه‌کاران اجتماعی می توانند از آن برای سانسور بیان جنسی زنان، همجنس‌گرایان و سایر اقلیت‌های جنسی استفاده کنند. دوره اولیه بحث‌ها و خصومت‌های شدید بین فمینیست‌های مثبت‌گرای جنسی و ضد پورنوگرافی در اوایل دهه 1980 اغلب به عنوان جنگ‌های جنسی فمینیستی شناخته می‌شود. سایر فمینیست‌های مثبت‌اندیش جنسی نه درگیر مخالفت با سایر فمینیست‌ها، بلکه درگیر واکنش مستقیم به آنچه که آنها کنترل پدرسالارانه تمایلات جنسی می‌دانستند، شدند.[نیازمند منبع]

کار جنسی و صنعت سکس ویرایش

دیدگاه‌های فمینیستی در مورد کار جنسی و فحشا متفاوت است. حامیان فمینیستی حقوق کارگران جنسی و غیرمجرم سازی کار جنسی استدلال می کند که حق زنان برای کنترل بدن و جنسیت خود شامل حق مشارکت در تجارت جنسی با رضایت است. همچنین استدلال می‌کنند که جرم‌انگاری و رسواسازی اجتماعی کار جنسی و کارگران جنسی فقط باعث تشدید انزوا و قربانی شدن کارگران جنسی می‌شود چرا که آنها تحت بیشترین تأثیر قرار هستند. از سوی دیگر, مخالفان فمینیستی فحشا استدلال می کنند که فحشا تا جایی با فحشای اجباری، قاچاق انسان، استثمار، و خشونت درهم آمیخته است که عملاً از این بیماری‌ها جدا نیست. هم چنین استدلال می‌کنند که فحشا و سایر اشکال کار جنسی به طور ذاتی محصول پدرسالاری و تبعیض جنسی است و حتی وجود کار جنسی با رضایت برای جامعه و به ویژه زنان مضر است. در حالی که فمینیست‌ها در تمام مواضع به طور کلی توافق دارند که جرم انگاری مستقیم از زنان در فحشا باید به پایان برسد، تقریباً هیچ اجماعی در بسیاری دیگر از موضوعات روش های قانونی تجارت جنسی، وضعیت کارگران جنسی، و یا ماهیت کار جنسی صورت نگرفته است.

همچنین ببینید ویرایش

منابع ویرایش

  1. Laurie, Timothy; Kean, Jessica (2015). "Why consenting adults should see 50 Shades of Grey - and take their teens". The Sydney Morning Herald. February 19
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ Blain, Virginia; Clements, Patricia; Grundy, Isobel (1990). The Feminist Companion to Literature in English: Women Writers From the Middle Ages to the Present. New Haven: Yale University Press. p. 1231. ISBN 0-300-04854-8.
  3. Gilbert, Sandra M., Paperbacks: From Our Mothers' Libraries: Women Who Created the Novel, in New York Times, May 4, 1986.
  4. Clute, John; Nicholls, Peter (1995). The Encyclopedia of Science Fiction. New York: St. Martin's Griffin. p. 1386. ISBN 0-312-13486-X.
  5. Helford, Elyce Rae, in Westfahl, Gary, The Greenwood Encyclopedia of Science Fiction and Fantasy (Greenwood Press, 2005), 290.
  6. Sturgis, Susanna, Octavia E. Butler: June 22, 1947 — February 24, 2006, in The Women's Review of Books, 23(3): 19 May 2006.
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ Lont, Cynthia, Women's Music: No Longer a Small Private Party, in Reebee Garofalo, ed., Rockin' the Boat: Mass Music & Mass Movements (Cambridge, MA: South End Press, 1992 (شابک ‎۰−۸۹۶۰۸−۴۲۷−۲), p. 242).
  8. Peraino, Judith, Girls with Guitars and Other Strange Stories, in Journal of the American Musicological Society, vol. 54, no. 3 (2001), p. 693.
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ Mosbacher, Dee, Radical Harmonies, Woman Vision (2002 (OCLC 53071762)). See also بایگانی‌شده در ۲۰۰۸-۰۵-۱۳ توسط Wayback Machine.
  10. Reddington, Helen. The Lost Women of Rock Music: Female Musicians of the Punk Era. Vol. 2nd ed, Equinox Publishing Ltd, 2012.
  11. ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ Rowe-Finkbeiner, Kristin (2004). The F-Word: Feminism In Jeopardy—Women, Politics and the Future. Seal Press. ISBN 1-58005-114-6.
  12. Rosenberg, Jessica; Gitana Garofalo (1998). "Riot Grrrl: Revolutions From Within; Spring 1998". Signs. 23 (Feminisms and Youth Cultures, number 3): 809. doi:10.1086/495289.
  13. Schilt, Kristen (2003). "'A Little Too Ironic': The Appropriation and Packaging of Riot Grrrl Politics by Mainstream Female Musicians" (PDF). Popular Music and Society. 26 (1): 5–16. doi:10.1080/0300776032000076351.
  14. Code, Lorraine (2004). Encyclopedia of Feminist Theories. London: Routledge. p. 560. ISBN 0-415-30885-2.
  15. Duggan, Lisa; Hunter, Nan D (1995). Sex Wars: Sexual Dissent and Political Culture. New York: Routledge. ISBN 0-415-91036-6.
  16. Hansen, Karen Tranberg; Philipson, Ilene J (1990). Women, Class, and the Feminist Imagination: A Socialist-Feminist Reader. Philadelphia: Temple University Press. ISBN 0-87722-630-X.
  17. Gerhard, Jane F (2001). Desiring Revolution: Second-Wave Feminism and the Rewriting of American Sexual Thought, 1920 to 1982. New York: Columbia University Press. ISBN 0-231-11204-1.
  18. Leidholdt, Dorchen; Raymond, Janice G (1990). The Sexual Liberals and the Attack on Feminism. New York: Pergamon Press. ISBN 0-08-037457-3.
  19. Vance, Carole S (1989). Pleasure and Danger: Exploring Female Sexuality. Thorsons Publishers. ISBN 0-04-440593-6.
  20. McElroy, Wendy (1995). XXX: A Woman's Right to Pornography. New York: St. Martin's Press. p. 243. ISBN 0-312-13626-9.
  21. Dworkin, Andrea (1989). Pornography: Men Possessing Women. New York: Plume. p. 300. ISBN 0-452-26793-5.
  22. Brownmiller, Susan (1999). In Our Time: Memoir of a Revolution. New York: Dial Press. p. 360. ISBN 0-385-31486-8.
  23. Willis, Ellen (1981-06-17). "Lust Horizons: Is the Women's Movement Pro-Sex?". Village Voice. No. 17 June 1981.