هما ناطق
هما ناطق (۵ خرداد ۱۳۱۳ – ۱۲ دی ۱۳۹۴) نویسنده، پژوهشگر و استاد دانشگاه در رشتهٔ تاریخ بود. وی در دانشگاه تهران و دانشگاه سوربن، تحقیقاتی در زمینهٔ تاریخ مشروطیت و دوران قاجار انجام داده بود.[۴]
هما ناطق | |
---|---|
زادهٔ | ۵ خرداد ۱۳۱۳[۱] |
درگذشت | ۱۲ دی ۱۳۹۴ (۸۱ سال) |
ملیت | ایرانی |
پیشه(ها) | استاد دانشگاه تاریخنگار نویسنده |
همسر | ناصر پاکدامن |
فرزندان | میشا روشنک |
والدین | ناصح ناطق (پدر) نصرت رفیعی (مادر)[۳] |
خویشاوندان | میرزا جواد ناطق (پدربزرگ) |
وبگاه |
تولد و تحصیلات
ویرایشهما ناطق در ۵ خرداد ۱۳۱۳ در ارومیه زاده شد. پدربزرگش یک روحانی به نام میرزا جواد ناطق بود که در مبارزات مشروطه حضور داشت. پدرش ناصح ناطق در اروپا تحصیل کردهبود و اهل ادبیات و شعر بود.[۵] اما مادرش نصرت رفیعی، از خانوادهای فئودال و در واقع فرزند پنجم میرزا تقی خان امیرکبیر بود و در خانوادهای قجری و مذهبی بزرگ شده بود.
او در کودکی به همراه خانواده به تهران نقل مکان کرد و دوران تحصیل ابتدایی را در مدرسهٔ مهر و فیروزکوهی و متوسطه را در دبیرستان انوشیروان دادگر و سپس در نوربخش (تهران) گذراند و بعد از اتمام کلاس دهم او را به انگلستان فرستادند و بعد از نزدیک به دو سال و زمانی که با داریوش شایگان آشنا شده بود، به ایران بازگشت. در سال ۱۳۳۶ برای گذراندن دورهٔ کارشناسی تا دکترا به فرانسه رفت.[۶] آنجا به سرعت به سیاست گرایش پیدا کرد و پایاننامهاش را دربارهٔ احوال و تفکر سید جمالالدین اسدآبادی نوشت. این تحقیق با کمکهزینهٔ مرکز ملی تحقیقات علمی فرانسه در سال ۱۳۴۶ منتشر شد. همزمان با همکاری ژیلبر لازار اقدام به ترجمهٔ اشعار شاعرانِ معاصر ایران کرد.
فعالیتهای پژوهشی و سیاسی
ویرایشناطق در فرانسه به عضویت کنفدراسیون دانشجویان درآمد و فعالیتهای سیاسی خود را آغاز کرد.[۷] در ۱۳۴۷ به تهران بازگشت، در مؤسسهٔ مطالعات اقتصادی مشغول به کار شد. رئیس دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه تهران سید حسین نصر که کتاب زندگی سیاسی سیدجمال اسدآبادی تألیف ناطق را دیده بود، درخواست استخدام وی را در دانشگاه مطرح کرده بود و به این ترتیب هما ناطق از سال ۱۳۴۸ تا سال ۱۳۵۹ به تدریس در دانشکدهٔ تاریخ دانشگاه تهران پرداخت. در سال ۱۳۵۲ به دانشگاه پرینستون دعوت شد و یک سال در بخش تحقیقات خاورمیانهٔ آن دانشگاه تدریس کرد.
ماشالله آجودانی بر این باور است که تمایلات سیاسی هما ناطق بر تحقیقات تاریخی او نیز سایه افکنده بود.
