فارسی‌ستیزی

رفتار ستیزه‌جویانه یا نفرت نسبت به زبان فارسی و فارسی‌زبانان

فارسی‌ستیزی به رفتار ستیزه‌جویانه یا نفرت نسبت به زبان فارسی و فارسی‌زبانان و مظاهر فرهنگی آنان گفته می‌شود.

در میان اعراب ویرایش

در آن زمان تفکری میان اعراب مبنی بر این‌که ستیز با زبان فارسی از زمان پیامبر اسلام آغاز شده بود وجود داشت؛ زیرا از قول ابوهریره این حدیث وجود داشت که: «ناخوش‌ترین سخن نزد خداوند فارسی است، زبان شیطان خوزی است، زبان آتش‌نشینان بخارایی و آنِ بهشتیان عربی است.»[۱]

در افغانستان ویرایش

بزرگ‌ترین نمود فارسی‌ستیزی در افغانستان، احیای واژهٔ قدیمی دری به‌جای استفاده از واژهٔ فارسی برای یکی از زبان‌های رسمی این کشور است.[نیازمند منبع] علت این روند، که به‌طور مشابهی در شوروی نیز با درج زبان تاجیکی به‌عنوان زبان رسمی جمهوری تاجیکستان انجام شد، بیم دولتمردان از نفوذ ایران است.

تغییر نام برخی شهرها از اسامی فارسی به پشتو نیز از همین سیاست نشأت می‌گیرد. از جملهٔ این موارد می‌توان به تغییر نام سبزوار در جنوب ولایت هرات به شیندند اشاره کرد.[نیازمند منبع]

از موارد اخیر فارسی‌ستیزی در افغانستان می‌توان به عملکرد کریم خرم، وزیر اطلاعات و فرهنگ کنونی افغانستان اشاره کرد. خرم، طی حکمی، دو تن از خبرنگاران تلویزیون ملی افغانستان را به جرمی که استفادهٔ نادرست از واژه‌ها و تعدی از اصول فرهنگی و اسلامی نامید، مشمول جریمه کرد. این خبرنگاران در گزارش‌های خود از واژه‌هایی چون دانشکده و دانشگاه، که کلمات رایج در فارسی ایران و شناخته‌شده در افغانستان هستند، استفاده کرده بودند. با برپایی چند تظاهرات در مزار شریف و کابل و اعتراض پارلمان افغانستان، وزیر فرهنگ مجبور به عقب‌نشینی و بازگرداندن خبرنگاران جریمه‌شده گردید.

توبیخ و برکناری خبرنگار تلویزیون ملی در شمال افغانستان و حملهٔ فیزیکی به مسعود ترشتوال، رئیس مؤسسات تحصیلات عالی افغانستان، هر دو مورد به جرم استفاده از واژه‌های فارسی، حذف زبان فارسی از لوحه‌های برخی مراکز دولتی، تغییر نام «نگارستان ملی» به «گالری ملی»، ریختن هزاران جلد کتاب فارسی به رودخانهٔ هیرمند به بهانهٔ تهاجم فرهنگی ایران، از جمله اقداماتی است که به‌صورت گسترده‌ای «فارسی‌ستیزی» تعبیر می‌شود.[۲]

پس از روی کار آمدن دوباره طالبان در افغانستان تحت عنوان امارت اسلامی افغانستان، این حکومت با صدور بخشنامه‌ای به‌کارگیری واژگان فارسی در متون دانشگاهی و آثار علمی را منع و بر لزوم تسلط استادان به دری و پشتو به عنوان زبان‌های رسمی این کشور تأکید کرد. طالبان در همین راستا پیش‌تر به استفاده از واژه «دانشگاه» که به اعتقاد آنها ریشه فارسی دارد واکنش نشان داده و بر استفاده از معادل آن در زبان پشتو یعنی «پوهنتون» تأکید کرده بود.[۳]

در ازبکستان ویرایش

بسیاری از اهالی سمرقند و بخارا تاجیک‌اند، ولی در ادارات دولتی، برحسب سیاست، به نام ازبک ثبت شده‌اند. بچه‌ها باید در مدرسه به زبان ازبکی درس بخوانند، درصورتی‌که زبان ازبکی برایشان بیگانه‌تر از زبان روسی است. مؤسسات آموزشی، از جمله دانشگاه سمرقند، که قدیمی‌ترین دانشگاه آسیای مرکزی است و به فرمان لنین، نخستین رهبر حکومت شوروی، پایه‌گذاری شد، به زبان فارسی بود که پس از فروپاشی شوروی و به قدرت رسیدن اسلام کریموف، رئیس‌جمهوری پیشین ازبکستان، آموزش در این دانشگاه به زبان ازبکی صورت گرفت.

در ایران ویرایش

ستیز با زبان فارسی در ایران در شهر تبریز توسط جریان پانترکیسم انجام می‌شود، اما با توجه به رسمی بودن فارسی و زبانهای قومی دیگر در ایران زبان فارسی در همه نهادهای آموزشی، دولتی، تلویزیون، شبکه‌های اجتماعی استفاده میشود و …، این کنش دروغین و مورد ادعای پانترکیسم موجب بی سوادی نسل جدید مردم تبریز می‌شود

جستارهای وابسته ویرایش

منابع ویرایش

  1. «همشهری آنلاین». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۶ فوریه ۲۰۰۸. دریافت‌شده در ۱۸ فوریه ۲۰۰۸.
  2. عزیز حکیمی (۹ اسفند ۱۳۹۱). «چه کسی برای زبان فارسی در افغانستان تصمیم می‌گیرد؟». بی‌بی‌سی فارسی. دریافت‌شده در ۱۰ اسفند ۱۳۹۱.
  3. «طالبان استادان دانشگاه را از به‌کارگیری واژه‌های بیگانه منع کرد؛ «اکثر مثال‌ها واژه‌های فارسی است»». یورونیوز فارسی. ۱ ژوئن ۲۰۲۳. دریافت‌شده در ۱ ژوئن ۲۰۲۳.