هما ناطق قبل از انقلاب ۵۷ با سازمان چریکهای فدایی خلق همکاری داشت. خود هما ناطق نیز دربارهٔ فعالیت سیاسیاش در قبل از انقلاب ۵۷ میگوید: «با سازمان فداییان، از نظر تاریخی همکاری کردم؛ یعنی براشون جزوات تاریخی تهیه کردم دربارهٔ مالکیت، دربارهٔ جنبش دانشجویی، دو سه تا ترجمه کردم. ولی من هرگز در زندگی عضو یک گروه سیاسی نبودم». در جریان انقلاب، جهت بازگشایی کانون نویسندگان کوشش کرد و در اردیبهشت ۱۳۶۰ به عنوان عضوِ هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران انتخاب شد.[۸] پس از انقلاب در سال ۱۳۵۹ و به دنبال انقلاب فرهنگی، به اجبار به فرانسه بازگشت.[۹]
پس از مهاجرت به فرانسه، مدتی را به تشویق غلامحسین ساعدی به تحقیق دربارهٔ رابطه ایران و عثمانی و روسیه پرداخت. در سال ۱۳۶۳ به عنوان استاد تماموقت در مؤسسهٔ پژوهشهای ایرانی دانشگاه سوربن مشغول به کار شد. ناطق در این سالها به نقد اندیشهها و کردههای سیاسی خود بهویژه در دوران انقلاب پرداخت و از مشارکت خود در آن اظهار پشیمانی کرد.[۱۰][۱۱] وی در این باره با بیان اینکه پروندهٔ او با توجه به اینکه هم مدرّس بود و هم محقّق نابخشودنیتر است، گفته بود:
گه زدم. و به قول صادق هدایت اکنون آن گه را «قاشق قاشق» میخورم و پشیمان از خیانت به ایران، گوشهای خزیدهام تا چه پیش آید. گرچه قرنها پیش از این طالب آملی گفته بود: «پای ما کج، راهبر کج، قصد کج، گفتار کج!» بدا که شور چنان ورم داشت که اندوختهها و دانستهها را به زبالهدانی ریختم و در همرنگی با جهل جماعت به خیابانها سرازیر شدم.[۱۲]
هما ناطق به جهت تخصصی که دربارهٔ مشروطه داشت، نظراتی داشت که بعضاً با روایت غالب همخوان نبوده است. ناطق در گفتوگویی دربارهٔ نقش پررنگ مذهب در سیاست دهههای اخیر در ایران به نکتهای اشاره میکند و آن اینکه نفوذ مذهب و به تبع آن، روحانیت در جامعه، برخلاف تصور از دوران مشروطه و پس از آن پیریزی شده بود: «هرچقدر که ما از انقلاب مشروطه به پیشتر میریم، مذهب در ایران بیشتر تقویت میشه و حتی من به شما نمونهای را بگم که پیش از انقلاب مشروطیت، ایران پر بود از مدارس فرنگی … حتی مدرسهٔ آمریکایی در تبریز. چندین مدرسهٔ آمریکایی، روسی، چندین مدرسهٔ فرانسوی، چندین مدرسهٔ ایرانی که معلم فرانسوی داشتند، ایجاد شده بود. بعد از مشروطیت همهٔ اینها برچیده شد به خاطر نفوذ بیش از پیش روحانیت». او همچنین معتقد بود این مهاجرین و تبعیدیها بودند که گفتار و نوشتار مشروطه را شکل دادند و بر آن دمیدند و در راستای آن فعالیت کردند و نقشی برجسته و انکارناپذیر در جایگیرشدن و در نهایت پیروزی این جنبش داشتند.
یکی از دلیلهایی که کارهای هما ناطق را قابل استناد میکند، شیوهٔ برخورد او به تاریخ است. او در مورد شیوهٔ برخوردش به تاریخ، در پیشدرآمدِ «روحانیت از پراکندگی تا قدرت» نوشته است: در راهورسم پژوهش تاریخی، بیشتر از روش مورّخان فرانسوی پیروی کردهام. از آن میان از پل وین استاد تاریخ دانشگاه سوربن که «شیوهٔ نگارش تاریخ» را درجهت راهنماییِ شاگردان رشتهٔ تاریخ آراست و هنوز هم تدریس میشود. من هم کوشیدهام دانشجووار از آن متن و پژوهشهای دیگری از این دست بهره گیرم.
ناطق در سال ۲۰۰۵ عنوان دکتری افتخاری مؤسسه ملی زبانها و تمدنهای شرقی[۱۳] را کسب کرد.[۸]
زندگی شخصی
ویرایشهما ناطق در پاریس با ناصر پاکدامن ازدواج کرد که دو فرزند به نامهای میشا و روشنک حاصل این ازدواج بود.[۸] پاکدامن و ناطق پس از مهاجرت از یکدیگر جدا شدند.[۱۴]
درگذشت
ویرایشهما ناطق اول ژانویهٔ ۲۰۱۶ در آرو، روستایی در ۱۵۰ کیلومتری جنوبغربی پاریس درگذشت.[۱۵][۱۶]
کتابخانهٔ هما ناطق
ویرایشدر آستانهٔ دومین سالروزِ مرگ هما ناطق کتابخانهای به نام او در دوشنبه پایتخت تاجیکستان افتتاح شد که دربردارندهٔ ۴۰۰۰ عنوان از کتابهای اوست و قرار است شمار دیگری از کتابها و اسناد دیگر او نیز از پاریس به این کتابخانه منتقل شود.[۱۷]
کتابشناسی
ویرایش- ۱۳۴۹- چهره استعمارگر، چهره استعمارزده نوشته آلبر ممی
- ۱۳۵۲- از ماست که بر ماست مجموعه مقالات تاریخی
- ۱۳۵۳- آخرین روزهای لطفعلیخان زند، نوشته هارفورد جونز ترجمه با همکاری جان گرنی
- ۱۳۵۴- روزنامه قانون میرزا ملکم خان
- ۱۳۵۶- افکار اجتماعی و سیاسی و اقتصادی در آثار منتشر نشده دوران قاجار (با همکاری فریدون آدمیت)
- (چاپ نشده) «باکو در ۱۹۰۵»
- (چاپ نشده) «تبریز در ۱۹۰۶»
- ۱۳۵۸- مصیبت وبا و بلای حکومت، ۱۳۵۸، انتشارات گستره.
- ۱۳۶۳– کارنامه و زمانه میرزا رضا کرمانی، ۱۳۶۳
- ۱۳۶۵- نامههای تبعید میرزا آقاخان کرمانی (با همکاری محمد فیروز)، ۱۳۶۵
- ۱۳۶۳–بازرگانان در داد و ستد با بانک شاهی و رژی تنباکو
- ۱۳۶۸- ایران و راهیابی فرهنگی ۱۸۳۴–۱۸۴۸، انتشارات پیام لندن(۱۹۸۸)،انتشارات خاوران پاریس (۱۹۹۰)
- ۱۹۹۷- کارنامه فرهنگی فرنگی در ایران، ۱۸۳۷–۱۹۲۱
- ۲۰۰۴- حافظ خنیاگری، می و شادی[۱۸]
- خانهای در کوهستان نوشته ارسکین کالدول ترجمه هما ناطق، ۱۳۳۰، کتابفروشی ابنسینا.
پانویس
ویرایش- ↑ در سوگ هما ناطق
- ↑ مسعود بهنود (۱۴ دی ۱۳۹۴). «درگذشت هما ناطق؛ یک دنیا شور برای شناخت تاریخ». بیبیسی فارسی.
- ↑ هما ناطق؛ ایزدبانوی تاریخنگاری مدرن در ایران
- ↑ «هما ناطق، پژوهشگر نامدار تاریخ درگذشت». دویچهوله فارسی. دریافتشده در ۳ ژانویه ۲۰۱۶.
- ↑ «هما ناطق درگذشت». خبرگزاری ایسنا. ۱۳ دی ۱۳۹۴.
- ↑ گفتگوی نشریه اندیشه پویا با هما ناطق، شماره 32، سال چهار، شماره 32، بهمن 1394
- ↑ هما ناطق (۱۹۸۴). Iranian Oral History.
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ «بیانیهٔ جمعی؛ در سوگ هُما ناطق». اخبار روز. بایگانیشده از اصلی در ۲۹ دسامبر ۲۰۱۷. دریافتشده در ۱۵ ژانویه ۲۰۱۶.
- ↑ «هما ناطق، تاریخدان برجسته ایرانی درگذشت». ایران وایر. دریافتشده در ۳ ژانویه ۲۰۱۶.
- ↑ «آجودانی: هما ناطق بعد از انقلاب به نقد همهجانبه فکری خودش پرداخت». رادیو فردا. دریافتشده در ۴ ژانویه ۲۰۱۶.
- ↑ لندن، کیهان؛ لندن، کیهان (۲۰۱۶-۰۱-۰۴). «به یاد هما ناطق؛ «خودم کردم که لعنت بر خودم باد!»». KayhanLondon کیهان لندن. دریافتشده در ۲۰۲۲-۰۷-۲۶.
- ↑ «هما ناطق: مرجع، منبع، سرمایه». www.radiozamaneh.com. دریافتشده در ۲۰۲۲-۰۷-۲۶.
- ↑ (INALCO)
- ↑ «چراغی که ناصر پاکدامن در تبعید برافروخت – DW – ۱۴۰۲/۲/۳». dw.com. دریافتشده در ۲۰۲۳-۰۵-۱۳.
- ↑ ناصر اعتمادی. «هما ناطق، موّرخ ایرانی درگذشت». رادیو فرانسه. دریافتشده در ۴ ژانویه ۲۰۱۶.
- ↑ «هما ناطق، تاریخنگار و استاد دانشگاه، درگذشت». رادیو زمانه. دریافتشده در ۲ ژانویه ۲۰۱۶.
- ↑ «افتتاح کتابخانه هما ناطق، تاریخ پژوه ایرانی، در تاجیکستان». بیبیسی فارسی. ۵ دی ۱۳۹۶. دریافتشده در ۲۸ دسامبر ۲۰۱۷.
- ↑ «معرفی کتاب: حافظ، خنیاگری، می و شادی اثر هما ناطق». صدای آمریکا. دریافتشده در ۴ ژانویه ۲۰۱۶.
منابع
ویرایش- علی دهباشی (مهر ۱۳۷۸). تاریخ و تاریخنگاری: گفتگو با دکتر هما ناطق. مجله بخارا شماره ۸.
- فرخزاد، پوران (۱۳۸۱)، کارنمای زنان کارای ایران (از دیروز تا امروز)، تهران: نشر قطره، شابک ۹۶۴-۳۴۱-۱۱۶-۸
- کتابشناسی آثار دکتر هما ناطق. مجله بخارا شماره ۸. مهر ۱۳۷۸.
- گفتگوی نشریه اندیشه پویا با همان ناطق، شماره ۳۲، سال چهارم، بهمن ۱۳۹۴